کد خبر 295895
تاریخ انتشار: ۳ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۷

صدام در حالی که عصبانیت از همه وجودش فوران می‌کرد با چشمان خون آلود با تشر بهم گفت: حالا بگو کدومشون شهیدند؟ این درب و داغونه؟ یا اونی که با احترام می‌برن؟

به گزارش مشرق، جنگ در هر جای دنیا باشد آثار مثبت و منفی و هزینه‌هایی دارد و هم در زمان جنگ و هم تا سال‌ها پس از جنگ، تبعات آن می ماند. کسانی که در جنگ کشته می‌شوند،‌ خانواده‌هایشان،‌ ویرانی‌های باقی مانده از جنگ،‌ زمین‌های مین گذاری شده،  تنها بخش کوچکی از عوارض و تبعات پس از جنگ هستند که تا مدت ها می‌ماند. اما اگر حساب،‌ حساب دفاع از ارزش و عقیده و آب و خاک باشد و بعد پای گوهری چون اسلام و دفاع از آن وسط بیاید، هرچند تبعات پس از جنگ باقی است، اما شهید و شهادت، موضوع بسیار متفاوتی است که با حساب دو دو تا چهارتای مادی ماها جور در نمی‌آید.

کتاب «گوهرهای خفته در خاک» روایت خاطراتی  درباره پس از جنگ است، روایت پیدا کردن گوهرهایی که در گوشه و کنار نزدیک مرزهای غرب و جنوبی ایران خفته‌اند و خانواده‌هایشان سال‌ها چشم انتظار برگشتن گوهر دردانه‌ای هستند که به اسلام تقدیم کرده‌اند. پس از پایان جنگ خیلی‌ها کارشان این شد که خاک‌های این سرزمین را بکاوند و گوهر پیدا کنند و با احترام در پرچمی مقدس بپیچند و اگر نام و نشانی نداشته باشند، به خانواده اصلی آن شهید یعنی مردم ایران تقدیم کنند.

کسانی که به دنبال تفحص پیکرهای پاک شهدا رفتند، خاطرات بسیار شنیدنی و دست اول از این کار دارد و در این راه حتی تعدادی از خود آنها نیز به درجه بلند شهادت رسیدند. مثل شهیدان علی محمودوند، مجید پازوکی، علیرضا غلامی و حسین و عباس صابری و البته هستند کسانی هستند که هنوز هم که هنوز است مسئولیت پیدا کردن پیکر شهیدان را دارند. مثل سرهنگ جانباز علیرضا غلامی  مسئول فعلی اطلاعات عملیات کمیته جست‌وجوی مفقودان ستاد کل نیروهای مسلح. و این کار آن قدر ارزشمند است که مقام معظم رهبری درباره‌اش فرموده‌اند:... اینکه جسد علی الظاهر  پنهان شده یک شهید را از رویش غبارها و خاک‌ها را برطرف می‌کنید و آن را میان سر و دست می‌گیرید، این یک معنای نمادین دارد، یک معنای رمزی دارد. معنایش این است  که علی رغم آنها که می‌خواهد مسئله شهادت را ، مسئله فداکاری را زیر غبارها و خاک و خول‌ها پنهان کنند، شما نمی‌گذارید...»

 کتاب «گوهرهای خفته در خاک» که به قلم و همت ریحانه خوش طینت منتشر شده است مجموعه‌ای است از خاطرات افرادی که سال‌ها مشغول این کار بوده‌اند. این خاطرات به صورت برش‌های خواندنی در کتاب آمده‌اند و این قابلیت را دارند که خواننده هر جای کتاب را باز کند و این خاطرات را که بسیار خوب هم نوشته شده‌اند بخواند.

**عصبانیت صدام از تبادل شهدای ایران و کشته‌های عراق

در قسمتی از کتاب می‌خوانیم:

«بعد از چندین سال از سرنگونی صدام این خاطره از این افسر عراقی نقل شد:

جلسه خصوصی بود. صدام مرا خواست. با آن قیافه عصبانی و خشم گرفته‌اش رو کرد بهم و همراه یک فحش فجیع مرا خطاب قرار داد و گفت: چند تا عکس برای من آوردند. حالا یه سوالی ازت دارم. با این همه پولی که بهتون می‌دم چرا باید وضعیت رسیدگی به کشته‌های ما این جوری باشه؟

عکسی را نشانم داد. تبادل مرزی شلمچه بود که سربازهای عراقی با پوتین و لباس‌های پاره پوره در حال حمل تابوت‌های بدون پرچم کشته‌ها هستند و بعد چند تا عکس از کشته‌های ایران در آورد و با دست محکم زد بهشان و گفت به من بگو کدوم اینها شهیدن؟!

یک نگاه به دو عکس انداختم. سربازهای ایرانی با پوتین‌های واکس زده، با نظم و ترتیب زیبایی در حال حمل کشته ها بودند حتی پرچمی که روی تابوت‌ها کشیده بودند اتو شده بود انگار!

صدام در حالی که عصبانیت از همه وجودش فوران می‌کرد با چشمان خون آلود با تشر بهم گفت: حالا بگو کدومشون شهیدند؟ این درب وداغونه؟ یا اونی که با احترام می‌برن؟

با ترس و لرز گفتم: قربان جسارت نباشه!

گفت: زود جوابمو بده!

اشاره کردم به شهدای ایرانی و گفتم: اگه به من باشه می گم اینا شهیدند.»

انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی این کتاب را در 208 صفحه با قیمت 4700 تومان منتشر کرده است. علاقه مندان برای تهیه این کتاب می‌توانند با شماره تلفن222194 تماس بگیرند.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • آرزوی ما ۱۱:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
    0 0
    اللهم رزقنا شهادت
  • ۱۳:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۳
    0 0
    واقعا جرات داشته که به صدام این حرفو گفته

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس