مشرق- فاصله ها به چند دليل رويکرد جديدي در ساخت سريالهاي تلويزيوني ايران است

اول: قبول گسست نسلي، به تصوير کشاندن آن و در نهايت ساخت يک بحران
تا کنون آنچه بر آن تأکيد مي شد عدم آگاهي و شناخت نسل جوان و نهايتا ساخت چنين سريالهايي براي "هدايت" جوانان بوده است. اما در اين سريال دو طرف يعني والدين و جوانان هر دو در وظايف خود در ارتبط و فهم يکديگر داراي نقص معرفي مي شوند.

دوم: قبول رسوخ افکار ليبراليستي در خانواده هاي سنتي و رواج پديده ي "دوست پسر، دوست دختري"
تا کنون با نفي صورت مسئله سعي مي شد اصل شيوع ارتباط دختران و پسران در جامعه پاک شود.
در اين سريال شما اين معضل را قبول مي کنيد و به دنبال حل منطقي آن هستيد.
در بيشتر سريالها معمولا امثال ساسان ها بودند که دنبال دوست دختر بودند اما در اين سريال اين سعيد است که جنسش با ساسان متفاوت است اما به عشق بيتا کشيده شده است
سعيد خانواده ي سالمي داشته، خودش سالم است چرا که هم نماز مي خواند و هم قصدش از ارتباط با بيتا ازدواج است و بدون توجيه منطقي دست به کار خلاف نمي زند (يعني آنجا که به اتاق ليلا مي رودتا سفته ها را بياورد بايد توجيه منطقي برايش شکل بگيرد و خودسرانه کار خلاف نمي کند)

سوم: تصوير جديدي از خوب و بد در کاراکترهاي سريال
برايم جالب است که تقريبا براي اولين بار هم فرهاد و هم محسن که در ظاهر "ريش دار" هستند در مقابل هم قرار مي گيرند. حتي جوهرچي به خاطر نوع خاص چشم ها و المانهاي چهره اش در ظاهر بايد نقش آدم خوبه را بازي مي کرد. اين نکته از چشم وبلاگنويسان هم پوشيده نماند و در يکي از وبلاگها خواندم که چقدر خوب مي شد اگر جوهرچي نقش محسن را بازي مي کرد و حکيمي نقش فرهاد را.
اما به نظرم برخي مسائل از جمله فتنه 88 در تصويرسازي جديد کاراکترهاي اين سريال بي تأثير نبودند.
به عبارت ديگر قرار نيست بر اساس ظاهر افراد ، نقش هاي خوب و بد تقسيم شود.
بلکه هر شخصي با هر ظاهري مي تواند سيرتي نادرست داشته باشد.
البته هنوز تا پايان داستان راه زيادي مانده و من حدس مي زنم که فرهاد با توجه به سابقه ي جبهه اش به دامان اسلام بازگردد!

چهارم: تجويز نظارت حد اکثري والدين و تأکيد بر آن
باورم نمي شد آنجا که محسن به دنبال بيتا مي رود يا اتاق وحيد را براي پيدا کردن دي وي دي هاي اوريجينال مي گردد واقعا يک سبک جديد از سيما دارد تجويز مي شود.
"براي حفظ فرزندانتان حتي در حريم خصوصي آنان نيز وارد شويد"
البته در اينجا قصد مخالفت با اين تز را ندارم و فقط دارم اين رويکرد جديد را گزارش مي کنم.
البته گرچه اين رويکردهاي جديد را برشمرديم اما به نظر من همچنان کليشه هاي سنتي سريال سازي در سيما همچون چهره سازي مقدس مآبانه از حاج رضا به همراه حرکت محتاطانه در سريالهاي تلويزيوني ، بسيار به چشم مي خورد.