گروه بين الملل مشرق، تحليلگران و استراتژيستهاي کاخ سفيد و تلآويو از دو هفته پيش که انقلاب مردم مصر عليه نظام ديکتاتور و فاسد "حسني مبارک" رئيسجمهور اين کشور به اوج خود رسيد، تمام تلاش خود را به کار بستند تا شايد بتوانند راههايي را براي برونرفت از اين مشکل براي خود دست و پا کرده و مانع از ايجاد يک قدرت اسلامگراي ديگر در منطقه بر عليه منافع صهيونيستها و آمريکا شوند. آشنايي با اين طرحها ميتواند مسير درست انقلاب مردمي مصر را تضمين کرده و از ايجاد انحراف و شکاف در ميان رهبران آن جلوگيري کند.
آنها معتقدند که سرکوب انقلاب مصر يا ايجاد انحراف در آن علاوه بر اينکه ميتواند منافع استراتژيک صهيونيستها را در منطقه تامين کند، باعث توقف دومينوي خروش ملتهاي منطقه عليه حاکمان ظالم عربي خواهد بود و از سوي ديگر پروندههاي مختلف منطقه نظير فلسطين و لبنان را همچنان روي ميز قرار خواهد داد تا آمريکا با فراغ بال بيشتري سعي در اجراي پروژههاي خطرناک خود در منطقه نمايد.
آنها در بررسيهاي خود از اوضاع مصر و انقلاب مردمي اين کشور نتايجي را گرفتند و راهکارهايي را به صورت مرحلهاي براي مقابله با اعتراضات خياباني به کار بستند که البته اين راهکارها با افزايش اعتراضات مردمي و ضمن پيگيريهاي لحظه به لحظه حوادث مصر دستخوش تغييرات اساسي شد.
تلاش آمريکا براي تغييرات سطحي در مصر براي حفظ مبارک
واشنگتن که نشانههاي نارضايتيهاي عمومي مردم مصر را از ماهها پيش دريافته بود، سعي کرد تا رژيم مبارک را به ايجاد تغييراتي در اين کشور بر اساس خواستههاي مردم دعوت کند، "باراک اوباما" رئيسجمهور اين کشور در سخنرانيهاي مختلفي دولت مصر را به ايجاد اين تغييرات دعوت کرد، وي سعي داشت به اين ترتيب علاوه بر نشان دادن ژست مثبت و حامي حقوق مردم در نقاط مختلف جهان مبارک را متوجه اين خطر نهفته بنمايد، اما مبارک که قدرت او را کور و مغرور کرده بود، خيلي دير متوجه اين پيام اوباما شد و ضرورت توجه به آن را زماني فهميد که مردم کنارهگيري وي را تنها راه بهبود شرايط مصر اعلام کردند.
راه بيبازگشت انقلاب مصر و تلاش براي کنار زدن مبارک
با ورود انتفاضه مصريها به نقاط اوج خود در دو هفته گذشته سران کاخ سفيد اين نکته را درک کردند که مقابله با خواستههاي مردم در اين تظاهرات امکانپذير نيست، به همين علت آنها به دنبال راهکارهايي براي منحرف کردن خواستههاي مردم برآمدند، بر همين مبنا نيز چندين سناريو براي مراحل مختلف اعتراضات مردمي در اين کشور طراحي شد که بسته به مقاومت مردم در اين کشور هر کدام از اين سناريوها ميتوانست اجرايي شود.
يکي از اين سناريوها ايجاد تغييرات سطحي در دولت بود، اين موج با استعفاي اجباري دولت مبارک و تعيين "احمد شفيق" به عنوان نخستوزير جديد مصر کليد خورد، تعيين "عمر سليمان" رئيس سابق اطلاعات مصر به سمت معاونت حسني مبارک از ديگر اقدامات در همين راستا بود، بر اين اساس مصر با پيشنهاد و همراهي آمريکا و اسرائيل سعي کردند تا با اين تغييرات دامنه اعتراضات مردمي را متوقف کند. البته همان طور که از قبل هم پيشبيني ميشد، اين طرح نيز جواب نداد و مردم مصر همچنان بر مطالبات خود در زمينه برکناري مبارک اصرار کردند.
مرحله بعدي اين سناريو خارج کردن مبارک از قدرت است، اجراي اين سناريو البته با مشکلات عديدهاي مواجه است، يکي از اين مشکلات اصرار خود مبارک بر باقي ماندن در قدرت و سختي قانع کردن وي به خروج از مصر را شامل ميشود، مبارک که از يک سو براي از دست رفتن قدرت خود نگران است و از سوي ديگر از محاکمه بعد از خلع شدن از قدرت وحشت دارد، به سختي با اين طرح به مخالفت برخاسته است.
مشکل بعدي پيدا کردن راه حلي براي اخراج آبرومندانه وي از مصر است، در اين راستا نيز استراتژيستهاي بينالمللي طرحهاي مختلفي را ارائه کردند که يکي از اين طرحها انتقال وي به آلمان به بهانه انجام مداوا و آزمايشهاي طولاني مدت تا زمان برگزاري انتخابات رياستجمهوري مصر است.
از ديگر مشکلاتي که بر سر راه اين طرح قرار دارد، تلقي ديگر ديکتاتورهاي منطقه در مورد کاخ سفيد است، آنها به چشم خود ميبينند که واشنگتن هر زمان که منافع آن اقتضا ميکند، به راحتي از حمايت از همپيمانان قديمي خود دست بر ميدارد و خود زمينه سقوط آنها را فراهم مينمايد. به همين علت است که رسانههاي خبري از تنش ميان سران کشورهاي خليج و دولت آمرکيا در دوره اخير خبر ميدهند. گزارشها همچنين از بروز درگيريهاي لفظي ميان شاه عربستان و فرستاده اوباما در مراکش حکايت دارد. عبدالله بن عبدالعزيز که براي استراحت در مراکش به سر ميبرد، رايزنيهاي فشردهاي را با مقامات کاخ سفيد و گاها به صورت مستقيم با اوباما انجام داده و در فضاي متشنجي که بر اين مذاکرات حاکم بوده، بر ضرورت حمايت از مبارک در مرحله کنوني تاکيد کرده است.
بررسي جانشيني مبارک از سوي آمريکا و صهيونيستها
تصميم سازان کاخ سفيد که از انتفاضه مردم مصر در شرايط کنوني و گسترش دامنههاي آن به ساير کشورهاي عربي منطقه بشدت نگران هستند، براي جانشيني احتمالي "حسني مبارک" در دوره آينده مصر در صورت شکست تلاشها براي حفظ او در قدرت، سناريوهاي مختلفي را بررسي کردهاند، "عمر سليمان" که بعد از ناآراميهاي قاهره و ديگر شهرهاي مصر به معاونت حسني مبارک رسيد، يکي از اين گزينهها است، نگاهي به زندگي و سوابق سليمان علت و اهميت انتخاب وي به اين سمت را نشان ميدهد، سليمان يکي از نزديکترين مقامات مصري به رژيم صهيونيستي و آمريکا است که همکاريهاي گستردهاي نيز با سازمانهاي جاسوسي آنها دارد، برخي اخبار در اين زمينه وي را يکي از مزدوران سيا معرفي ميکند و اسناد ويکيليکس نيز نشان ميدهد که سليمان از سالها پيش از طريق خطوط تلفني ويژه به صورت روزانه با مراکز تصميمساز در تلآويو در تماس است.
انتخاب عمر سليمان به عنوان رئيسجمهور آينده مصر ميتواند بازي باخته مصر براي آمريکا و اسرائيل را به نفع آنها به پايان برساند، تلآويو و واشنگتن که از مدتها پيش به قدرت سليمان در همگرايي با خود اعتقاد داشتند، به فکر چارهاي بودند تا مبارک را از انتخاب جمال مبارک به عنوان جانشين خود و موروثي کردن قدرت بازدارند و سليمان را به عنوان جانشين بعدي او انتخاب کنند، حال که با اعتراضات مردمي شرايط برکناري مبارک مهيا شده، آنها سعي دارند تا سليمان را به عنوان رئيسجمهور اين کشور بر مردم انقلابي آن تحميل کنند، البته مشخص است که مردم مصر نيز حضور هر کدام از عناصر فاسد دوران مبارک بويژه سليمان را در رأس قدرت انتقالي در اين کشور نميپذيرند و آن را مقدمهاي براي ديکتاتوري و خفقان مجدد در اين کشور ميدانند.
مرحله بعدي که در مجموعه سناريوهاي آمريکا براي جانشيني مبارک پيشبيني شده است، موضوع قدرت گرفتن "محمد البرادعي" دبيرکل سابق آژانس انرژي اتمي است، وي با اينکه نميتواند به اندازه سليمان براي آمريکا مفيد باشد، اما براي انحراف انقلاب مردم در زمان ضروري، گزينهاي مناسب به نظر ميرسد. آمريکا که از مدتها پيش اين حوادث را پيشبيني مي کرد، بعد از پايان رياست وي بر آژانس انرژي اتمي روي او سرمايهگذاري کرده و يک شبه او را به عنوان رئيس جريانهاي مخالف دولت در مصر مطرح کرد، اين در حالي است که البرادعي هيچ سابقهاي در زمينه مبارزات عليه اين دولت نداشته و در مدت پايان مأموريت خود بر آژانس نيز بيشتر در کشورهاي خارجي به سر برده است. ورود غوغاسالارانه وي به مصر بعد از اوجگيري شورشهاي مردمي و بازداشت چند ساعته او از ديگر پردههاي اين سناريو بود.
تحليلگران بر اين اعتقاد هستند که حضور البرادعي در مسند قدرت در مصر گرچه حضور جريانهاي اسلامي مانند اخوانالمسلمين در پارلمان را به دنبال خواهد داشت، اما مانع از لغو قرارداد ننگين کمپ ديويد با رژيم صهيونيستي خواهد شد و ميتواند منافع صهيونيستها در مبارزه با مقاومت اسلامي فلسطين را نيز تامين کند.
البته اين طرح نيز با مشکلات عديدهاي مواجه است، دور بودن البرادعي از مردم مصر و عدم محبوبيت وي در ميان جمع کثيري از مردم و همچنين ناآشنا بودن او با فرهنگ و تمدن اين کشور از جمله مشکلاتي است که انتخاب وي از سوي مردم را با چالش مواجه کرده است.
پاشنه آشيل انقلاب مردمي مصر و طراحي آمريکا براي استفاده از آن
با وجودي که تمام شرايط يک انقلاب تمام عيار در مصر ايجاد شده و مردم در نهايت خشم از سران رژيم مبارک قرار دارند، اما به اذعان کارشناسان يک نقطه ضعف در اين خيزش مردمي به وضوح قابل مشاهده است که برنامههاي غرب در راستاي انحراف انقلاب نيز عمدتا بر روي اين نقطه تمرکز کرده است. تجمع تودههاي مردمي در شهرهاي مختلف مصر و بويژه ميدان التحرير در قاهره که تا دو ميليون نفر رسيده است، بدون داشتن يک رهبر قوي و منسجم عملا ناکارآمد شده و قادر نيست تا خواسته هاي مشروع خود را بر پايههاي لرزان دولت مبارک تحميل کند.
فقدان رهبري مقتدر و برخوردار از حمايت تمام گروههاي معترض در اين کشور باعث شده است تا تجمعهاي ميليوني مردم به صورت بيهدف دنبال شده و قادر به تحقق خواستههاي تودههاي ميليوني مردم نيست، آمريکا و اسرائيل نيز سعي دارند از همين نقطه ضعف نهايت استفاده را بکنند و در خلال تحرکات گستره ديپلماتيک خود به دنبال اين هستند که با وقتکشي و کشاندن رهبران مخالف دولت به ميز مذاکرات مردم را از تحقق خواستههاي انقلابي خود دلسرد کنند.
آغاز دور اول مذاکرات ميان برخي از رهبران معترضان و عمر سليمان از مراحل اوليه اجراي اين سناريوي خطرناک است، ترديد در ميان گروههاي اسلامگرا نظير اخوانالمسلمين و همچنين روحيه سازشکارانه برخي از رهبران مخالف دولت در اين کشور از ديگر عواملي است که روند انقلاب را کند کرده است، اين در حالي است که خطرات ناشي از کند شدن اين روند به شدت انقلاب مصر را تهديد کرده و ميتواند اوضاع اين کشور را به مرحلهاي خطرناکتر از دوره مبارک بازگرداند.
بنابراين مردم مصر بايد هشدار باشند و از هر گونه تلاشي که منجر به وقتکشي و کاستن از شدت اعتراضات مردمي عليه دولت مبارک انجام ميشود، دوري کنند، آنها بايد با قدرت بيشتري از پتانسيل تجمعهاي خود استفاده کرده و هر چه سريعتر به زمامداري مبارک و ساير وابستگان به دولت وي در مصر پايان داده و با هوشياري نسبت به برنامههاي آمريکا براي انحراف انقلاب مردمي در اين کشور رئيس موقت دولت را تا زمان برگزاري انتخابات رياستجمهوري انتخاب کنند.