کد خبر 240467
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۶:۲۱

هافبک تیم فوتبال استقلال گفت: اگر بلد بودم چاپلوسی کنم، الان 150 بازی ملی داشتم اما این کار را انجام نمی‌دهم حتی با وجودی که خیلی‌ها از این مسئله خوششان نمی‌آید.

به گزارش مشرق، فارس نوشت: نشستن پای صحبت های علیرضا نیکبخت واحدی آن هم در حالی که دوباره به استقلال بازگشته خالی از لطف نبود. بازیکنی که از مشهد به استقلال آمد و خیلی زود علاوه بر اینکه توانست توانایی های فنی خود را نشان دهد در بین هواداران استقلال هم محبوب شد. این بازیکن خیلی زود ترقی پیدا کرد. مرد اول صفحه های روزنامه های ورزشی شد. نیکبخت واحدی تا آستانه لژیونر شدن هم پیش رفت اما به قول خودش در همان روزها که می گفت بزرگترین اشتباه زندگی اش را مرتکب شد تصمیم به ماندن در لیگ ایران گرفت تا شانس بازی در اسپانیا و یا لیگ ترکیه را از دست بدهد. نیکبخت واحدی در تیم ملی هم خیلی زود جایگاهش را از دست داد.

بازیکنی که محبوب هواداران آبی بود به ناگاه در سال 85 درحالی که استقلال در اردوی ترکیه بود با پرسپولیس به توافق رسید.او دو سال در پرسپولیس پیراهن این تیم را بر تن داشت و در سال اولی که حضور داشت با این تیم به قهرمانی رسید اما جدایی نیکی از جمع سرخپوشان برای او خوشایند نبود. نیکبخت واحدی به یکباره مسیری را در پیش گرفت که به محو شدن او انجامید اما انگار که تقدیر الهی بار دیگر به سمت وی آمد و تقدیر طوری رقم خورده که شاید امسال برای این بازیکن سال دیگری باشد. او بار دیگر پیراهن استقلال را برتن کرده است و البته در این مصاحبه تاکید کرد  که در مورد پرسپولیس به هیچ وجه صحبت نمی کند.

خبرنگار فارس با حضور نیکبخت در دفتر فارس گفت و گویی متفاوت را با شماره 22 استقلال انجام داد:

این نیکبختی که مقابل ما نشسته یک شخصیت افتاده دارد یا اینکه دست او را گرفته اند؟

من گذشته پر حاشیه ای داشتم و نمی خواهم به گذشته بازگردم. خاطرات خوبی از کل فوتبالم دارم ولی در این دوران سه سال فوتبالی که بازی نکردم خیلی اذیت شدم. اینها به اشتباهات خودم باز می گردد و دیگر دوست ندارم آن سه سال که مثل کابوس بود تکرار شود.

تا به حال به اشتباهاتت و تکرار آنها فکر کرده ای؟

 من فکر می کردم همیشه این جوانی می ماند و احترام ها سرجایش است اما حالا به این نتیجه رسیده ام که اگر در فوتبال نباشی فراموش می شوی و رویت حساب نمی کنند. این مسائل به عینه برایم ثابت شد و کسانی که ادعا می کردند رفیق ما هستند رفتند و پشت سرشان را نگاه نکردند اما کسانی که فکرش را نمی کردیم مثل کوه پشت من ایستادند. تازه فهمیده ام دوست و دشمن کیست.

نگفتی به اشتباهات فکر کردی یا نه؟

مگر می شود فکر نکنم. خیلی فکر کردم. در این سه سال هزاران بار فکر کردم چرا کسی که فیکس تیم ملی بود به یکباره باید سر از تیم های شهرستانی در آورد. فکر کردم که چرا منی که می توانستم در تیم ملی بازی کنم سه سال باید آن شرایط را تحمل کنم. البته در نهایت به این نتیجه رسیدم که خودم مقصر بودم نه شخص دیگری.

در این سه سال کسانی بودند که اشتباهاتت را به تو یادآوری کنند؟

دیگر فایده ای نداشت، آن زمانی که باید می گفتند حرفی نزدند. وقتی تو اشتباهی را انجام بدهی دیگر فایده ندارد ولی وقتی کاری انجام نشده و از وقوع آن کار ممانعت کنند صحیح است. فکر می کنم حالا شرایط خیلی بهتری دارم و به دوستانی که اطرافم هستند افتخار می کنم. یکی از دوستانم که می خواهم اسم ببریم و از برادر به من در این مدت نزدیک تر بود، پدرام نام دارد. او  به من از لحاظ روحی کمک کرد تا دوباره به استقلال بازگردم و حتی زمانی که فوتبال بازی نمی کردم دست من را گرفت.

دستت را روی زانوی خودت گرفتی و بلند شدی یا اینکه کمکت کردند؟

خیلی ها کمک کردند. شاید اگر بخواهم نامی ببرم خیلی ها از قلم می افتند. خیلی ها دوست داشتند من برگردم و قابلیت های فنی ام را نشان دهم. جا دارد از حبیب کاشانی و امیر قلعه نویی نام ببرم که خیلی دنبال کارهایم بودند. قلعه نویی سال گذشته خیلی به دنبال کارهایم افتاد تا حکمم را درست کند. مطمئن باشید اگر قلعه نویی به من اعتقاد نداشت - او حتی با پدرش هم رودربایستی نمی کند-  به همین دلیل به دنبال کار من نمی افتاد. قلعه نویی لطف کرد و امسال جواب اعتماد او را می دهم.

خودت الان اشتباهات تاثیرگذار زندگی  ات را می دانی؟

یکی نرفتنم به جام جهانی بود و دومی لجبازی کردن با خودم که بخواهم تیمم را عوض کنم. آن زمان خیلی زود حرفها رویم اثر می گذاشت و به من برمی خورد. به خاطر حرف هایی که مدیرعامل وقت استقلال انجام داد و به خاطر غرورم کاپیتانی و عقبه ام در این تیم را از دست دادم. بازهم می گویم نمی خواهم به گذشته بازگردم اما این اشتباهات من را کلی از فوتبال عقب انداخت.

نرفتنت به اسپانیا هم یکی از اشتباهات تو بود قبول داری؟

بله، این هم از آن اشتباهات بود که به خاطر حرف های مدیرعامل وقت اتفاق افتاد. شاید آن زمان فقط به پول فکر می کردم ولی آقای مدیرعامل آن زمان به من گفت که برای سه سال انتقالت 80 درصد من می گیرم و 20 درصد را خودت باید بگیری. حتی بعد از آن می توانستم به ترکیه بروم ولی مدیرعامل بعدی استقلال هم طوری با من برخورد کرد که قید آن پیشنهاد را هم زدم. روی غرور و جوانی لگد به بخت خودم زدم در حالی که می توانستم در بهترین تیم های دنیا بازی کنم.

چه تیم هایی؟

فنرباغچه یکی از تیم هایی بود که حضورم در این تیم صددرصد شده بود. کخ و دام به من اعتقاد داشتند و با یک جلسه تمرین به ارنج اصلی تیم فنرباغچه رفته بودم. باور نمی کنید هر چه به آن روزها فکر می کنم بیشتر پیر می شوم. الان هم شرایطی برایم به وجود آمده انگار تازه به دنیا آمدم. در تیم به این بزرگی مثل استقلال هر کسی انگیزه ای دارد اما انگیزه من چندین برابر است. امسال باید پرچم خیلی ها را بالا ببرم. چون خیلی به من کمک شده و این موضوع دور از دسترس نیست.

پیش بینی این موضوع را کرده بودی که ممکن است عده ای با تو مخالف باشند و در استادیوم شعارهایی بدهند؟

جا دارد از همه هواداران تشکر کنم که استقبال خوبی از من داشتند و در اولین بازی کلی از من حمایت کردند. اول فصل هم دیدید که در تمرینات چگونه من را پذیرفتند.  باید این را بگویم که بدترین از این ها را دیده ام. شاید عده ای هم ناراحت باشند اما وقتی ناراحتی خود را بروز می دهند مشخص است که من را از خانواده استقلال می دادند. اگر از این همه آدمی که از من حمایت کردند 4 نفر مخالف داخلشان نباشد دیگر فوتبال فوتبال نیست. من همه آدم ها را روی دیده منت می پذیرم و تلاش می کنم که دل آنها را به دست بیاورم. من به استقلالی بازگشتم که در این تیم دنده، بینی و سرم را دادم. گل هایی برای این تیم زدم که هیچ وقت از یادم نمی رود. بهترین گلم را هم به الاتحاد زدم. هر کسی می گوید نیکبخت، یاد آن بازی می افتد.

وقتی از بیرون استقلال را می دیدی با تیم زمان شما چه تفاوتی داشت؟

نمی‌شود آن را قیاس کرد.مثلا آن زمان دونادونی در الاتحاد بازی می کرد که یکی دو سال قبل کاپیتان تیم ملی ایتالیا بود.امسال هم نفرات خوبی جذب استقلال شده اند. نفراتی به این تیم آمده اند که همه ستاره های تیم خود بودند. البته خیلی از ستاره ها بودند که در استقلال و پرسپولیس جواب نداده اند چون بازی کردن در این دو تیم مقابل آن همه تماشاگر خیلی سخت است. من در بازی اولی که در جام حذفی مقابل پرسپولیس( در زمان سوکوموروخوف) بازی کردم وقتی به ورزشگاه آمدم 20 دقیقه فقط داشتم مردم را نگاه می کردم. دقیقا یادم است محمود فکری دو تا در گوشی به من زد که نیکبخت گرم کن! کلا پاهایم سست شده بود و نمی توانستم کاری انجام دهم. باید مردم را بپذیری و کسانی در این دو تیم موفق می شوند که با تماشاگران رابطه خوبی برقرار کنند.

البته هواداران استقلال و کلا طرفداران فوتبال با یکی دو بازی خوب همه چیز از یادشان می رود. قبول داری؟

صددرصد همین طور است. آن قدر به من محبت کرده اند و من را قبول دارند که این مسئله  از همه چیز برایم مهم تر است. روحیه خوبی به من داده اند و انصافا چند نفر به من در تیم انگیزه داده اند. امیر قلعه نویی ، مهدی رحمتی، سیاوش اکبرپور و فرهاد مجیدی خیلی من را ساپورت می کنند که جا دارد از آنها تشکر کنم. البته در این مدت همه بچه ها پشت من بودند و دست من را گرفتند که از همین جا از آنها تشکر می کنم.

جو استقلال با آن زمان که ابتدای حضورت بود فرق کرده است؟

فرق که کرده است. بازیکنان جوان تر شده اند و با تجربه ها کنار تیم هستند اما در مجموع رفاقت ها یک مقدار کمتر شده است. البته استنباط نشود که در تیم ما رفاقت وجود ندارد اما در شرایط کلی به این نتیجه رسیده ام که شرایط و جو نسبت به گذشته متفاوت است و کل فوتبال به جای رفاقت مسائل دیگری برایشان مهم است.

می شود مثالی بزنی؟

مثلا زمانی ما یک قرارداد می بستیم که رقمش 100 میلیون تومان بود قدیمی ها می گفتند که چقدر پول می گیرند این بازیکنان جدید.رقمی که ما آن زمان می گرفتیم با رقمی که الان بازیکنان می گیرند واقعا یکی است. این مسئله به خاطر تورم در جامعه است و خودکاری که 20 سال پیش 10 تومان قیمت داشت حالا با آن رقم فروخته نمی شود. آن زمان یادم است رونالدو را با 14 میلیون دلار خریدند اما الان قیمت بازیکنان در اروپا به 100 میلیون دلار هم می رسد.

دلت برای شعاری در استادیوم تنگ شده است؟

(فکر و با کمی مکث)شاید باورتان نشود دلم برای استادیوم آزادی تنگ شده بود. دوست داشتم مردم را ببینم. آخرین باری که قبل از بازی با صبای قم در ورزشگاه آزادی بازی کردم دیدار داماش و پرسپولیس بود و دوست داشتم استادیوم را دوباره آبی ببینم.

چطور شد که دوباره شماره 22 را انتخاب کردی؟

امسال سیاوش اکبرپور خیلی لطف داشت و پیشنهاد کرد که شماره 10 را بپوشم اما به او گفتم که با شماره 22 بازی می کنم چون همان مردمی که من را نیکبخت کردند با این شماره 22 من را می شناسند.

در یک برهه 7،8 ساله همیشه تیتر یک روزنامه ها بودی. الان دوست داری باز هم همان شرایط را تجربه کنی؟

البته خبرنگاران و اهالی رسانه همیشه به من لطف داشته اند اما حالا با تجربه تر شده ام. الان دیگر پخته تر شده ام و می دانم حرفم را کجا بزنم. دیگر مثل قدیم ها در شکم دیگران نمی روم و مشاوران خوبی در کنارم هستند. خوشبختانه در تمام دوران فوتبالی ام با هیچ بازیکنی مشکل نداشتم و با همه دوست هستم. یک زمان می گفتند که من با محسن خلیلی مشکل داشتم اما واقعا این طور نبود و به خاطر این موضوع خدا را شکر می کنم. اخلاق فوتبالی ام طوری است که همیشه برد می خواهم. ولی اگر در جریان بازی با کسی اختلاف داشته باشم انصافا بعد از 90 دقیقه آن را فراموش می کنم.

نگفتی که دوست داری باز هم تیتر روزنامه ها باشی یا نه؟

خیر، دوست دارم پخته صحبت کنم و هر حرفی را همه جا نمی زنم. با اینکه خیلی به من لطف داشتند اما برخی مواقع از حرف هایم سوء تعبیر می شد که به ضررم تمام شده بود. مثلا حرفی می زدم  که دو تا هم روی آن می گذاشتند و چاپ می شد.

الان که اینجا هستی نگاهت نسبت به زندگی و ورزش چقدر تغییر کرده است؟

من الان متاهل هستم و شاید هیچ کسی باورش نشود که من متاهل هستم. خدا را شکر شرایط حال حاضر من با 10 سال پیش خیلی فرق می کند و متاسفانه ما آدم هایی هستیم که اگر یک نفر اشتباهی کند همیشه اشتباهاتش در ذهن دیگران باقی می ماند. من امیدوارم این ذهنیت ها از مردم پاک شود و نسبت به دیگران درست قضاوت کنیم.

زمانی که از استقلال به پرسپولیس رفتی خیلی ها تصور می کردند قلعه نویی این قدر از تو ناراحت است که حتی اسمت را هم نمی آورد اما این اتفاق نیفتاد.

من مشکلم اصلا با قلعه نویی نبود. کم پیش می آید مربی بخواهد به بازیکنش اعتماد کند. آن هم قلعه نویی که همه اخلاقش را می دانند. من سرم را برای چنین مربی می دهم. خیلی ها چوپ گذشته ام را به سرم کوبیدند که نیکبخت حاشیه دارد و او را نگیرید. چه در استقلال بازی کنم و چه نه، سرم را برای او می دهم. این را هم بگویم کسی فکر نکند من چاپلوسی می کنم که اگر این کار را بلد بودم اکنون 150 بازی ملی داشتم. 5 سال است که در تیم ملی حضور ندارم ولی 86 بازی ملی دارم. من بلد نیستم از یک نفر الکی تعریف کنم و اگر با کسی مشکل داشته باشم آن را می گویم و این خصوصیتی است که فقط من نیکبخت دارم.

قبول داری از همین خصوصیت ضربه خوردی؟

صددرصد قبول دارم. اما مطمئن باشید باز هم این اخلاقم را ادامه می دهم! چون نمی توانم اخلاقم را عوض کنم. دوست ندارم از یک نفر در مقابلش تعریف کنم و فردا پشت سر او حرف بزنم. دوستانم هم من را با این اخلاقم پذیرفته اند، گرچه شاید برخی خوششان نیاید.

اگر الان اولین سالی باشد که به استقلال آمدی کدام یک از دوستانت را انتخاب می کنی؟

نمی خواهم اسمی از شخص خاصی ببرم. حالا دوستانی دارم که سال های سال حتی اگر فوتبال هم بازی نکنم با آنها دوست خواهم ماند و حتی از آنها چیزهای زیادی یاد می گیرم. انصافا دوستانی که در گذشته با من بودند در لحظه من را می خواستند. باید بگویم علیرضا منصوریان همیشه با من دوست بوده و خیلی با معرفت است. لقب داش علی منصور به او می خورد. منصوریان جزو اسطوره هایی مثل حجازی ها و قلعه نویی هاست که او را دوست داشتم. زمانی که به استقلال آمدم او در سن پائولی آلمان بازی می کرد و بعد از دو فصل با او هم بازی شدم. خوشحالم که در 16 سالگی با بزرگان فوتبال ایران مثل زرینچه،حسن زاده، علی چینی، محمد تقوی، ستار همدانیِ، محمود فکری، عابدزاده و استیلی و خاکپور و خیلی های دیگر همبازی بودم. اینها برایم افتخار است.

باور می کردی دوباره به استقلال بیایی؟

تا دقیقه 90 باورم نمی شد. مطمئن باشید هیچ مربی چنین ریسکی تمی کند ولی قلعه نویی این کار را انجام داد. سال گذشته هم قرار بود به استقلال بیایم ولی به خاطر اینکه شرایط جذب بازیکن سخت بود نتوانستم به استقلال بیایم.

امسال چقدر توقع داری در این تیم پر مهره بازی کنی؟

این قدر انگیزه دارم که نمی خواهم حتی یک اپسیلون برای کسی شبهه باشد که من چرا بازی می کنم. همه اخلاق قلعه نویی را می دانند و او با برادرش هم تعارف ندارد. من توقع بازی کردن ندارم و یک سال از فوتبال دور بودم اما تلاشم را انجام می دهم و خودم را تحمیل می کنم.

در این بازی از عملکردت راضی بودی؟

مربیان باید از عملکردم راضی باشند. من تلاشم را انجام دادم. عده ای می گفتند که چرا در این بازی نفوذ نکردم اما در حالی که روز خوب ما نبود اگر نفوذ می کردم و تیم گل می خورد خودم را نمی بخشیدم.

گفته بودی می خواهی با تیم ملی به جام جهانی بروی.

دور از دسترس نیست. ما که خودمان را نمی توانیم فریب دهیم. خیلی از این بازیکنان تیم ملی فکرش را هم نمی کردند که حتی به اردوها دعوت شوند.

از شرایط صبا و داماش و تیم هایی که در آنها بازی کردی صحبت کن.

در صبا شرایط خوبی داشتم و محمود یاوری من را در این تیم بعد از آن اتفاقات احیا کرد اما باز هم یکی از اشتباهات بزرگم در این چند سال انتخاب استیل‌آذین بود.

چرا همه از استیل‌آذین آن سال به عنوان اشتباه یاد می کنند؟

نمی دانم، شاید از خودم خیلی توقع داشتم نتوانستیم آنچه دوست داشتیم را رقم بزنیم. من نتوانستم در این تیم دوام بیاورم و زیاد بازی هم نکردم.

در داماش چطور؟

در این تیم در حالی که یک ساعت به پایان نقل و انتقالات مانده بود به خاطر رفاقت با عابدینی قرارداد بستم.

این هفته هم با تیم عابدینی بازی دارید؟

من زیاد در رشت نبودم ولی آنها تیم با انگیزه ای هستند که با شرایط سخت و بی پول بازی می کنند. عابدینی مدیری است که برای شرایط سخت این تیم ساخته شده است و داماش را جلو می برد.

استقلال شرایطی دارد که باید با تیم های تا دندان مسلح آسیایی بازی کند و قهرمان شود.

الان شرایط تیم طوری است که می شود روی آن حساب کرد. ما حتی می توانیم جزو فینالیست ها باشیم. بی پولی در همه تیم ها وجود دارد و شما نگاه نکنید که چند تیم خوب پول می دهند. من خودم با این تیم سفید امضا کردم و روزی که به دفتر فتح الله زاده رفتم فقط امضا کردم و به بیرون آمدم. مهم این است که استقلال به ستاره سوم نزدیک می شود و امیدوارم آنهایی که این موضوع را نمی دانند اهمیت آن را درک کنند.

امسال هدفگذاری در استقلال چیست؟

مطمئنا وقتی شرایطی به وجود آمده که تا این مرحله در آسیا پیش رفته ایم قطعا به قهرمانی آسیا فکر می کنیم. مگر ما از کره و ژاپن چه کم داریم؟ مگر کره را در خانه اش شکست ندادیم.

الان که بازی های تیم ملی را می بینی دلت برای تیم ملی تنگ نمی شود؟

صددرصد همین طور است اما حسرت خوردن فایده ای ندارد و مهم این است که کنار تیم ملی باشم. من بازیکنی نیستم که بنشینم و حسرت بخورم و سعی و تلاشم را انجام می دهم یا دعوت می شوم یا نمی شوم دیگر. اما اگر دعوت شوم آخرین جام جهانی ام خواهد بود.

الان دقیقا چند ساله هستی؟

32 ساله.

تا چند سالگی می خواهی بازی کنی؟

تا زمانی که مثمر ثمر باشم. دیدید که علی دایی تا 37 سالگی بازی کرد و کریم باقری هم همین طور. همین حالا فرهاد مجیدی با 36 سال سن از همه سر حال تر است.

امسال قرار است در پست دفاع چپ بازی کنی؟

فعلا اینگونه است.من از خودم مطمئن هستم و فعلا در این پست بازی می کنم. تمام تلاشم این است که از بازی خودم جواب بگیرم و خودم را ثابت کنم.

هاشم بیک زاده هم در این پست رقیبت است.

بیشتر رفیق هستیم تا رقیب. من به چشم رقیب به او نگاه نمی کنم. بیک زاده بازیکن خوبی است که سال گذشته خیلی اذیت شد اما قلعه نویی آن قدر پشت او ایستاد که به تیم ملی رفت. یک مربی آن قدر در روند موفقیت یک بازیکن تاثیر دارد که نمونه آن می شود همین بیک زاده. زمانی که همه در استادیوم همه رضا عنایتی را هو می کردند قلعه نویی به او گفت تو مهاجم مورد علاقه من هستی و آقای گل می شوی و همان سال هم آقای گل شد. در سال 80 عنایتی به برق شیراز گل زد و استقلال قهرمان  هم شد.

در مورد خودت هم همین نظر را داری؟

دقیقا. قلعه نویی استاد روحیه است و اگر نخواهد کاری انجام دهد نمی دهد و اگر هم بخواهد انجام می دهد.

امسال یک بازیکن خوب از استقلال رفت مثل جباری. در این خصوص چه صحبتی داری؟

نمی خواهم در این مورد حرف بزنم اما شرایط جباری را باید درک کرد چون من هم در این شرایط از استقلال جدا شدم و قبول دارم که اشتباه کردم در لج و لجبازی نباید از استقلال می رفتم. دوست داشتم او در استقلال بماند.

صحبت پایانی؟

همین که تماشاگران من را پذیرفتند از آنها ممنون هستم. فقط از تمام دوستانی که برایم زحمت کشیدند که به فوتبال بازگردم تشکر می کنم و فقط می توانم از طریق زبانم از آنها قدردانی کنم.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ali ۱۶:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۲
    0 0
    با اینکه 7 سال از فوتبال دور بودی. با اینکه گذشته خوبی نداشتی. به عنوان یک پرسپولیسی با اینکه رفتی استقلال ، بدون که همیشه پیش ما عزیزی.امیدوارم همون نیکبخت قبلی بشی و آیندگان از تو به خوبی یاد کنند..........
  • محمد ۰۱:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۳
    0 0
    آره خب ، ولی اگر خلافکار هم نبودی الان می تونستی 150 بازی ملی داشته باشی

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس