به گزارش مشرق، برهان نوشت؛ پس از انتشار دايرةالمعارف «ايرانيکا» توسط «احسان يارشاطر» در آمريکا، اينبار دانشنامهي «دانشگستر» در 18جلد با حمايت يکي از بهاييان شناختهشده منتشر و روانهي بازار نشر شده است.
در خبري که از سوي رسانهها دربارهي اين دانشنامه، منتشر شده، آمده است: «دانشنامهي «دانشگستر» دايرةالمعارفي است عمومي و جهاني بالاي 15000صفحه که در آن اطلاعات اصلي، مهم و روزآمد در تمامي رشتههاي دانش بشري در سراسر جهان، از گذشتههاي دور تا زمان حاضر، به صورت مقالههاي کوتاه و فشرده به ترتيب الفبا آمده است. اين دانشنامه در مجموع شامل 59.000 مقاله است که 40 درصد آن يعني 23.000 مقاله مربوط به ايران و اسلام و 60 درصد يعني 36.000 مقاله مربوط به نقاط و فرهنگهاي ديگر جهان است.
در اين دانشنامه بيش از 20.000 تصوير شامل عکس، نقشه، جدول و نمودار استفاده شده است. همچنين مشتمل بر 20.000 زندگينامهي مشاهير ايران و جهان در تمامي حوزههاي معارف بشري است. اين دايرةالمعارف براي اولين بار در ايران زندگي افراد معاصر زندهي ايراني را نيز در برگرفته و منحصر به گذشتگان نيست.
آشنايي با حامي مالي دانشنامهي «دانشگستر»
نکتهي قابل توجه دربارهي اين دانشنامه، حمايت مالي فردي به نام «حسينعلي سودآور» است که در رسانهها نيز به اين نام توجه ويژهاي ميشود و تمامي افراد دخيل در اين دانشنامه حمايت مالي وي را امري بسيار مهم در راه تأليف و نشر اين دانشنامه، عنوان ميکنند. اگر بدانيم که حسينعلي سودآور در زمرهي خاندان بهاييان سابقهدار در ايران است پي ميبريم که اين توجه ويژه رسانهها به اين فرد و نيز علاقهاي که بهاييان براي تأثيرگزاري در مباحث مهم فرهنگي دارند، از چه جهت ميباشد.
سابقهي خاندان سودآور :
خاندان سودآور، مهاجري کاشاني است که به عشقآباد (روسيه)، مرکز بزرگ استقرار بهاييان رفت و با نام «کاشانسکي» فعاليت تجاري خود را آغاز کرد. آقاي حسينعلي کاشانسکي و پسرانش، صمد، احمد و فريدون، به همراه گروهي کثير از بهاييان عشقآباد، پس از انقلاب بلشويکي روسيه به ايران بازگشتند و نام خانوادگي «سودآور» را برگزيدند.
نصرالله صبا (مختارالملک) در 29 اسفند 1312(ه.ش) به «تقيزاده» مينويسد: «آقاي سودآور که در گذشته به اسم کاشانسکي معروف بوده، دو پسر دارد که هر دو در بانک ملّي کار ميکنند. برادر بزرگ صمدخان بهواسطهي نداشتن اجازهي معافي دايمي از خدمت نظام وظيفه نميتواند به خارجه برود. برادر کوچک احمدخان که دورهي خدمت نظام وظيفه را به آخر رسانده در برلين و تهران هم حضور محترم رسيده است، ماهي يکصد تومان حقوق دارد. آقاي هژير اظهار ميدارند که در اين مدت هيچگاه لغزش و فتوري از ايشان مشاهده ننموده و از مشاراليه رضايت دارند و تصور ميرود قابل اعتماد و اطمينان باشند. در تعقيب مذاکرات شرحي نوشته که تقديم گرديد.» (ايرج افشار [بهکوشش]، نامههاي تهران: شامل 154 نامه از رجال دوران به سيدحسن تقيزاده، تهران: فرزان روز، 1379، ص 198)
سپس، برادران سودآور «شرکت مريخ» را تأسيس کردند و امتياز واردات مرسدس بنز به ايران را به دست آوردند. آنان از اين راه به يکي از خاندانهاي متمول طراز اوّل ايران بدل شدند. بهگفتهي «مهندس عزتالله سحابي»، امتياز واردات انحصاري بنز را «شاپور ريپورتر» گرفت و به خانوادهي سودآور، واگذار کرد. خواهرشان، ليلا سودآور، عضو بلندپايهي دفتر فرح پهلوي (ديبا) و همسر يکي از خويشان نزديک فرح پهلوي، محمود طباطبايي ديبا، بود. محمود ديبا، به دليل روابط گسترده با خوانندگان و هنرپيشگان مرد و زن، از کارگردانان ميهمانيهاي خصوصي شبانهي شاه و فرح بود.
فريدون سودآور «پدر حسينعلي سودآور حامي مالي دانشنامهي دانشگستر» (متولد 1908 در عشقآباد، متوفي 15 فروردين 1376 در 89 سالگي)، کوچکترين پسر آقا حسينعلي کاشانسکي، دختر حاج حسين آقا ملک، ثروتمند نامدار مشهد، را به زني گرفت. حسين ملک (1250- 1351 ه.ش) پسر حاج محمدکاظم ملکالتجار (متوفي 1305ه.ش) است.
پدر حاج کاظم، آقا محمد مهدي ملکالتجار تبريزي (متوفي 1287ه.ق)، ساکن تهران بود و از معتمدين ميرزا تقي خان اميرکبير. به نوشتهي مهدي بامداد، حاجي محمد کاظم «پس از درگذشت پدر خود ملقب به ملکالتجار شد و بر خلاف پدر چندان سابقه و وجههي خوبي در زمان حيات خود نداشت و به واسطهي ارتباط با ميرزا علي اصغر خان اتابک اعظم مرجعيتي پيدا کرد و از اين راه بر ثروت و ارثيهي پدري افزود و با اينکه مردي باهوش، زيرک، خوشبيان و به نسبت با سواد بود مردم به واسطهي تقلباتي که در کارها از قبيل کاغذسازي و جعل اسناد و غيره از او ديده بودند او را خيلي متقلب و بياعتبار ميدانستند و کار مهمتر از همهي او از بين بردن سرمايهي شرکت عمومي به نفع خود به مبلغ چهارصد هزار تومان بود و چندين سال مردم (شرکا و سهامداران) مطالبهي پول خود را از او ميکردند و با اينکه چندين بار هم در محاکمات دادگستري محکوم شد معذلک مردم به واسطهي دسايس عديدهي وي به پول خود نرسيدند.» و ميافزايد: «پس از مرگ مانند اکثر رجال ايران از راه غير مشروع ثروت بيحسابي براي وراث خود به جاي گذاشت.» (بامداد، شرح حال رجال ايران، ج 3، صص 141- 145)
در سالهاي متأخر حکومت پهلوي، فريدون سودآور «پدر حسنعلي سودآور» با محفلي از اعضاي بهايي دولت اميرعباس هويدا، چون سپهبد پرويز خسرواني (معاون نخستوزير و رييس سازمان تربيت بدني) و ناصر گلسرخي (وزير منابع طبيعي) و منوچهر پرتو (وزير دادگستري)، ارتباط نزديک داشت و با ايشان دوست صميمي بود.
حسينعلي سودآور، پسر فريدون سودآور، با بهرهگيري از شهرت پدربزرگ مادرياش، حاج حسين آقا ملک، در سالهاي اخير بنيادي به نام «مؤسسهي دانشگستر سودآور» در ايران تأسيس کرد. اين مؤسسه، انتشار دانشنامهاي را، به سرپرستي «کامران فاني»، آغاز نموده که دوّمين دانشنامهي بزرگ عمومي ايران، پس از دايرةالمعارف مصاحب، خواهد بود.
کامران فاني، دانشنامهي سودآور را اوّلين دانشنامهي ايراني ميخواند که «بخش خصوصي، در واقع يک فرد، هزينهي تأليف آن را متقبل شده است.» براي آشنايي بيشتر بنگريد به: «دومين دانشنامهي عمومي بعد از دايرةالمعارف مصاحب»، کتاب نيوز، 26 اسفند 1387؛ [+] گفتوگوي کامران فاني با مجلهي مثلث (شمارهي نوروز 1389).
نکتهي جالب اين که هر رسانهاي که ميخواهد از حسينعلي سودآور مطلبي بنويسد او را پسر ارشد دختر ارشد حاج حسين ملک ـ که موزهاي در تهران به نام اوست ـ ياد ميکند و نامي از فريدون سودآور پدر وي که از عناصر بدنام و همگام با حکومت پهلوي است به ميان نميآيد.
حسينعلي سودآور، فرزند فريدون سودآور (مدفون در آرامگاه صفا گورستان ظهيرالدوله) و خانم عزت ملک و بزرگترين نوهي مرحوم حاج حسين ملک است و هماکنون با 70 سال سن ناظر استصوابي موقوفات پدر بزرگ خويش است. وي تحصيلات خود را ابتدا در ايران و بعد در آمريکا ادامه داد و پيش از انقلاب مديرعامل بنز خاور، در ايران بود.
وي با پيروزي انقلاب از کشور خارج شد و بعد از 2 دهه به ايران بازگشت و در حوزهي فعاليتهاي خيرخواهانه مشغول به فعاليت شد. سودآور در سال 1380 به همراه «محسن خليجي» و «محمدعلي سادات»، مؤسسهي علمي فرهنگي دانشگستر را با مجوز رسمي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بنا نهادند.
اين مؤسسه در ابتداي فعاليت خود به صورت عامالمنفعه به کمک نهادهاي فرهنگي کشور ميپرداخت و بعد از تثبيت خود به تأليف و تدوين دانشنامه مشغول شد. اهم فعاليتهاي اين مؤسسه تا قبل از تدوين دانشنامهي دانشگستر به شرح زير است:
1- کمک به تدوين کتابي راجع به «تاريخ آموزش و پرورش در ايران» به همراه دانشگاه تهران و تأمين بودجهي اين کار براي امور تحقيقات و چاپ
2- تجهيز برخي آزمايشگاهها در دانشگاههاي سراسر کشور
3- کمک مالي به برنامهي انتخاب کتاب سال در دانشگاه تهران و اهداي جوايز به برندگان
4- همکاري با نهاد کتابخانههاي عمومي کشور و تأمين مالي خريد کتاب به مبلغ 150ميليون تومان
5- خريد150 رايانه و نرمافزارهاي مربوط براي تجهيز کتابخانهي مناطق محروم
اين مؤسسه بعدها به فکر روزآمدسازي دانشنامهي مصاحب افتاد که به دليل توافق نکردن با انتشارات اميرکبير، خود دست به تأليف دانشنامهاي جديد زد و با همکاري کامران فاني و «علي رامين» با بيش از 300 استاد دانشگاه همکاري خود را شروع کرد.
علي رامين که يکي از سر ويراستاران اين دانشنامه است، تحصيل کردهي دانشگاه هاروارد است و در سالهاي قبل از انقلاب با سودآور و گروه بنز خاور همکاري داشته است. او که فعاليت فرهنگي خود را با «انتشارات فرانکلين» (که وظيفهي ترويج زندگي آمريکايي و برتري آن در مقابل اسلام و نگاه شرقي را در کتب ادبي دنبال ميکرد) آغاز کرده بود در زمان دانشجويي با «حميد عنايت» از عناصر چپگرا همکاري ميکرد. وي بعدها به همکاري با ناشراني چون «اميرکبير، سروش، هرمش و نشرني» پرداخت و 5 سال به همکاري با اتحاديهي ناشران و کتابفروشان ادامه داد.
رامين، براي همفکري در راه انتشار دانشنامه حتي سفري به آمريکا داشته و با «احسان يارشاطر» بهايي شناخته شده، ملاقاتي داشته و با او دربارهي دانشنامه همفکري داشته و از او مشاوره گرفته است.
پوشش رسانهاي وسيع براي انتشار دانشنامه «دانشگستر» که با حمايت مالي عناصر بهايي منتشر شده قابل توجه است به طوري که اکثر خبرگزاريها مانند ايسنا و مهر و روزنامههايي چون شرق و فرهيختگان به انتشار خبر اين دانشنامه پرداختند و مجلاتي چون مهرنامه و يکي از ضمايم همشهري صفحات متعددي را به آن اختصاص دادند و مصاحبههايي با حسينعلي سودآور، کامران فاني، علي رامين و محسن خليجي منتشر کردند.
به هر حال همانگونه که عنوان شد، به اين نوع فعاليتهايي که با حمايت مالي عناصر بهايي به سرانجام ميرسد بايد به ديدهي شک و ترديد نگريست و متعجب بود که نهادهاي فرهنگي کشور بدون توجه به سابقهي حسنعلي سودآور وي را در کارهاي فرهنگي دخيل ميکنند و از پول وي که معلوم نيست از چه راهي کسب شده، استفاده ميکنند. بهاييان که دشمنان شناخته شدهي دين مبين اسلام هستند بدون در نظر داشتن منافع مادي و معنوي خود که همانا تحريف تاريخ اين سرزمين به نفع بهاييت و نيز وارونه جلوه دادن حقايق تاريخي به همراه معرفي عناصر بدنام ايران زمين که همراه و همگام با بهاييت هستند دست به فعاليت نخواهند زد و بايد ديد که در اين دانشنامه تا چه حد علايق بهاييان دخالت داده شده است.