به گزارش مشرق، شاهسواری نشان داد که کاربلد است. همه چیز منظم آغاز شد. برنامه ای درخور جشن انقلاب و فضایی آکنده از صفا و صمیمیت. رخدادهای شب 23بهمن از زوایه های مختلف آموزنده است. آنها که به هرقیمتی می خواهند سینمای ایران را بیگانه با ارزش های انقلاب و دفاع مقدس نشان دهند شب سختی را گذراندند. اما آنها که این ارزش ها را از اعماق وجودشان باور دارند سرشار از شادی و شعف بودند. سینمای ایران به درخواست بازیگران و کارگردانان سینما و در حرکتی خودجوش چهار بار تمام قد به احترام شهدا، جانبازان و ایثارگران ایستاد و با همه وجودش و به دور از هرگونه ریا و تظاهر ادای احترام کرد. سخنان مریلازارعی از دل برآمد و بر دل نشست.
رزاق کریمی وفاداری اش را به این ارزش ها در عمل ثابت کرده و جا داشت که از همه حاضرین بخواهد به احترام شهدای دفاع مقدس از جای برخیزند و ادای احترام کنند. بابک حمیدیان گویی همه وجودش پر است از عشق به سردار نبرد پاوه. جای پرویز پرستویی آقای اخلاق و ارزش ها روی صحنه خالی بود. و این است حکایت بسیاری از چهره های برجسته سینمای ایران و این است تصویر سینمای ایران. همان چیزی که من با تمام وجود بدان معتقدم و در شگفتم از آنان که می دانند و می کوشند این چهره زیبا را وارونه بنمایانند. می دانند و می شورانند متدینان خوش سرشتی را که این سیمای سینمای ایران را نمی شناسند. رستاخیز و چ را با خیال آسوده می توان «فاخر» نامید. به برکت این دوفیلم شاید سینماگران با واژه خوب «فاخر» نیز آشتی کنند.
در این جشنواره با اندکی باریک بینی می شد شیرینی اعتماد و رابطه درست بین دولت و هنر را چشید. سینماگران جشنواره را از آن خود می دانستند. کاستی ها را واقعا نمی دیدند. یکی از آنها می گفت جشنواره ماست. خوبی ها و بدی هایش را ما هم شریکیم. سینماگران فهیم خودشان خودجوش خیلی چیزها را رعایت می کردند. آنجایی هم که جمله ای را از سر صداقت به زبان آوردند که مشکل ساز شد با بزرگ منشی پس گرفتند.
چه زیباست هنگامی که کارگردان جوان ایرانی بر شور و احساسش به سود سینما غلبه می کند و برای دورکردن حاشیه ها از سینمای خودش، فیلمش را در آخرین دقیقه ها از مسابقه بیرون می برد. درود می فرستم برهمه اهالی سینما. آنهایی که نجیبانه برای موفقیت همکارانشان کف زدند. آنها که خود را شایسته سیمرغ می دانستند ولی دم برنیاوردند. آنها که سیمرغ گرفتند و برای دوستانشان سر تعظیم فرود آوردند و بر شان و منزلت خویش افزودند. چه خوب گفت پیرهرات که «از آسمان تاج می بارد اما برسر آنکه سر فرود آرد.» و سینمای ایران که فروتنانه سال هاست برای اعتلای باورهای مردمانش می کوشد شایسته هزاران هزار تاج آسمانی است.
منبع: شرق
رزاق کریمی وفاداری اش را به این ارزش ها در عمل ثابت کرده و جا داشت که از همه حاضرین بخواهد به احترام شهدای دفاع مقدس از جای برخیزند و ادای احترام کنند. بابک حمیدیان گویی همه وجودش پر است از عشق به سردار نبرد پاوه. جای پرویز پرستویی آقای اخلاق و ارزش ها روی صحنه خالی بود. و این است حکایت بسیاری از چهره های برجسته سینمای ایران و این است تصویر سینمای ایران. همان چیزی که من با تمام وجود بدان معتقدم و در شگفتم از آنان که می دانند و می کوشند این چهره زیبا را وارونه بنمایانند. می دانند و می شورانند متدینان خوش سرشتی را که این سیمای سینمای ایران را نمی شناسند. رستاخیز و چ را با خیال آسوده می توان «فاخر» نامید. به برکت این دوفیلم شاید سینماگران با واژه خوب «فاخر» نیز آشتی کنند.
در این جشنواره با اندکی باریک بینی می شد شیرینی اعتماد و رابطه درست بین دولت و هنر را چشید. سینماگران جشنواره را از آن خود می دانستند. کاستی ها را واقعا نمی دیدند. یکی از آنها می گفت جشنواره ماست. خوبی ها و بدی هایش را ما هم شریکیم. سینماگران فهیم خودشان خودجوش خیلی چیزها را رعایت می کردند. آنجایی هم که جمله ای را از سر صداقت به زبان آوردند که مشکل ساز شد با بزرگ منشی پس گرفتند.
چه زیباست هنگامی که کارگردان جوان ایرانی بر شور و احساسش به سود سینما غلبه می کند و برای دورکردن حاشیه ها از سینمای خودش، فیلمش را در آخرین دقیقه ها از مسابقه بیرون می برد. درود می فرستم برهمه اهالی سینما. آنهایی که نجیبانه برای موفقیت همکارانشان کف زدند. آنها که خود را شایسته سیمرغ می دانستند ولی دم برنیاوردند. آنها که سیمرغ گرفتند و برای دوستانشان سر تعظیم فرود آوردند و بر شان و منزلت خویش افزودند. چه خوب گفت پیرهرات که «از آسمان تاج می بارد اما برسر آنکه سر فرود آرد.» و سینمای ایران که فروتنانه سال هاست برای اعتلای باورهای مردمانش می کوشد شایسته هزاران هزار تاج آسمانی است.
منبع: شرق