گروه فرهنگی مشرق - شايد فراگير شدن شعرهاي سهراب در بين مردم عادي يکي از دلايل شهرت او به عنوان شاعر باشد. اقبال مردم به شعرهاي ساده و آهنگين سپهري باعث شد وجه هنرمندي او در محاق قرار بگيرد. هنر نقاشي، به خصوص سبکي که سهراب انتخاب کرده بود، نميتوانست به اندازه شعرهاي او در بين جامعه و مردم عام گسترش پيدا کند و او را به عنوان يک هنرمند نقاش معرفي کند.
اين در حالي است که سهراب سپهري قبل از اينکه به عنوان شاعر شناخته شود، در زمينه هنر تحصيل ميکرد و جزو دانشجويان ممتاز دانشکده هنرهاي زيباي تهران بود. تابلوهاي سهراب سپهري چه به واسطه هنر او در نقاشي و چه به واسطه شهرتش در شاعري، درهرنمايشگاه و حراجي که به نمايش و فروش گذاشته ميشوند، با قيمتهاي بالا به فروش ميرسند و طرفداران بسياري دارند. چندي پيش يکي از تابلوهاي او در دوبي 140 ميليون تومان قيمتگذاري شد.
به گفته خود سهراب، پدرش بود که او را از کودکي به نقاشي عادت داد. در ابتدا تابلوهايي از مناظر طبيعي زادگاهش ميکشيد و بعدها با هنر مدرن آشنا شد. روزهايي که براي نقاشي به تپههاي اطراف قمصر ميرفت با منصور شيباني آشنا شد. اين ديدار سهراب را وارد دنياي تازهاي کرد. خودش درباره اين آشنايي گفته است: «آن روز شيباني چيزها گفت. از هنر حرفها زد. وَنگوک را نشانم داد. من در گيجيِ دلپذيري بودم. هرچه ميشنيدم تازه بود. شب که به خانه برگشتم، آدمي ديگر بودم.»
سپهري در هنر، دنياهاي مختلفي را تجربه کرد. نقاشي ژاپني را دوست داشت، کوبيسم و رئاليسم را تجربه کرد و به نگاه تازهاي در نقاشي از طبيعت رسيد. سفر او به اروپا براي استفاده از بورس تحصيلي از نقاط عطف زندگياش بود. او پس از قطع شدن بورس تحصيلياش مجبور بود براي تامين مخارج زندگي و نقاشي از ساختمانهاي چند طبقه آويزان شود و شيشه آپارتمانها را تميز کند.
سپهري کار جدي خود را در مقام نقاش با سلسله تصويرهاي برگرفته و خلاصه شده از طبيعت آغاز کرد. نخستين آبرنگها و گواشهاي او را ميتوان بازنمايي لحظههاي تجربه شاعرانه در جهان اشياء دانست. حرکت آزاد و شتابان قلم مو، در هم شدن رنگها و استفاده از عوامل تمرکز در نقاشي از جمله مشخصات آثار او هستند.
علاوه بر منظره، اشکال هندسي، سنگها و قلوه سنگها، تنه درختان، گلها، شاخهها، بوتهها و گلدانها از اجزا و موضوعات نقاشيهاي سپهري هستند.
آثار نقاشي سپهري تاثير گرفته از دستاوردهاي زيباييشناختي شرق و غرب بودند. البته در اجراي کارها متفاوت عمل ميکرد و فرمهاي هندسي نخودي و خاکستري رنگش با تمامي نقاشان فيگوراتيو همزمان خود متفاوت بود. بسياري رسيدن به اين نوع نقاشي را به دليل تاثير طبيعت کوير و روح شاعرانه سهراب ميدانستند.
او در ايران در نمايشگاههايي چون اولين دوسالانه تهران، تالار عباسي، تالار فرهنگ، نگارخانه گيل گمش، استوديو فيلم گلستان، نگارخانه نيالا، نگارخانه صبا، نگارخانه سيحون و نگارخانه مس حضور داشت. سهراب بعدها و در سفرهاي مختلف به کشورهاي هند، پاکستان، فرانسه، يونان، مصر، انگلستان و آمريکا آثارش را در نمايشگاههاي بسياري به نمايش ميگذاشت.
از تابلوهاي معروف اين هنرمند ميتوان به «طبيعت بيجان»، «شقايقها، جويبار و تنه درخت»، «علفها و تنه درخت»، «ترکيببندي با نوارهاي رنگي»، «ترکيببندي با مربعها» و «منظره کرمان» اشاره کرد. او نقاشيهايش را به خط نستعليق امضا ميکرد.
سهراب سپهري 15 مهر ماه سال 1307 در کاشان متولد شد. پدر و مادرش هر دو اهل هنر بودند. سهراب از معروفترين هنرمندان و شاعران معاصر است. او در نخستين روز ارديبهشت ماه سال 1359 بر اثر ابتلا به سرطان خون درگذشت.
اين در حالي است که سهراب سپهري قبل از اينکه به عنوان شاعر شناخته شود، در زمينه هنر تحصيل ميکرد و جزو دانشجويان ممتاز دانشکده هنرهاي زيباي تهران بود. تابلوهاي سهراب سپهري چه به واسطه هنر او در نقاشي و چه به واسطه شهرتش در شاعري، درهرنمايشگاه و حراجي که به نمايش و فروش گذاشته ميشوند، با قيمتهاي بالا به فروش ميرسند و طرفداران بسياري دارند. چندي پيش يکي از تابلوهاي او در دوبي 140 ميليون تومان قيمتگذاري شد.
به گفته خود سهراب، پدرش بود که او را از کودکي به نقاشي عادت داد. در ابتدا تابلوهايي از مناظر طبيعي زادگاهش ميکشيد و بعدها با هنر مدرن آشنا شد. روزهايي که براي نقاشي به تپههاي اطراف قمصر ميرفت با منصور شيباني آشنا شد. اين ديدار سهراب را وارد دنياي تازهاي کرد. خودش درباره اين آشنايي گفته است: «آن روز شيباني چيزها گفت. از هنر حرفها زد. وَنگوک را نشانم داد. من در گيجيِ دلپذيري بودم. هرچه ميشنيدم تازه بود. شب که به خانه برگشتم، آدمي ديگر بودم.»
سپهري در هنر، دنياهاي مختلفي را تجربه کرد. نقاشي ژاپني را دوست داشت، کوبيسم و رئاليسم را تجربه کرد و به نگاه تازهاي در نقاشي از طبيعت رسيد. سفر او به اروپا براي استفاده از بورس تحصيلي از نقاط عطف زندگياش بود. او پس از قطع شدن بورس تحصيلياش مجبور بود براي تامين مخارج زندگي و نقاشي از ساختمانهاي چند طبقه آويزان شود و شيشه آپارتمانها را تميز کند.
سپهري کار جدي خود را در مقام نقاش با سلسله تصويرهاي برگرفته و خلاصه شده از طبيعت آغاز کرد. نخستين آبرنگها و گواشهاي او را ميتوان بازنمايي لحظههاي تجربه شاعرانه در جهان اشياء دانست. حرکت آزاد و شتابان قلم مو، در هم شدن رنگها و استفاده از عوامل تمرکز در نقاشي از جمله مشخصات آثار او هستند.
علاوه بر منظره، اشکال هندسي، سنگها و قلوه سنگها، تنه درختان، گلها، شاخهها، بوتهها و گلدانها از اجزا و موضوعات نقاشيهاي سپهري هستند.
آثار نقاشي سپهري تاثير گرفته از دستاوردهاي زيباييشناختي شرق و غرب بودند. البته در اجراي کارها متفاوت عمل ميکرد و فرمهاي هندسي نخودي و خاکستري رنگش با تمامي نقاشان فيگوراتيو همزمان خود متفاوت بود. بسياري رسيدن به اين نوع نقاشي را به دليل تاثير طبيعت کوير و روح شاعرانه سهراب ميدانستند.
او در ايران در نمايشگاههايي چون اولين دوسالانه تهران، تالار عباسي، تالار فرهنگ، نگارخانه گيل گمش، استوديو فيلم گلستان، نگارخانه نيالا، نگارخانه صبا، نگارخانه سيحون و نگارخانه مس حضور داشت. سهراب بعدها و در سفرهاي مختلف به کشورهاي هند، پاکستان، فرانسه، يونان، مصر، انگلستان و آمريکا آثارش را در نمايشگاههاي بسياري به نمايش ميگذاشت.
از تابلوهاي معروف اين هنرمند ميتوان به «طبيعت بيجان»، «شقايقها، جويبار و تنه درخت»، «علفها و تنه درخت»، «ترکيببندي با نوارهاي رنگي»، «ترکيببندي با مربعها» و «منظره کرمان» اشاره کرد. او نقاشيهايش را به خط نستعليق امضا ميکرد.
سهراب سپهري 15 مهر ماه سال 1307 در کاشان متولد شد. پدر و مادرش هر دو اهل هنر بودند. سهراب از معروفترين هنرمندان و شاعران معاصر است. او در نخستين روز ارديبهشت ماه سال 1359 بر اثر ابتلا به سرطان خون درگذشت.