به گزارش مشرق، برهان نوشت: مخملباف که کار فيلمسازي را در ابتداي دههي 60 با آثاري چون «توبهي نصوح، دو چشم بيسو و استعاذه» آغاز کرده بود، داراي شخصيتي افراطي بود که همهي مخالفين را به انحراف متهم ميکرد!
اما اين چهرهي به ظاهر حزب اللهي! چنان زود از مسير انقلاب خارج شد که تعجب همگان را به همراه داشت. هر چند بزرگان تيزبيني چون «سيدمرتضي آويني» خيلي پيش از اين هويت وي را کشف کرده بودند.
شهيد آويني مينويسد: «از همان اول با کمال تأسف معلوم بود که مخملباف از آن تبهاي تند است که زود سرد خواهد شد، اما همان تندي و داغي مانع از آن بود که اين برودت قريب الوقوع را باور کنند اما امروز ديگر در وجود او، بايد ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد»
مخملباف از ابتداي کليدخوردن سناريوي کودتاي مخملين خود را سخنگوي «موسوي» در خارج از کشور معرفي کرد (ادعايي که هيچگاه توسط موسوي تکذيب نشد!) و تمام وقت خود و خانوادهي خود را در خدمت حمايت از فتنه قرار داد!
وي در کنار ضدانقلاب فراري چون «محسن سازگارا» به تبليغ عليه نظام اسلامي پرداخته و با صدور بيانيههاي متعدد مشترک تلاش کرد تا فضاي کشور را ملتهب نگه داشته و به زعم خود نام جنبش سبز را زنده نگه دارند!؟ وي با سفر به نقاط مختلف اروپا و آمريکا تلاش کرد تا ضدانقلاب خارج نشين را در دفاع از کانديداي شکست خورده، بسيج نمايد. به همين خاطر است که «رهنورد» امروز خود و خانوادهي موسوي را وامدار خانوادهي مخملباف ميداند و در تلاش است به نحوي جبران نمايد و چنين تعابير بيپايهاي را در مورد خانوادهي مخملباف بسرايد و آنان را به عنوان دوست خطاب کرده و هنرمندي اين خانواده را مورد ستايش قرار دهد!
مخملباف فعاليت سينمايي خود را در سال ???? با نوشتن فيلمنامهي «توجيه» آغاز کرد و در دههي 60 يکي از پرکارترين سينماگران بعد از انقلاب بود. سير تحولات فکري محسن مخملباف را ميتوان بر اساس فيلمهايي که در 3 دههي اخير کارگرداني نموده، به وضوح مشاهده نمود. به گونهاي که در اويل انقلاب اسلامي فيلمهايي همچون «توبه نصوح» و «بايکوت» را ميتوان حاصل کارگرداني فردي کاملاً مذهبي و انقلابي دانست؛
اما با مرور زمان چنان دستخوش تغيير به طرف روح ليبراليسم شده که به فيلم «سکس و فلسفه» و «فرياد مورچگان» رسيده است.
بازخواني عملکرد و شخصيت يک نابغه در ستاد ميرحسين موسوي
مخملباف که چند سالي است مقيم کشور فرانسه شده، در دهمين دورهي انتخابات رياست جمهوري ايران به عنوان مسؤول ستاد تبليغاتي ميرحسين موسوي در خارج از کشور مطرح و نيز در شب پس از انتخابات از سوي رسانههاي متعدد به عنوان سخنگوي اين ستاد معرفي شده بود.
وي پيش از انتخابات شخصاً در چندين مصاحبه، انتشار نامه و... در حمايت از ميرحسين موسوي و دموکراسي در شبکههاي مختلف ظاهر گرديد و به صداي آشناي برخي شبکههاي فارسي زبان خبري همچون صداي آمريکا (VOA) تبديل شد؛که آخرين صحبتهاي او پيش از انتخابات نيز ساعاتي قبل از اخذ رأي در صداي آمريکا بوده است. اما صرف نظر از فضاسازيهاي پيش از انتخابات، رويکرد مخملباف از ساعاتي پس از اتمام اخذ رأي در کشور، همانند بسياري از فعالين ستاد موسوي شکل ديگري به خود گرفت.
از جمله مواضع بسيار مهم وي در زمينهي سياسي و انتخاباتي، مصاحبهي او با راديو فرانسه در ساعت 1 بامداد 23 خرداد 1388 (ساعاتي پس از اتمام اخذ رأي) است؛ که در آن به طور رسمي به عنوان سخنگوي ستاد موسوي خبر از کودتا داده و به ذکر ادعاها و اخباري مستقيم از سوي ستاد موسوي ميپردازد که اين ستاد از او خواسته تا آنها را منتشر نمايد؛ اين اخبار مبني بر آن است که روز گذشته از وزارت کشور به موسوي خبر داده شده که پيروز انتخابات است؛ و از او خواسته شده تا بيانيهي پيروزياش را آماده کند و... اما ادعاهاي متعدد و خبرهاي جالبي که در مصاحبهي 6 دقيقهاي نام برده شده از سوي اين سخنگو بيان شده است؛ صرف نظر از اينکه معکوس و غير واقعي بودن بعضي از آنها در مقايسه با برخي اطلاعات قطعي و شفاف، به زودي فاش گرديد، خود به تنهايي به عنوان سندي ارزيابي ميشود که نشان از جريان سازيهاي آگاهانه در القاي توهم تقلب گسترده در ذهن مردم از سوي برخي گروهها و افراد درون ستاد تبليغاتي موسوي به دست ميدهد.