او با شنیدن خبر ابتدا شروع کرد به زدن خود و گریستن مدام، مرتب بر سر و صورت خود میزد، غصه میخورد و اشک میریخت. با همین حال تا دو روز پس از آن لب به غذا نزد و کلمهای با اطرافیانش سخن نگفت، فقط گریه کرد و ... عاقبت دچار سکته قلبی شده و نیمه بیهوش او را به اتاق مراقبتهای ویژه در بیمارستان بوعلی تهران رساندند. آنجا سعی کردند با اشاره او به فرهاد مجیدی تلفن کنند تا شاید این مکالمه کمی تسکینش دهد، ولی پیش از برقراری تماس روح این طفل معصوم به آسمانها پر کشید... درخبرها آمده بود، احمد مظاهری با تمام وجود عاشق تیم استقلال بوده و حتی در عین معلولیت حتما خود را به تمام تمرینات این تیم می رسانده و ...
به نظر شما قاتل این نوجوان کیست؟ پدر و مادر داغدار او باید از چه کسانی برای این خسران شاکی باشند؟ چه کسانی برای او و هم نسلانش وضعی درست کردهاند که اول و آخر زندگیشان بشود یک مستطیل سبز بی خاصیت و حتی محدودتر، یک تیم و حتی محدودتر، بود و نبود یک بازیکن در یک تیم؟ بازیکنی که پیشتر هم چند بار خداحافظی کرده، در آستانه چهل سالگی بدیهی است خداحافظی کند، از چندین روز قبل هم گفته بودند احتمالا در این مسابقه خداحافظی خواهد کرد و ... با تمام اینها چنان این خبر برای نوجوانی معصوم تکان دهنده میشود که جانش را بر سر آن میگذارد. چندین دهه است متفکران هوشمند در تمام جهان و بویژه فرهیختگان جهان اسلام و بیش از همه خردمندان و صاحبنظران کشورمان هشدار میدهند که فرهنگ غربی مروج غفلتی بزرگ است و در رواج این رویه از رسانههای فراگیر بهره میبرد. معنای ساده این غفلت بزرگ این است که غرب به یاری فرهنگی که ترویج میکند، اصول را از جوامع ذی نفوذ و مورد هجوم خود میگیرد و جای آنها را با مفاهیمی بی مصرف و پوچ که هیچ اولویتی در فرهنگ بومی آن مناطق نداشتهاند پر میکند، یعنی اگر در گذشته میان نسل نوجوان و جوان ما بطور مثال حافظ قرآن بودن یا تسلط بر بوستان و گلستان و خواندن «کلیله و دمنه» و «شاهنامه» و ... مایه فخر و مباهات بوده، امروز و به یاری همان هجومی که به جنگ نرم یا تهاجم فرهنگی از آن یاد میشود، در جمع نوجوانان و جوانان ما، دانستن جزییات جداول لیگ برتر و لیگهای اروپایی و حواشی آنها مایه فخر و افاده فروشی است. اینکه چه بازیکنی چند گل زده، رجزخوانیهای شهرآوردها، رنگ پیراهن تیمها و ... تا پیش پا افتاده و مضحکترین امور، مثلا اینکه فلان بازیکن فلان تیم اروپایی شادی بعد از گلش چطور بوده و حالا چطور شده و ...
به راستی چه کسی در این تنور فاجعه میدمد؟ آیا غیر از این است که رسانههای ما در گسترش این غفلت و انداختن این آتش به جان نسل امروز مملکت از رسانههای آنسوی آبها که وظیفه این هجوم و عناد ریشهای را دارند، پیشی گرفتهاند؟ هر روز هم به بهانه ورزش و طرفداران و ... شبکه و برنامه و روزنامه و سایت جدیدی به این جبهه افزوده میشود و حتی برترین مدیران ما نیز ابزار این معرکه شدهاند! چرا در هر معرکهای ما دچار افراط و تفریط میشویم؟ چرا متوجه نیستیم با دست خود چه بلایی بر سر مردم میآوریم؟
مخاطبان محترم گروه فرهنگی مشرق می توانند مقالات، اشعار، مطالب طنز، تصاویر و هر آن چیزی که در قالب فرهنگ و هنر جای می گیرد را به آدرس culture@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود.