مشرق - کساني که احتمالاً گذرشان به تلويزيون ايران -معروف به سيما يا رسانه ملي*- افتاده باشد شايد برنامه "راز" را از شبکه 4 ديده باشند. اين برنامه از معدود برنامه هايي در تاريخ تلويزيون وطني است که در انتخاب سوژه ها و نحوه پرداختن به آنها فعلاً دچار تکرار و ابتذال نشده است. از همه مهمتر در شرايطي که موضوع "جنگ نرم" در مقابله با اهداف و آرمانهاي جمهوري اسلامي بسيار جدي است و هرکس و ناکسي براي اينکه خودش را وفادار به آرمانهاي انقلاب نشان دهد، بدون دانستن مفهوم و منظور و مصداق و ... ، اين عبارت را بکار مي برد و واقعاً در برهوت حرف جدي در رسانه، "راز" تنها نسيم روح نوازي است که هفتهاي يکي دوبار وزيدن مي گيرد و دل، خوش ميشود به اينکه نه بابا، بالاخره هنوز برنامهاي رها از کليشهها و دغدغهمند و دلسوز براي نظام در رسانه وجود دارد.
شايد يکي از مهمترين ويژگيهاي اين برنامه، نوع نگاه "نادر طالبزاده" مجري برنامه و همکارانش به موضوعات از هر سه جنبه اسلامي – انقلابي و ملي باشد. کمي به اطرافيان خودتان دقت کنيد؛ احتمالاً شما هم تاييد ميفرماييد که افرادي با سليقههاي مختلف سياسي، حزباللهيها و عليالخصوص دانشجويان و نخبگان پايبند به نظام و انقلاب، و حتي کساني که خيلي دغدغه سياسي و فرهنگي ندارند اما دلسوز ايران اسلامياند با "راز" ارتباط خوبي برقرار ميکنند و به قول معروف بازار "راز" داغ است.
با اينکه نوع نگاه و انتقادهاي اين برنامه از مسئولان و برخي سياستگذاريها، بهويژه در عرصه فرهنگ، جدي و بنيادي است و انگشت بر نقاط تعيين کننده ميگذارد اما حسي که از آن برميخيزد "اميد، مقاومت و اصلاح بر مبناي آرمانهاي انقلاب" است.
اتفاقاً خطر از همينجا شروع ميشود؛ خطري براي مديران رسانه و البته مديراني که شايد برنامههاي "راز" به نوعي نقد آنها باشد. نميدانم برنامه "راز" شانزدهم دي را ديدهايد يا نه؟
عبارتي که روي صفحه تلويزيون براي موضوع برنامه انتخاب شد اين بود:
"آبادان و خرمشهر، از افتخار تا انتظار"
در اين قسمت، "راز" با تاکيد بر اقدامات مثبتي که در بازسازي براي آبادان و خرمشهر انجام شده، بهصورت مستند و ظريف، نقايص فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي را نشانه رفته بود. افرادي هم که در استوديو حضور داشتند سابقه ارادات خود را به نظام و انقلاب نشان دادهاند؛ اما يکي از مهمانان تلفني برنامه که ظاهراً نماينده آبادان در مجلس و به نام آقاي کعبي بود، برنامه را «سياهنما» ارزيابي کرد. جالب اينجا بود که نماينده ديگر آبادان در مجلس به اسم آقاي دکتر دهدشتي کاملاً موافق برنامه بود. آقاي کعبي که خيلي هم تند و عصباني صحبت ميکرد، موضوعات مطرح شده در برنامه را نفي زحمات کشيده شده براي خرمشهر و آبادان ميدانست ولي من و خانوادهام که به اتفاق اين برنامه را ميديديم به هيچ عنوان چنين حسي نداشتيم. بعداً هم که با چندتايي از دوستان فعال سياسي و فرهنگي از جبهه انقلاب صحبت کردم آنها هم حس مثبتي داشتند.
اين مجال فرصتي براي اثبات مثبت بودن برنامه اخير راز نيست اما زنگ خطري براي تصميم درست مديران تلويزيون و در رأس آنها شخص آقاي "ضرغامي" است که فارغ از فشارها و هياهوي کمکاران، حامي "راز" باشند. شايد شما هم موافق باشيد که اين برنامه تاثيرگذارترين برنامه رسانه در جبهه جنگ نرم فرهنگي است. برنامه اي که آرمانهاي امام و رهبري را مطالبه ميکند.
يادم هست که يکي از دوستان که در انگليس دکتراي هنر ميخواند؛ در يکي از فعاليتهاي تحقيقياش کلمه "ايران" را به افراد مختلف نشان ميداد و از آنها ميخواست اولين کلمهاي که به ذهنشان ميآمد بگويند. يکي از اين افراد – اگر اشتباه نکنم خانمي از شرق آسيا بود - واژه "پروانه" را به کار برده بود و ميگفت: «ايران مانند پروانهاي زيبا و خوش نقش است که اگر مردم دنيا تعقيبش کنند در گلستان آزادگي قدم زدهاند.»
آيا "برنامه راز" با آنچه تاکنون از آن ديدهايم، پروانه خوش نقش رسانه نيست؟
-----------------------
* «رسانه ملي» عبارتي است که بيشتر از جانب برخي دست اندرکاران سازمان صدا و سيما به کار رفته و در لغت معناي تعلق يک رسانه به مليت يک جامعه را تداعي مي کند؛ اما در اصطلاح تنها معنايي که از صداوسيما به ذهن انقلابيون متبادر نمي شود، تعلق اين رسانه به مليت کشور است؛ انتظاراتي از جنس "انقلاب اسلامي" پيش کش.