گروه فرهنگی مشرق - مسعود دهنمكي مورد عجيب سينماي ايران، مردي كه از بيرون آمد، فيلم ساخت، فيلمهايش هم خوب فروخته و همه آنهايي كه ادعا دارند سينما مال آنها است، فقط دارند نگاه ميكنند و حرص ميخورند. مسعود نشان داد سينما آنقدر كه روشنفكرها ميگويند پيچيده نيست. حتماً نبايد عباس باشي و از پشت عينك دودي سينما را ببيني يا اصغر باشي و با مداد خاكستري بنويسي اخلاق، يا اينكه تهمينه باشي و داد بزني كه فمنيستي! همين كه مسعود باشي كافي است البته نه آن مسعود بچه تهران قديم كه خودش را در 40 سال پيش جا گذاشته، اين مسعود باش كه فيلمنامهاي مينويسد پر از لطيفههاي اساماسيها و مردم ميروند ميبينند خوششان ميآيد، تازه دعا هم ميكنند در فيلمش زني به شوهرش خيانت نميكند. ظريفي با كنايه ميگفت: «اونقدر كه دهنمكي براي سينماي ايران سود داشته، نفت عربستان براي آلسعود منفعت نداشته!»
حرفهاي ابراهيم حاتميكيا در اين روزها به ويژه پس از برنامه «راز» واكنشهاي زيادي داشت و به مذاق خيليها خوش نيامد. همان جرياني كه از بازگشت حاتمي كيا به سينماي انقلاب ناراحت است و همچنان حاتميكياي مطلوب خود را آن فيلمسازي ميداند كه «گزارش يك جشن» و «دعوت» را ساخته است. در زمان جشنواره يادم است وقتي فيلم «چ» اكران شد، فيلم به قدري قدرت و صلابت ساختاري داشت كه منتقدان سرسخت اين جريانات كه به دنبال بهانهاي براي تخريب اين گونه سينما بودند، ناكام ماندند و در چرخشي عجيب از نقد ساختاري و تكنيكالي اين اثر به نقد محتوايي رسيدند. حال كه اين منتقدان سردمداران نظريه نقد ساختاري هستند و نقد محتوايي اصلاً در قاموس اين دوستان تعريفي ندارد. روز گذشته هم سايتهاي همين جريانات، نقدهاي تند و تيزي عليه سخنان حاتميكيا در برنامه «راز» روي خروجي خود قرار دادند.
به نظر ميرسد حرفهاي حاتميكيا در حال و روز اين روزهاي سينما مانند كسي است كه براي جلوگيري از مرگ دوستانش در سرماي شديد ميخواهد آنها را بيدار نگه دارد، گاهي با حرف زدن، گاهي با داد زدن و گاهي با سيلي زدن به صورتشان و چون آنها ميخواهند بخوابند، او را بزرگترين دشمن خود ميدانند.
در روز هنر انقلاب و در سالروز شهادت سيدمرتضي آويني «حلاليوود» هم در امريكا با ساخت فيلم شريعت امريكايي فعاليت خود را آغاز كرد!
«حلاليوود» را بازيگران و سينماگران مسلمان اداره ميكنند و مأموريت و هدف اصلي خود را اينگونه اعلام كردند: «ما يك صنعت سرگرمي حلال راهاندازي خواهيم كرد، يك صنعت سرگرمي كه ما (مسلمانان) بتوانيم به آن اعتماد كنيم. همچنين ما ميخواهيم از اين طريق مردم جهان را نسبت به اسلام و مسلمانان آگاه كنيم و حقيقت را در اينباره بگوييم. هدف ديگر ما نيز ايجاد بستري مناسب براي نويسندگان، بازيگران و كارگردانان مسلمان است، جايي كه آنها بتوانند از طريق آن داستانشان را تبديل به فيلم كنند، بدون آنكه در اين ميان حقايق تحريف شود.»
اين را مقايسه كنيد با فرمايشات رهبر در خصوص حركتهاي خودجوش فرهنگي در كشور، به نظر ميرسد مديران و هنرمندان ما هنوز در بوروكراسيهاي كاري خود گير كردند ولي در قلب سينماي جهان (هاليوود) چه اتفاقات خودجوش و مهمي ميافتد. واقعاً جاي تعجب و تأسف دارد.
فرهنگ ما سياستزده است؛ نشان به آن نشان كه خبر عيد ديدني علي جنتي با محمد خاتمي كلي هياهو در رسانه درست ميكند و خبر ورود قريبالوقوع فيلم غيراخلاقي و توقيف شدهاي مثل «مهموني كامي» به شبكه نمايش خانگي (بخوانيد به دامان خانواده بيپناه ايراني) هيچ واكنشي در هيچ رسانهاي برنميانگيزد. فقط آنهايي كه مهملي به نام «مهموني كامي» را ديدهاند عمق فاجعه را درك ميكنند.
در برنامه گفتوگو محور تلويزيوني مجري از مهمان برنامه پرسيد: امسال بهار دستهجمعي ميخوايد بريد كجا؟! بعد مهمان جواب داد: امسال بهار دسته جمعي ميخوايم بريم زيارت! و رو به دوربين چشمك زد!
قرار بود تلويزيون دانشگاه باشد و به مردم درس بدهد اما بعد از 30سال خروجياش شده حفظ كردن آهنگ لاله زاري. اگر قرار بود ما با اين حفظيات زندگي كنيم، ايران در دهه 40 ميماند و هيچ وقت به انقلاب 57 نميرسيد.
منبع: جوانحرفهاي ابراهيم حاتميكيا در اين روزها به ويژه پس از برنامه «راز» واكنشهاي زيادي داشت و به مذاق خيليها خوش نيامد. همان جرياني كه از بازگشت حاتمي كيا به سينماي انقلاب ناراحت است و همچنان حاتميكياي مطلوب خود را آن فيلمسازي ميداند كه «گزارش يك جشن» و «دعوت» را ساخته است. در زمان جشنواره يادم است وقتي فيلم «چ» اكران شد، فيلم به قدري قدرت و صلابت ساختاري داشت كه منتقدان سرسخت اين جريانات كه به دنبال بهانهاي براي تخريب اين گونه سينما بودند، ناكام ماندند و در چرخشي عجيب از نقد ساختاري و تكنيكالي اين اثر به نقد محتوايي رسيدند. حال كه اين منتقدان سردمداران نظريه نقد ساختاري هستند و نقد محتوايي اصلاً در قاموس اين دوستان تعريفي ندارد. روز گذشته هم سايتهاي همين جريانات، نقدهاي تند و تيزي عليه سخنان حاتميكيا در برنامه «راز» روي خروجي خود قرار دادند.
به نظر ميرسد حرفهاي حاتميكيا در حال و روز اين روزهاي سينما مانند كسي است كه براي جلوگيري از مرگ دوستانش در سرماي شديد ميخواهد آنها را بيدار نگه دارد، گاهي با حرف زدن، گاهي با داد زدن و گاهي با سيلي زدن به صورتشان و چون آنها ميخواهند بخوابند، او را بزرگترين دشمن خود ميدانند.
در روز هنر انقلاب و در سالروز شهادت سيدمرتضي آويني «حلاليوود» هم در امريكا با ساخت فيلم شريعت امريكايي فعاليت خود را آغاز كرد!
«حلاليوود» را بازيگران و سينماگران مسلمان اداره ميكنند و مأموريت و هدف اصلي خود را اينگونه اعلام كردند: «ما يك صنعت سرگرمي حلال راهاندازي خواهيم كرد، يك صنعت سرگرمي كه ما (مسلمانان) بتوانيم به آن اعتماد كنيم. همچنين ما ميخواهيم از اين طريق مردم جهان را نسبت به اسلام و مسلمانان آگاه كنيم و حقيقت را در اينباره بگوييم. هدف ديگر ما نيز ايجاد بستري مناسب براي نويسندگان، بازيگران و كارگردانان مسلمان است، جايي كه آنها بتوانند از طريق آن داستانشان را تبديل به فيلم كنند، بدون آنكه در اين ميان حقايق تحريف شود.»
اين را مقايسه كنيد با فرمايشات رهبر در خصوص حركتهاي خودجوش فرهنگي در كشور، به نظر ميرسد مديران و هنرمندان ما هنوز در بوروكراسيهاي كاري خود گير كردند ولي در قلب سينماي جهان (هاليوود) چه اتفاقات خودجوش و مهمي ميافتد. واقعاً جاي تعجب و تأسف دارد.
فرهنگ ما سياستزده است؛ نشان به آن نشان كه خبر عيد ديدني علي جنتي با محمد خاتمي كلي هياهو در رسانه درست ميكند و خبر ورود قريبالوقوع فيلم غيراخلاقي و توقيف شدهاي مثل «مهموني كامي» به شبكه نمايش خانگي (بخوانيد به دامان خانواده بيپناه ايراني) هيچ واكنشي در هيچ رسانهاي برنميانگيزد. فقط آنهايي كه مهملي به نام «مهموني كامي» را ديدهاند عمق فاجعه را درك ميكنند.
در برنامه گفتوگو محور تلويزيوني مجري از مهمان برنامه پرسيد: امسال بهار دستهجمعي ميخوايد بريد كجا؟! بعد مهمان جواب داد: امسال بهار دسته جمعي ميخوايم بريم زيارت! و رو به دوربين چشمك زد!
قرار بود تلويزيون دانشگاه باشد و به مردم درس بدهد اما بعد از 30سال خروجياش شده حفظ كردن آهنگ لاله زاري. اگر قرار بود ما با اين حفظيات زندگي كنيم، ايران در دهه 40 ميماند و هيچ وقت به انقلاب 57 نميرسيد.