به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از فارس، قاسم صرافان از شاعران کشورمان به مناسبت فرا رسیدن عید غدیر خم شعری در وصف این عید و مدح امام اول شیعیان سروده است. این شعر به شرح زیر است:
«یا علی» گفته عشق در آغاز، تا که اینقدر ماندگار شده
هر کسی با ابوتراب نرفت، به هوا رفته و غبار شده
کعبه برخاست احترام کند، لب گشودهست تا سلام کند
او هم از سینه چاکیش پیداست که به عشق نجف دچار شده
کاش میشد که در سکوتی ژرف به تماشا نشینمت اما
چه کنم با لغات مستی که در صف ذهن من قطار شده
عشقِ مالک، امیرِ عماری، طعم شیرینِ درد تماری
آن یکی زیر سایهات سردار، این یکی پیر سر به دار شده
نظرت ذره را ابوذر کرد، عشق را اعتبار قنبر کرد
کوه زر شد دل ابوذرِ تو، قنبرت شاه تاجدار شده
عَمرو! پیکار با حریفان، نه، پهلوان! کشتن ضعیفان، نه
مردن آنهم به دستهای علی ست که برای تو افتخار شده
لرزه بر قامت زمین انداخت، پای تا در رکاب زین انداخت
دشت لرزید، همه فهمیدند، میر بر مرکبش سوار شده
هر کسی سر به عاشقی نسپرد، مرده است و دوباره خواهد مرد
هر کسی عشق در دلش خشکید، قسمتش تیغ آبدار شده
همه را بیقرار کرده علی، با دو تیغش دو کار کرده علی
دشمنش سهم ذوالفقار شده، دوست با ابرویش شکار شده
یا دلم میشود علی آباد، یا خرابات، هر چه بادا باد!
مست، جان را به جام میبازد، عاشقان! نوبت قمار شده
زر بگیرند کاش دستش را آنکه اینقدر خوب سنگم زد
ابروی راستم شکست آری! در عوض شکل ذوالفقار شده
بوی عطر علیست میآید، این جوانمرد کیست میآید؟
شال سبزش به عاشقان فهماند: نو بپوشند، نوبهار شده
هر کسی با ابوتراب نرفت، به هوا رفته و غبار شده
کعبه برخاست احترام کند، لب گشودهست تا سلام کند
او هم از سینه چاکیش پیداست که به عشق نجف دچار شده
کاش میشد که در سکوتی ژرف به تماشا نشینمت اما
چه کنم با لغات مستی که در صف ذهن من قطار شده
عشقِ مالک، امیرِ عماری، طعم شیرینِ درد تماری
آن یکی زیر سایهات سردار، این یکی پیر سر به دار شده
نظرت ذره را ابوذر کرد، عشق را اعتبار قنبر کرد
کوه زر شد دل ابوذرِ تو، قنبرت شاه تاجدار شده
عَمرو! پیکار با حریفان، نه، پهلوان! کشتن ضعیفان، نه
مردن آنهم به دستهای علی ست که برای تو افتخار شده
لرزه بر قامت زمین انداخت، پای تا در رکاب زین انداخت
دشت لرزید، همه فهمیدند، میر بر مرکبش سوار شده
هر کسی سر به عاشقی نسپرد، مرده است و دوباره خواهد مرد
هر کسی عشق در دلش خشکید، قسمتش تیغ آبدار شده
همه را بیقرار کرده علی، با دو تیغش دو کار کرده علی
دشمنش سهم ذوالفقار شده، دوست با ابرویش شکار شده
یا دلم میشود علی آباد، یا خرابات، هر چه بادا باد!
مست، جان را به جام میبازد، عاشقان! نوبت قمار شده
زر بگیرند کاش دستش را آنکه اینقدر خوب سنگم زد
ابروی راستم شکست آری! در عوض شکل ذوالفقار شده
بوی عطر علیست میآید، این جوانمرد کیست میآید؟
شال سبزش به عاشقان فهماند: نو بپوشند، نوبهار شده