به گزارش گروه اجتماعی مشرق، کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی مشهد، 11سال قبل، از قتل مردی جوان مطلع شدند و وقتی بررسیهای خود را آغاز کردند فهمیدند مقتول راننده وانت بود و با آن کار میکرده اما خودرواش به سرقت رفته و خود وی با شلیک گلوله به قتل رسیده است.
تلاشهای پلیس برای ردیابی خودرو مسروقه آغاز شد اما ماموران به نتیجهای نرسیدند تا اینکه چند روز بعد جنایتی مشابه به وقوع پیوست و بار دیگر راننده وانتنیسان با شلیک گلوله به کام مرگ کشانده و خودرواش سرقت شد. کارآگاهان که احتمال میدادند هر دو قتل توسط یک گروه انجام شده باشد تلاشهای خود را برای یافتن ردی از متهمان بیشتر کردند ولی هیچ سرنخی به دست نیامد تا اینکه پلیس بعد از مدتی باخبر شد مردی جوان در یک دامداری به قتل رسیده است.
کارآگاهان وقتی به آنجا رفتند فهمیدند چهار سارق مسلح که دو نفر از آنان ایرانی و دو نفر دیگر افغان بودند شبانه وارد دامداری شدند و بعد از درگیری با دو چوپان و اعضای دو خانواده که به عنوان سرایدار در آنجا کار میکردند مرتکب قتل شدند و بدون اینکه موفق شوند سرقتی انجام دهند از محل گریختند.
شاهدان جنایت اطلاعاتی را در اختیار پلیس قرار دادند و متهمان تحتتعقیب قرار گرفتند. چندی بعد وقتی چهارمرد قصد داشتند از فردی سرقت کنند توسط پلیس شناسایی شدند اما یکی از آنها که مردی افغان بود فرار کرد و سه نفر دیگر بازداشت شدند. دو متهم ایرانی با هم برادر بودند و نفر سوم مردی افغان بود. در جریان تحقیقات مشخص شد این افراد همان کسانی هستند که در جنایت رخ داده در دامداری و همچنین سرقت مرگبار از رانندگان دو وانت دست داشتند. یکی از متهمان ایرانی که فرید نام دارد برادرش فرهاد را به عنوان عامل هر سه جنایت معرفی کرد و متهم افغان نیز با تکرار همین ادعا قتلها را گردن فرهاد انداخت. در این میان فرهاد مدعی شد به جنون مبتلا شده است به همین دلیل رسیدگی به پرونده قتلها با تاخیر همراه شد.
متهمان در 11سال گذشته در زندان بهسر میبردند و هنوز جزییات دقیق این جنایتها فاش نشده بود تا اینکه فرید تصمیم گرفت حقایق را برملا کند. او در این مرحله از تحقیقات گفت: «من و برادرم و دو مرد افغان از سالها قبل با هم دوست بودیم تا اینکه تصمیم گرفتیم باند سرقت تشکیل دهیم. ما برای اینکه بتوانیم به هدفمان برسیم حاضر بودیم حتی قتل هم انجام بدهیم. در اولین سرقت وانتی را به بهانه حمل گوسفند کرایه کردیم و وقتی راننده را به مکانی خلوت کشاندیم یکی از افغانها او را با شلیک گلوله کشت بعد خودرو را برداشتیم و فرار کردیم. چون هیچ ردپایی از خودمان بهجا نگذاشته بودیم دستگیر نشدیم تا اینکه چند روز بعد دومین جنایت را به همین شیوه انجام دادیم و باز هم یکی از همدستان افغان ما مرتکب قتل شد.»
متهم افزود: «بعد از سرقت دو وانت، تصمیم گرفتیم آنها را به استان سیستانوبلوچستان ببریم و بفروشیم اما هر دو خودرو در میان راه خراب شد و ناچار شدیم آنها را رها کنیم به همین دلیل از دو سرقت اول پولی به دست نیاوردیم تا اینکه نقشه سرقت از یک دامداری را کشیدیم. در آن دامداری دو چوپان و دو خانواده به عنوان سرایدار زندگی میکردند. شبانه به آنجا رفتیم و ابتدا با تهدید سلاح یکی از چوپانها را گروگان گرفتیم و سراغ چوپان دوم رفتیم و دست و پای آنها را بستیم تا نتوانند مقاومت کنند سپس سراغ یکی از خانوادههای ساکن در آنجا رفتیم وقتی وارد اتاق شدیم دیدیم زوجی میانسال و زنی مسن در آنجا حضور دارند. آنها را هم با تهدید سلاح ترسانیدم و دست و پایشان را بستیم. بعد از آن سراغ خانواده دوم که زوجی میانسال و دو پسر و یک دختر جوان بودند، رفتیم که در آنجا درگیری پیش آمد و یکی از همدستان افغان ما یکی از پسران را کشت از ترس اینکه پلیس سر برسد بدون اینکه سرقتی انجام دهیم فرار کردیم.»
تلاشهای پلیس برای ردیابی خودرو مسروقه آغاز شد اما ماموران به نتیجهای نرسیدند تا اینکه چند روز بعد جنایتی مشابه به وقوع پیوست و بار دیگر راننده وانتنیسان با شلیک گلوله به کام مرگ کشانده و خودرواش سرقت شد. کارآگاهان که احتمال میدادند هر دو قتل توسط یک گروه انجام شده باشد تلاشهای خود را برای یافتن ردی از متهمان بیشتر کردند ولی هیچ سرنخی به دست نیامد تا اینکه پلیس بعد از مدتی باخبر شد مردی جوان در یک دامداری به قتل رسیده است.
کارآگاهان وقتی به آنجا رفتند فهمیدند چهار سارق مسلح که دو نفر از آنان ایرانی و دو نفر دیگر افغان بودند شبانه وارد دامداری شدند و بعد از درگیری با دو چوپان و اعضای دو خانواده که به عنوان سرایدار در آنجا کار میکردند مرتکب قتل شدند و بدون اینکه موفق شوند سرقتی انجام دهند از محل گریختند.
شاهدان جنایت اطلاعاتی را در اختیار پلیس قرار دادند و متهمان تحتتعقیب قرار گرفتند. چندی بعد وقتی چهارمرد قصد داشتند از فردی سرقت کنند توسط پلیس شناسایی شدند اما یکی از آنها که مردی افغان بود فرار کرد و سه نفر دیگر بازداشت شدند. دو متهم ایرانی با هم برادر بودند و نفر سوم مردی افغان بود. در جریان تحقیقات مشخص شد این افراد همان کسانی هستند که در جنایت رخ داده در دامداری و همچنین سرقت مرگبار از رانندگان دو وانت دست داشتند. یکی از متهمان ایرانی که فرید نام دارد برادرش فرهاد را به عنوان عامل هر سه جنایت معرفی کرد و متهم افغان نیز با تکرار همین ادعا قتلها را گردن فرهاد انداخت. در این میان فرهاد مدعی شد به جنون مبتلا شده است به همین دلیل رسیدگی به پرونده قتلها با تاخیر همراه شد.
متهمان در 11سال گذشته در زندان بهسر میبردند و هنوز جزییات دقیق این جنایتها فاش نشده بود تا اینکه فرید تصمیم گرفت حقایق را برملا کند. او در این مرحله از تحقیقات گفت: «من و برادرم و دو مرد افغان از سالها قبل با هم دوست بودیم تا اینکه تصمیم گرفتیم باند سرقت تشکیل دهیم. ما برای اینکه بتوانیم به هدفمان برسیم حاضر بودیم حتی قتل هم انجام بدهیم. در اولین سرقت وانتی را به بهانه حمل گوسفند کرایه کردیم و وقتی راننده را به مکانی خلوت کشاندیم یکی از افغانها او را با شلیک گلوله کشت بعد خودرو را برداشتیم و فرار کردیم. چون هیچ ردپایی از خودمان بهجا نگذاشته بودیم دستگیر نشدیم تا اینکه چند روز بعد دومین جنایت را به همین شیوه انجام دادیم و باز هم یکی از همدستان افغان ما مرتکب قتل شد.»
متهم افزود: «بعد از سرقت دو وانت، تصمیم گرفتیم آنها را به استان سیستانوبلوچستان ببریم و بفروشیم اما هر دو خودرو در میان راه خراب شد و ناچار شدیم آنها را رها کنیم به همین دلیل از دو سرقت اول پولی به دست نیاوردیم تا اینکه نقشه سرقت از یک دامداری را کشیدیم. در آن دامداری دو چوپان و دو خانواده به عنوان سرایدار زندگی میکردند. شبانه به آنجا رفتیم و ابتدا با تهدید سلاح یکی از چوپانها را گروگان گرفتیم و سراغ چوپان دوم رفتیم و دست و پای آنها را بستیم تا نتوانند مقاومت کنند سپس سراغ یکی از خانوادههای ساکن در آنجا رفتیم وقتی وارد اتاق شدیم دیدیم زوجی میانسال و زنی مسن در آنجا حضور دارند. آنها را هم با تهدید سلاح ترسانیدم و دست و پایشان را بستیم. بعد از آن سراغ خانواده دوم که زوجی میانسال و دو پسر و یک دختر جوان بودند، رفتیم که در آنجا درگیری پیش آمد و یکی از همدستان افغان ما یکی از پسران را کشت از ترس اینکه پلیس سر برسد بدون اینکه سرقتی انجام دهیم فرار کردیم.»
فرید در ادامه اعترافاتش گفت: «مدتی بعد فردی به ما گفت اگر مدارکی را سرقت کنیم حاضر است پول خوبی به ما بدهد. قبول کردیم این کار را انجام دهیم اما حین سرقت از طعمهمان دستگیر شدیم. بعد از آن چون برادرم به جنون مبتلا شده بود من و مرد افغان تصمیم گرفتیم قتلها را گردن فرهاد بیندازیم و در تمام این مدت نیز همین ادعا را تکرار کردیم.» کارآگاهان بعد از اطلاع از جزییات قتلها پیگیری پرونده را بار دیگر در دستور کار خود قرار دادند و در حال حاضر در تلاش هستند تا ردی از متهم افغان فراری به دست بیاورند و او را نیز بازداشت کنند.