کد خبر 258885
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۳

تجربه تلخ ابراهیم حاتمی‌کیا در «گزارش یک جشن»، پروژه‌ای که قرار بود «آژانس شیشه‌ای» را تکرار کند، هنوز فرصت نمایش جمعی پیدا نکرده است.

به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از تسنیم، «گزارش یک جشن» فیلم سه سال پیش حاتمی‌کیا، قبل از پروژه «چمران» دو سال پیش با ابتکار شمقدری، رئیس وقت سازمان سینمایی از محمد پیرهادی، تهیه‌کننده آن خریده شد. شقمدری همان موقع گفته بود که این کار را کرده‌اند تا حاتمی‌کیا با خیال آسوده به سراغ پروژه «چمران» رود. و این یعنی اینکه سازمان سینمایی با این تیم مدیریتی، قصد نمایش این فیلم را نداشت.
 
اگر چه چند ماه بعد از چند نمایش محدود «گزارش یک جشن» در جشنواره سال 89 خبرهایی از اصلاحیه خوردن‌های متعدد فیلم شنیده می‌شد و حتی کار به اعمال این اصلاحیه‌ها از سوی خود حاتمی‌کیا هم کشید اما مشخص بود که فیلم حاتمی‌کیا باید منتظر دوره جدید از مدیریت باشد. در این بین کشمکش‌هایی هم بین سجادپور، معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی با پیرهادی به وجود آمد که فیلم را دوباره به سطح اول رسانه‌ها کشاند.ماجرا‌هایی که ظاهرا حاتمی‌کیا را به شدت رنجانده بود.
 
من ایمان دارم این فیلم یه روزی اکران می شه؛ یه روزی از شبکه های تلویزیون همین مملکت پخش خواهد شد
 
حاتمی‌کیا چند سالی است که سکوت کرده است، اما درباره گزارش یک جشن یک مصاحبه مشهور با هفته‌نامه شهروندامروز داشت. روایت خود حاتمی‌کیا از ماجرای اکران و نمایش فیلم جالب است: "یک سکانس قشنگ در فیلم گوزنهای کیمیایی هست که بهروز وثوقی برای زدن کسی که می دونه زورش بهش نمیرسه ، میاد التماس می کنه که اون بابا اجازه بده که چند تا چک از بهروز بخوره تا دل نامزدش خنک بشه ، و اون بابا هم مردی می کنه و اجازه میده.  الان حکایت ما با این آقایون از همین جنسه. یه وقتی با خواهش و همدردی می گفتن کوتاه بیا و کوتاه کن ، ولی الان باهات دست میدن ، بغلت می کنن و تو گوش ات هم نجوا می کنن که خیالت از این فیلم راحت ، برو سراغ کار بعدی ، ولی از در که میزنی بیرون ، دیگه اعتباری توی کار نیست. بعضی وقتا دلم براشون می سوزه. مگه این میز تاریخ اعتبارش چند وقته. یه روز برای اکران "به رنگ ارغوان"  تو شیپورشون دم میدن که ما اومدیم موانع رو برداریم ، ولی هنوز پژواک صداشون نخوابیده ، بعدی رو معلق کردن. من ایمان دارم این فیلم یه روزی اکران می شه. یه روزی از شبکه های تلویزیون همین مملکت پخش خواهد شد. فقط نمی فهمم این تیزی شمشیر که همیشه رو گردنمونه ، چه لذتی برای این آقایون داره."
 
شهروند امروز از حاتمی‌کیا پرسیده بود که مذاکره‌ای هم با مقامات برای اکران فیلم داشته است.که حاتمی کیا این گونه پاسخ داد: عالی ترین مقام سینمایی کشور کیه؟ آقای شمقدری. خب من غروب بیست و دوم خرداد دفترشون رفتم. شمقدری و من بالای بیست ساله که همدیگر رو می شناسیم و به هم احترام میذاریم. ما حدود همو می فهمیم. می دونم که اون برای اکران" گزارش..." تحت فشاره ، ولی ایشون برای دیگران نجابت می کنه ، همه چیزو گردن می گیره. بهش گفتم که من تو این وزارتخونه غریبم. خیرخواه کم دارم.عیبی هم نمی بینم، خدا اونقدر عمر داده که بالاپایین رفتن خیلی ها رو پشت همین میز ببینم.اینم می گذره. بهر حال ایشون صلاح دیدند که زخمه ای به فیلم بیفته. ما هم گفتیم چشم. قبول کردم. دست دادم و اومدم خیابون. تو مسیر خونه به میدون ولیعصر رسیدم. شلوغ بود. یه گوشه وایستادم و از زیر کلاه کاسکتم شروع کردم به تماشای اون غروب غم انگیز.
 
حاتمی‌کیا در همین گفتگوی جنجالی گفته بود که قبل از فرستادن فیلم به جشنواره، شمقدری را به دفترش دعوت کرده است و فیلم را به او نشان داده است تا اگر مشکلات بنیادین دارد اصلا به جشنواره هم نفرستند، اما شمقدری یک فریم نگاه حذفی نداشته است و فقط به چند نکته سینمایی بسنده کرده است.
 
حدس حاتمی‌کیا در این گفتگو درباره توقیف «گزارش یک جشن» معطل ماندن فیلم در نهادها و مقاماتی غیر از سازمان سینمایی بود. " داستان اکران گزارش یک جشن، داستان خود گزارش یک جشن است؛ آینه را درست گرفته بودم"
 
البته که این را هم گفته بود که به نمایش فیلم امیدوار است، اما پرسش و پاسخ انتهایی کار نشان می‌داد که تا چه حد دلزده شده است:
 
یک موقعی «شهید آوینی» برای شما می نویسد که باید بسیجی بمانی و بسیجی فیلم بسازی.از منظر چارچوب­های کنونی آیا شما همان کارگردان بسیجی هستید یا خطوط  و تعریف تان تغییر کرده ­است؟ شما تغییر کرده اید یا ساختارها؟
- بسیجی. خطوط. چارچوب. من دیگه خسته ام. این حرفها بمونه برای وقتی که حالی داشته باشم
 
حتما می‌خواهم حکومت را سروته کنم. حیا نمی‌کنند اینها...
 
این تنها گفتگوی مکتوبی بود که حاتمی‌کیا در آن در باره «گزارش یک جشن» حرف زده بود، پس از آن حاتمی‌کیا کاملا خودش را از بازی رسانه‌ای اکران یا توقیف فیلم کنار کشیدتا شب یازدهم عید سال 91 که به طرز غافلگیرکننده‌ای به «راز» نادرطالب‌زاده آمد و دوباره درباره «گزارش یک جشن» حرف زد.
 
حاتمی‌کیا در این گفتگو با سوال غیرمنتظره نادر طالب‌زاده مواجه شده بود: - گزارش یک جشن طعنه جدی به مسائل سیاسی و اتفاقات سال 88 کشور ایران می‌زند و آیا عمداَ به سمت موضوعی می‌روید که تنش‌زا است؟ حتی در بخشی شبیه به موبایل کار را گرفتید و عمدا به لبه تیغ می‌روید
 
و حاتمی‌کیا پاسخ داده بود: " نشستن کنار و وارد دایره آتش نشدن ادب من نیست.گزارش یک جشن را باید با تامل دید. شرایطی که در این چند سال اتفاق افتاد را نمی‌توانیم نبینیم.من اصلا زبان پروازم، زبان خودم با سقف پرواز مخصوص خودم است و معمولا آنها از من عقب تر هستند و اگر غیر از این باشد حالم بد می‌شود و نمی‌توانم فیلم بسازم. وقتی دارم توضیح می‌دهم که فضای فرهنگی را امنیتی نکنید که اگر این کار را بکنیم اتفاق بدی می‌افتد و کاملا فوکوسم روی این نقطه است، شروع به نشانه‌سازی‌های عجیب و غریب از فیلم می‌کنند. باشد، خیلی خوب است. حاتمی کیا را بزن زمین مبارکت باشد. خیلی خوب است که نفاق را از من کشف کنید. آیا درست است این حرف‌ها؟ کو کسی که از ما دفاع کند؟ من وارد حوزه‌ه‌ای می‌شوم که ملتهب است.
 
برنامه تاریخی آن شب راز با حرف‌های داغ حاتمی‌کیا به تلخی تمام شد :" فیلمنامه را می‌خوانند و می‌گویند تو می خواهی بروی همین راکه نوشته‌ای بسازی؟ نه می‌خواهم چیز دیگری بسازم و حکومت را سر و ته کنم! آخر این چه سوال‌هایی است که از من می‌کنید؟ حیا نمی‌کنند این‌ها"
 
صحنه‌های موبایلی فیلم، مهمترین محل سوءتفاهم «گزارش یک جشن»

 
اما ماجرای داستان گزارش یک جشن چه بود: داستان در یک موسسه مردمی ازدواج می‌گذاشت، جایی برای آشنا شدن جوان‌ها با یکدیگر و فراهم کردن مقدمات ازدواج با آنها، جایی که حاتمی‌کیا گفته بود در تحقیقات فیلم با بدبینی به این‌جور جاها وارد می‌شده است و بعد متوجه شده است که چه اتفاق مبارکی است.
 
فرزند یک سرهنگ نیروی انتظامی هم از سر اتفاق پایش به این موسسه باز می‌شد و با پسری آشنا می‌شد و متمایل به ازدواج با یکدیگر، اما سرهنگ داستان به شدت مخالف بود و همین مخالفت با ازدواج فرزندش با این پسر، او را به فشار برای تعطیلی این موسسه کشیده بود. شب ماجرای فیلم قرار است یک عروسی در داخل موسسه برگزار شود و سرهنگ هم حکم پلمپ موسسه را گرفته است، سرانجام راضی‌اش می‌کنند به تعویق حکم تعطیلی موسسه تا پایان مراسم ازدواج، اما اتفاقاتی آن شب در آنجا رقم می‌خورد که مسیر پیش‌بینی‌شده ماجرا را کاملا عوض می‌کند.
 
نهایتا جوانان که با ممانعت نیروی انتظامی برای بودن در ساختمان موسسه و برگزاری جشن ازدواج روبرو می‌شوند تصمیم می‌گیرند که ادامه جشن را در یک پارک در همان حوالی برگزار کنند، دسته‌جمعی بلند می‌شوند، کاروانی در خیابان راه می‌اندازند، شعار می‌دهند و وارد پارک می‌شوند و حساسیت‌برانگیزترین قسمت‌های فیلم در همان‌جا رقم می‌خورد، جایی که حاتمی‌کیا تصاویر را با یک تکنیک فیلمبرداری به شدت شبیه به فیلم‌های گرفته شده با موبایل کرده بود. یک شبیه‌سازی ذهنی به فیلم‌هایی که یک سال پیش از ساخت فیلم با موبایل از صحنه‌های تجمعات خیابانی فتنه 88 در فضای مجازی دست به دست گشته بود.
 
«گزارش یک جشن» البته جدای از این صحنه‌های سوءتفاهم برانگیز، لحن ملتهب خاص این سال‌های حاتمی‌کیا را هم داشت و طبیعتا نمایش آن در جشنواره با موجی از واکنش‌های مثبت و منفی غیرسینمایی مواجه شد. علاوه بر اینکه ژست خاص حاتمی‌کیا در این فیلم در نمایش سیاه و سفید آدم‌ها، «گزارش یک جشن» را به به شدت محل مناسب برای تعابیر متفاوت با کارنامه و شخصیت حاتمی‌کیا کرده بود. تعابیری که نهایتا مسئولین سازمان سینمایی، یا به تعبیر خود حاتمی‌کیا، سازمان‌هایی فراتر از سازمان سینمایی را به این نتیجه رساند که فیلم را در آرشیو نگه دارند.
 
اما حالا با تغییر مدیریت سازمان سینمایی، به نظر می‌رسد که تغییر عمده‌ای در سیاست اکران نکردن «گزارش یک جشن» به وجود خواهد آمد.
 
احسانی:‌ فعلا تصمیمی درباره «گزارش یک جشن» گرفته نشده است
 
با محمد احسانی به عنوان معاون آثار سینمایی و سمعی و بصری سازمان سینمایی تماش گرفتیم تا ببینیم چه زمانی قرار است اتفاقی در مورد این فیلم بیفتد. احسانی گفت: «گزارش یک جشن» تفاوت عمده‌ای با سایر فیلم‌هایی که در دوره فبل دچار توقیف یا اصلاحات عمده شده‌اند ندارد. طبق امر جنتی و ایوبی قرار است تا همه این فیلم‌ها توسط هیئتی دوباره بازبینی شوند تا تکلیف آنها دوباره مشخص شود.
 
از احسانی در مورد مالکیت «گزارش یک جشن» و تفاوتی که با دیگر فیلم‌های توقیفی از این نظر دارد پرسیدیم. جواب داد: هنوز چیزی مشخص نیست، و هنوز تصمیم ویژه‌ای در مورد اکران این فیلم گرفته نشده است و تا زمانی که این هیئت بازبینی، نظرش را به ما اعلام نکند اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
 
حاتمی‌کیا در تنها گفتگوی منتشر شده‌اش درباره «گزارش یک جشن» وقتی با این سوال مواجه شده بود که راه‌های دیگری هم برای نمایش «گزارش یک جشن» هست، کارهایی مثل رفتن به سراغ آن ور آب این گونه پاسخ داده بود : نه کار من نیست. از من برنمیاد. یعنی حاضر نیستم به این بازی تن بدم. اون جاها جای من نیست. من اگه قهر هم بکنم ، شاید برم زیرزمین و انباری خونه ، ولی دوست ندارم سر از خونه غریبه دربیارم
 
و نهایتا گفته بود که "اینم عادت می شه. مگه "ارغوان" پنج سال حبس نبود." حرف آخر را زده بود.حاتمی‌کیا یک عادت ویژه دارد. بعد از نمایش فیلمش جلوی در سینماها با موتور و کلاه کاسکت معروفش، ناشناس می‌ایستد و واکنش‌های مخاطبان را نگاه می‌کند. امسال دوبار با کلاه‌کاسکت سیاه‌رنگش بیرون می‌آید؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس