هرچند وظیفه رسانه ها حمایت از دستاوردهای منطبق با منافع ملی است اما واقعیت سازی به دور از کارکرد و رسالت حقیقی یک رسانه متعهد است. خط مشی غیرمتعهدانه به تحلیل کارکرد سیاست خارجی کشور، دور از رسالت مذکور است. اما عدم انتقال صحیح اطلاعات، با مقدمات «شفاف سازی» که ادعا و شعار اصلی بوده است، مغایرت آشکار دارد.
برای ایفای رسالت حقیقی یک رسانه، این پرسش کاملاٌ طبیعی و بلکه حقی اساسی است که چرا این نهاد دیپلماسی برخی مسائل را که رسانه های خارجی نیز به دقت از آن مطلع هستند و پیشاپیش آن را منعکس می کنند، از مردم و رسانه های ج.ا.ایران پنهان می سازد؟ چه کسانی امین در دسترسی به محتوای توافقات ژنو هستند؟ چرا متن 30 صفحه ای تفسیر مشترک توافقنامه ژنو را منتشر نمی کنند و در اختیار مردم قرار نمی دهند؟
ممکن است اصل وجود تفسیر مشترک توافق ژنو میان ایران و گروه
1+5، مساله ای اختلافی قلمداد شود. اما قرائن روشنی برای صحت آن وجود دارد. اولاً
بعد از آنکه نخستین دور مذاکرات کمیته مشترک برگزار شد، خبر تلاش تیم های مذاکراتی
برای تنظیم متنی تفسیری برای توافق طرفین حول همه ابعاد توافقنامه ژنو به ویژه گام
اول، منتشر شد و برخی منابع خبری داخلی و خارجی نیز این خبر را منتشر کردند. هیچ
مرجع دولتی این خبر را تکذیب نکرد. بلکه پس از اعلام توافق نهائی در خصوص اجرای
گام اول نیز عراقچی به صولت ضمنی وجود این متن را تاکید کرد.
عضو ارشد مذاکره کننده هستهای در روز 22 دیماه در خصوص
تدوین و انتشار متن مشخصی در رابطه با سازوکار اجرای توافق ژنو، اظهار داشت که: «تفاهم
درباره اجرای توافق، تفاهمی کلی است. از نظر ما یک توافق شفاهی و غیررسمی است که
مربوط به جزییات فنی و تکنیکی اجرای برنامه اقدام مشترک میشود و از نظر ما قابل انتشار
نیست».
او در خصوص متن 30 صفحه ای تفسیریه توافقنامه ژنو، بدون تکذیب بلکه با تائید تلویحی وجود این متن، اظهار داشت: «منتشر کردن متن به دست آمده درباره اجرای توافق به معنای رسمیت دادن به آن است و از آنجا که توافق شفاهی یا «ناون پیپر» است، انتشار آن ضرورتی ندارد».
بنابراین، وجود این متن تفسیری که دومین سند ژنو می باشد، قرائن متقنی وجود دارد و می توان گفت که انکار آن بی فایده است. اما چرا تیم هسته ای از اینکه ملت ایران و نخبگان جمهوری اسلامی از ماهیت و محتوای آن مطلع شوند، ابا و پرهیز می کنند؟
تفسیر به معنای روشن کردن معنای مفاهیم توافق قبلی و کلی
طرفین است که با تشریح و بیان جزئیات همراه خواهد بود. با توجه به شکل گیری و
ادامه اختلاف نظر طرفین درباره مفاد توافق مذکور از زمان انعقاد تا کنون، وجود
چنین متنی که چشم انداز آینده را به دقت تعیین کند و مانع اختلافات آینده شود،
توجیه عملی دارد اما پنهان سازی آن از دید عموم، در این توجیه قرار نمی گیرد. ضمن
اینکه تفسیر معتبری که محصول توافق طرفین باشد، رسمی و غیررسمی ندارد.
البته که «متن غیررسمی» بودن تفسیر با «شفاهی» بودن آن
تجانس ندارد و بلکه متعارض است. اگر طرفین به رویکردی مشترک دست یافته باشند، متنی
که برایند این دیدگاههای مشترک و مورد توافق باشد، خواه عنوان دستورالعمل اجرائی
یا سند تفسیری داشته باشد، تفاوتی در اعتبار نخواهد داشت. این متن باید از
اختلافات آینده جلوگیری کند. طرفین درخصوص بروز اختلافات می توانند به این توافق
ها خواه شفاهی یا مکتوب استناد نماید.
در این صورت، عدم انتشار متن تاثیری بر قابلیت استناد طرفین به تفاسیر مشترک نخواهد داشت و توجیه عراقچی مبنی بر غیررسمی بودن متن تفسیریه، برخلاف رویه بین المللی است. زیرا به هر حال، این تفسیر که نتیجه توافق مشترک است، معتبر بوده و با انتشار یا عدم انتشار، ماهیت آن تغییر نمی یابد.
در هر حال، اگر توافقی مشروح میان ایران و گروه 1+5 در مورد ابعاد و مفاهیم توافقنامه 24 نوامبر 2013 صورت گرفته باشد، باید این متن نیز همانند اصل توافقنامه مذکور در اختیار عموم قرار گیرد تا از دامنه و حجم آن اطلاع دقیق و ارزیابی روشن صورت پذیرد. اما همچنان این پرسش باقیست که چرا تیم هسته ای از انتشار آن ابا دارد؟