گروه فرهنگی مشرق- در روزهای گذشته در شرایطی علیرضا قزوه از خانه شاعران نام برد که شاید هیچ شاعری به این صراحت نمیتوانست از فعالیت این خانه پرده بردارد. او در مراسم بزرگداشت زندهیاد خلیل عمرانی در حوزه هنری با صراحت تاکید کرد: « این خانه وابسته به حزب منحلشده مشارکت است و سالانه مبالغ زیادی از اموال بیتالمال را خرج میکند.
کسانی بر ذهن و افکار برخی کار میکنند و متاسفانه فتنه میسازند و از بودجههای آنچنانی هم برخوردارند.» این پردهبرداری باعث شد تا خانه شاعران در جلسهای این موارد را اتهام قلمداد کرده و این شاعر را به شکایت در قوه قضائیه تهدید کند اما اگر نگاهی به اساسنامه خانه شاعران که توسط قزوه و بیگی در خانه مشفق کاشانی نوشته شده است؛ بیندازیم، خواهیم دید در اساسنامه قید شده است که خانه شاعران یکی از برنامههایش رسیدگی به مشکلات شاعران است اما سوال اینجاست در طول این سالها کدامیک از مشکلات شاعران از سوی این خانه برطرف شده است. به نظر میرسد بیش از آنکه به مشکلات شاعران توجه شده باشد به فعالیتهای سیاسی و تنها دریافت بودجه توسط هیات مدیره بسنده شده است.
اگر این بودجه صرف مشکلات شاعران شده بود در حال حاضر نباید مشکلی در میان شاعران وجود داشت اما ما شاهد مشکلات عدیده در میان شاعران هستیم. با توجه به بودجههای بیتالمال که به این خانه ارائه شده است چرا باید قادر طهماسبی (متخلص به فرید) که شاعر بزرگی است بعد از گذشت سالها در سختی و مشقت روزگار سپری کند؟! این در شرایطی است که وقتی قرار است لیستی برای تهیه مسکن از سوی خانه شاعران فراهم شود نامی از این شاعران ارزنده کشور به میان نمیآید و تنها افرادی مورد توجه هیاتمدیره قرار میگیرند که با خط فکری آنها همخوان باشند و از مریدان آنها به شمار آیند. نوچه پروری که بیشتر در دوران قجر در ایران رواج داشت، در این روزگار هم دیده میشود.
افرادی مورد توجه قرار میگیرند که با نگاه بالادستی همخوان هستند. خانه شاعران در تمام این سالها از سوی نهادهاي مختلف حمايت مالي شده است. در سالهایی که فاطمه راکعی یکی از نمایندگان مجلس بود، بودجهای 450 میلیون تومانی از سوی سازمان برنامه و بودجه برای خانه شاعران تعیین شد که در میان مصوبات مجلس دیده میشود. زمانی که فردی (س ـ ر) از این مصوبه مطلع شد برخي دوستان از هیچ تلاشی فروگذار نکردند تا این فرد را از سازمان برنامه و بودجه اخراج کنند که این کار محقق نشد.
حال سوال اینجاست این بودجهها صرف کدامیک از مشکلات شاعران شده است، این در شرایطی است که دو باب مغازه در میدان انقلاب با بودجههای خانه شاعران خریداری شده که هنوز معلوم نیست به نام چه کسی است، این درحالی است که این مغازهها با بودجه بیتالمال خریداری شده و نباید به نام شخص باشد و باید منفعت آن در جیب تمام شاعران برود اما آیا این اتفاق رخ میدهد؟ اگر نگاهی به فیسبوک دوستان بیندازیم خواهیم دید چقدر برخی از اعضای هیات مدیره و خانه شاعران به فرهنگ این کشور و اشعار آيینی ما که قدمت هزار ساله دارد اهمیت میدهند. پیشنهاد میدهیم سری به فیسبوک سهیل محمودی بزنید و تمسخر این شاعر فرزانه را به وزیر ارشاد ببینید. نمونه دیگر آن حسین جنتی که یکی از فعالان خانه به شمار میآید در فیسبوک شعر آئینی را شعر ولایت فقیه خوانده است و رسما به ولایت فقیه توهین کرده است، حال حضور این افراد در خانه شاعران چه توجیهی میتواند داشته باشد.
این تشکل، NGO به نظر میرسد یا تشکلی سیاسی. اگر سید حسن حسینی، قیصر امینپور و سلمان هراتی شاعر انقلابی به شمار میآیند به دلیل نوشتهها و اشعارشان است. اگر نگاهی به فعالیت سید حسن حسینی بیندازیم خواهیم دید ایشان در اواخر عمر (دو سال) به خانه شاعران رفت و آمدی نداشت و از نوع فعالیت آنها گلهمند بود، فعالیتهایش را در حوزه هنری پیگیری میکرد. او روزهای قبل از فوتش اصلاح کتابهایش را به حوزه هنری ارائه داد و سه عنوان کتابش را حوزه هنری به چاپ رساند حال این افراد با نوع فعالیت سیاسیشان و با دریافت بودجه و صرف هزینه آن برای تربیت افرادی خنثی و مرید دولتی به شمار نمیآیند؟! مرکزی که انجمن شاعران ایران باشد باید همه نحلههای گوناگون را دربرگیرد و وظیفهاش رفع مشکلات شاعران است اما چرا هنوز بسیاری از شاعران انقلابی و آئینی دچار مشکل هستند و در این مرکز راه به جایی ندارند درحالی که یکی از اهداف مرکز ادامه دادن راه شعر متعهد انقلاب با زبانی نو و تأثیرگذار است که هیات مدیره نیز به آن تاکید دارند.
عرصه فرهنگ که پیش از این با فعالیتهای سیاسی و بیانیهها و حمایتهای خانه سینما از تفکرات و اندیشههای ضد نظام ضربه خورده است با توجه به فعالیت خانه شاعران و حمایت افراد سیاسی و بودجههای بیتالمال در دورانهای مختلف از این انجمن به نظر میرسد این اتفاق را بار دیگر شاهد هستیم؛ انجمنی که با حضور افرادی که هنوز دستبند سبز به دست دارند در آن فعالیت میکنند و در شبکههای اجتماعی عقاید خود را نسبت به نظام و ارزشهای انقلاب بروز میدهند! حال با مرور آنچه در این گزارش وجود دارد خانه شاعران را فرقههاي حزبي تسخیر کردهاند و با اين تصرف حزبي چرا به سخنان قزوه معترض میشوند؟ این روند پیش از این در خانه سینما، انجمن خوشنویسان و انجمن روزنامه نگاران مسبوق به سابقه است. اگر خانه سینماییها پس از پیروزی دولت توانستند با حمایت وزیر ارشاد خانه سینما را بازگشایی کنند، انجمن شاعران سعی در حذف حمایت از شاعران انقلاب را دارد و طیفینگری و قشرینگری فاشیستی بار دیگر در خانه شاعران متجلی شده است.
منیع: وطن امروز
کسانی بر ذهن و افکار برخی کار میکنند و متاسفانه فتنه میسازند و از بودجههای آنچنانی هم برخوردارند.» این پردهبرداری باعث شد تا خانه شاعران در جلسهای این موارد را اتهام قلمداد کرده و این شاعر را به شکایت در قوه قضائیه تهدید کند اما اگر نگاهی به اساسنامه خانه شاعران که توسط قزوه و بیگی در خانه مشفق کاشانی نوشته شده است؛ بیندازیم، خواهیم دید در اساسنامه قید شده است که خانه شاعران یکی از برنامههایش رسیدگی به مشکلات شاعران است اما سوال اینجاست در طول این سالها کدامیک از مشکلات شاعران از سوی این خانه برطرف شده است. به نظر میرسد بیش از آنکه به مشکلات شاعران توجه شده باشد به فعالیتهای سیاسی و تنها دریافت بودجه توسط هیات مدیره بسنده شده است.
اگر این بودجه صرف مشکلات شاعران شده بود در حال حاضر نباید مشکلی در میان شاعران وجود داشت اما ما شاهد مشکلات عدیده در میان شاعران هستیم. با توجه به بودجههای بیتالمال که به این خانه ارائه شده است چرا باید قادر طهماسبی (متخلص به فرید) که شاعر بزرگی است بعد از گذشت سالها در سختی و مشقت روزگار سپری کند؟! این در شرایطی است که وقتی قرار است لیستی برای تهیه مسکن از سوی خانه شاعران فراهم شود نامی از این شاعران ارزنده کشور به میان نمیآید و تنها افرادی مورد توجه هیاتمدیره قرار میگیرند که با خط فکری آنها همخوان باشند و از مریدان آنها به شمار آیند. نوچه پروری که بیشتر در دوران قجر در ایران رواج داشت، در این روزگار هم دیده میشود.
افرادی مورد توجه قرار میگیرند که با نگاه بالادستی همخوان هستند. خانه شاعران در تمام این سالها از سوی نهادهاي مختلف حمايت مالي شده است. در سالهایی که فاطمه راکعی یکی از نمایندگان مجلس بود، بودجهای 450 میلیون تومانی از سوی سازمان برنامه و بودجه برای خانه شاعران تعیین شد که در میان مصوبات مجلس دیده میشود. زمانی که فردی (س ـ ر) از این مصوبه مطلع شد برخي دوستان از هیچ تلاشی فروگذار نکردند تا این فرد را از سازمان برنامه و بودجه اخراج کنند که این کار محقق نشد.
حال سوال اینجاست این بودجهها صرف کدامیک از مشکلات شاعران شده است، این در شرایطی است که دو باب مغازه در میدان انقلاب با بودجههای خانه شاعران خریداری شده که هنوز معلوم نیست به نام چه کسی است، این درحالی است که این مغازهها با بودجه بیتالمال خریداری شده و نباید به نام شخص باشد و باید منفعت آن در جیب تمام شاعران برود اما آیا این اتفاق رخ میدهد؟ اگر نگاهی به فیسبوک دوستان بیندازیم خواهیم دید چقدر برخی از اعضای هیات مدیره و خانه شاعران به فرهنگ این کشور و اشعار آيینی ما که قدمت هزار ساله دارد اهمیت میدهند. پیشنهاد میدهیم سری به فیسبوک سهیل محمودی بزنید و تمسخر این شاعر فرزانه را به وزیر ارشاد ببینید. نمونه دیگر آن حسین جنتی که یکی از فعالان خانه به شمار میآید در فیسبوک شعر آئینی را شعر ولایت فقیه خوانده است و رسما به ولایت فقیه توهین کرده است، حال حضور این افراد در خانه شاعران چه توجیهی میتواند داشته باشد.
این تشکل، NGO به نظر میرسد یا تشکلی سیاسی. اگر سید حسن حسینی، قیصر امینپور و سلمان هراتی شاعر انقلابی به شمار میآیند به دلیل نوشتهها و اشعارشان است. اگر نگاهی به فعالیت سید حسن حسینی بیندازیم خواهیم دید ایشان در اواخر عمر (دو سال) به خانه شاعران رفت و آمدی نداشت و از نوع فعالیت آنها گلهمند بود، فعالیتهایش را در حوزه هنری پیگیری میکرد. او روزهای قبل از فوتش اصلاح کتابهایش را به حوزه هنری ارائه داد و سه عنوان کتابش را حوزه هنری به چاپ رساند حال این افراد با نوع فعالیت سیاسیشان و با دریافت بودجه و صرف هزینه آن برای تربیت افرادی خنثی و مرید دولتی به شمار نمیآیند؟! مرکزی که انجمن شاعران ایران باشد باید همه نحلههای گوناگون را دربرگیرد و وظیفهاش رفع مشکلات شاعران است اما چرا هنوز بسیاری از شاعران انقلابی و آئینی دچار مشکل هستند و در این مرکز راه به جایی ندارند درحالی که یکی از اهداف مرکز ادامه دادن راه شعر متعهد انقلاب با زبانی نو و تأثیرگذار است که هیات مدیره نیز به آن تاکید دارند.
عرصه فرهنگ که پیش از این با فعالیتهای سیاسی و بیانیهها و حمایتهای خانه سینما از تفکرات و اندیشههای ضد نظام ضربه خورده است با توجه به فعالیت خانه شاعران و حمایت افراد سیاسی و بودجههای بیتالمال در دورانهای مختلف از این انجمن به نظر میرسد این اتفاق را بار دیگر شاهد هستیم؛ انجمنی که با حضور افرادی که هنوز دستبند سبز به دست دارند در آن فعالیت میکنند و در شبکههای اجتماعی عقاید خود را نسبت به نظام و ارزشهای انقلاب بروز میدهند! حال با مرور آنچه در این گزارش وجود دارد خانه شاعران را فرقههاي حزبي تسخیر کردهاند و با اين تصرف حزبي چرا به سخنان قزوه معترض میشوند؟ این روند پیش از این در خانه سینما، انجمن خوشنویسان و انجمن روزنامه نگاران مسبوق به سابقه است. اگر خانه سینماییها پس از پیروزی دولت توانستند با حمایت وزیر ارشاد خانه سینما را بازگشایی کنند، انجمن شاعران سعی در حذف حمایت از شاعران انقلاب را دارد و طیفینگری و قشرینگری فاشیستی بار دیگر در خانه شاعران متجلی شده است.
منیع: وطن امروز