گروه فرهنگی مشرق - اینکه برگزاری جشنی مختص رسانه ها چه ربطی دارد به بنیاد سینمایی فارابی به کنار اینکه دست اندرکاران این جشن به شما اعلام کنند که جشن راس 8 شب آغاز می شود اما هماهنگیهای اجرا تا 9 به طول بینجامد نشانگر آن است که دوستان اصلی ترین شرط برگزاری چنین مراسمی که حاکمیت نظم است را نیاموخته اند. از همه بدتر این است که به شما کارت دعوت داده اند و نماینده فارابی دو بار با شما تماس گرفته و ازتان خواسته در جشن حضور بهم رسانید اما وقتی وارد سالن می شوید جایی برای نشستن نمی یابید. دلیل این امر هم آن است که به جز شمایی که اهل رسانه هستید و جشن به نام شما برگزار می شود این بستگان و خویشاوندان مدیران فارابی از پیرزن و پیرمرد گرفته تا دخترکان و پسرکان خردسال هستند که بسان مهمانان گرسنه مجالس عروسی زودتر از همه وارد سالن شده و جای جای سالن را اشغال کرده اند و در نتیجه روزنامه نگاران باید ایستاده به تماشای جشن بپردازند.
آن هم چه جشنی؟ جشنی که اغلب مدعوین آن به جای آن که درباره رسانه و جایگاه آنها در سینمای ایران بپردازند درباره فردوسی که روزش مقارن شده با برگزاری جشن حرف می زنند! تعجب آور اینکه حتی رییس سازمان سینمایی هم بدون اینکه کلمه ای درباره جشن رسانه حرف بزند از روی سررسیدش طوماری را درباره فردوسی قرائت می کند تا دانش خود درباره این ادیب را به رخ ما بکشد!
این ناهماهنگیها که بیش از همه ریشه دارد در سوء مدیریت برگزارکنندگان جشن را که ازش رد شویم می رسیم به بحث توزیع جوایز میان برترینهای رسانه. در حالی که در تمام روزهای پیش از برگزاری جشن دبیرش وعده می داد که به نامهای بزرگ کاری ندارد و هدفش تقدیر از قلمهای شیواست اما متاسفانه درب این جشن رسانه ای هم کاملا بر همان پاشنه ای می چرخید که در دیگر جشنهای رسانه ای دیده بودیم. پاشنه ای معیوب به نام مقهور نامها و گرایشات سیاسی شدن و جوانترها را ندیدن.
وقتی داور جشن به خبرنگارش جایزه می دهد!
همچنان قدیمی ترین مجله سینمایی ایران، مجله تحت امر بنیاد فارابی و البته خبرنگاران یک خبرگزاری و یک روزنامه منسوب به اصلاح طلبان بودند که بخش عمده جوایز را به خود اختصاص دادند. بدتر اینکه در میان برگزیده ها حتی نام یک رسانه مستقل به چشم نمی خورد و سکه های بهار آزادی تقس شد مابین رسانه هایی که بیشتر از سینما به واسطه تحلیلهای سیاسی شان است که شناخته می شوند.
وجه خنده دار ماجرا اینجا بود که یکی از برندگان جشن که دو بار هم جایزه گرفت در نشریه ای مشغول به کار است که مدیرمسئولش جزو داوران اصلی جشن بود!!!
از آن خنده دارتر وضعیت منتقد دربست در خدمت مسعود کیمیایی بود که تنهای تنهای تنها سه جایزه را از آن خود کرد. جالب اینجا بود این دوست عزیز هم در بخش بزرگداشتها مورد تقدیر قرار گرفت و هم در بخش رقابتی! جالبتر اینکه هر دو مطلبی از این دوست که برنده جایزه شدند یک مدیحه سرایی آشکار بر سینمای کیمیایی بودند! این را بگذارید کنار اظهارنظرات سالهای اخیر طهماسب صلح جو و شهرام جعفری نژاد دو داور اصلی جشن درباره افت سینمای کیمیایی تا پیدا کنید پرتقال فروش را.
خبرگزاری منسوب به اصلاح طلبان هم که هیچ گاه به سینمای مستقل روی خوش نشان نداده و عاشق ربط دادن سیاست به هنر بوده به عنوان بهترین خبرگزاری معرفی شد
درباره انتخاب «هفت» به عنوان بهترین رسانه تلویزیونی و تقدیر از گبرلو در بخش ابتدایی مراسم هم چیزی نگوییم بهتر است. به هر حال دوستان علاقمندند برنامه شان از سوی «هفت» پوشش خبری شود و طبیعی است که اگر به گبرلو جایزه ندهند او نیز پوشش خبری برنامه را در دستور کار قرار نخواهد داد!
جایزه دهندگان هم سیاسی بازان بودند
از همه بدتر برخوردی بود که با فیلمسازان مستقل حاضر در مراسم صورت گرفت. تا توانستند سینماگران سیاسی نزدیک به دولت را نه یک بار که چندین برای اهدای جوایز روی سن دعوت کردند اما آدمهایی مانند حمید نعمت ا..، محمدهادی کریمی و هادی مقدم دوست که کمترین آلودگی به سیاسی بازی ندارند را حتی برای یک بار هم روی سن دعوت نکردند. تا جایی که در نیمه های مراسم نعمت ا.. و کریمی عطای حضور در جشن را به لقایش بخشیدند ومقدم دوست نیز فقط با نگاههای عاقل اندر سفیه خود دست اندرکاران را می نگریست.
چرا بیت المال را هزینه تقدیر از رفقایتان می کنید؟
درباره جشن رسانه گفتنیها بسیار است اما جمله ای به مدیر بنیاد فارابی می گویم و تمام؛ جناب جعفری جلوه! کجای دنیا با پولی که قرار است صرف هزینه تولید فیلم شود به رسانه های سفارش شده سکه طلا می دهند؟ آن هم نه براساس یک رقابت عادلانه که براساس خط و خطوط سیاسی! شما می توانید با پول توجیبتان به هر کدام از رفقایتان که دلتان می خواهد هدیه دهید اما حق ندارید بیت المال را صرف راهی کنید که تبعیض حرف اصلی آن را می زند.
منبع: جوان آنلاین
آن هم چه جشنی؟ جشنی که اغلب مدعوین آن به جای آن که درباره رسانه و جایگاه آنها در سینمای ایران بپردازند درباره فردوسی که روزش مقارن شده با برگزاری جشن حرف می زنند! تعجب آور اینکه حتی رییس سازمان سینمایی هم بدون اینکه کلمه ای درباره جشن رسانه حرف بزند از روی سررسیدش طوماری را درباره فردوسی قرائت می کند تا دانش خود درباره این ادیب را به رخ ما بکشد!
این ناهماهنگیها که بیش از همه ریشه دارد در سوء مدیریت برگزارکنندگان جشن را که ازش رد شویم می رسیم به بحث توزیع جوایز میان برترینهای رسانه. در حالی که در تمام روزهای پیش از برگزاری جشن دبیرش وعده می داد که به نامهای بزرگ کاری ندارد و هدفش تقدیر از قلمهای شیواست اما متاسفانه درب این جشن رسانه ای هم کاملا بر همان پاشنه ای می چرخید که در دیگر جشنهای رسانه ای دیده بودیم. پاشنه ای معیوب به نام مقهور نامها و گرایشات سیاسی شدن و جوانترها را ندیدن.
وقتی داور جشن به خبرنگارش جایزه می دهد!
همچنان قدیمی ترین مجله سینمایی ایران، مجله تحت امر بنیاد فارابی و البته خبرنگاران یک خبرگزاری و یک روزنامه منسوب به اصلاح طلبان بودند که بخش عمده جوایز را به خود اختصاص دادند. بدتر اینکه در میان برگزیده ها حتی نام یک رسانه مستقل به چشم نمی خورد و سکه های بهار آزادی تقس شد مابین رسانه هایی که بیشتر از سینما به واسطه تحلیلهای سیاسی شان است که شناخته می شوند.
وجه خنده دار ماجرا اینجا بود که یکی از برندگان جشن که دو بار هم جایزه گرفت در نشریه ای مشغول به کار است که مدیرمسئولش جزو داوران اصلی جشن بود!!!
از آن خنده دارتر وضعیت منتقد دربست در خدمت مسعود کیمیایی بود که تنهای تنهای تنها سه جایزه را از آن خود کرد. جالب اینجا بود این دوست عزیز هم در بخش بزرگداشتها مورد تقدیر قرار گرفت و هم در بخش رقابتی! جالبتر اینکه هر دو مطلبی از این دوست که برنده جایزه شدند یک مدیحه سرایی آشکار بر سینمای کیمیایی بودند! این را بگذارید کنار اظهارنظرات سالهای اخیر طهماسب صلح جو و شهرام جعفری نژاد دو داور اصلی جشن درباره افت سینمای کیمیایی تا پیدا کنید پرتقال فروش را.
خبرگزاری منسوب به اصلاح طلبان هم که هیچ گاه به سینمای مستقل روی خوش نشان نداده و عاشق ربط دادن سیاست به هنر بوده به عنوان بهترین خبرگزاری معرفی شد
درباره انتخاب «هفت» به عنوان بهترین رسانه تلویزیونی و تقدیر از گبرلو در بخش ابتدایی مراسم هم چیزی نگوییم بهتر است. به هر حال دوستان علاقمندند برنامه شان از سوی «هفت» پوشش خبری شود و طبیعی است که اگر به گبرلو جایزه ندهند او نیز پوشش خبری برنامه را در دستور کار قرار نخواهد داد!
جایزه دهندگان هم سیاسی بازان بودند
از همه بدتر برخوردی بود که با فیلمسازان مستقل حاضر در مراسم صورت گرفت. تا توانستند سینماگران سیاسی نزدیک به دولت را نه یک بار که چندین برای اهدای جوایز روی سن دعوت کردند اما آدمهایی مانند حمید نعمت ا..، محمدهادی کریمی و هادی مقدم دوست که کمترین آلودگی به سیاسی بازی ندارند را حتی برای یک بار هم روی سن دعوت نکردند. تا جایی که در نیمه های مراسم نعمت ا.. و کریمی عطای حضور در جشن را به لقایش بخشیدند ومقدم دوست نیز فقط با نگاههای عاقل اندر سفیه خود دست اندرکاران را می نگریست.
چرا بیت المال را هزینه تقدیر از رفقایتان می کنید؟
درباره جشن رسانه گفتنیها بسیار است اما جمله ای به مدیر بنیاد فارابی می گویم و تمام؛ جناب جعفری جلوه! کجای دنیا با پولی که قرار است صرف هزینه تولید فیلم شود به رسانه های سفارش شده سکه طلا می دهند؟ آن هم نه براساس یک رقابت عادلانه که براساس خط و خطوط سیاسی! شما می توانید با پول توجیبتان به هر کدام از رفقایتان که دلتان می خواهد هدیه دهید اما حق ندارید بیت المال را صرف راهی کنید که تبعیض حرف اصلی آن را می زند.
منبع: جوان آنلاین