به گزارش مشرق، فارس نوشت: اردوی تیم ملی فوتبال در پرتغال لغو شد. یک جمله ساده و یک خبر به ظاهر ساده اما مهم. این دومین مرتبهای است که سایت فدراسیون فوتبال روی خروجی خود چنین خبری را مخابره میکند.
در سادگی این خبر کوه آتشفشان نهفته است. اکنون مسئولان فدراسیون فوتبال و در راس آن علی کفاشیان در چه حالی است؟
کیروش چطور؟ حتما هر دو عصبانی و خسته از این وضعیت گوشه اتاق خود کز کردهاند و ماندهاند که چطور این این شرایط تیم ملی را مهیای آوردگاه جهانی کنند.
این چه وضعی است؟ حیرت انگیز نیست؟ فوتبال که در تمام دنیا یک صنعت است تا ورزش و محل رفت و آمد سرمایهداران و سرمایهگذاران است در ایران محلی برای ندارهاست.
یعنی باید گفت فوتبال در ایران اینقدر بیعرضه شده که نمیتواند گلیم خود را بیرون بکشد یا مسئولان ما چندان موضوع را جدی نگرفته ند. شاید هم سنگ است که جلوی پا میاندازند.
مگر میشود حمایت از تیم ملی فوتبال که یکی از مهمترین دغدغههای مردم است و دارای مقبولیت و محبوبیت عمومی است این چنین مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گیرد؟
چطور باشگاهی مثل استقلال که خود به تنهایی اسطوره بیپولیها در چند وقت اخیر شده میتواند در اوج نداری راهی اردوی اوکراین شود اما فدراسیون فوتبال قادر نیست منابع مالی برای برگزاری اردو در پرتغال را فراهم کند؟
یعنی توجه به باشگاهها در ایران و پیدا شدن افراد خیِّر در تیمهای باشگاهی برای جذب بازیکنی مثل خلعتبری بیشتر از فدراسیون فوتبال است.
چطور میشود این افراد فوتبالدوست را افرادی مثل قلعهنویی، فتحاللهزاده و رویانیان میتوانند پیدا کنند اما کسی پیدا نمیشود به داد فدراسیون فوتبال برسد.
ریشه این بیمهریها کجاست. کلید حل مشکلات به دست کیست؟
کفاشیان چندی قبل در گفت و گو با فارس عنوان کرده بود که وقتی هنوز وزیر ورزش مشخص نیست از چه کسی کمک بخواهند اما اکنون که وزارت ورزش سرپرست دارد و آیا چیزی مهمتر از تیم ملی فوتبال هست؟
چطور رئیس هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس میتواند در اولین روزهای کاری صالحی امیری با وی گفتوگو کند اما وقتی برای مسئولان فدراسیون فوتبال نبوده تا مشکلات خود را به سرپرست وزارت ورزش بگویند؟
تیم ملی بزرگسالان ویترین فدراسیون فوتبال است و چه بسا که سایر تیمهای ملی در ردههای مختلف و تیمهای فوتسال و فوتبال ساحلی که روزگار بدتری دارند.
تیم ملی نوجوانان ایران چندی دیگر باید در جام جهانی نوجوانان شرکت کند آیا وجدانی این تیم همان روند آمادهسازی را طی کرده که چند سال قبل برای حضور در این مسابقات سپری کرد؟
آیا تا به حال یکی از این مسئولان ارشد ورزشی سری به اردوهای فوتبال ساحلی زدهاند تا ببینند هر چند نفر در یک اتاق هستند؟
فدراسیونی که باید جزو متمولترین فدراسیون های ورزشی باشد این روزها در باتلاق نداری دست و پا میزند و آیا در این شرایط نباید به کیروش بابت همه نگرانیهایش حق داد؟
در آینده چطور میتوان به کیروش که این همه ریزبین و ایدهآلگراست ایراد گرفت. این بهانهای است که خود ما به دست او میدهیم.
چقدر زود همه چیز یادمان میرود. انگار فقط ما را خلق کردهاند به هنگام شادی دور هم باشیم و بعد نخود نخود هر که رود خانه خود.
کجایند آن مسئولانی که در روز جشن صعود بادی به غبغب انداخته بودند و مسرور از این پیروزی؟ امیدوارم برای یک بار هم شده آقایان قبل از پیروزیها به رختکن و اردوهای تیم ملی بروند و مشکلات را حل کنند.
در سادگی این خبر کوه آتشفشان نهفته است. اکنون مسئولان فدراسیون فوتبال و در راس آن علی کفاشیان در چه حالی است؟
کیروش چطور؟ حتما هر دو عصبانی و خسته از این وضعیت گوشه اتاق خود کز کردهاند و ماندهاند که چطور این این شرایط تیم ملی را مهیای آوردگاه جهانی کنند.
این چه وضعی است؟ حیرت انگیز نیست؟ فوتبال که در تمام دنیا یک صنعت است تا ورزش و محل رفت و آمد سرمایهداران و سرمایهگذاران است در ایران محلی برای ندارهاست.
یعنی باید گفت فوتبال در ایران اینقدر بیعرضه شده که نمیتواند گلیم خود را بیرون بکشد یا مسئولان ما چندان موضوع را جدی نگرفته ند. شاید هم سنگ است که جلوی پا میاندازند.
مگر میشود حمایت از تیم ملی فوتبال که یکی از مهمترین دغدغههای مردم است و دارای مقبولیت و محبوبیت عمومی است این چنین مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گیرد؟
چطور باشگاهی مثل استقلال که خود به تنهایی اسطوره بیپولیها در چند وقت اخیر شده میتواند در اوج نداری راهی اردوی اوکراین شود اما فدراسیون فوتبال قادر نیست منابع مالی برای برگزاری اردو در پرتغال را فراهم کند؟
یعنی توجه به باشگاهها در ایران و پیدا شدن افراد خیِّر در تیمهای باشگاهی برای جذب بازیکنی مثل خلعتبری بیشتر از فدراسیون فوتبال است.
چطور میشود این افراد فوتبالدوست را افرادی مثل قلعهنویی، فتحاللهزاده و رویانیان میتوانند پیدا کنند اما کسی پیدا نمیشود به داد فدراسیون فوتبال برسد.
ریشه این بیمهریها کجاست. کلید حل مشکلات به دست کیست؟
کفاشیان چندی قبل در گفت و گو با فارس عنوان کرده بود که وقتی هنوز وزیر ورزش مشخص نیست از چه کسی کمک بخواهند اما اکنون که وزارت ورزش سرپرست دارد و آیا چیزی مهمتر از تیم ملی فوتبال هست؟
چطور رئیس هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس میتواند در اولین روزهای کاری صالحی امیری با وی گفتوگو کند اما وقتی برای مسئولان فدراسیون فوتبال نبوده تا مشکلات خود را به سرپرست وزارت ورزش بگویند؟
تیم ملی بزرگسالان ویترین فدراسیون فوتبال است و چه بسا که سایر تیمهای ملی در ردههای مختلف و تیمهای فوتسال و فوتبال ساحلی که روزگار بدتری دارند.
تیم ملی نوجوانان ایران چندی دیگر باید در جام جهانی نوجوانان شرکت کند آیا وجدانی این تیم همان روند آمادهسازی را طی کرده که چند سال قبل برای حضور در این مسابقات سپری کرد؟
آیا تا به حال یکی از این مسئولان ارشد ورزشی سری به اردوهای فوتبال ساحلی زدهاند تا ببینند هر چند نفر در یک اتاق هستند؟
فدراسیونی که باید جزو متمولترین فدراسیون های ورزشی باشد این روزها در باتلاق نداری دست و پا میزند و آیا در این شرایط نباید به کیروش بابت همه نگرانیهایش حق داد؟
در آینده چطور میتوان به کیروش که این همه ریزبین و ایدهآلگراست ایراد گرفت. این بهانهای است که خود ما به دست او میدهیم.
چقدر زود همه چیز یادمان میرود. انگار فقط ما را خلق کردهاند به هنگام شادی دور هم باشیم و بعد نخود نخود هر که رود خانه خود.
کجایند آن مسئولانی که در روز جشن صعود بادی به غبغب انداخته بودند و مسرور از این پیروزی؟ امیدوارم برای یک بار هم شده آقایان قبل از پیروزیها به رختکن و اردوهای تیم ملی بروند و مشکلات را حل کنند.