به گزارش گروه بين الملل مشرق، اين قطعاً اشتباه است اگر خيال کنيم غربي ها اجازه مي دهند اسلامگرايان به اهداف خود دست يابند بنابراين بايد در اهداف استعمارگران نوين، تأملي ويژه داشت.
پايگاه اطلاع رساني "طريق الاسلام" در اين باره آورده است: اين خطايي است که بارها جهان اسلام و جهان عرب، مرتکب آن شده و بابت آن، بهاي بسيار سنگيني را پرداخت کرده اند و چه بسا مهم ترين عامل استيلا و سيطره غربيها بر جهان اسلام و مسخ هويت مسلمانان را بايد در عدم تأمل در اهداف اين استعمارگران ملاحظه کرد.
"مالک بن نبي" انديشمند بزرگ الجزايري درباره حوادث جاري در قرن گذشته و بويژه درباره وضعيت تونس و به قدرت رسيدن "حبيب بورقيبه" رئيس جمهور تونس در اين کشور پس از استقلال ميگويد: اين اشتباه است اگر تصور کنيم استعمارگران، احتمال آزادي و استقلال مستعمرات خود را در نظر نگرفته باشند زيرا حتي اگر در اوج قدرت هم باشند باز به اين موضوع ميانديشند.
وي مي افزايد: درباره تونس بد نيست بدانيد که فرانسه، از پيش، براي چنين وضعيتي فکر کرده بود و بنابراين، هنگام مواجه شدن با آن، با توجه به نقشههاي طراحي شده و برنامههاي ريخته شده به جاي اينکه قدرت را به شيخ "عبدالعزيز الثعالبي" رئيس حزب الدستور بدهد تا در اين کشور حکومتي اسلامي به پا کند، آن را به بورقيبه داد تا از تونس، دژي سکولار بسازد که برآورنده خواستههاي پاريس باشد و او نيز دقيقاً چنين کرد؛ چه، در غير اين صورت، فرانسه هيچ گاه راضي به استقلال تونس نميشد و به همين دليل بود که پس از خروج از اين کشور، زمام امور را به حزب جديد "الدستور" به رهبري "الماطري" و "بورقيبه" سپرد و همه ميدانند، آنها چه بسترسازيهايي که براي حضور استعمار فرانسه در تونس فراهم نساختند.
به اعتقاد مالک بن نبي، اين موضوع درباره الجزاير و جريان اصلاح طلبي که در آن زمان توسط شيخ علامه "عبدالحميد بن باديس" در آن کشور رهبري ميشد، نيز صدق ميکرد و آن شيخ نيز به دليل عدم توجه به مطامع و افکار و انديشههاي استعمار فرانسه، چه امتيازاتي که از روي اشتباه و خطا به آنها نداد و استعمار فرانسه با استفاده از اين فرصت، جاي پاي مليگرايان الجزايري را در اين کشور مستحکم گرداند تا کم کم جاي اسلامگرايان را در رهبري کشور به دست گيرند.
وي ادامه داد: بايد بدانيم که احتمال وقوع چنين انقلابهايي نزد غربيها بدقت بررسي شده و آنها با دقتي بيشتر، چگونگي برخورد با اين وضع و انتخاب جايگزينهاي مناسب را بررسي کرده و نفوذهاي لازم براي بر سر کار آوردن مهرههاي خود در آن کشورها را انجام داده و احزاب سياسي را براي پذيرش اين مهرهها تحت عنوان "اصلاح طلب" آماده نمودهاند؛ بنابراين تقاضاي غرب از مزدوران مستبد و ديکتاتورشان، با هدف اعطاي آزاديهاي بيشتر و از جمله آزادي سياسي، در اين راستا صورت ميگيرد تا مهرههاي مورد نظر ايشان جاي پاي خود را مستحکمتر کرده و فضاي بيشتري جهت شرکت در حوادث داشته باشند.
بن نبي معتقد است که اين ساده لوحي محض است اگر تصور کنيم کشوري چون آمريکا، منافع خود را مثلاً وابسته به يک حاکم مستبد يا يک ديکتاتور نمايد، بيآنکه نيمنگاهي به احزاب سياسي و نفوذ در رهبران آنها نداشته باشد، بلکه بايد بدون هيچ شک و ترديدي دانست که کشوري چون آمريکا از مدتها پيش در مطبوعات و پارلمان و ارتش و ديگر نهادها و ارگانهاي استراتژيک کشورهاي مورد نظر خويش نفوذ کرده است.
به گفته وي، امروز کساني که اوضاع مصر و تونس را دنبال ميکنند و از نيات و اهداف غرب بخوبي آگاهند و از تاريخ بياطلاع نيستند، ميدانند که غرب، اکنون در اين دو کشور، درصدد فراهم سازي زمينه ورود به مرحله جديدي از استعمار معنوي است که مهم ترين ويژگي آن، اين است که با رضايت مردم فريب خورده و بيخبر از همه جا همراه است؛ مردمي که نميدانند در پس تقاضاي دادن آزادي بيشتر توسط غرب به ايشان، چه نيات و اهدافي نهفته است و بالطبع اين موضوع، برخي مواقع حتي بر روحانيون و متدينين نيز پوشيده ميماند.
اين انديشمند الجزايري تأکيد مي کند که اسلامگرايان در دو کشور تونس و مصر، بايد به اين نکته مهم توجه داشته باشند که اکنون که در موضع قدرت قرار دارند، خود را با اقتدار، براي گرفتن زمام امور جامعه مطرح کنند و اجازه ندهند، افرادي با عنوان اصلاح طلب که جهان غرب تلاش دارد وجهه آنها را به هر طريق ممکن توجيه نمايد، زمام امور را در اين کشورها به دست گيرند و انفلاب ايشان را تباه کنند.
وي با بيان اينکه "اين نه به صلاح دو ملت تونس و مصر و نه به صلاح جهان عرب و اسلام است که اسلامگرايان اجازه دهند، چنين افرادي زمام امور کشورهايشان را به دست گيرند"، گفت: ارتکاب چنين اشتباهي را بايد حماقت محض دانست بويژه آنکه در حال حاضر و با توجه به روند امور، غرب بشدت از به قدرت رسيدن اسلام و اسلامگرايان در اين دو کشور به وحشت افتاده است.
جدا از اينکه انقلاب تونس و مصر براي جهان عرب و غرب، غافلگيرکننده بوده يا خير، اشتباه است اگر تصور کنيم غرب، بر روي اين دو انقلاب، حسابهاي ويژه باز نکرده باشد.