کد خبر 30929
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۴

سخن راندن از وجود توطئه گران جهاني به طور ويژه در محافل آکادميک همواره مورد نکوهش از جانب اساتيدي که غالبا در فضاي حکومت پوزيتيويسم و تجربه گرايي بر عرصه علمي غرب آموزش ديده اند قرار گرفته و مي گيرد.

مشــرق - روزگاريست تا سخن از توطئه، دست انگليس، صهيونيسم جهاني و نظاير اين به ميان مي آيد مدعيان روشنفکري و هرآنکه به نحوي از انحاء در دايره روشنفکري قرار گرفته و هدفي جز گسست از سنت و ورود به دروازه مدرنيته را در ذهن نمي پروراند با دستاويز قرار دادن تئوري "توهم توطئه" که ناگفته پيداست خود بيش از هر کس ديگر گرفتار آن هستند(نيازي به توضيح ندارد که مدعيان تئوري "توهم توطئه" به دليل اصرار بر عدم وجود توطئه خود بيش از ديگران به توهم دچار هستند) مدعيان وجود توطئه را محکوم به کج فهمي از تفسير پديده هاي داخلي و بين المللي مي نمايند. سخن راندن از وجود توطئه گران جهاني که براي تمام سياستهاي جهاني تا بدانجا که امکانات و توانشان اجازه مي دهد برنامه ريزي ميکنند متاسفانه در دوران بعد از انقلاب اسلامي و به طور ويژه در محافل آکادميک(که کارويژه اي جز نقد و موشکافي پديده ها و عيان ساختن چرايي تجلي يک پديده را ندارد) همواره مورد نکوهش اساتيدي که غالبا در فضاي حکومت پوزيتيويسم و تجربه گرايي بر عرصه علمي غرب آموزش ديده اند قرار گرفته و مي گيرد. در اين شرايط خفقان علمي که ترويج سکيولاريسم سرآمد ديگر آموزه ها به ويژه آموزه هاي اسلاميست مجالي باقي نمي ماند تا سخن از توطئه انگليس، صهيونيسم و . . . به ميان آورد.
اما چرا و با کدامين تکيه گاه اينگونه بر نظريه وجود توطئه در بسياري از پديده هاي جهاني و داخلي به ويژه در کشورهاي جنوب تاخته ميشود؟
براي پرداخت به اين موضوع در ابتداي امر ياد صحبت استاد برجسته روابط بين الملل دانشگاه تهران[1] مي افتم. ايشان مي گفت: «در سده هاي 16 ميلادي و حتي قبلتر از آن و شايد از زماني که بشر پاي به دروازه هاي تمدن گذارد و ظالم و مظلوم به دلايل گوناگون از جمله اقتضائات زندگي طبيعي شکل گرفت عده اي از مردم براي کسب منافع بيشتر براي خود که در گرو چپاول ديگران و دست يافتن به ملک، مال و ناموس آنها بود برنامه مي ريختند. آن روزگار که نه رسانه اي بود، نه هواپيمايي و نه . . .، بريتانيا و ديگر دول استعمارگر در قالب تشکلهاي فراماسونري که نتايج اقدامات خيانتکارانه شان در تاريخ ملت ايران و تمامي ملل جنوب به ويژه ملل اسلامي ثبت و ضبط گرديده است در قالب طرحهاي گوناگون سياست جهاني را در راستاي اهداف خود و هم پيمانانش به پيش مي برد، لکن امروز و در دوراني که فن آوري ارتباطات حرف اول و آخر را در سپهر سياست بين الملل مي زند چگونه نمي توان سخن از بيلدربرگو تشکلهايي مشابه که به عنوان تصميم گيرندگان سياست جهاني شناخته شده اند به ميان آورد.
بيلدربرگ بنا بر يک روايت که قراين مختلفي در تائيد آن هست؛ يک سازمان جهاني مرموز است که محافل مختلف سياسي به ديده مشکوک به آن نگريسته و بسياري آن را «دولت پنهان جهان» مي دانند. صهيونيسم جهاني در راستاي اهداف خود براي تسخير جهان و تشکيل يک «دولت واحد» تحت کنترل خود، پس از برنامه ريزي براي در دست گرفتن اهرم هاي سياسي، اقتصادي و تبليغاتي جهان به اين نتيجه رسيده بود که بايد اين اهرم ها را در يک نقطه جمع کرده و از يک منبع فکري و ايدئولوژيک تغذيه کنند. «بيلدربرگ» اين منبع ايدئولوژيک است که تقريبا هر سال يکبار رهبران سياسي جهان، رئيسان شرکت هاي بزرگ و محافل مالي عظيم که بازوهاي اقتصادي و بازرگاني دنيا را در انحصار دارند، و نيز صاحب نظران عرصه هاي سياسي، اجتماعي و تبليغاتي را در يک نقطه جمع کرده و پشت درهاي بسته دستور کار سال آينده جهان را تعيين مي کند. لازم به توضيح است که مقصود آن نيست که تمام معادلات جهاني توسط اين گروه برنامه ريزي شده و اجرا مي شود بلکه اين گروه تا بدانجا که امکاناتشان اجازه مي دهد به اجراي برنامه هايشان مبادرت مي ورزند. اين نهاد تحت کنترل صهيونيست ها همه ابزارهاي لازم را براي تحقق اهداف خود در اختيار دارد. با بهره گيري از رسانه ها و منابع عظيم مالي، قدرت و حکومت در کشورها را به افراد موردنظر خود مي سپارد؛ با استفاده از اهرم هايي چون بانک جهاني، صندوق بين المللي پول، سازمان تجارت جهاني و مانند آنها، قيمت نفت و طلاي سال را تعيين مي کند. به واسطه بازوهاي اجتماعي و حقوقي خود قوانيني را براي کشورها وضع مي کند که جلو هرگونه تحرک عليه اهداف صهيونيسم جهاني را بگيرد. براساس مدارک موجود، پيوند اروپا و آمريکا به وسيله ناتو، ايجاد بازار مشترک اروپا، روي کارآمدن کساني چون کلينتون، بلر و حتي باراک اوباما و بسياري که هنوز نامشان در خفا مانده، استعفاي مارگارت تاچر، وقوع جنگ خليج فارس، تحول نهضت اروپا، تخريب وجهه ژان ماري لوپن ناسيوناليست در فرانسه، تحريم آرژانتين در جريان جنگ «فالک لند»، تقسيم آلمان به دو قسمت شرقي و غربي، همه و همه در جلسات بيلدربرگ تصميم گيري شده اند. بيلدربرگ به دنبال ايجاد يک دولت جهاني است. دولتي که اقتصاد و سياست و حتي مذهب آن فقط يک بعد داشته باشد: صهيونيسم. هرچند اين اقدامات به قرن بيستم مسيحي باز مي گردد اما اين بدان معنا نيست که چنين اقداماتي تنها مربوط به قرن اخير است. اقدامات اين چنيني تاريخي بسيار کهن تر دارند. اگر از اقدامات صورت گرفته توسط دولتهاي غربي ازجمله انگلستان که در قالب تشکيلات فراماسونري و نظير آن که امروز با استناد به اسناد گوناگون موجود به اثبات رسيده است پا را فراتر بگذاريم به دوراني خواهيم رسيد که هنوز دولتي به نام بريتانيا به معنايي که امروز در سپهر سياست بين الملل شناخته شده است تاسيس نگرديده بود و آن دوران، دوران پايان نظم مبتني بر امت(مسيح و اسلام و . . . ) و ورود به نظم ملت محوريست که در قالب معاهده وستفالي متجلي گرديد.
عهدنامه وستفالي، عهدنامه ايست که پس از پايان جنگ هاي سي ساله مذهبي (???8-??48) ميان کشورهاي اروپايي منعقد شد و به موجب اين معاهده که در ايالت «وستفالي» منعقد شد، کشورها در انتخاب مذهب آزاد گشتند و ضمناً تعهد نمودند که گروههاي مذهبي کاتوليک، لوتري و کالوينيست از آزادي کامل برخوردار باشند. اين واقعه راه را براي تشکيل دولت‌هاي ملي و دوشقه شدن نظم حاکم مبتني بر امت محوري که رويکردي مذهبي داشت مهيا نمود. نتيجه اين معاهده آن بود که ملت‌هاي جهان به تشخيص و هويتي متمايز با ديگران رسيدند و خاک بود که هويت را تعيين مي نمود و نه مذهب. چه کسي يا بهتر است بگوييم چه قومي يا دسته اي از اين اقدام و تغيير در مباني هويتي سود مي برد؟. بدون ترديد يهوديان. اما چرا يهود؟
نتيجه پيمان صلح که در قالب معاهده وستفالي متجلي گشت تفکيک امت مسيح بود، نياز به توضيح چنداني ندارد که اين تفکيک بيشتر از هر قومي به نفع ملت يهود بود که همواره و در طول دوران تاريخ به دلايل تفکرات انحرافي و دگم خود با همه سرستيز داشت. يهوديان با اعتقاد به اينکه از ديگر اقوام مثل مسلمانان و مسيحيان و . . . برتر هستند ضمن اشاره به قوم بني اسرائيل خود را برگزيده خدا در روي زمين دانسته و از همين روي همواره به عنوان اقليتي خاص که به هيچ وجه تمايلي به اسيميله شدن در فرهنگ اکثريت نداشته است خود را تحت فشار هاي گوناگون قرار داده اند. واضح است که با منتفي شدن ملاک مذهب به عنوان مبناي هويتي فشارها از اين قوم نيز کاسته مي شد و دوست و دشمن ديگر در قالب مسلمان و يهودي تعريف نمي شد بلکه مليت و خاک که به عنوان مباني هويتي برساخته شده بود و در قالب ملي گرايي نهادينه شده بود به عنوان شاخص تشخيص دوست از دشمن قرار گرفت. بنا بر اين تحليل تغيير در مباني هويتي به نحوي بقاي سرمايه داري که در گرو تجارت و بازار آزاد مي باشد را نيز تضمين مي نمود. يهوديان به عنوان سرمايه داران بزرگ و بي رقيب براي حفظ منافع و گسترش آن نياز به مراودات تجاري به عنوان اساس نظم سرمايه داري و ليبراليسم اقتصادي داشتند و اين مهم تنها در شرايطي محقق مي شد که يک غير يهودي خود را دشمن يهودي نداند و اين امر تنها درصورت تغيير در مبناي هويتي بود که محقق مي شد. با اين تفاسير و اين همه نفع که ملت يهود از انعقاد اين معاهده برده است، آيا نميتوان وستفالي و جنگهايي که نتيجه اش شد وستفالي را هم توطئه يهود ودر معنايي دقيقتر صهيونيسم جهاني که از همان سالها و در قالب نظام کاپيتاليستي به تحرک افتاده بود، دانست؟. بر فرض که وستفالي رويدادي طبيعي بوده است، چرا دول نوپاي غربي که به اذعان بسياري؛ از جمله نظريه پردازان و انديشمندان غربي تحت تاثير و تسلط صهيونيسم جهاني هستند با استفاده از ابزار گوناگون امت اسلامي محمد که همواره اصلي ترين دشمن صهيونيسم بوده است را طي کمتر از دوقرن به دولتهايي کوچکي که توانايي هيچ کاري را به تنهايي نداشته باشند تقسيم کردند و هنوز که هنوز است بر اين کار اصرار مي ورزند.[2]
انقلاب اسلامي ايران پيروز شد و خميني کبير در برابر اين توطئه که براي نابودي کامل و مستحيل نمودن امت اسلام در تمدن غرب پي ريزي شده بود ايستاد. نظريه پردازان غربي براي تقابل با انقلاب ايران که در روزگار حاکميت بلامنازع دو گفتمان ليبراليسم و کمونيسم (که هر دو در طرد مذهب اشتراک داشتند)، گفتمان الهي-مذهبي را در قالب نظريه ولايت فقيه دوباره مطرح نمود، حرکتي تئوريک را آغاز نموده و طرحي نو درانداختند[3] و اسلام به عنوان تنها مکتبي که به تعبير خود غربيها [4] توانايي ايستادن در برابر تمدن غرب را داشت مورد هجمه هاي گوناگون قرار گرفت.
از آن روزگار که در مملکت اسلامي ايران، در سر کلاسهاي درس و حتي در کوچه و پس کوچه ها به نام منافع ملي تنها رهيافت براي رهايي از چنگال فلاکت و بدبختي در آموزه هاي امثال هابز، مورگنتا، والتز و ديگر نظريه پردازان رئاليست، نورئاليست و ليبراليسم به خورد ملت د اده شد و چراغ هدايت مملکت اسلامي ايران تنها در گرو منافع ملتي که در محدوده سرزميني "گربه ملوس خاورميانه" ترسيم شد، فريادهاي محمد رسول الله و اولاد پاکش که اتحاد امت اسلام را همواره بر تمام امور اولويت مي دادند و تحت هيچ شرايطي در تاريخ مکتوم نگرديده بود به نام اسلام و به نام مردم و به نام "اصلاحات براي ملت ايران" به فراموشي سپرده شد. هابز و ماکياولي در انديشه و مورگنتا و والتز در عمل خدايگان سياستگذاران سياست خارجي وحتي به تعبيري داخلي شدند. مورگنتا مشهورترين نظريه پرداز واقعگرايي کلاسيک[5] در حوزه علم روابط بين الملل و سياست خارجي به تبعيت از افرادي چون توسيديد، ماکياولي و . . . با تعريف خود از منافع ملي هرگونه اقدام براي دست يافتن به منافع ملي را توجيه نموده و ريشه مفاهيمي نظير امت را از دايره مفاهيم مقبول در حوزه سياست خارجي خارج مي سازد.
اما امروز به تعبير رهبر انقلاب امت اسلام هشيار شده است. نتيجه اين هشياري در مصر، تونس، ليبي، بحرين و اکثر کشورهاي اسلامي تجلي يافته است. امت اسلام و به ويژه ملت ايران به عنوان ام القراي جهان اسلام که سنگينترين وظيفه بر دوش آن گذارده شده است بايد با هشياري ضمن خنثي نمودن توطئه بيگانگان، با پاسداشت حرکت اصيل اسلامي که اغاز گرديده است از تغيير مسير اين تحولات به بيراهه اي که مشروطه ايراني رفت جلوگيري نمايند. دولتهاي غربي به ويژه انگليس و ايالات متحده نشان داده اند که در به انحراف کشاندن چنين حرکتهايي زبردست و خبره هستند.
------------
پي نوشتها:

[1] - دکتر ابومحمد عسگرخاني
[2] - دولت ايالات متحده به عنوان نماد صهيونيست جهاني طرحهاي گسترده اي را براي تجزيه ممالک اسلامي در دست داشته و دارد که نمونه برجسته آن را مي توان در تلاش اين دولت براي تجزيه عراق به سه ناحيه شيعه، سني و کردنشين به وضوح مشاهده کرد.
[3] - ازجمله تئوريهاي ساموئل هانتينگتون و فرانسيس فوکوياما که با عناوين "برخورد تمدنها" و "پايان تاريخ" شهرت يافتند.
[4] - ويل دورانت در کتاب تاريخ تمدن با اشاره به اينکه تمدن اسلام در حال حاضر(دهه سوم قرن بيستم)خفته است هشدار و زنهار مي دهد از روزگاري که اين تمدن خفته بيدار شود.
[5] - براي آشنايي بيشتر يا نظرات اين نظريه پرداز به کتاب سياست ميان ملتها ترجمه حميرا مشيرزاده مراجعه فرماييد.
 

*جواد حق گو  - irdc.ir

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس