اعلام زمان برگزاری انتخابات ریاست جهوری البته نکاتی را نیز دارد که برخی به نفع دولت و برخی دیگر به ضرر دولت سوریه است:
اول: چالش در اوکراین و ادامه اختلافات روسیه و آمریکا در مورد شبه جزیره کریمه در راستای منافع سوریه است. این موضوع باعث شد که بشار اسد با اعتماد به نفس بیشتری در انتخابات ریاست جمهوری وارد شود و نامزدی خود را برای حضور در انتخابات بر پایه حمایت هم پیمانان منطقهای و بین المللی خود اعلام نماید. این در حالی است که قبل از حوادث اوکراین و کریمه آمریکاییها به دنبال سازش با روسیه بودند تا طرف آمریکایی به واقعیتهای کنونی اعتراف کرده و از حمایت مخالفان سوریه دست بردارد و در مقابل، مسکو نیز فشار وارد کند تا بشار اسد در دوره جدید انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکند و فرد دیگری حتی اگر از حزب وی و از نزدیکان او باشد، در انتخابات شرکت کند.
دوم: دولت سوریه سعی دارد از تحولات منطقه تا بالاترین حد ممکن استفاده کند. یکی از این اتفاقات حرکت ایران و آمریکا در راستای امضای توافقنامه هستهای است، هر دو طرف می خواهند تا قبل از ورود گروههای سیاسی آمریکا در رقابتهای انتخاباتی برای تعیین نیمی از اعضای کنگره در پاییز آینده، این توافق به دست آید. در این معنا پرونده سوریه در رده دوم اولویت قرار میگیرد.
سوم: دولت سوریه سعی دارد با تسریع در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری از پیروزیهای میدانی که با همکاری حزب الله لبنان به دست آورده، در راستای تبلیغات انتخاباتی برای خود استفاده کند. دولت امیدوار است که این پیروزیها عامل کمک کنندهای برای پیروزیهای بیشتر باشد و به این ترتیب بیشتر شهرهای بزرگ از دست شورشیان خارج شود. دولت در این میان از فروپاشی جبهه مخالفان و درگیریهای وهابی- اخوانی بین شورشیان نیز استفاده کرده و آن را بازی به نفع خود می داند.
پایگاه خبری- تحلیلی الثبات نوشت: با وجود تجربه توان بالای سوریها در استفاده از فرصتهای اینچنینی اما به نظر می رسد دیدگاه های قدیمی مقامات دمشق همچنان در ساختار این کشور حفظ شده و این محور عرصه تبلیغاتی را در برابر عرصه میدانی و سیاسی از دست داده است. این اتفاق نیز به علت ادامه سیاست انزواگرایانه علیه مخالفان صورت گرفته است.
ناموفق بودن دولت سوریه از ابعاد تبلیغاتی از آن روست که معیارهای سختی را برای اعلام کاندیداتوری در انتخابات سوریه تعیین کرده، بویژه اینکه بر اساس قانون جدید، نامزدهای ریاست جمهوری نباید همسر غیر سوری داشته باشند یا دست کم در ده سال گذشته باید در سوریه اقامت داشته باشند. همچنین نامزدها نباید تابعیت هیچ کشور دیگری را غیر از سوریه داشته باشند و نباید از دادن رأی نیز محروم باشند. بر اساس این قانون نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نباید در دادگاه محکوم شده باشند و دست کم باید تایید 35 عضو مجلس نمایندگان سوریه را نیز داشته باشند.
البته با وجود تمام اینها محبوبیت بشار اسد بویژه بعد از حملات اخیر و جلوگیری از گسترش دامنه های تروریسم در سوریه از مارس 2011 تاکنون بسیار بالا رفته است و وی می تواند با برگه هایی که بیشترین موفقیت را برای وی دارد، بازی کند. به این معنا که مخالفان را در پای صندوق های رأی شکست دهد و بعد از پیروزی های سیاسی و نظامی، موفقیت دموکراتیک خود بر مخالفان را نیز جشن بگیرد.
برخی اعتقاد دارند که قرار دادن این معیارهای سخت نشان از ضعف دولت سوریه و نه قوت وی است، چرا که کسی که به پیروزی خود مطمئن است، راه حضور همه گروهها را برای کاندیداتوری باز می گذارد و در رقابت مردمی آنها را شکست میدهد.
بشار اسد احتمالا در انتخابات ریاست جمهوری آینده نیز مانند اوضاع میدانی موفق میشود، اما این بدان معنی نیست که نظام سوریه نباید از داخل به صورت جدی اصلاح شود. در این معنا دیدگاه های انزواگرایانه باید از برخی ادارات دولتی سوریه خارج شود. تفکر تکقطبی می تواند تمام رشته های دولت سوریه را پنبه کند و مشروعیتی که این دولت در پیروزی بر تروریست ها به دست آورده را از بین ببرد.