به گزارش مشرق، نصرت ایراندوست در گفتوگو با تسنیم در مورد وجود تبانی در فوتبال ایران اظهار داشت: این موارد در فوتبال وجود دارد. متأسفانه مشکلاتی وجود دارد که تابهحال برای رفع آن اقداماتی صورت نگرفته است. البته 6ــ5 ماه پیش در لیگ یک اقداماتی صورت گرفت اما باید جدّیت بیشتری باشد.
وی ادامه داد: ممکن است در این قضیه یکی دو نفر آدم ضعیف را قربانی کنند تا سر و صداها بخوابد. متأسفانه افرادی وارد این قضیه میشوند که یا کمتجربه هستند یا میل به سریع بزرگ شدن دارند، عموماً به اینگونه افراد پیشنهاد تبانی داده میشود.
سرمربی پیشین ملوان ضمن بیان اینکه به او پیشنهاد کار با یک دعانویس را داده بودند، عنوان کرد: سال 83 و زمانی که در ملوان بودم، با من تماس گرفتند و گفتند که با یک دعانویس کار کنم و اگر اینطور شود موفقیتم تضمین شده است! من گفتم: ما در تیم ارتشی کار میکنیم و تمام فعالیتمان زیر نظر است و بهقول معروف «مو را از ماست میکشند» ، هرچند اگر در تیم نظامی هم نبودم این پیشنهاد را قبول نمیکردم.
ایراندوست از یک پیشنهاد تبانی در فوتبال ایران پردهبرداری کرد و گفت: سال 75 یا 76 ما در دسته دوم حضور داشتیم و بهعنوان قهرمان به دسته اول صعود کرده بودیم. بازی آخر ما در مشهد بود و اتفاقاً تیم مشهدی برای صعود به دسته یک که آن زمان حکم لیگ برتر را داشت به امتیاز بازی با ما نیاز داشت و بهنوعی نباید بازنده میشد. همان موقع یکی از «اساتید» پیش ما آمد و به من پیشنهاد تبانی داد که من از این پیشنهاد ناراحت شدم و قبول نکردم.
وی ادامه داد: ما به میدان رفتیم و یک بر صفر هم از حریفمان پیش بودیم که در نیمه دوم روی یک اتفاق فوتبالی حریف به گل رسید و بازی یک ــ یک شد تا ملوان بهعنوان قهرمان و «ابومسلم» بهعنوان تیم دوم صعود کنیم. یادم میآید قبل از بازی آن فرد حتی پیش ما گریه و زاری کرد اما ما پیشنهادش را قبول نکردیم چون معتقد بودیم نباید حق کسی را ضایع کرد.
سرمربی پیشین ملوان در پاسخ به این سؤال که آیا از سوی مشهدیها پیشنهاد مالی دریافت کرده بود، به تسنیم گفت: اصلاً بحث مالی نبود. آن آقا پیش ما احترام داشت و احساس میکرد ما درخواستش را اجابت میکنیم، بهخاطر همین پیش ما آمد، هرچند آنموقع زیاد شرایط حاد نبود و بهنوعی از سال 80 به بعد اوضاع خراب شد.
وی ادامه داد: ممکن است در این قضیه یکی دو نفر آدم ضعیف را قربانی کنند تا سر و صداها بخوابد. متأسفانه افرادی وارد این قضیه میشوند که یا کمتجربه هستند یا میل به سریع بزرگ شدن دارند، عموماً به اینگونه افراد پیشنهاد تبانی داده میشود.
سرمربی پیشین ملوان ضمن بیان اینکه به او پیشنهاد کار با یک دعانویس را داده بودند، عنوان کرد: سال 83 و زمانی که در ملوان بودم، با من تماس گرفتند و گفتند که با یک دعانویس کار کنم و اگر اینطور شود موفقیتم تضمین شده است! من گفتم: ما در تیم ارتشی کار میکنیم و تمام فعالیتمان زیر نظر است و بهقول معروف «مو را از ماست میکشند» ، هرچند اگر در تیم نظامی هم نبودم این پیشنهاد را قبول نمیکردم.
ایراندوست از یک پیشنهاد تبانی در فوتبال ایران پردهبرداری کرد و گفت: سال 75 یا 76 ما در دسته دوم حضور داشتیم و بهعنوان قهرمان به دسته اول صعود کرده بودیم. بازی آخر ما در مشهد بود و اتفاقاً تیم مشهدی برای صعود به دسته یک که آن زمان حکم لیگ برتر را داشت به امتیاز بازی با ما نیاز داشت و بهنوعی نباید بازنده میشد. همان موقع یکی از «اساتید» پیش ما آمد و به من پیشنهاد تبانی داد که من از این پیشنهاد ناراحت شدم و قبول نکردم.
وی ادامه داد: ما به میدان رفتیم و یک بر صفر هم از حریفمان پیش بودیم که در نیمه دوم روی یک اتفاق فوتبالی حریف به گل رسید و بازی یک ــ یک شد تا ملوان بهعنوان قهرمان و «ابومسلم» بهعنوان تیم دوم صعود کنیم. یادم میآید قبل از بازی آن فرد حتی پیش ما گریه و زاری کرد اما ما پیشنهادش را قبول نکردیم چون معتقد بودیم نباید حق کسی را ضایع کرد.
سرمربی پیشین ملوان در پاسخ به این سؤال که آیا از سوی مشهدیها پیشنهاد مالی دریافت کرده بود، به تسنیم گفت: اصلاً بحث مالی نبود. آن آقا پیش ما احترام داشت و احساس میکرد ما درخواستش را اجابت میکنیم، بهخاطر همین پیش ما آمد، هرچند آنموقع زیاد شرایط حاد نبود و بهنوعی از سال 80 به بعد اوضاع خراب شد.