چقدر من خوبم که همه این کارا رو انجام میدم وااااااااااااااااااااااااااااااای

دیروز عرض کردیم سلول سلول بنای دین خدا بر دوستی بین مومنان و مرحمت و محبت بسته شده است (برخی این بین مومنان را فراموش می کنند والا در برابر دشمنان مومن کوه است و آهن ...) دعوت می کنم به زندگی پر اضطراب و پر دشمنی امروز بین خودمان در خانواده و جامعه نگاهی کنیم، داعش ها و القاعده ها را هم ببینیم و فکر کنیم دلیل این همه مشوق برای به هم پیوستن و از دشمن گسستن دردین خداوند چیست؟ ما د رچه جایگاهی قرارداریم؟ آیا نباید اول د رمیان خودمان دین خدا را بازخوانی کنیم لبیک به پیامبر رحمت دهیم و اندکی هم که شده رفتارمان را با هم بهبود بخشیم و پس از آن این رایحه ی ناب را در اطراف عالم بپراکنیم ودست ناپاک پروران را از قاتل پرورانیدن بازداریم ... از دل نازکتان عذر می خواهم؛ باور دارم در رفت و آمد خنجری که در سوریه بر حنجرنازنین کودکی بی گناه کشیده می شود من سلمانیِ کم مسلمان به خاطر نرساندن پیام شیرین خداوند در آن مقصرم ... اگر دوستان پاسخی منطقی یا راهنمایی دارند منت دارم مرحمت کنید...

roko va sajde be tanzime feshare khun marbut mishavad va har cheghad tulanitar bashad behtar ast va man ba in mored kamelan movafegham. vali mavarede digar be ruh marbut mishavand

دوست خوب و دانشمند من سلام! آنچه این طبیبِ تاریخ تجویز می فرمایند به رگ و ریشه حیات بسته است و در پای فیزیک آن متافیزیک ها وجود دارد. آنچه امام صادق علیه‌السلام می فرمایند، در کنار فیزیکی آن با لطف خدا و آنچه از غیب که دانش بشر به ساحل دریای آن هم نرسیده است پیوند دارد و اثری دگر به فرمانبر دانای آن فرامین خواهد داد و در ورای همه ی این ها خداوند لطف و برکتی را نصیب فرمانبر فرامین خود خواهد فرمود و یاری اش را به او خواهد نمایاند. در ضمن علم پزشکی هم تاثیر شگفت مسایل روحی و همچنین ایمان را در آزمایشات تجربی خود بارها و بارها تایید کرده ...موفق باشید و به دانش همه جانبه و نه تک بعدی بنگریم ...

بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار روز فراق را که نهد در شمار عمر حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان این نقش ماند از قلمت یادگار عمر

موش بخوره تو رو

میتونی !؟

منو بگیر.............

آهان! جواب اوس مهدی ما رو دادی!؟

کامی عزیز کامروا گردی انشاء الله! نفس تنگ شده از خجالت کار عمیق و زیبای شما از خود حضرت حافظ تفالی زدم و عرضه ای می دارم و تشکر: ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک حق نگه دار که من می روم الله معک تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک ...این لب و قلم نمکین را خداوند برکت و سلامت عطا فرماید بیش از این محروم نفرمایید و پامنبری های شما را ببینیم ...