به گزارش مشرق، متن اين گفتگو که در سايت الف منتشر شده، بدين شرح است:
* اظهار نظر مشايي مبني بر اينکه "چون برداشت هاي مختلفي از دين وجود دارد، هدف ما از اين به بعد تبليغ مکتب ايران به جاي مکتب اسلام است" را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
- اين فرد در حوزه مسائل ديني و اسلامي تخصصي ندارد، البته در مسائل تاريخي و ملي هم تخصص ندارد. در حقيقت اصرار دارد در حوزه مسائل متنوع و گوناگون از رياضيات گرفته تا ديپلماسي و از دين گرفته تا انرژي هسته اي که هيچ ارتباطي به وي ندارد، خود را کارشناس بداند و در آن ارتباط سخنراني هاي مطولي بکند. در حقيقت اين اظهارات طولاني فاقد ارزش بررسي، نقد و پاسخگويي است. در همين سخنراني در اختتاميه همايش ايرانيان، سخنراني طولاني وي در ساعت پاياني روز و منتهي به وقت صرف شام، موجب خستگي مفرط حاضران و حتي اعلام انزجار برخي از ميهمانان مراسم شده بوده است. بنابراين به نظرم نبايد سخنان و اظهارات وي را چندان جدي تلقي کرد. تنها مي توان براي جمهوري اسلامي از باب وجود چنين دولتمرداني در آن، به شدت تاسف خورد.
* بالاخره جداي از شخصيت حقيقي آقاي مشايي، وي به عنوان رئيس دفتر رئيس جمهور و مشاور وي و هم چنين رئيس دهها کارگروه و کميسيون در داخل دولت، داراي شخصيت حقوقي است که اظهارات وي را داراي جنبه هاي سياسي و حقوقي مي کند.
- گاهي فردي از حوزه کارشناسي و از زاويه ديد تخصصي خود مطلبي را مطرح مي کند، که در آن صورت متخصصين همان حوزه بايد با بررسي کارشناسي سخنان وي پاسخ آن را بدهند. اما ما اينجا با وضعيتي مواجهيم که يک فرد در حوزه هاي گوناگون و متنوع بدون حتي ذره اي تحصيلات و تخصص اظهار نظر مي کند و حتي در همان زمينه سخنراني هاي طولاني مدت ايراد مي کند. بنابراين نمي شود براي اين سخنان ارزشي قائل بود و جوابي داد.
ظاهرا ايشان از اينکه سخنراني ها و اظهار نظرهاي عجيب و غريب بکند و جامعه و رسانه ها را به واکنش وادار کند، لذت مي برد و اساسا به واکنش ها و انتقادات نسبت به سخنان خود علاقمند است.
* يعني شما نگران اظهارات رسمي ايشان به عنوان يکي از دولتمردان تاثيرگذار در دولت دهم جمهوري اسلامي نيستيد؟
- به لحاظ بازتاب بيروني خير. چون هيچکس غير از رئيسجمهور اظهارات و عقايد ايشان را جدي نمي گيرد. اما از حيث تاثيرگذاري در جهت گيري هاي فرهنگي و اجرايي دولت بايد نگران بود. به عنوان نمونه برگزاري همايشي با اين ابعاد و با صرف هزينه هاي ميلياردي که صرفا محلي براي اظهار نظرهاي چند ساعته آقاي مشايي شد و بايد بررسي کرد واقعا به نسبت اين هزينه ميلياردي چه آوردي براي نظام داشته است؟ حتما اين مسئله جاي نگراني دارد، اما در حال حاضر تنها ميتوان تاسف خورد و کار ديگري از دست ما بر نميآيد.
* در هرصورت يک نگراني در ميان بخشي از انقلابيون و نخبگان مذهبي ما بوجود آمده است، و آن هم احتمال انحراف جوانان و بخش هايي از جامعه در برابر سخنان و اظهارات اين فرد است.
- ببينيد به عنوان نمونه گاهي فردي مثل سروش به عنوان يک متخصص در حوزه کلام و فلسفه عقايد اشتباه و اختلاطي و التقاطي خود را براي قشر جوان مطرح مي کند، اين جا بايد صاحبنظران و عالمان براي جلوگيري از انحراف وارد عمل شوند و پاسخ مستدل و علمي خود را براي آگاهي جامعه ارائه دهند. اما با توجه به سطح و محتواي سخنان اين فرد، افرادي که با اين سخنان منحرف شوند اساساٌ از ابتدا چندان در "راه" نبودهاند. در حقيقت مي خواهم بگويم که اينگونه انحراف در مباني و اعتقادات ما سطحي ترين و مبتذل ترين نوع انحراف است. من انسان عالمي را نديدم که بعد از سخنان ايشان بگويد که متوجه صدر و ذيل سخنان وي شده است و منظور و مقصد نهايي اين سخنان براي او قابل درک است.
* در حوزه سياست خارجي نظام چه؟ بالاخره اين فرد يکي از دولتمردان جمهوري اسلامي است و سخنان وي ممکن است در رسانه هاي خارجي بازتاب داشته باشد. تاکيد بر مکتب ايران در شرايطي که جمهوري اسلامي از سوي رسانه هاي غربي دائما به دروغ به دشمني با کشورهاي همسايه متهم مي شود و اختلاف واهي ايران و اعراب از سوي اين رسانه ها برجسته مي شود، اين سخنان چه پيامدها و هزينه هايي براي نظام خواهد داشت؟
- من فکر نمي کنم که رسانه هاي خارجي هم چندان ايشان و صحبت هايشان را جدي بگيرند. بالاخره در آن اشتباه بزرگ و سخن غلط معروف وي درخصوص اسرائيل هم در کل دنيا تنها سايت وزارت خارجه اسرائيل اين سخنان را شنيد و بازتاب داد. اين يک واقعت است که غير از رئيس جمهور هيچ کس ايشان را جدي تلقي نمي کند. اما در هر صورت بايد گفت که مسلط شدن چنين افرادي بر جامعه ما و در نظام مقدس جمهوري اسلامي بسيار جاي تاسف دارد و شايد به نوعي تقاص گناهان و اشتباهات خواص جامعه ماست.