گروه فرهنگی مشرق - با گذشت ۶ ماه از آغاز بکار مدیریت حجت الله ایوبی در معاونت وزارت ارشاد و سازمان سینمایی کشور، این روزها برخی مواضع و اظهار نظرات منتقدانه نسبت به عملکرد این مدیر فرهیخته، موجب شده است تا نگارنده از سر نگرانی و با در کنار هم قرار دادن آنها و تحلیل محتوای موضوعات مطرح شده، مورد دیگری را در ادامه یادداشتهای گذشته از مفهوم اعتدال و هشدارهای ضروری در این مسیر به دست قلم بسپارد تا شاید در ادامه مسیری که مدیران فرهنگی از جمله ایشان برای هدایت، حمایت و نظارت سینمای ایران در پیش گرفته اند مفید واقع شود.
ابتدا اقرار به این نکته ضروری است که با تنفیذ حکم دکتر روحانی به عنوان ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران توسط مقام معظم رهبری و البته رآی ۵۱ درصدی مردم شرکت کننده در انتخابات ۹۲ به کاندیدای برگزیده، تکلیف برای همه ایرانیان دلسوز و متعهدان به ارزشها و قوانین نظام جمهوری اسلامی روشن گردید که برای ۴ سال آینده و تا زمان حرکت ایشان در مسیر قانون و باورهای عموم مردم، مدیریت اجرایی کشور بر عهده فرد امین دیگری نهاده شده که در چارچوب موازین، قوانین و حقوق و تکالیف متقابل مردم و حکومت نسبت به یکدیگر، باید همگان با وحدت کلمه و به دور از برخی کینه توزی ها برای پیشرفت کشور و تحت رهنمودهای ولایت فقیه تلاش کنند.
اما شواهد فعلی در عرصه فرهنگ و هنر حاکیست که با آغاز تاکید دولتمردان جدید بر شعارهای انتخاباتی رییس جمهور آنهم بدون تبیین دقیق و شاید هم با فاصله ای نه چندان نزدیک به دیدگاهها و سلائق افراد و جریانات متعدد کشور، (که بر اساس آمار ۴۹ درصد باقیمانده از نتایج انتخابات که به نامزد دیگری غیر از جناب روحانی رآی داده بودند را تشکیل می دهند) برخی اختلافات نظرات در عرصه های مختلف به ویژه حوزه فرهنگ و سینما رخ نمایانده که در صورت عدم اهتمام جدی و چه بسا تغییر مسیر به سمت حقیقت و معنای واقعی واژگانی چون"اعتدال"،"تدبیر" و امید"به نظر می رسد باید باز هم در انتظار فضای تشنج میان سینماگرانی بود که به آنها وعده ایجاد محیطی آرام و امیدوار کننده داده شده است.
بی تردید جناب جنتی و ایوبی انتظار ندارند که منتقدین و معترضین به برنامه ها و سیاستهای فعلی اعم از جریانات فکری و یا رسانه های گروهی، تحت لوای همدلی و همکاری و این عبارات، سکوت اختیار کنند و به عنوان نمایندگان افکار عمومی، مطالبات اکثریت جامع اهالی فرهنگ و هنر و سینما را نزد مدیران فهیم دولت یازدهم مطرح ننمایند. قطعآ اگر به مسئولی هم در این کشور گاهی حذف جریان مقابل و منتقد با ترفند های غیر اصولی و کارشناسی، حتی به اندازه سر سوزنی و خارج از مجاری حقوقی و قانونی توصیه شود، خیانتی آشکار به اهداف عالیه و مترقی نظام جمهوری اسلامی و بر خلاف قانون اساسی در حال شکل گیری است که باید در هر جایگاه مدیریتی و حاکمیت هر جریان سیاسی، از آن به هر نحو ممانعت کرد.
نخبگان فرهنگی و سینماگران بعنوان بخش قابل توجهی از جامعه، به جهت فعالیت گروهی و گذران پروسه هایی که می بایست علاوه بر تآثیر بر اندیشه های مخاطبان، برای حصول نتیجه مطلوب در گیشه سینما، همواره با زوایای مختلف جامعه شناختی، روانشناختی، اقتصاد، سیاست، مدیریت و... آشنا باشند، اساسا اگرچه افرادی احساسی و عاطفی هستند، لیکن بسیار هوشمند، تحلیل گر و مسلط بر مسائل پیرامون خود نیز هستند.
نمونه بارز این هوشمندی که متاسفانه در بصیرت برخی ناآشنایان سینما نگنجید و قضاوتهای عجولانه بر آن شد، برخورد کاملا حساب شده برخی از "سینماگران همیشه در صحنه دولتی" در همان روزهای نخست انتصاب جواد شمقدری رییس سازمان سینمایی دولت دهم است که همان ابتدا، به لحاظ مادی و فکری و عقیدتی ناشی از اوج اختلافات انتخاباتی ۸۸، منافع خویش را در این"شخص" و البته" جریان فکری" این مدیر فرهنگی نیافتند و با برنامه ریزی دقیق و بهره گیری های ناصواب از فضای عمومی بین هنرمندان و علاقه مندان به سینما و البته برخی کاستی ها و ضعف های مدیریتی وی، آنچه که می خواستند را کاشتند و این روزها آنچه که مایل هستند را برداشت می کنند!
این توهم نیست و عین حقیقت است که اگر مدیران فرهنگی بجای چند نفر خاص، با اکثریت اهالی سینما فقط چند صباح از نزدیک محشور باشند و آشنایی خود با این حوزه وسیع را منوط به چند ملاقات مقطعی، شیرین ، غیر مستمر، جو زده و در حاشیه مراسم و جشنواره ها با برخی از این دوستان فرهیخته و کاملا هوشمند و گهگاه عاطفی، محدود نکنند، به راحتی موفق به کشف درونیات و حرفها و خواسته های واقعی آنان خواهند شد. در بیانی واضح تر همه آنان در ابتدای سخن، اگرچه دغدغه فرهنگی و تکثر اندیشه های مفید و موثر در جامعه را دارند و صادقانه تلاش می کنند که سینمای ایران به همت آنان ارتقا یابد اما در بخش دوم، حمایت مالی و ارائه تسهیلات سازمان سینمایی و نیز مواردی چون انعطاف در مجوز تولید، اکران مناسب و...، از جمله خواسته های مهم آنان است.
فرض بر اینکه سینماگران توصیههای موکد جناب رییس جمهور مبنی بر پرهیز از سیاه نمایی و فیلمسازی محض برای جشنواره های خارجی و رعایت اعتدال در هنر صنعت سینما را به جان و دل بپذیرند، اما جناب ایوبی عزیز، آیا با بودجه نهایتا ۱۰۰ میلیارد تومانی سال ۹۳ که البته دست رنج همکاران خودتان است، امکان پاسخگویی به این همه وعده های ۶ ماه گذشته به سینماگران خوش فکر به ویژه نسل جوان را دارید؟ آیا می دانید همین جماعت هوشمند اگر قولی بشنوند و عمل به آن را نبینند هیچ فرقی بین شما و سایر مدیران دولتی این حکومت در عرصه سینما قائل نیستند و دوباره تشنجات از سر گرفته خواهد شد؟
لطفا کتمان نفرمایید که مرحوم" سیف الله داد" و "جواد شمقدری" تنها سینماگرانی بودند که در جایگاه شما قرار داشتند و در میان همین سینماگران باهوش، یکی به واسطه مرگ زود هنگام، خوشنام باقی ماند ودیگری به بهانه" خانه سینما"نزد برخی مخالفان تمامیت خواه، بدنام! واگرنه هر یک بر مبنای سوابق و گفته های منتشر شده، در سالهای مدیریتی خود به واسطه همین سینماگران و شاید وجود یا عدم وجود حمایتهای مالی و معنوی هم مورد انتقاد بودند و هم تمجید، شما خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
اگرچه در یادداشتی و بر خلاف دولت قبلی، بجای دستیابی به راه حلی برای پاسخ به موجی از تقاضا برای فیلمسازی در کشور و همچنین ادامه تسری مباحث سینمایی در مسائل زیر ساختی و مفهومی به میان مراکز موثر و دستگاههای مرتبط دولتی، بیشتر به حذف آن نظر داشتید، اما آیا اساسا برای اجرای نظام شایسته سالاری که مدام بر آن تکیه می شود، فکری اندیشیده اید که مبادا در آینده ای نه چندان دور با اعتراضات سینماگرانی که از دایره شایسته سالاری شما و همکاران محترم به دلایل متفاوت کنار گذاشته می شوند روبرو نگردید؟ آیا فکر نمی کنید برخورد صادقانه با سینماگران و از سویی جریان حاکمیت، بهتر از وعده های غلو آمیز و ترسیم چشم اندازهای غیر قابل دسترسی است؟ آیا جنابعالی که سالها رایزن فرهنگی کشور در یک سرزمین اروپایی و فرهنگی بوده اید قائل به بسترسازی های مناسب میان مردم و مسئولین برای امکان تحقق قول و قرارهای فرهنگی خودتان در میان مخاطبان نیستید که اینچنین بی محابا بدون در نظر گرفتن ظرفیت مخاطبان قصد دارید همه را راضی نگه دارید و نامش را "اعتدال" گذاشته اید؟
در این نوشتار تاکید بر آنست که باری دیگر بر مبنای شناخت واقع بینانه تر از اهالی سینما مسیر پیشرفت و اعتدال خود را پی گیرید و از وعده های بی اساس پرهیز کنید، کسی مخالف سخنان دلنشین و متین جنابعالی در جایگاه یک مدیر و نه یک فعال سینمایی نبوده و نیست، اما شناخت کافی و ریزبینانه، شاید شما را به واژه واقعی اعتدال نزدیک کند که بیشتر تابع حق باشید و مرعوب فشارهای غیر مستقیم در بی توجهی به توصیه ها نباشید.
*سینما پرس*
ابتدا اقرار به این نکته ضروری است که با تنفیذ حکم دکتر روحانی به عنوان ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران توسط مقام معظم رهبری و البته رآی ۵۱ درصدی مردم شرکت کننده در انتخابات ۹۲ به کاندیدای برگزیده، تکلیف برای همه ایرانیان دلسوز و متعهدان به ارزشها و قوانین نظام جمهوری اسلامی روشن گردید که برای ۴ سال آینده و تا زمان حرکت ایشان در مسیر قانون و باورهای عموم مردم، مدیریت اجرایی کشور بر عهده فرد امین دیگری نهاده شده که در چارچوب موازین، قوانین و حقوق و تکالیف متقابل مردم و حکومت نسبت به یکدیگر، باید همگان با وحدت کلمه و به دور از برخی کینه توزی ها برای پیشرفت کشور و تحت رهنمودهای ولایت فقیه تلاش کنند.
اما شواهد فعلی در عرصه فرهنگ و هنر حاکیست که با آغاز تاکید دولتمردان جدید بر شعارهای انتخاباتی رییس جمهور آنهم بدون تبیین دقیق و شاید هم با فاصله ای نه چندان نزدیک به دیدگاهها و سلائق افراد و جریانات متعدد کشور، (که بر اساس آمار ۴۹ درصد باقیمانده از نتایج انتخابات که به نامزد دیگری غیر از جناب روحانی رآی داده بودند را تشکیل می دهند) برخی اختلافات نظرات در عرصه های مختلف به ویژه حوزه فرهنگ و سینما رخ نمایانده که در صورت عدم اهتمام جدی و چه بسا تغییر مسیر به سمت حقیقت و معنای واقعی واژگانی چون"اعتدال"،"تدبیر" و امید"به نظر می رسد باید باز هم در انتظار فضای تشنج میان سینماگرانی بود که به آنها وعده ایجاد محیطی آرام و امیدوار کننده داده شده است.
بی تردید جناب جنتی و ایوبی انتظار ندارند که منتقدین و معترضین به برنامه ها و سیاستهای فعلی اعم از جریانات فکری و یا رسانه های گروهی، تحت لوای همدلی و همکاری و این عبارات، سکوت اختیار کنند و به عنوان نمایندگان افکار عمومی، مطالبات اکثریت جامع اهالی فرهنگ و هنر و سینما را نزد مدیران فهیم دولت یازدهم مطرح ننمایند. قطعآ اگر به مسئولی هم در این کشور گاهی حذف جریان مقابل و منتقد با ترفند های غیر اصولی و کارشناسی، حتی به اندازه سر سوزنی و خارج از مجاری حقوقی و قانونی توصیه شود، خیانتی آشکار به اهداف عالیه و مترقی نظام جمهوری اسلامی و بر خلاف قانون اساسی در حال شکل گیری است که باید در هر جایگاه مدیریتی و حاکمیت هر جریان سیاسی، از آن به هر نحو ممانعت کرد.
نخبگان فرهنگی و سینماگران بعنوان بخش قابل توجهی از جامعه، به جهت فعالیت گروهی و گذران پروسه هایی که می بایست علاوه بر تآثیر بر اندیشه های مخاطبان، برای حصول نتیجه مطلوب در گیشه سینما، همواره با زوایای مختلف جامعه شناختی، روانشناختی، اقتصاد، سیاست، مدیریت و... آشنا باشند، اساسا اگرچه افرادی احساسی و عاطفی هستند، لیکن بسیار هوشمند، تحلیل گر و مسلط بر مسائل پیرامون خود نیز هستند.
نمونه بارز این هوشمندی که متاسفانه در بصیرت برخی ناآشنایان سینما نگنجید و قضاوتهای عجولانه بر آن شد، برخورد کاملا حساب شده برخی از "سینماگران همیشه در صحنه دولتی" در همان روزهای نخست انتصاب جواد شمقدری رییس سازمان سینمایی دولت دهم است که همان ابتدا، به لحاظ مادی و فکری و عقیدتی ناشی از اوج اختلافات انتخاباتی ۸۸، منافع خویش را در این"شخص" و البته" جریان فکری" این مدیر فرهنگی نیافتند و با برنامه ریزی دقیق و بهره گیری های ناصواب از فضای عمومی بین هنرمندان و علاقه مندان به سینما و البته برخی کاستی ها و ضعف های مدیریتی وی، آنچه که می خواستند را کاشتند و این روزها آنچه که مایل هستند را برداشت می کنند!
این توهم نیست و عین حقیقت است که اگر مدیران فرهنگی بجای چند نفر خاص، با اکثریت اهالی سینما فقط چند صباح از نزدیک محشور باشند و آشنایی خود با این حوزه وسیع را منوط به چند ملاقات مقطعی، شیرین ، غیر مستمر، جو زده و در حاشیه مراسم و جشنواره ها با برخی از این دوستان فرهیخته و کاملا هوشمند و گهگاه عاطفی، محدود نکنند، به راحتی موفق به کشف درونیات و حرفها و خواسته های واقعی آنان خواهند شد. در بیانی واضح تر همه آنان در ابتدای سخن، اگرچه دغدغه فرهنگی و تکثر اندیشه های مفید و موثر در جامعه را دارند و صادقانه تلاش می کنند که سینمای ایران به همت آنان ارتقا یابد اما در بخش دوم، حمایت مالی و ارائه تسهیلات سازمان سینمایی و نیز مواردی چون انعطاف در مجوز تولید، اکران مناسب و...، از جمله خواسته های مهم آنان است.
فرض بر اینکه سینماگران توصیههای موکد جناب رییس جمهور مبنی بر پرهیز از سیاه نمایی و فیلمسازی محض برای جشنواره های خارجی و رعایت اعتدال در هنر صنعت سینما را به جان و دل بپذیرند، اما جناب ایوبی عزیز، آیا با بودجه نهایتا ۱۰۰ میلیارد تومانی سال ۹۳ که البته دست رنج همکاران خودتان است، امکان پاسخگویی به این همه وعده های ۶ ماه گذشته به سینماگران خوش فکر به ویژه نسل جوان را دارید؟ آیا می دانید همین جماعت هوشمند اگر قولی بشنوند و عمل به آن را نبینند هیچ فرقی بین شما و سایر مدیران دولتی این حکومت در عرصه سینما قائل نیستند و دوباره تشنجات از سر گرفته خواهد شد؟
لطفا کتمان نفرمایید که مرحوم" سیف الله داد" و "جواد شمقدری" تنها سینماگرانی بودند که در جایگاه شما قرار داشتند و در میان همین سینماگران باهوش، یکی به واسطه مرگ زود هنگام، خوشنام باقی ماند ودیگری به بهانه" خانه سینما"نزد برخی مخالفان تمامیت خواه، بدنام! واگرنه هر یک بر مبنای سوابق و گفته های منتشر شده، در سالهای مدیریتی خود به واسطه همین سینماگران و شاید وجود یا عدم وجود حمایتهای مالی و معنوی هم مورد انتقاد بودند و هم تمجید، شما خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
اگرچه در یادداشتی و بر خلاف دولت قبلی، بجای دستیابی به راه حلی برای پاسخ به موجی از تقاضا برای فیلمسازی در کشور و همچنین ادامه تسری مباحث سینمایی در مسائل زیر ساختی و مفهومی به میان مراکز موثر و دستگاههای مرتبط دولتی، بیشتر به حذف آن نظر داشتید، اما آیا اساسا برای اجرای نظام شایسته سالاری که مدام بر آن تکیه می شود، فکری اندیشیده اید که مبادا در آینده ای نه چندان دور با اعتراضات سینماگرانی که از دایره شایسته سالاری شما و همکاران محترم به دلایل متفاوت کنار گذاشته می شوند روبرو نگردید؟ آیا فکر نمی کنید برخورد صادقانه با سینماگران و از سویی جریان حاکمیت، بهتر از وعده های غلو آمیز و ترسیم چشم اندازهای غیر قابل دسترسی است؟ آیا جنابعالی که سالها رایزن فرهنگی کشور در یک سرزمین اروپایی و فرهنگی بوده اید قائل به بسترسازی های مناسب میان مردم و مسئولین برای امکان تحقق قول و قرارهای فرهنگی خودتان در میان مخاطبان نیستید که اینچنین بی محابا بدون در نظر گرفتن ظرفیت مخاطبان قصد دارید همه را راضی نگه دارید و نامش را "اعتدال" گذاشته اید؟
در این نوشتار تاکید بر آنست که باری دیگر بر مبنای شناخت واقع بینانه تر از اهالی سینما مسیر پیشرفت و اعتدال خود را پی گیرید و از وعده های بی اساس پرهیز کنید، کسی مخالف سخنان دلنشین و متین جنابعالی در جایگاه یک مدیر و نه یک فعال سینمایی نبوده و نیست، اما شناخت کافی و ریزبینانه، شاید شما را به واژه واقعی اعتدال نزدیک کند که بیشتر تابع حق باشید و مرعوب فشارهای غیر مستقیم در بی توجهی به توصیه ها نباشید.
*سینما پرس*