علیرضا حاجیانزاده متولد 1339 تهران و دارای تحصیلات حوزوی تا سطح خارج فقه و اصول است که در کارنامه فعالیتی خود چندین مسئولیت نظیر ریاست شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان و مشاور نماینده مقام ولایت فقیه در این نهاد از سال 1358، مدیرکل روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش از سال 1372 به مدت 5 سال، مشاور وزیر آموزش وپرورش در امور تعمیق معرفت و مودت اهل بیت (ع) از سال 1373، مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور صدا و سیما و مشارکت در راهاندازی شبکه 4 از سال 1374، مدیرکل دفتر انتشارات کمک آموزشی وزارت آموزش و پرورش به مدت 9 سال از سال 1379، مشاور فرهنگی و آموزشی معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی از سال 1388 را بر عهده داشته است.
در این راستا برای اینکه از برنامهها و اولویتهای مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان در سال جاری مطلع شود به سراغ «علیرضا حاجیانزاده» رفته و با وی به گفتوگو نشستیم که در ذیل از خاطرتان میگذرد:
* روایت علیرضا حاجیانزاده از نحوه انتخابش به عنوان مدیرعامل کانون پرورشی
آقای حاجیانزاده چه روندی طی شد که شما به کانون آمدید؟
برای انتخاب مدیرعامل کانون یک روند قانونی باید طی شود در این روند، وزیر آموزش و پرورش به عنوان رئیس مجمع عمومی فردی را به عنوان مدیرعامل برای تصویب و انتخاب به مجمع پیشنهاد میدهد. به همین منظور آقای فانی وزیر آموزش و پرورش پیشنهاد دادند و مجمع عمومی هم پذیرفت.
علت این که دکتر فانی این پیشنهاد را دادند، مطالعهای بود که روی گزینههای مختلف انجام داده بودند و به سابقه مدیریتی من در سالیان طولانی حضور در وزارت آموزش و پرورش در حوزههای مختلف توجه داشتند.
وزیر آموزش و پرورش ملاکشان این بود که فردی به عنوان مدیرعامل کانون پرورشی منصوب شود که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را بشناسد و با فعالیتهای این سازمان آشنایی کافی داشته باشد تا با شناخت این موارد و در عین حال آشنایی لازم با آموزش و پرورش بتواند تعاملی را در هر دو زمینه ایجاد کند.
یکی دیگر از ملاکهای وزیر آموزش و پرورش این بود که بسیاری از فعالیتهایی که بنده در گذشته انجام داده بودم، متناسب با فعالیتهای کانون بود. بنده در دورههای مختلف در نشر کتابهای کودک و نوجوان مدیریت و فعالیت کردهام و در حوزه مطبوعات کودک و نوجوان چندین سال مدیر مسئول مجلات رشد بودم و در مجله «آیندهسازان» هم به عنوان مدیر مسئول فعالیت میکردم، اطلاعاتم درباره مطبوعات کودک و نوجوان نسبتاً مناسب بود.
در حوزه فعالیتهای فرهنگی، هنری دانشآموزان هم سالها فعالیتهای مستقیمی داشتم و اردوهای دانشآموزی زیادی را سرپرستی کردهام. در حوزه تولید فیلم و برنامههای تلویزیونی مدت زیادی را به عنوان رابط وزارت آموزش و پرورش با صدا و سیما فعالیت میکردم و در این زمینه 50 برنامه تولید کردیم و بر روی آنتن بردیم.
در حوزه روابط عمومی چندین سال، مدیرکل روابط عمومی بودم یعنی نوع فعالیتهایی که در طول این 35 سال بعد از انقلاب انجام دادم، تقریباً همه آن فعالیتها به نوعی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم انجام میشود. گویا تمامی تجربیات 35 سالهای که داشتم را باید امروز به شکلی در کانون عرضه و دنبال کنم.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مساجد هم فعالیتهایی را برای گروه سنی کودک و نوجوان پیگیری میکردم یعنی در بسیاری از مساجد تهران ما فعالیت کودک و نوجوان داشتیم؛ هم کتابخانههای کودک و نوجوان و هم اردو و کلاسهای ویژهای که برای این گروه سنی در مساجد مختلف برگزار میکردیم. اینها تمام پیشینهای است که منجر شد تا وزیر آموزش و پرورش چنین تصمیمی را اتخاذ کند.
* کارمند کانون شدن مستلزم داشتن تبحر فکری و حرفهای مطلوب نسبت به کار با کودکاناست
برخیها معتقدند که ورود به کانون بسیار سخت است یا باید پارتی داشته باشید و یا آنقدر توانمند و خوششانس باشید که جذب کانون شوید، نظر شما چیست؟
کانون فعالیتهایش در عرصههای مختلف حرفهای است و در عین حال با مخاطبی خاص سروکار دارد، کسی که در کانون پرورشی کار میکند حتماً باید با فرهنگ کودک و نوجوان آشنا و از تبحر فکری برخوردار باشد این تبحر حرفهای نسبت به کار با کودک و نوجوان به شکل مستقیم و یا به شکل تولید برای این گروه از مخاطبان بروز پیدا میکند.
در مجموع کار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، یک کار حرفهای است و بیتردید کسی که میخواهد وارد کانون شود چه در حوزههای مدیریتی و چه در حوزههای مربیگری، خودش باید توانمند و دارای صلاحیت باشد. این یکی از ملاکهای اصلی ورود به کانون است.
نکته دوم که شما اسم آن را پارتی میگذارید، من از این واژه استفاده نمیکنم و معتقدم به شکل طبیعی افراد برای ورود به هر مجموعهای باید جلب اعتماد کنند یعنی جدای از اینکه توانمند هستند، باید اعتماد مدیرانی را که میخواهند آنها را انتخاب کنند، جلب کنند.این مسأله گاهی به صورت مستقیم یا از طریق معرفی اتفاق میافتد، بهتر است اسم آن را پارتی نگذاریم بلکه عنوان آن را جلب اعتماد بگذاریم.
ما در مورد افرادی که به کار میگیریم علاوه بر معرفی آن فرد، صلاحیتهای حرفهای را هم مورد سنجش قرار میدهیم. حتی برای انتصاب مدیران استانیمان کمیتهای را تشکیل دادیم که در آن کمیته از افراد مصاحبه میگیریم و آنها را ارزیابی میکنیم. مصاحبههای سنگینی هم از آنها گرفتیم و این تشریفاتی نیست. ما باید صلاحیت آن فرد را احراز کنیم حتی اگر او از یک محل کاملاً معتبر معرفی شده باشد.
* کانون در حال رصد کردن نیازهای فرهنگی کودکان و نوجوانان ایرانی است
آقای حاجیانزاده درباره اولویتهای کانون در سال جهاد فرهنگی بگوئید؟
ما اولویتهای مختلفی را برای امسال مطرح کردیم اما مهمترین این اولویتها، بحث پیوست فرهنگی است که به دنبال آن هستیم. در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، فعالیتهای مختلف فرهنگی و تولیدی اتفاق میافتد اما ما میخواهیم که یک پیوست فرهنگی ایجاد کنیم. پیوست فرهنگی از نظر من این است که بتوانیم ارتباط هدفمندی میان تولیدات و فعالیتهای فرهنگیمان از سویی و نیازهای مخاطبان از سوی دیگر ایجاد کنیم.
بخشی از کار در کانون تولید فرهنگی در حوزههای کتاب، فیلم، تئاتر و سرگرمیهای فرهنگی و دیگر تولیدات است که باید بین اینها یک ارتباط منطقی برقرار کنیم و موضوعهای آن هم باید مکمل همدیگر باشند و هر کدام از آنها راه خودشان را نروند. از طرفی فعالیتهای فرهنگی ما در مراکز به نحوی است که مربیان به شکل مستقیم با بچهها در ارتباط هستند که این مهم هم باید با تولیدات کانون تعاملی مستقیم داشته باشد. و مهمتر از همه اینها این است که شالوده همه این فعالیتها و تولیدات، نیازهای فرهنگی کودکان و نوجوانان است.
ما در مرحله فعلی در حال رصد کردن نیازهای فرهنگی کودکان و نوجوانان ایرانی هستیم و تلاش خواهیم کرد با روشهای هنرمندانه پاسخهای مناسبی برای این نیازها ارائه کنیم.
این بافت، در واقع یک بافتی است که به قول امروزیها با یک نخ تسبیح با هم مرتبط میشود و ما به دنبال ایجاد آن هستیم. تعبیری هم مقام معظم رهبری درباره پیوست فرهنگی ارائه فرمودند و ما این پیوستهای فرهنگی را میخواهیم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایجاد کنیم.
خوشبختانه امسال به عنوان سال اقتصاد و فرهنگ نامگذاری شده است که به صورت عمده ما در بخش فرهنگ، احساس مسئولیت ویژهای میکنیم و کارگروهی را تشکیل دادیم که با این رویکرد مطرح شده از طرف مقام معظم رهبری، بتوانیم فعالیت فرهنگی و پیوست فرهنگی را در مجموعه فعالیتهای کانون پرورش فکری تقویت کنیم.
* ادامه حیات پروژههای مختلف کانون پرورشی منوط به داشتن کیفیت و تأثیرگذاری در مخاطب است
آیا اجرای طرحهایی مانند رمان، شعر و نمایشنامه نوجوان امروز، همچنان با قوت ادامه پیدا میکند؟
همه طرحهایی که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اجرا میشود، که البته تعداد آنها بیش از این چند مورد است، اگر متناسب با اهداف کانون باشد، بیتردید ادامه پیدا خواهد کرد ولی ما با توجه به این رویکرد جدیدی که اعلام کردیم؛ یک بازنگری درباره همه طرحها داریم، یعنی هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی ممکن است این طرحها تحت تأثیر این بازنگری قرار بگیرد. حتی ممکن است برخی از آنها از نظر کمی، تقویت و یا جمع و جورتر شود تا بتوانیم به آن نقشه فرهنگی که به دنبال آن هستیم، دست پیدا کنیم.
از لحاظ کیفی، متناسب با نیازهایی که رصد و تشخیص داده میشود، ممکن است برخی از مفاهیم تحت تأثیر قرار بگیرد. اما در کل، اصل موضوع تولید رمان و شعر برای نوجوانان، کارهای مناسبی است که انشاءالله ادامه پیدا خواهد کرد. اما با آن بازنگری، ممکن است کمیت و کیفیت آنها مورد تجدید نظر قرار گیرد.
* حمایت جدی کانون پرورشی از نوقلمان ادبیات کودک و نوجوان
آقای حاجیانزاده کانون همیشه در عرصه ادبیات، جریانساز بوده است برای جذب نوقلمان چه برنامهای اندیشیدهاید؟
مرکزی با عنوان مرکز آفرینشهای ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای نوقلمان برنامههایی مرحلهبندی شده، دارد در مرحله اول، نوقلمان در این مرکز دست به خلق آثار ادبی میزنند. این آثار میتواند شامل یک قطعه ادبی بسیار کوتاه تا یک متن ادبی کاملتر یا کتاب، قصه و شعر باشد و به نوعی تمامی بچهها نوشتههای خود را برای ما میفرستند.
در ادامه کارشناسان این مرکز آثار این نوقلمان را بررسی میکنند. به نامههای کودکان و نوجوانان پاسخ میدهند و اگر نیاز باشد آنها را راهنمایی و کتابهایی را هم به آنها معرفی میکنند. این فعالیت، متمرکزی است که ما در این مرکز انجام میدهیم در مراکز کانون هم مربیان ما کلاسها و برنامههایی مستقیمتری را برای بچهها برپا میکنند که آن هم جنبه آموزشی دارد.
در مرحله بالاتر بچهها و حتی مربیانی که توانمندتر میشوند آثارشان توسط مرکزی با عنوان «مرکز تجربیات هنری و ایدههای نو کانون» تولید میشود، اینها تولیدات نهایی کانون نیست، بلکه آثاری تجربی است.
در مرکز تجربیات، کارشناسان مختلفی حضور دارند و آثار مخاطبانی که نوقلم هستند اعم از اینکه کودک و نوجوان باشند و یا حتی کارمندان خودمان و یا مربیانی که علاقهمند به نگارش اثر هستند، که آثار آنها البته در قالب طرح «کتابهای خودمان» منتشر میشود، همه آنها را در مرکز تجربیات متمرکز میکنیم. و یکی از کارکردهای این مرکز این است که کارهایی که هنوز قابل عرضه در بازار نیست را در آن جا حمایت کنند و روی آن کار انجام بگیرد.
این آثار میتواند تألیف باشد و یا حتی در حوزه خلاقیتهای دیگری مانند تولید سرگرمی، تولید طرح و کارهای گرافیکی و هنری قرار بگیرد. در همه حوزههای فرهنگی ما در آن جا این ظرفیت را داریم ایجاد میکنیم که هر فردی اگر خلاقیتی میخواهد، داشته باشد چه در حوزه قلمی و چه در حوزه نگارشی و چه در حوزههای کاردستی و خلاقیتهای دیگر بتواند در این جا انجام دهد. پس از آن که آنها به مرحله کاملتری رسیدند، نوشتههای آنان وارد چرخه عادی انتشارات میشود و در صورتی که به تصویب شوراهای انتشارات برسد در نهایت با آرم «مرغک» کانون به چاپ انبوه میرسد و عرضه میشود. این مراحل را اگر کسی بتواند طی کند، میتواند به عنوان یک نویسنده مطرح در کانون، مطرح شود.
عموماً نویسندگان مطرحی که در کانون هستند و یا در کشور هستند این مراحل را در کانون به شکل ناخودآگاه گذراندهاند. ما این شکل ناخودآگاه را داریم، سامان میدهیم تا مراحل رشد را در اعضا به نحوی ایجاد کنیم که در آینده، کودکان و نوجوانان و اعضای کانون، بزرگان فرهنگ، هنر و ادب کشور باشند.
* به جریان انداختن توانمندهای کانون در حوزه فیلم و تئاتر در آینده نزدیک
برنامه شما برای ساخت فیلمها و انیمیشنهای فاخر، ماندگار و تأثیرگذار در کانون چیست؟
ما در حوزه تئاتر و فیلم از دو منظر نگاه میکنیم. یک منظر اینکه فیلمها و تئاتری که برای کودک تولید شود، یعنی مخاطبان آن کودکان باشند. و منظر دوم فیلمهایی درباره کودک است که ممکن است مخاطبان آن بزرگسالان، مربیان و خانوادهها باشند و در عین حال موضوع آن کودک و تربیت کودک است. در هر دو منظر کانون در سالهای گذشته تولید فیلم و تئاتر داشته است و ما این را تقویت میکنیم.
این که میگوییم فیلم برای کودک، یعنی فیلمهایی که مورد علاقه کودکان است، قالبهایی را که با آن ارتباط برقرار میکنند این قالبها به صورت عمده ممکن است، عروسکی باشد یا با هر شیوه دیگری و البته میبینیم کارتونها و انیمیشنهایی که معمولاً در ایران ساخته میشود، بیشتر با شخصیتهای عروسکی است و یکسری از مفاهیم فرهنگی، مذهبی و علمی میتواند در این قالبها عرضه شود.
ما هم با این رویکردها بنا داریم، آنها را دنبال کنیم. که هم در موضوعهای فرهنگی و سبک زندگی ایرانی، اسلامی و هم در موضوعهای مستقیم مذهبی و گرایشهای اعتقادی، اخلاقی و دینی و هم در موضوعهای علمی بتوانیم فیلم و تئاتر بسازیم و اینها تأثیرگذارترین روشهایی است که برای دانشآموزان و کودکان و نوجوانان، مطرح است.
موضوعهایی که برای دانشآموزان و یا کودکان و نوجوانان مطرح میشود، دارای اهمیت ویژهای است. واقعیت این است که در چند سال اخیر به دلایل مختلف، حوزه فیلم و تئاتر در کانون مقداری کمرنگ شده است. در این راستا برنامهای که بنده دارم، این است که در این حوزهها کار را تقویت کنیم و آن توانمندی که کانون در سالهای متمادی در حوزه فیلم و تئاتر داشته است، را به جریان بیاندازیم و این حوزه را رونق بیشتری دهیم.
* حضور کارگردانان معروفسینمای کودک در کانون/ رقمهای برخی از کارگردانان معروف سینما، رقمهای کانونی نیست
آیا برنامهای دارید که از کارگردانان بزرگ مانند مجید مجیدی، ایرج طهماسب، حمید جبلی، کیارستمی و تهیهکنندگان مطرح کشور برای ساخت فیلم و انیمیشنهای فاخر در کانون دعوت به عمل آورید؟
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به خاطر سبقهای که داشته، بسیاری از آنهایی که امروز به عنوان بزرگان عرصه فیلمسازی کشور مطرح هستند، دورههایی را در کانون بودند و کارشان را از کانون آغاز کردند. ما معتقدیم که کانون باید پایگاهی برای ارتباط اینها با هم باشد و به نوعی کانون بتواند همه اینها را شناسایی و جذب کند و از ظرفیتهای آنها استفاده کند.
یعنی هم از کارگردانان و هم از هنرمندان مطرح و هم هنرمندان جوانی که امکان دارد، مطرح نباشند اما توانمندی بالایی داشته باشند، همه اینها باید مورد توجه ما قرار بگیرد. ما این عرصه را باز خواهیم کرد و از توانمندیهای کشور استفاده خواهیم کرد البته کانون محدودیتهایی هم در حوزه مسایل مالی و اقتصادی دارد و رقمهایی که بعضی از چهرههای مطرح با آن کار میکنند، دیگر رقمهای کانونی نیست اما تلاش میکنیم متناسب با توانمندی مالی و اقتصادی کانون، درها را باز کرده و از تمام ظرفیتهای کشور در جهت تولید فاخر و حرفهای استفاده کنیم.
* عدم مشاهده اختلال در روش تشکیلاتی کار کانون
آقای حاجیانزاده تبدیل کانون پرورشی به سازمان به کجا انجامید؟
سازمان دارای یک مفهوم عام و یک مفهوم خاص است. در مفهوم عام آن، کانون پرورش فکری یک سازمان است همانند بسیاری از دستگاههای دیگری که ممکن است عنوان رسمی آنها سازمان نباشد، اما به آنها یک سازمان بگویند.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با این تعبیر یک سازمان است. اما آن مفهوم خاص تشکیلاتی که باید شکل سازمان پیدا کند و یا به یک نهاد عمومی دولتی تبدیل شود و یا حتی شکلهای مختلف، جای مطالعه دارد و من الان برای این موضوع ضرورتی نمیبینم و این برای ما یک اولویت نیست چون وضعیت فعلی کانون، وضعیت متعارفی است و دارد کارش را انجام میدهد و اختلالی در روش تشکیلاتی کار کانون الان نداریم مگر اینکه در مطالعات بعدی به نتیجه برسیم که روش تشکیلاتیمان را باید تغییر دهیم.در حال حاضر مسأله من این نیست.
* کودکان مناطق محروم از محصولات فرهنگی کانون بهرهمند میشوند
شما میزان افزایش بودجه کانون و بودجه کلی آن را به صورت شفاف بیان کردید. این افزایش اعتبارات در چه بخشی سرمایهگذاری میشود؟
این افزایش با توجه به تورمی که در کشور است و افزایش هزینهها، چندان افزایش مهمی نیست به واقع اتفاق جدیدی نیفتاده که بگوییم بودجه خیلی کلانی به کانون اضافه شده است.
اینکه ما به خاطر این رقم بخواهیم فعالیتهای ویژهتری را داشته باشیم و یا در بخش خاصی بخواهیم هزینه کنیم، نیست. این افزایش متعارفی است که البته و خوشبختانه کم نشده است زیرا برخی از دستگاهها بودجههایشان کاهش یافته است ولی ما با رایزنیهایی که در مجلس و دولت داشتیم این بودجه، نه تنها کاهش نیافت بلکه 8 میلیارد تومان به صورت متعارف به بودجه اولیه که حدود 50 میلیارد تومان بود، افزایش پیدا کرد.
محصولات کانون شاید به همه کودکان و نوجوانان روستاهای دور دست نرسد آیا برنامهای برای این مهم ندارید؟
یکی از ویژگیها و امتیازهای کانون، شبکه مراکز ما در سراسر کشور است. ما دارای مراکز سیاری هستیم که حتی مرزهای کشور را پوشش میدهند، ممکن است ما کتابخانههای ثابت در روستاهای دور دست نداشته باشیم اما کتابخانههای سیار ما به دورترین نقاط کشور میروند و حتی در جاهایی که مسیرهای رفت و آمد سخت است و خودروها به سختی از این جادهها عبور میکنند ما از طریق کتابخانههای پستی با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکنیم. اعضای زیادی در سراسر کشور عضو مراکز پستی ما هستند و کتابهایی برای آنها پست میشود. در عین حال برخی از کودکان حتی در تهران و در نقاط کاملاً قابل دسترسی، اگر چه در مراکز ما حضور فیزیکی ندارند، ولی مشترک محصولات ما هستند.
برابر آخرین آمار ما، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در حال حاضر دارای 753 مرکز ثابت، 51 کتابخانه پستی، 10 مرکز سیار شهری و 84 مرکز سیار روستایی است. در واقع آن چه که اهمیت دارد این است که در جاهایی که کتابخانههای ثابت کانون وجود ندارد به شکل سیار یعنی از طریق مینیبوسها و خودروهایی که داریم یا از طریق پستی این کتابها و حتی فعالیتها را در اختیار مخاطبانمان قرار میدهیم.
تریلی و کامیونتهای سیار تئاتر ما هم نمایشهایی را برای کودکان و نوجوانان در شهرها و روستاها اجرا میکنند. این تریلیها توسط کانون از نزدیک به 40 سال پیش راهاندازی شده و منحصر به فرد است و در دنیا هم با کمتر نمونههایی روبهرو هستیم که مانند کانون با این جامعیت و گستردگی فعالیتهایی برای کودکان و نوجوانان انجام بدهند.
لازم است، بگویم که برخی از کشورهای دیگر هم از نحوه کار ما دارند، الگو میگیرند و این مدل کانون را دارند شکل میدهند و ما هم از آنها حمایتهای فکری و معنوی به عمل میآوریم.
* الگوبرداری کشورهای منطقه از مدلهای فرهنگی _ هنری کانون پرورشی
کدام کشورها؟
به طور مثال کشور لبنان به طور جدی دارد این کار را دنبال میکند. به تازگی عراق هم وارد این حوزه شده است و درخواست دارند که ما برای آنها این کار را انجام دهیم و جلساتی را به صورت مشترک با آنها برگزار کردهایم. به واقع مدل و شیوه کار کانون قرار است در آن کشورها مورد استفاده قرار بگیرد.
به عنوان مثال در لبنان تشکلی به نام «کشافةالامام المهدی (عج)» وجود دارد که بیشتر فعالیتهای اردویی و تربیتی برای بچهها انجام میدهند.
آنها با ما ارتباطهایی را در سالهای اخیر برقرار کردند و ما آموزشهایی را به آنها دادهایم که بتوانند از مدل کار کانون الگو بگیرند. از جمله این فعالیتها میتوان به فعالیتهای فرهنگی _ هنری کانون مانند کتابخانههای سیار اشاره کرد که در آن کشور الگوبرداری شد. گروههایی از این کشورها به کانون اعزام میشوند و دورههایی را میبینند و یا ما مربیانی را به این کشورها اعزام میکنیم تا آموزشهایی را در اختیار آن کشورها قرار دهند و این تعامل هم چنان وجود دارد.
به تازگی کشور عراق و افغانستان هم فعالیتهایی را برای همکاری مشترک با کانون انجام دادهاند و با آنها رفت و آمدهایی هم داشتهایم.
ما همچنین مذاکرههایی را با بخش مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش آغاز کردهایم تا بتوانیم در نزدیک به 30 کشور جهان که آموزش و پرورش در آنها دارای نمایندگی است، فعالیتهای کانون را برای ایرانیان مقیم خارج از کشور ارائه دهیم.
به طور معمول فرزندان کسانی که در سفارتخانهها یا در مدارس ایرانی خارج از کشور کار میکنند در همان کشور زندگی میکنند و ما در صددیم آنها نیز از محصولات کانون استفاده کنند. برای آموزش زبان فارسی به آنها هم برنامههایی تدارک دیدهایم، اینها فعالیتهایی است که در سطح بینالملل در حال دنبال کردن آن هستیم.
* رسالت کانون پرورشی، مسأله دین و انقلاب است
آقای حاجیانزاده کشورهای غربی با ایجاد برنامههای فرهنگی ضددینی و ضداسلامی تلاش دارند به اشاعه فرقهها و مذاهب غیرواقعی در میان کودکان و نوجوانان بپردازند، کانون چه برنامههایی در این زمینه اندیشیده است؟
معتقدم که اصل رسالت مکانی همانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مسأله دین و انقلاب است. این را به صراحت مقام معظم رهبری برای کانون مطرح کردند و فرمودند: «مسأله کانون، مسأله انقلاب اسلامی است» این عین بیانات مقام معظم رهبری در سال گذشته است.
به واقع مسأله انقلاب اسلامی، همان مسأله دین است یعنی شالوده انقلاب اسلامی ما دینی است، دین با همان رویکرد انقلابی. و این کانونی که قبل از انقلاب پایهگذاری شده است، موضوعش این نبود ولی اکنون شکل کار همان شکلی است که دارد دنبال میشود، بسیاری از روشهایی که ما الان داریم همان روشهای گذشته است اما شکل مدرن و روزآمد آن را نیز پیدا کرده است.
آن چه که در کانون پرورشی اتفاق افتاده و بیش از این باید اتفاق بیفتد، همان مسأله انقلاب اسلامی است و یا همان مسأله دین و دینمداری است. در عین حال فکر میکنیم مسأله دین باید به دو روش ارائه شود. یک روش این که در شالوده تمامی فعالیتهای کانون آن جهتگیری دینی وجود داشته باشد.
ممکن است ظاهراً مفاهیم دینی به شکل عیان وجود نداشته باشد ولی بسیاری از همان مفاهیم دینی در شالوده فعالیتهای کانون وجود دارد. به طور مثال بحث صداقت و احترام متقابل، بحث ولایتمداری و بسیاری از حرفهایی که ما در اخلاق اسلامی و اعتقاداتمان میزنیم.
این یک بخش کار ما است. و یک مراقبتی است که ما انجام میدهیم تا در آن مفاهیمی که در شالوده فعالیتمان، ارائه داده میشود، مسأله دین هم وجود داشته باشد.
* اجرای برنامه «مسجد و کودک و نوجوان» در کانون پرورشی
نوع دیگر فعالیتهای دینی، فعالیتهای مستقیم است که ما به شکل مستقیم کودکان و نوجوانان را با قرآن و عترت و اهل بیت (ع) و اخلاق اسلامی به شکل خاص مأنوس کنیم که البته در این زمینهها ما فعالیتهایی داریم. به طور مثال در یکی از مراکز کانون از نزدیک مشاهده کردم که یک آیه قرآن کریم درباره زنبور عسل برای بچهها تبیین میشد و بچهها با هم، یک کار گروهی انجام میدادند که به طور مثال یک کندوی زنبور عسل را طراحی کرده و کاردستی آن را بسازند و از خلاقیتهای خاص و جذابیت هنری آن استفاده کنند. یعنی آمدهایم موضوعهای قرآنی را با هنر و کاردستی و سرگرمی با هم تلفیق کردیم که حتی آن آموزشهای مستقیمی هم که میخواهیم بدهیم، شکل کلاسی و رسمی نداشته باشد و همان شکل سرگرمی را داشته باشد، منتها با آن مفاهیم.
درباره روایت و مفاهیم اهل بیت (ع) هم به همین ترتیب. به تازگی در کانون بحثی را دنبال میکنیم با عنوان «مسجد و کودک و نوجوان». امسال مرکز رسیدگی به امور مساجد این شعار را مطرح کردند که سال 93 را با عنوان «مسجد و کودکان و نوجوانان» نامگذاری کنند و الان ما جلسات مشترک و توافقنامههایی را هم داریم، تنظیم میکنیم که موضوع کودک و نوجوان و بافت آن با مسجد در یک طراحی هنرمندانه مورد توجه قرار بگیرد. هم از جهت اینکه محصولات کانون و توانمندیهای خروجی کانون در مساجد عرضه شود و هم مساجد پایگاهی برای تجمع کودکان شود و فعالیتهای کودکانه در مساجد شکل بگیرد.
همان طور که ما در مراکز و کتابخانههایمان داریم این زمینه را ایجاد میکنیم در مسجد هم بتوانیم ایجاد کنیم. این هم کاری است که از سال جدید آغاز میکنیم و مذاکراتش را آغاز کردیم و در حال تنظیم تفاهمنامهها هستیم. تجربه این مهم را بنده قبل از انقلاب به شکل عملیاتی دارم که چه کارهایی میتوان در مسجد انجام داد که بچهها عضو مسجد و علاقهمند به مسجد شوند و در نهایت به بچههای مسجدی تبدیل شوند.
البته بچهها متفاوت هستند و به نوعی ذائقههای آنها هم متفاوت است. انتظار نداریم که همه بچهها از طریق مسجد جذب شوند. ما باید بسترهای مختلفی را ایجاد کنیم که بتواند این اثرگذاری را داشته باشد. به همین دلیل من فکر میکنم در پاسخ به سوالی که شما درباره گرایش به برخی مذاهب و تفکرات غیر دینی مطرح کردید، باید بگویم که به همان نسبتی که بتوانیم اعتقادات و باورهای دینی بچهها را تقویت کنیم، خود به خود آنها را مصون کردهایم تا اینکه بخواهیم یک مقابله مستقیم داشته باشیم. اگر مصونسازی صورت بگیرد خود به خود بچهها از آن تفکرات انحرافی، پرهیز میکنند.
* اولویت کانون در حوزه سرگرمیها، تولید عروسکهای «دارا و سارا» در ایران است
نزدیک به 2 سال است که کانون به صورت مرتب اعلام میکند که عروسکهای «دارا و سارا» در ایران تولید میشود، آیا این مهم در کشور عملیاتی خواهد شد؟ در صورتی که برخی از کارشناسان اعلام این کار را یک مسأله ژورنالیستی میدانند؟
درباره عروسکهای «دارا و سارا» معتقدم از دو منظر باید نگاه کرد. یک منظر همان منظر فرهنگی است که برای این شخصیت ایجاد کردیم و در واقع در این نگاه به نوع پوشش، چهره و این که آنها نماد ایران و فرهنگ ایرانی باشند، و این که حتی در نامگذاری «دارا و سارا» از اسمی استفاده کردیم که بچهها در کتابهای فارسی با این اسامی مأنوس بودند، توجه کردیم. عروسکهای معروف جهان که فرهنگ غرب را دنبال میکنند و ترویج میدهند هر کدام به یک نشان و عنوان مشخص معروف شدهاند. ما هم باید از یک عنوانی استفاده کنیم که فرهنگ ایرانی را ترویج دهد این اصل قضیه «دارا و سارا» است.
اما روی دیگر سکه این است که این عروسک در ایران تولید شود یا در چین؟
این بحث یک مسأله فیزیکی است و مسألهای فرهنگی نیست. ما فیزیک این نماد را طراحی کردیم و این طراحی، دارای نماد ایرانی است. از لحاظ کیفیت این عروسک در سالهای گذشته در چین تولید شده است و این به فیزیک کار باز میگردد. در عین حال بنا داریم که با توجه به لزوم حمایت از تولید ایرانی و آن ابعاد اقتصادی که مقام معظم رهبری به ویژه امسال مطرح کردند که به بحث تولید ایرانی و مقامسازی اقتصاد در ایران پرداخته شود، اولویتمان بر این است که این کار را در ایران تولید کنیم. ولی این مهم که در ایران تولید شود و یا در چین، تأثیری در آن هدف اولیه ما ندارد چراکه بحث همان طراحی نماد ایرانی است که آن، جایگاه خودش را دارد حتی اگر عروسک در کشور چین و یا یک کشور دیگر تولید شود.
بحث آن است که آن کارگاه چه کیفیتی را به ما ارائه میدهد آن هم از جهت فیزیکی. اگر کارگاههایی که در ایران هستند که اکنون سفارش ساخت نمونه را به آنها دادهایم و آنها هم نمونههایی را به دستمان رساندهاند، بتوانند این رقابت را ایجاد کنند. اولویت ما این است که این عروسکها را در ایران تولید کنیم. ولی هنوز این اتفاق در ایران نیفتاده است.
در این زمینه البته منصرف نشدهایم و هنوز پیگیری میکنیم که بتوانند آن کیفیت را به ما عرضه کنند و اگر عروسکها با این کیفیت به ما ارائه شود، تردیدی نیست که در ایران آنها را تولید خواهیم کرد چراکه عروسکها باید از لحاظ بهداشتی و نوع جنس و چه از جهت ابعاد مختلف طراحی که روی آن صورت میگیرد، به گونهای باشد که شکل و نماد اولیه آن حفظ شود.
* دعوت از افراد توانمند فرهنگی در کانون
آیا بهتر نیست که برای پیشبرد این کار از کارشناسان و طراحان اولیه پروژه دارا و سار در اتاق فکرتان دعوت به عمل آورید؟
طراحان اولیه عروسک از دوستان قدیمی ما در کانون هستند و ما با آنها در ارتباط هستیم. ارتباط ما با توانمندیهایی که در کشور موجود است، از جمله کسانی که با کانون کار کردهاند و مأنوس بودهاند و اثرات خوبی هم گذاشتهاند، ادامه پیدا میکند و از آنها در اتاقهای فکر دعوت میکنیم.
* تولید شخصیتهای جدید عروسکی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
صحبت شما مبنی بر آن است که در سال 93 شاهد تولید عروسکهای «دارا و سارا» در کشور نخواهیم بود؟
تلاش داریم تا این عروسکها را در کشور تولید کنیم آن هم تولید با کیفیت مناسب. و در حال حاضر همان روال قبل ادامه پیدا میکند تا ما بتوانیم شرایط مناسبی را در ایران فراهم کنیم. تولید «دارا و سارا» یک تجدید تولید است و چیز جدیدی نیست.
اتفاق جدیدی که شاید بشود در مورد آن صحبت کرد، به واقع این است که شخصیتهای جدیدی را بتوانیم طراحی و آن پیوست فرهنگی را در کنار عروسک ایجاد کنیم. بتوانیم در کنار عروسکها رمان و فیلم تولید کنیم به نحوی که یک ارتباط تنگاتنگ و همپوشانی بین این تولیدات وجود داشته باشد. یکی از انتقادهایی که شاید به شیوه تولید کانون وجود دارد، این است که این تولیدات ارتباط منطقی با هم برقرار نمیکنند و هر بخشی تولید خاصی داشته و تولید خوبی هم بوده، اما نتوانسته است همپوشانی با همدیگر داشته باشد. این مهم را تلاش خواهیم کرد تا ایجاد کنیم.
این ایده ممکن است در مورد شخصیتهای «دارا و سارا» و یا در شخصیت عروسکهای جدید شکل بگیرد. اما هنوز درباره این موضوع به جمعبندی عملیاتی نرسیدیم و اتاق فکر ما نیز دارند بر روی این مسأله کار میکنند.
درباره عروسکهای جدید بیشتر توضیح دهید؟
هنوز این طرح در اتاق فکر کانون در حال بررسی است و بهتر است تا به نتیجه نرسیدن آن، چیزی گفته نشود.
برنامه کانون در نمایشگاه کتاب تهران چیست؟ آیا نوشتافزارهای «دارا و سارا» همانند سال گذشته به نمایشگاه کتاب خواهد رسید؟
بله، طبق روال گذشته در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران شرکت میکنیم و معمولاً هم همه ساله غرفههای کانون، جزو غرفههای پر بازدیدکننده به شمار میرود و از امتیازات ویژهای برخوردار است.
امسال هم به همین ترتیب است و در حوزه کتاب، ما نیز کتابهای جدید تألیفی و ترجمهای کانون را عرضه خواهیم کرد حتی در حال انتشار مجدد برخی کتابهای تجدید چاپی که مخاطبان زیادی دارد و جزو کتابهای پرفروش نیز به شمار میرود، هستیم و این آثار هم تا نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران آماده خواهد شد.
در کنار کتاب سایر محصولات کانون را مانند سرگرمیها، عروسکها و نوشتافزارهایی که وجود دارد، عرضه میکنیم.
آیا عروسکهایی هم در انبار باقی مانده که بخواهید آن را در نمایشگاه امسال به مخاطبان خود ارائه کنید؟
عروسکهای «دارا و سارا» که بیشتر از نوع عروسک «سارا»، باقی مانده است، در حدی که در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عرضه شود، وجود دارد. اگر چه تعداد عروسکهای موجود در انبارهای ما هماکنون زیاد نیست اما میتوانیم تعدادی را در بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به مردم عرضه کنیم.
کانون امسال با چه تعداد کتاب به بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور مییابد؟
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با بیش از 500 عنوان کتاب تألیفی، ترجمه و تجدید چاپ در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حضوری فعال خواهد داشت.
* ایجاد قفسه کتاب «خانه خانواده» در مراکز کانون
آقای حاجیانزاده شما چند فرزند دارید؟ آیا برای فرزندان خود هم از محصولات کانون استفاده میکنید؟
من دارای دو فرزند دختر و پسر هستم. که اکنون در سنی هستند که محصولات کانون برایشان زیاد قابل استفاده نیست. اما در زمانی که کودک و نوجوان بودند از کتابهای کانون خریداری میکردم.
از زمانی که شما مسئول کانون شدهاید بارها به استانهای کشور سفر کردهاید، بهترین خاطرهای که از این سفرها داشتهاید چه بوده است؟
خانوادهها وقتی که فرزندانشان را به کانون میسپارند، این نشان دهنده آن است که اعتماد زیادی به ما دارند و حتی دو روزی که تهران را به دلیل بدی آب و هوایی تعطیل کرده بودند، وقتی به یکی از مراکز مراجعه کردم، دیدم که تعداد زیادی از کودکان و نوجوانان در مرکز ما هستند. یعنی مدرسه تعطیل شده بود و آنها به مرکز کانون آمده بودند. این مهم نشان میدهد که هم بچهها علاقهمند هستند و هم خانوادهها به کانون اعتماد دارند و فرزندانشان را به ما میسپارند.
اما آن چیزی که توجه بنده را جلب و جذب کرده است، این بود که پدر و مادرها وقتی فرزندشان را به ما میسپارند شاید چندین ساعت در آن مکان میمانند تا فرزند خود را به منزل برگردانند. یعنی رفت و آمد برای والدین به سهولت میسر نیست و فضای داخلی کانون فضایی کودکانه است، این خانوادهها معمولاً در بیرون از محیط میایستند و معطل میشوند. بنده وقتی این مهم را مشاهده کردم به ذهنم رسید که ما حتماً برای خانوادهها یک برنامهای داشته باشیم که وقت آنها بیهوده اتلاف نشود.
به همین دلیل به دوستان گفتیم که برنامهریزی کنند و در صورت امکان، مکانی را برای والدین در کانون مشخص کرده و کتابهایی را برای آنان در نظر بگیرند. و در این زمینه کتابهایی میتواند در اختیار آنها قرار بگیرد که در تربیت کودکان به خانوادهها کمک کند. در این فضای مستقل برخی مراکز کانون، خانوادهها میتوانند بنشینند، به استراحت بپردازند و از کتابها استفاده کنند.
در برخی از مراکز که مکان مناسبی داشتند، گزارش رسید که این کار را انجام دادهاند و قفسهای را به عنوان قفسه کتاب «خانه خانواده» ایجاد کردند و انشاءالله بتوانیم آن را سر و سامان دهیم که کرامت خانوادهها حفظ شود و تکریم ارباب رجوع از آن طریق اتفاق بیفتد.
* نوع مدیریت در کانون اصلاً مدیریت تحکمی نیست بلکه یک مدیریت انسانی است
کار در کانون چگونه است؟
کار در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بسیار شیرین است و به تعبیری سهل و ممتنع یعنی هم بسیار شیرین، روان و دوست داشتنی و هم بسیار سخت و پیچیده است.
آن بخش سخت و پیچیده، احتیاج به ایجاد یک پشتوانه فکری دارد که بنده برای همین منظور اتاق فکر را در کانون تشکیل دادم و مشاورانی را در این حوزه دعوت به همکاری کردم.
این مسأله به یک پیگیری جدی هم نیاز دارد که کار از دست در نرود. یعنی این کار را هم خودم مراقبت میکنم و هم افرادی را مستقر کردم که همه کارها را پیگیری کنند تا این اقدامها پراکنده نباشد.
در کانون برای مدیریت باید یک ارتباط بسیار انسانی و عاطفی نیز وجود داشته باشد چراکه مجموعه ما یک مجموعه فرهنگی، هنری است و نوع مدیریت در کانون اصلاً مدیریت تحکمی نیست بلکه یک مدیریت انسانی است و باید بتوانیم خودمان را با عواطف مربیان و هنرمندانمان تنظیم کنیم. به همین منظور تلاش کردم که یک آرامش روحی، روانی و عاطفی در حوزه کانون ایجاد شود، اینها سختیهای کار است که بیگدار نمیتوان به آب زد چراکه در کانون باید بسیار با احتیاط، تدبیر، آرامش و مراقبت کار را پیش برد.
ولی در نهایت کار در کانون، دوستداشتنی است به خاطر اینکه کار فرهنگی با بچهها کلاً دوستداشتنی و شیرین است. یک وقتهایی که احساس میکنم از روابط اداری خسته شدهام، میگویم به مراکز کانون بروم و به بازدید بپردازم آنجا با بچه ها سر یک میز نشسته و با آنها صحبت میکنم. این کار را با توجه به اینکه از مدیریتام در کانون زمان زیادی هم نمیگذرد، انجام میدهم. ولی در همین مدت بارها در مراکز رفتم و با کودکان و نوجوانان بر روی یک میز نشسته و با آنها صحبت کردم، برایشان هم قصه گفتم و هم قصه شنیدم که برایم بسیار شیرین و دوستداشتنی است.
* خوشبختانه کانون از کش و قوسهای سیاسی و مسائل گزنده، به دور مانده است
کارمندان کانون هم به خاطر اینکه فضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کاملاً کودکانه است، آن را دوست دارند. و در مجموع خوشبختانه کانون از کش و قوسهای سیاسی و اقتصادی و مسائلی که به واقع گزنده است، به دور مانده است.
با توجه به اینکه از مدیریت شما چند ماهی نگذشته است اما بیشتر کارمندان کانون شما را مدیری لایق و از همه مهمتر حساس نسبت به بیتالمال میدانند و امیدوارند که شما به معیشت و شرایط اقتصادی مربیان کانون توجه بیشتری داشته باشید؟
این نظر دوستان ما در کانون است. تلاش میکنم با کارمندان کانون همانند اعضای یک خانواده رفتار کنم و فضایی دوستداشتنی را ایجاد کنیم که الحمدلله این فضا وجود داشته و در حال تقویت است.
* مشاهده تبعیض حقوقی میانکارمندان کانون و سایر کارمندان دستگاههای دولتی
درباره معیشت کارکنان باید بگویم که آن چه حق کارکنان است از جهت حق و حقوق رسمی که دولت برای آنها تعیین کرده است و احیاناً ممکن است آن حق و حقوق احراز نشده باشد، تلاش خودم را میکنم که آنها به حق و حقوق خود برسند و کارمندان ما احساس نکنند که تبعیضی بین ما و سایر دستگاهها وجود دارد چراکه الان حس میکنم چنین حسی در مجموعه هست که بین کارمندان ما و سایر کارمندان دستگاههای دولتی، تبعیض وجود دارد. به همین منظور در حال پیگیری این مهم هستم که اگر تبعیضی وجود دارد، جلوی آن را گرفته و جبران کنم. در این زمینه کمیتهای را تشکیل دادهام که کاملاً تخصصی است و به قوانین و مقررات کشور مسلط و اقداماتی هم داریم انجام میدهیم که به زودی به نتایجی خواهیم رسید.
مهمتر از آن، توجه کردن به کارمند است اینکه ما توجه داریم به کارمندان و آنها را میبینیم و بر روی مشکلاتشان کار میکنیم. همین برای کارمندان حائز اهمیت است که مدیرشان به فکر آنها است. ممکن است نتیجه کار، هر نتیجهای باشد. هنوز البته هیچ نتیجهای به دست نیامده اما همین که کارمندان ما از این برخورد راضی هستند، یعنی این که مدیر به فکرشان است.
* ایجاد رضایتمندی در کارکنان در واقع یک قدم بزرگ فرهنگی در کار کانون است
به همین منظور بنده در برابر کارمندان یک وظیفه جدی دارم. کارمند بودن در جایی همانند کانون تنها یک کار اجرایی، اقتصادی نیست بلکه کاملاً یک کار فرهنگی است یعنی مربی ما اگر آرامش و رضایتمندی از محیط کارش داشته باشد، بیتردید تأثیرگذاری آن بر روی مخاطب قویتر خواهد بود و خلاقیت بالاتری را به خرج خواهد داد. و با تمام توان و قوا کار خواهد کرد. کار ما در کانون یک کار فرهنگی است، توجه به کارمند هم یک کار فرهنگی تلقی میشود و معتقدم اینکه بتوانیم مسأله معیشت کارمندانمان را به یک شکل متعارفی برسانیم، در واقع دست به یک کار فرهنگی زدهایم نه یک کار صرفاً اداری. از این منظر این را در اولویت قرار دادم و ایجاد رضایتمندی در کارکنان در واقع یک قدم بزرگ فرهنگی در کار کانون است.