گروه فرهنگی مشرق - آئین افتتاحیه هشتمین جشنواره شعر فجر شامگاه گذشته در فرهنگسرای ارسباران با حضور سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد دبیران علمی و اجرایی و جمعی از شاعران از جمله مشفق کاشانی و محمدعلی بهمنی برگزار شد
* گرمارودی: باید شعر به سراغ شاعر بیاید نه اینکه شاعر به سراغ شعر برود
بر اساس این گزارش در ابتدای این مراسم موسیقی سنتی توسط گروه خراسانی اجرا شد، اجرای بخش اول برنامه را سعید یوسفنیا بر عهده داشت در این مراسم سیدعلی موسوی گرمارودی با بیان اینکه امروز همزمان شده با شهادت احمدبن موسی کاظم که حرم سوم ما ایرانیان در فارس است از این رو عرض تسلیت دارم و در مورد شعر باید بگویم اخیرا شعر کمتر به سراغ ما آمده است اما باید شعر به سراغ شاعر بیاید نه اینکه شاعر به سراغ شعر برود که در این صورت شعر نیست.
گرمارودی با بیان اینکه در آن دوران رجایی فولکس سبز رنگ داشت با هم به قزوین رفتیم و به آدرسی که میدانست از بالای پشتبامها رسیدیم گفت: در این جمع خصوصی حدود 70 و یا 80 نفر کسانی که معتمد بودند جمع شده بودند دستچین شدههایی بودند که معتمد هم هستند در آن مراسم شعر بهارهخون خطاب به دماوند را خواندند، خداوند شاهد گفتار من است که در بین این 70نفر دستچین شده وقتی به بخشی رسیدم که خطاب به شاه گفتم: رسد روز بردار آویختن، کم کم دیدم از افراد میرفتند و مجلس را ترک میکردند ترسیده بودند مبادا بنده دستگیر شوم و در زیر شلاق و شکنجه اسامی آنها را به زبان بیاورم.
این شاعر با بیان اینکه شعر انقلاب بر دوش بار سنگین و بزرگی از تاریخ حمل میکند اضافه کرد: در ادامه چکامه اخوانیه مرتضی امیری اسفندقه و پاسخ خودم به شعر او را میخوانم او مجموعه اشعار چینکلاغ را منتشر کرده است. درباره من شعری در آن مجموعه نبود از من هم شعری نبود، در این شعر آمده دست خالی نیستی سرشاری از شعر و شعور.
گرمارودی جوابیه خود به اخوانیه مرتضی امیر اسفندقه را خواند و گفت: امیری اسفندقه در تمام عمرش ماه اسفند را به اعتکاف در منزل میگذارند و بیرون نمیاید در کنج میرود که کسی او را نبیند.
* احتشامی: شعر فجر متعلق به خانواده معظم شهداست
در ادامه خسرو احتشامی با بیان اینکه نمیدانم که از ذوق کدامین داغ او سوزم، اظهار داشت: معتقدم شعر فجر متعلق به خانواده معظم شهداست، شهدای بزرگی که این انقلاب را پیریزی کردند و شعر او را دگرگون کردند هماره باید سهم بزرگی از شعر فجر به این بزرگان تعلق گیرد. تا کنون که اینگونه بوده است امسال هم اینگونه خواهد بود، دو غزل دارم که به خانواده شهدا تقدیم میکنم.
* علاء: شعر انقلاب به آن درجه از اعتلا رسیده که نیاز به حذف کسی ندارد
افشین علا شاعر دیگری بود که در این مراسم گفت: از نزدیک شاهد زحمات دوستان در وزارت ارشاد بودم که جای تشکر دارم از زحمات آقای صالحی معاون فرهنگی و شاعر معاصر آقایان کاکایی و طراوتپور هم کسانی هستند که زحمات توانفرسایی را متحمل شدند هر چند جشنواره شعر به نظر من مظلوم بوده و مورد هجمههای مختلف قرار گرفته است اما شاهد تلاشهای صادقانه متخصصانه و متعهدانه عزیزان برای اعتلای ادبیات معاصر بودهایم.
از آنجا که نام فجر بر این جشنواره نهاده شده پس امیدواریم فجری که به شعر تعلق گرفته گستردهتر از این باشد شاهد همه طیفها که در ادبیات ما صاحب نفس، اثر و تاثیرگذاری هستند باشیم.
افشین علا شاعر کشورمان ضمن اشاره به اینکه قبل از انقلاب چهرههایی چون گرمارودی و زندهیاد صفارزاده، اوستا و بسیاری عزیزان در کنار شاعران صاحبنام آن روزگار در دهه 50 و 40 شهره بودند توضیح داد: برخی اشعار گرایشهای آئینی، حماسی داشت اما در همان دوران ملت ایران معدل خواستههای خود را در امام دیده و انقلاب 57 به ثمر نشست. شاعران در اقلیت به اکثریت رسیدند از این رو اگر ما میخواهیم صداهایی که با ما همراه نیستند را برنتابیم و از آن فاصله بگیریم قطعا دچار اشتباهی میشویم که پیشینیانمان دچار شدند اما اگر مجال بروز کسانی را که مثل ما نمیاندیشند ندهیم تا ظهور نداشته باشند تبدیل به عصر چندصدایی نخواهیم شد.
این شاعر جوان به نام سیمین بهبهانی که برای شعرش ارسال کرده بود اشاره کرد و گفت: زمانی که قیصر امینپور چهره در نقاب خاک کشید را هرگز فراموش نمیکنم. سیمین بهبهانی متن کوتاهی درباره او گفته بود و نوشته بود برخی دوستان به من میگویند قیصر مذهبی بود چرا به او بال و پر میدهید. در جواب گفتم اگر اینگونه بود که چه بهتر، در نزد من عزیزتر میشود؛ پس ما باید به صاحب صداها احترام بگذاریم.
وی در ادامه ضمن اشاره به یکی از سرودههای سیمین بهبهانی خاطرنشان کرد: شعر دوباره میسازمت وطن از اشعار این شاعر به سرود ملی ما پهلو میزند، او هیچگاه برای حضور در جمع شاعران مشکل نداشته است اما بر فرض اینکه برخی همپای انقلاب نبودند اما باید گفت شعر انقلاب به آن درجه از اعتلا رسیده که نیاز به حذف کسی ندارد نیاز به نشنیدن صدای منتقدان ندارد و اتفاقا در آن فضا شعر انقلاب بیشتر بالیده میشود.
وی گفت: امیدوارم شاهد تنگنظری نباشیم. آنها که با صدق نیت نگران چندصدایی شدن جشنواره و شعار دبیران هستند نگران نباشند. این تنها خدمتی است که میتوان به ادبیات کرد.
علا با اشاره به شعری که در سوگ مادرش سروده بود تصریح کرد: خانم بهبهانی با تمام مشکلات جسمانی و ضعف نامهای را پس از خوانش به من دادند من با افتخار میگویم که من شاعر انقلاب و اهل بیت هستم. شاعر آئینیام و به آن افتخار میکنم اما این شاعر اقتضا میکند انسان در برابر بزرگان تکریم را به جای آورد. خانم بهبهانی هم با علم به این قضیه نامه نوشتند جالب اینکه وقتی مجموعه مرا میخواندند مطالبی را یادداشت میکردند و غزلهایی از بنده را مورد تحسین قرار میدادند. غزلی بود که برای حضرت زهرا و امالبنی سروده بودند که ایشان را به وجد آورده بود و میگفت هیچ شخصیتی مثل حسینابن علی در زندگی من تاثیر نداشته است.
علا گفت: پس بیاییم این فجر انقلاب را این حوصله پدید آمده را آنقدر وسیع ببینیم که جوانانی که از سر ناچاری پناه به صداهای مخالف بردهاند و برازندهشان هم نیست به آغوش این ادبیات که ریشه در قرآن دارد برگردند.
وی به دیدار رئیسجمهور با هنرمندان اشاره کرد و گفت: افتخار میکنیم به آقای روحانی که در دیدارشان با هنرمندان حافظ را سمبل مبارزه با ریا دانستند. باید به جنگ آنها با تکیه بر قرآن رفت و هرگز از اصول و آرمانهای انقلاب کوتاه نیامد چرا که ما هرگز اجازه نخواهیم داد به شعور مردم توهین شود.
* زرینپور و شعری از خرمشهر
بهزاد زرینپور شاعر دیگری بود که همزمان با فرا رسیدن سوم خرداد و آزادسازی خرمشهر به یاد روزهای کودکی و جنگ شعری خواند.
* رونمایی از شعر فاضل نظری
فاضل نظری سخنانش را با این ابیات که شور دیدارت اگر شعله به دلها بکشد/ رود را از جگر کوه به دریا بکشد آغاز کرد و شعر منتشر نشده خود را برای نخستین بار خواند.
مباش آرام حتی گر نشان از گردبادی نیست / به این صحرا که من میآیم اعتمادی نیست
به دنبال چه میگردند مردم در شبستانها/ در این مسجد که من دیدم چراغ اعتمادی نیست
نه تنها غم، سلامت باد گفتنهای مستان هم/ گواهی میدهد دنیای ما دنیای شادی نیست
چرا بیعشق سر بر سجده تسلیم بگذارم/ نمیخواهم نمازی را که در آن از تو یادی نست
کنار بسترم بنشین و دستم بگیر ای عشق/ برای آخرین سوگندها وقت زیادی نیست
مرا با چشمهای بسته از پل بگذران ای دوست/ تو وقتی با منی دیگر مرا بیم از معادی نیست
* منصوری و دو شعر کردی
حشمت منصوری از دیگر شاعرانی بود که شعر پرتو جمال را به کردی خواند.
او در ادامه شعری با عنوان شعله درخشان قرائت کرد و همزمان معنای این اشعار برای حاضران به نمایش در آمد.
* وامداری کباب هندی از ایران
راتی ساکسینا شاعر، مترجم و ویراستار هندی که دارای درجه دکترا در رشته سانسکریت بود پشت تریبون حاضر شد و 4 شعر با عنوان چشمان پیر، ملافه من، تناسخ، من در اداپور قرائت کرد و گفت: پیوستگی اساتید هندی و ایرانی از موارد مهم است. زبان فارسی و کهن برای ملت هندوستان است از این رو میتوان به نام امیرخسرو دهلوی و رومی اشاره کرد. در هندوستان امیرخسرو دهلوی پدر زبان هندی است. بنابراین ما نیز وامدار فرهنگ ایران هستیم. نه تنها در سخنوری و زبان بلکه بسیاری غذاهای هندی وامدار ایران است مثل کباب.
اجرای موسیقی بخش دیگری از مراسم را آغاز کرد و در این بخش دوم شاهرخ تندرو صالح اجرای آن را به نحوی متفاوت برعهده داشت و از محمدعلی بهمنی، مشفق کاشانی، مرتضی آل کثیر و چند شاعر خارجی دعوت کرد به روی سن بیایند.
* بهمنی و قرائت شعری به درخواست حسین آهی
محمدعلی بهمنی با این جملات که امروز مصادف با روزی است که شعری را در دزفول سرودم و ابیاتی متولد شد گفت: در اندیمشک به دنیا آمدم. در هیاهوی جنگ روزی دلم برای زادگاهم تنگ شد. رفته بودم تا حضور داشته باشم.
وی اینگونه خواند: ناگهان دیدم که دور افتادهام از همرهان / مانده با چشمان من دودی به جان دودمانم
بهمنی گفت: امروز در خدمت استادم حسین آهی بودم که به دلیل گرفتاری نتوانست به این مراسم بیاید. او به من گفت شعری را دوست دارم که تو امروز باید آن را بخوانی. آن شعر این است: من شاعر معاصر قرنی ندیدهام/ قرنی که در تخیل خود آفریدهام.
این شاعر غزلسرا یک شعر عاشقانه کوتاه هم برای حاضران خواند: دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست/ تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست.
* آوازخوانی شاعری از شهرستان سرباز
حوت شاعر بلوچ و کمبینایی بود که از سیستان و بلوچستان سرزمین سرباز به این جشن وارد شده بود که ضمن آرزوی سلامتی برای رهبر انقلاب رئیسجمهور و موفقیت برای دولت اظهار داشت: برکت حوت متخلص بر جان بلوچ هستم و به نمایندگی از سیستان و بلوچستان آمدهام که یکی از موسسان انجمن شعر و ادب مولانا هستم.
وی اشعاری را به سبک آواز خواند و پس از آن تندرو صالح خطاب به برکت گفت با شاعران به منزل تو خواهیم آمد تا شب شعری برگزار کنیم.
* شعر مشفق برای امام راحل
مشفق کاشانی شاعر شناخته شده و نامی کشورمان با تشکر از تلاشهای کاکایی گفت: حقیقت این است پس از استاد بهمنی نمیدانم چه باید بخوانم اما شعر سپیده دم که تقدیم به روان امام راحل بود را برای شما میخوانم. شبی که از خم وحدت شراب برمیداشت/ ستاره ریخته بود آفتاب برمیداشت
وی گفت: لحظهای آرام دور از چند و چون میخواستم عنوان تازهترین سروده من است که برایتان میخوانم.
مرتضی آل کثیر از شاعرانی بود که پیش از محمدباقر کلاهی اهری شعرخوانی کرد. مرتضی آل کثیر غزلی فارسی و قطعهای عربی خواند. علی اشلاح شاعر عراقی پشت تریبون دعوت شد و شعری درباره عراق در بین حاضران خواند. مضمون این شعر اینگونه بود که وطنی که نخلهایش خواب ندارند/ هرچند که چشمها با خواب به وجد میآیند. وطنی که جز من و او کسی حالش را نمیداند.
این شاعر در پارلمان عراق فعالیت داشته است اما به دلیل علاقه به ادبیات دبیر همایش بینالمللی شعر بابل است.
* صالحی: جشنواره شعر فجر می تواند رسانه ای باشد برای گفتگو هم میان خودمان و هم زبانی باشد
سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد در سخنانی کوتاه ابراز داشت: شعر در فضای فرهنگی هر ملتی جایگاه خاصی دارد. شعر انتقال دهنده فرهنگ یک ملت و نمایه روح آن ملت است. هر مقدار یک ملت، تاریخ دیرینه تری داشته باشد، شعرش هم جان مایه دار تر و بُراتر است.
وی ادامه داد: کثرت شاعران و توالی تاریخی شعر در ایران زمین سبب شده که این سرزمین در هیچ برهه ای فارغ از شعر نباشد . امروز شعر در زبان فارسی و ایران زمین، زبان مسامحه و گفتگوست. اگر می خواهیم با خود و یا دیگران گفتگو کنیم، شعر، ماناترین ، پایاترین و رساترین زبان مکالمه و گفتگو است.
معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: ما با شعر می توانیم از گذشته خود بشنویم و از آرمانهای فردایمان سخن بگوییم تا اسطوره هایمان را به یاد بیاوریم در زمانه ای که اسطوره هایمان از یاد رفتند.
صالحی همچنین گفت: جشنواره شعر فجر می تواند رسانه ای باشد برای گفتگو هم میان خودمان و هم زبانی باشد برای گفتگو با هدف تفاهم با جهان.
* گرمارودی: باید شعر به سراغ شاعر بیاید نه اینکه شاعر به سراغ شعر برود
بر اساس این گزارش در ابتدای این مراسم موسیقی سنتی توسط گروه خراسانی اجرا شد، اجرای بخش اول برنامه را سعید یوسفنیا بر عهده داشت در این مراسم سیدعلی موسوی گرمارودی با بیان اینکه امروز همزمان شده با شهادت احمدبن موسی کاظم که حرم سوم ما ایرانیان در فارس است از این رو عرض تسلیت دارم و در مورد شعر باید بگویم اخیرا شعر کمتر به سراغ ما آمده است اما باید شعر به سراغ شاعر بیاید نه اینکه شاعر به سراغ شعر برود که در این صورت شعر نیست.
گرمارودی با بیان اینکه در آن دوران رجایی فولکس سبز رنگ داشت با هم به قزوین رفتیم و به آدرسی که میدانست از بالای پشتبامها رسیدیم گفت: در این جمع خصوصی حدود 70 و یا 80 نفر کسانی که معتمد بودند جمع شده بودند دستچین شدههایی بودند که معتمد هم هستند در آن مراسم شعر بهارهخون خطاب به دماوند را خواندند، خداوند شاهد گفتار من است که در بین این 70نفر دستچین شده وقتی به بخشی رسیدم که خطاب به شاه گفتم: رسد روز بردار آویختن، کم کم دیدم از افراد میرفتند و مجلس را ترک میکردند ترسیده بودند مبادا بنده دستگیر شوم و در زیر شلاق و شکنجه اسامی آنها را به زبان بیاورم.
این شاعر با بیان اینکه شعر انقلاب بر دوش بار سنگین و بزرگی از تاریخ حمل میکند اضافه کرد: در ادامه چکامه اخوانیه مرتضی امیری اسفندقه و پاسخ خودم به شعر او را میخوانم او مجموعه اشعار چینکلاغ را منتشر کرده است. درباره من شعری در آن مجموعه نبود از من هم شعری نبود، در این شعر آمده دست خالی نیستی سرشاری از شعر و شعور.
گرمارودی جوابیه خود به اخوانیه مرتضی امیر اسفندقه را خواند و گفت: امیری اسفندقه در تمام عمرش ماه اسفند را به اعتکاف در منزل میگذارند و بیرون نمیاید در کنج میرود که کسی او را نبیند.
* احتشامی: شعر فجر متعلق به خانواده معظم شهداست
در ادامه خسرو احتشامی با بیان اینکه نمیدانم که از ذوق کدامین داغ او سوزم، اظهار داشت: معتقدم شعر فجر متعلق به خانواده معظم شهداست، شهدای بزرگی که این انقلاب را پیریزی کردند و شعر او را دگرگون کردند هماره باید سهم بزرگی از شعر فجر به این بزرگان تعلق گیرد. تا کنون که اینگونه بوده است امسال هم اینگونه خواهد بود، دو غزل دارم که به خانواده شهدا تقدیم میکنم.
* علاء: شعر انقلاب به آن درجه از اعتلا رسیده که نیاز به حذف کسی ندارد
افشین علا شاعر دیگری بود که در این مراسم گفت: از نزدیک شاهد زحمات دوستان در وزارت ارشاد بودم که جای تشکر دارم از زحمات آقای صالحی معاون فرهنگی و شاعر معاصر آقایان کاکایی و طراوتپور هم کسانی هستند که زحمات توانفرسایی را متحمل شدند هر چند جشنواره شعر به نظر من مظلوم بوده و مورد هجمههای مختلف قرار گرفته است اما شاهد تلاشهای صادقانه متخصصانه و متعهدانه عزیزان برای اعتلای ادبیات معاصر بودهایم.
از آنجا که نام فجر بر این جشنواره نهاده شده پس امیدواریم فجری که به شعر تعلق گرفته گستردهتر از این باشد شاهد همه طیفها که در ادبیات ما صاحب نفس، اثر و تاثیرگذاری هستند باشیم.
افشین علا شاعر کشورمان ضمن اشاره به اینکه قبل از انقلاب چهرههایی چون گرمارودی و زندهیاد صفارزاده، اوستا و بسیاری عزیزان در کنار شاعران صاحبنام آن روزگار در دهه 50 و 40 شهره بودند توضیح داد: برخی اشعار گرایشهای آئینی، حماسی داشت اما در همان دوران ملت ایران معدل خواستههای خود را در امام دیده و انقلاب 57 به ثمر نشست. شاعران در اقلیت به اکثریت رسیدند از این رو اگر ما میخواهیم صداهایی که با ما همراه نیستند را برنتابیم و از آن فاصله بگیریم قطعا دچار اشتباهی میشویم که پیشینیانمان دچار شدند اما اگر مجال بروز کسانی را که مثل ما نمیاندیشند ندهیم تا ظهور نداشته باشند تبدیل به عصر چندصدایی نخواهیم شد.
این شاعر جوان به نام سیمین بهبهانی که برای شعرش ارسال کرده بود اشاره کرد و گفت: زمانی که قیصر امینپور چهره در نقاب خاک کشید را هرگز فراموش نمیکنم. سیمین بهبهانی متن کوتاهی درباره او گفته بود و نوشته بود برخی دوستان به من میگویند قیصر مذهبی بود چرا به او بال و پر میدهید. در جواب گفتم اگر اینگونه بود که چه بهتر، در نزد من عزیزتر میشود؛ پس ما باید به صاحب صداها احترام بگذاریم.
وی در ادامه ضمن اشاره به یکی از سرودههای سیمین بهبهانی خاطرنشان کرد: شعر دوباره میسازمت وطن از اشعار این شاعر به سرود ملی ما پهلو میزند، او هیچگاه برای حضور در جمع شاعران مشکل نداشته است اما بر فرض اینکه برخی همپای انقلاب نبودند اما باید گفت شعر انقلاب به آن درجه از اعتلا رسیده که نیاز به حذف کسی ندارد نیاز به نشنیدن صدای منتقدان ندارد و اتفاقا در آن فضا شعر انقلاب بیشتر بالیده میشود.
وی گفت: امیدوارم شاهد تنگنظری نباشیم. آنها که با صدق نیت نگران چندصدایی شدن جشنواره و شعار دبیران هستند نگران نباشند. این تنها خدمتی است که میتوان به ادبیات کرد.
علا با اشاره به شعری که در سوگ مادرش سروده بود تصریح کرد: خانم بهبهانی با تمام مشکلات جسمانی و ضعف نامهای را پس از خوانش به من دادند من با افتخار میگویم که من شاعر انقلاب و اهل بیت هستم. شاعر آئینیام و به آن افتخار میکنم اما این شاعر اقتضا میکند انسان در برابر بزرگان تکریم را به جای آورد. خانم بهبهانی هم با علم به این قضیه نامه نوشتند جالب اینکه وقتی مجموعه مرا میخواندند مطالبی را یادداشت میکردند و غزلهایی از بنده را مورد تحسین قرار میدادند. غزلی بود که برای حضرت زهرا و امالبنی سروده بودند که ایشان را به وجد آورده بود و میگفت هیچ شخصیتی مثل حسینابن علی در زندگی من تاثیر نداشته است.
علا گفت: پس بیاییم این فجر انقلاب را این حوصله پدید آمده را آنقدر وسیع ببینیم که جوانانی که از سر ناچاری پناه به صداهای مخالف بردهاند و برازندهشان هم نیست به آغوش این ادبیات که ریشه در قرآن دارد برگردند.
وی به دیدار رئیسجمهور با هنرمندان اشاره کرد و گفت: افتخار میکنیم به آقای روحانی که در دیدارشان با هنرمندان حافظ را سمبل مبارزه با ریا دانستند. باید به جنگ آنها با تکیه بر قرآن رفت و هرگز از اصول و آرمانهای انقلاب کوتاه نیامد چرا که ما هرگز اجازه نخواهیم داد به شعور مردم توهین شود.
* زرینپور و شعری از خرمشهر
بهزاد زرینپور شاعر دیگری بود که همزمان با فرا رسیدن سوم خرداد و آزادسازی خرمشهر به یاد روزهای کودکی و جنگ شعری خواند.
* رونمایی از شعر فاضل نظری
فاضل نظری سخنانش را با این ابیات که شور دیدارت اگر شعله به دلها بکشد/ رود را از جگر کوه به دریا بکشد آغاز کرد و شعر منتشر نشده خود را برای نخستین بار خواند.
مباش آرام حتی گر نشان از گردبادی نیست / به این صحرا که من میآیم اعتمادی نیست
به دنبال چه میگردند مردم در شبستانها/ در این مسجد که من دیدم چراغ اعتمادی نیست
نه تنها غم، سلامت باد گفتنهای مستان هم/ گواهی میدهد دنیای ما دنیای شادی نیست
چرا بیعشق سر بر سجده تسلیم بگذارم/ نمیخواهم نمازی را که در آن از تو یادی نست
کنار بسترم بنشین و دستم بگیر ای عشق/ برای آخرین سوگندها وقت زیادی نیست
مرا با چشمهای بسته از پل بگذران ای دوست/ تو وقتی با منی دیگر مرا بیم از معادی نیست
* منصوری و دو شعر کردی
حشمت منصوری از دیگر شاعرانی بود که شعر پرتو جمال را به کردی خواند.
او در ادامه شعری با عنوان شعله درخشان قرائت کرد و همزمان معنای این اشعار برای حاضران به نمایش در آمد.
* وامداری کباب هندی از ایران
راتی ساکسینا شاعر، مترجم و ویراستار هندی که دارای درجه دکترا در رشته سانسکریت بود پشت تریبون حاضر شد و 4 شعر با عنوان چشمان پیر، ملافه من، تناسخ، من در اداپور قرائت کرد و گفت: پیوستگی اساتید هندی و ایرانی از موارد مهم است. زبان فارسی و کهن برای ملت هندوستان است از این رو میتوان به نام امیرخسرو دهلوی و رومی اشاره کرد. در هندوستان امیرخسرو دهلوی پدر زبان هندی است. بنابراین ما نیز وامدار فرهنگ ایران هستیم. نه تنها در سخنوری و زبان بلکه بسیاری غذاهای هندی وامدار ایران است مثل کباب.
اجرای موسیقی بخش دیگری از مراسم را آغاز کرد و در این بخش دوم شاهرخ تندرو صالح اجرای آن را به نحوی متفاوت برعهده داشت و از محمدعلی بهمنی، مشفق کاشانی، مرتضی آل کثیر و چند شاعر خارجی دعوت کرد به روی سن بیایند.
* بهمنی و قرائت شعری به درخواست حسین آهی
محمدعلی بهمنی با این جملات که امروز مصادف با روزی است که شعری را در دزفول سرودم و ابیاتی متولد شد گفت: در اندیمشک به دنیا آمدم. در هیاهوی جنگ روزی دلم برای زادگاهم تنگ شد. رفته بودم تا حضور داشته باشم.
وی اینگونه خواند: ناگهان دیدم که دور افتادهام از همرهان / مانده با چشمان من دودی به جان دودمانم
بهمنی گفت: امروز در خدمت استادم حسین آهی بودم که به دلیل گرفتاری نتوانست به این مراسم بیاید. او به من گفت شعری را دوست دارم که تو امروز باید آن را بخوانی. آن شعر این است: من شاعر معاصر قرنی ندیدهام/ قرنی که در تخیل خود آفریدهام.
این شاعر غزلسرا یک شعر عاشقانه کوتاه هم برای حاضران خواند: دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست/ تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست.
* آوازخوانی شاعری از شهرستان سرباز
حوت شاعر بلوچ و کمبینایی بود که از سیستان و بلوچستان سرزمین سرباز به این جشن وارد شده بود که ضمن آرزوی سلامتی برای رهبر انقلاب رئیسجمهور و موفقیت برای دولت اظهار داشت: برکت حوت متخلص بر جان بلوچ هستم و به نمایندگی از سیستان و بلوچستان آمدهام که یکی از موسسان انجمن شعر و ادب مولانا هستم.
وی اشعاری را به سبک آواز خواند و پس از آن تندرو صالح خطاب به برکت گفت با شاعران به منزل تو خواهیم آمد تا شب شعری برگزار کنیم.
* شعر مشفق برای امام راحل
مشفق کاشانی شاعر شناخته شده و نامی کشورمان با تشکر از تلاشهای کاکایی گفت: حقیقت این است پس از استاد بهمنی نمیدانم چه باید بخوانم اما شعر سپیده دم که تقدیم به روان امام راحل بود را برای شما میخوانم. شبی که از خم وحدت شراب برمیداشت/ ستاره ریخته بود آفتاب برمیداشت
وی گفت: لحظهای آرام دور از چند و چون میخواستم عنوان تازهترین سروده من است که برایتان میخوانم.
مرتضی آل کثیر از شاعرانی بود که پیش از محمدباقر کلاهی اهری شعرخوانی کرد. مرتضی آل کثیر غزلی فارسی و قطعهای عربی خواند. علی اشلاح شاعر عراقی پشت تریبون دعوت شد و شعری درباره عراق در بین حاضران خواند. مضمون این شعر اینگونه بود که وطنی که نخلهایش خواب ندارند/ هرچند که چشمها با خواب به وجد میآیند. وطنی که جز من و او کسی حالش را نمیداند.
این شاعر در پارلمان عراق فعالیت داشته است اما به دلیل علاقه به ادبیات دبیر همایش بینالمللی شعر بابل است.
* صالحی: جشنواره شعر فجر می تواند رسانه ای باشد برای گفتگو هم میان خودمان و هم زبانی باشد
سیدعباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد در سخنانی کوتاه ابراز داشت: شعر در فضای فرهنگی هر ملتی جایگاه خاصی دارد. شعر انتقال دهنده فرهنگ یک ملت و نمایه روح آن ملت است. هر مقدار یک ملت، تاریخ دیرینه تری داشته باشد، شعرش هم جان مایه دار تر و بُراتر است.
وی ادامه داد: کثرت شاعران و توالی تاریخی شعر در ایران زمین سبب شده که این سرزمین در هیچ برهه ای فارغ از شعر نباشد . امروز شعر در زبان فارسی و ایران زمین، زبان مسامحه و گفتگوست. اگر می خواهیم با خود و یا دیگران گفتگو کنیم، شعر، ماناترین ، پایاترین و رساترین زبان مکالمه و گفتگو است.
معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد: ما با شعر می توانیم از گذشته خود بشنویم و از آرمانهای فردایمان سخن بگوییم تا اسطوره هایمان را به یاد بیاوریم در زمانه ای که اسطوره هایمان از یاد رفتند.
صالحی همچنین گفت: جشنواره شعر فجر می تواند رسانه ای باشد برای گفتگو هم میان خودمان و هم زبانی باشد برای گفتگو با هدف تفاهم با جهان.