به گزارش مشرق، هواداران مس در کرمان عامل سقوط تیمشان به لیگ یک را مجتبی تقوی میدانند. نه محمود یاوری، نه پرویز مظلومی و نه لوکا بوناچیچ عامل چنین ناکامی بزرگی نیستند. مسی که به سبب تدام چند ساله در لیگ برتر میرفت به یکی از تیمهای باریشه بدل شود و شخصیتی مطلوب و خاص ذائقه کویرنشینان یابد اکنون مدعی اول سقوط است و حالا وقتی کرمانیها به دلایل این سقوط مینگرند کسی جز تقوی مقابل دیدگان شان قد علم نمیکند. این مس را مجتبی تقوی بست.
مردی که ابتدای فصل توسط شهبازی، مدیرعامل وقت به کرمان رفت و هر بازیکنی را که این مدیرخواست تایید کرد. بازیکنانی که هرگز برای تداوم تیم مس در لیگ برتر دارای شاخصههای فنی نبودند. حال و روز کنونی مس - ناکام در لیگ و ناکام در جام حذفی - ماحصل تمام آن تصمیمهای نادرستی است که ابتدای فصل گرفته شد. مربیانی که بعد از تقوی به کرمان رفتند هر روز با آه و نالههای هوادارانی روبرو میشدند که تقوی و مدیرعامل گذشته را مسبب ناکامیها میدانستند اما چه میشد کرد؟
مس با آن تدابیر غلط، با آن اشتباههای بزرگ، با آن انتخابهای نادرست و نامناسب و البته حرف دار بسته شد و این وسط تیم فقط میان انبوهی از مربیان دست به دست میشد تا شاید در لیگ بماند اما به قول معروف خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج!
تقوی درحالی اسباب سقوط مس را در همان پیش فصل فراهم آورد که امروز نیز در فولاد شهر هواداران ذوب آهن او را عامل سقوط احتمالی ذوب به دسته پایینتر میدانند. اگرچه عمق علاقه هواداران ذوب به تیمشان با آنچه در کرمان درقبال مس میبینیم قابل قیاس نیست اما همین اندک ذوبیهای به اصطلاح تیفوسی که در اصفهان ریشه دواندهاند تقوی را کم مسبب سقوط احتمالی ذوب به لیگ یک نمیدانند. درست است که اینجا ریشه بسته شدن تیم در نقطه دیگری است و میشود مانند مس افراد دیگر را عامل ناکامیها دانست اما تیمی که در اختیار تقوی قرار گرفته از نظر فنی قابل قیاس با مسی نبود که مظلومی و لوکا در اختیار گرفتند.
ذوب پر از بازیکن است. بازیکنانی که هر یک میتوانند در دیگر تیمها تعیین کننده باشند. در همین نیم فصل مدیران ذوب برای اینکه بهانه دست تقوی ندهند میلاد غریبی و خانزاده را از پرسپولیس گرفتند و به اینها میتوان حفظ حدادیفر را هم اضافه کرد و البته سینا عشوری که از سپاهان پیشنهاد داشت. آن برهوت بازیکنی که در مس دیدیم و البته حاصل دسترنج همین تقوی بود، هرگز در ذوب وجود نداشت. حال اما ذوب نیز میرود به همان حال و روزی دچار شود که مس شده است. ذوب رتبه یکی مانده به آخر جدول لیگ را در اختیار دارد و این یعنی سقوط. این یعنی سقوط دو تیمی به لیگ برتر که رد پای مجتبی تقوی در آن دیده میشود. مردی که طی همه این سالها تنها به سبب فن بیانش و شرکت در برخی برنامههای فوتبالی و استفاده از تریبون سیما صاحب تیم شده است و در فوتبال ایران -بهتر است بگوییم نزد مدیران فوتبال- صاحب جایگاه شده است؛ در حالی که تقوی آنی نیست که میپنداریم؛ مویدش همین وضعی که برای مس پیش آمد و حالا ذوب نیز آن را تجربه میکند.
تقوی میتواند رکورددار سقوط دادن تیمها به لیگ یک باشد. نام او را میتوان در گینس هم ثبت کرد با این عنوان؛ تقوی، مردی که 2 تیم را دریک فصل به لیگ یک سقوط داد!
مردی که ابتدای فصل توسط شهبازی، مدیرعامل وقت به کرمان رفت و هر بازیکنی را که این مدیرخواست تایید کرد. بازیکنانی که هرگز برای تداوم تیم مس در لیگ برتر دارای شاخصههای فنی نبودند. حال و روز کنونی مس - ناکام در لیگ و ناکام در جام حذفی - ماحصل تمام آن تصمیمهای نادرستی است که ابتدای فصل گرفته شد. مربیانی که بعد از تقوی به کرمان رفتند هر روز با آه و نالههای هوادارانی روبرو میشدند که تقوی و مدیرعامل گذشته را مسبب ناکامیها میدانستند اما چه میشد کرد؟
مس با آن تدابیر غلط، با آن اشتباههای بزرگ، با آن انتخابهای نادرست و نامناسب و البته حرف دار بسته شد و این وسط تیم فقط میان انبوهی از مربیان دست به دست میشد تا شاید در لیگ بماند اما به قول معروف خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج!
تقوی درحالی اسباب سقوط مس را در همان پیش فصل فراهم آورد که امروز نیز در فولاد شهر هواداران ذوب آهن او را عامل سقوط احتمالی ذوب به دسته پایینتر میدانند. اگرچه عمق علاقه هواداران ذوب به تیمشان با آنچه در کرمان درقبال مس میبینیم قابل قیاس نیست اما همین اندک ذوبیهای به اصطلاح تیفوسی که در اصفهان ریشه دواندهاند تقوی را کم مسبب سقوط احتمالی ذوب به لیگ یک نمیدانند. درست است که اینجا ریشه بسته شدن تیم در نقطه دیگری است و میشود مانند مس افراد دیگر را عامل ناکامیها دانست اما تیمی که در اختیار تقوی قرار گرفته از نظر فنی قابل قیاس با مسی نبود که مظلومی و لوکا در اختیار گرفتند.
ذوب پر از بازیکن است. بازیکنانی که هر یک میتوانند در دیگر تیمها تعیین کننده باشند. در همین نیم فصل مدیران ذوب برای اینکه بهانه دست تقوی ندهند میلاد غریبی و خانزاده را از پرسپولیس گرفتند و به اینها میتوان حفظ حدادیفر را هم اضافه کرد و البته سینا عشوری که از سپاهان پیشنهاد داشت. آن برهوت بازیکنی که در مس دیدیم و البته حاصل دسترنج همین تقوی بود، هرگز در ذوب وجود نداشت. حال اما ذوب نیز میرود به همان حال و روزی دچار شود که مس شده است. ذوب رتبه یکی مانده به آخر جدول لیگ را در اختیار دارد و این یعنی سقوط. این یعنی سقوط دو تیمی به لیگ برتر که رد پای مجتبی تقوی در آن دیده میشود. مردی که طی همه این سالها تنها به سبب فن بیانش و شرکت در برخی برنامههای فوتبالی و استفاده از تریبون سیما صاحب تیم شده است و در فوتبال ایران -بهتر است بگوییم نزد مدیران فوتبال- صاحب جایگاه شده است؛ در حالی که تقوی آنی نیست که میپنداریم؛ مویدش همین وضعی که برای مس پیش آمد و حالا ذوب نیز آن را تجربه میکند.
تقوی میتواند رکورددار سقوط دادن تیمها به لیگ یک باشد. نام او را میتوان در گینس هم ثبت کرد با این عنوان؛ تقوی، مردی که 2 تیم را دریک فصل به لیگ یک سقوط داد!