سخنگوی حزب اعتدال و توسعه نزدیک ترین حزب سیاسی به رئیس جمهور منتخب با تاکید بر این که آراء آقایان روحانی در سال 92، احمدی نژاد در سال 88 و خاتمی در سال 76 آراء ملی بود و تنها به یک جریان و تفکر تعلق نداشت، درباره مشورت روحانی با هاشمی، خاتمی و ناطق برای چینش کابینه، گفت: مشورت یک امر توصیه شده در دین ماست و رئیس جمهور منتخب حتما با بزرگان درباره کابینه مشورت خواهد کرد.

به گزارش مشرق، غلامعلی دهقان به عنوان سخنگوی حزب اعتدال و توسعه اولین فردی بود که در اوج گمانه زنی ها درباره حضور و یا عدم حضور دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، به یکباره در هفته منتهی به سال 92 و آخرین هفته سال 91 از قطعی شدن کاندیداتوری روحانی در انتخابات خبر داد، هرچند در ابتدا به گفته خودش با هجمه و ناراحتی برخی افراد برای اعلام چنین خبری مواجه شده است، اما پس از انعکاس و بازتاب گسترده این خبر در رسانه های داخلی، این هجمه ها و عتاب و خطاب ها منجر به قدردانی شده است.

با او به عنوان سخنگوی حزب اعتدال و توسعه نزدیک ترین حزب به رئیس جمهور منتخب و حامی اصلی دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به گفتگو نشستیم.

آنچه در ادامه می آید مشروح گفتگوی غلامعلی دهقان با خبرگزاری مهر است:

* با توجه به نزدیکی حزب اعتدال توسعه به رئیس جمهور منتخب، بهتر است بدون مقدمه شروع کنیم به نظر شما چه اتفاقی افتاد که آقای روحانی از بین کاندیداهای سلایق مختلف در انتخابات از سوی مردم به عنوان رئیس جمهور منتخب برای یازدهمین دوره ریاست جمهوری انتخاب شد؟

آقای روحانی شخصیتی است که ذخیره استراتژیک جمهوری اسلامی برای روزهای حساس به‌شمار می رفت. او کسی است که قبل از انقلاب در متن مبارزات بود و سخنرانی تاریخی ایشان در مراسم ختم سیدمصطفی خمینی فرزند امام خمینی(ره) و بکارگیری کلمه امام برای رهبر انقلاب اسلامی ایران در آن شرایط اختناق نشان‌دهنده هوش  و شجاعت وی است.

عده‌ای می‌خواستند دنیا را مدیریت کنند اما در مسائل داخلی مانده بودند

حضور دکتر روحانی در مجلس شورای اسلامی بعد از پیروزی انقلاب و در جایگاه نایب رئیسی حضور در شورای عالی امنیت ملی و جایگاه برجسته رئیس جمهور منتخب در مسائل ایران و نظام بین الملل نشان‌دهنده توانایی‌های آقای روحانی است. اگرچه او هشت سال با وجود نمایندگی رهبری در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی خانه‌نشینی کرد؛ چراکه فرمان سیاست خارجی در دستان دیگران بود، کسانیکه احساس می کردند می توانند جهان را مدیریت کنند، اما در بسیاری از مسائل داخلی خودمان هم مانده بودند.

بنده آقای روحانی را برآیند نقطه نظرات رهبر معظم انقلاب و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌دانم؛ چراکه وی هم مورد تایید رهبری است و هم از نزدیکان آقای هاشمی به عنوان ارکان نظام محسوب می شود. از طرفی موقعیت آقای روحانی در بین تشکل های سیاسی یک موقعیت ویژه و فراجناحی محسوب می شود؛ چراکه ایشان عضو مؤسس جامعه روحانیت مبارز بوده است و اگرچه حضور کمتری بویژه در سال های اخیر در این تشکل روحانی داشته است، اما حضور وی در آن منتفی نیست همانطور که اخیرا اعضای جامعه روحانیت در دیداری با رئیس جمهور منتخب از ایشان برای شرکت در جلسات این تشکل دعوت کردند. همچنین آقای روحانی چهره ای نزدیک به جریان اصلاح طلب هم دارند که این نشان‌دهنده اعتدال وی است.

*من پاسخ سوالم را نگرفتم. اینهایی که شما اشاره کردید، شرایطی است که آقای روحانی داشتند. چه شد که مردم به چنین چهره ای گرایش پیدا کردند؟

شرایط جامعه در سال های اخیر بجایی رسیده بود که هم جریان اصلاح طلب و هم جریان اصولگرا امتحان خود را نزد مردم پس داده بودند، البته از دید بنده می توان به عملکرد آقای خاتمی نمره قبولی داد، اما به موازات جبهه اصلاح طلبی، جریانی تندرو شکل گرفت که موجب زیر سوال رفتن این جریان هم شد، منظورم همان هایی است که از آیت الله هاشمی رفسنجانی، عالیجناب سرخپوش ساختند و با ادبیات ژورنالیستی خود برخی ساختارها را شکسته و زیر سوال بردند.

جامعه در آستانه دوقطبی شدن خطرناک که نمونه اش در مصر است، بود

نتیجه این رویکرد جریان تندرو اصلاح طلب به قدرت رسیدن احمدی نژاد بود. او تا مقطعی توانست هم‌پوشانی بین نیروهای اصولگرا شکل بدهد، اما در دور دوم ریاست جمهوری خود با گفتمان جدیدی که موسوم به جریان انحرافی شد راه خود را از جریان اصولگرا جدا کرد، اگرچه حامی احمدی نژاد، اصولگرایان بودند و تمامی عملکرد وی به پای آنها ریخته شد، لذا عملکرد نامناسب این جریان در دوران تصدی قوه مجریه، عدم شناخت نسبت به روابط بین الملل در دولت نهم و دهم، ادبیات نامناسب، دست کم خواندن تهدیدات خارجی و... نوعی غرور کاذب را در جریان اصولگرا و بویژه دولت حاکم ایجاد کرده بود و آنها فکر می کردند که مردم همراه این جریان هستند، غافل از اینکه بی‌ارزش شدن پول ملی نسبت به گذشته که آقای رضایی در مناظره ها به خوبی آن را نشان داد، کدورت هایی که بعد از اتفاقات سال 88 ایجاد شد و جامعه را در آستانه دو قطبی شدن خطرناک قرار داد که نمونه آن اکنون در مصر مشاهده می‌شود همه اینها سبب شد تا ضرورت حضور شخصیتی که بتواند بین جناح ها اجماع و وحدت ایجاد کند و در بین بخش های قابل توجهی از اصولگرایان و اصلاح طلبان حامی داشته باشد، احساس شود. پدیده ای که حماسه 24 خرداد را رقم زد و رأی 18.5 میلیونی را به سبد گفتمان آقای دکتر روحانی که همان اعتدال است، ریخت.

*یعنی شما می گویید که صرف عملکرد اصولگرایان و اصلاح طلبان باعث گرایش به گفتمان اعتدال و آقای روحانی شد یا اینکه موضوعات دیگری هم دخیل بود؟

موضوعات ذکر شده بخشی از دلایل گرایش مردم به آقای دکتر روحانی بود، اما شخصیت کاریزمای روحانی، سرخوردگی از افراطیون چپ و راست، اقبال به سیاستمداری که سیاست ها را به خوبی تبیین می کرد و منادی تدبیر و امید در اداره کشور بود از مهمترین دلایل انتخاب آقای دکتر روحانی بود، ضمن اینکه حمایت آقایان هاشمی و خاتمی از رئیس جمهور منتخب، اقبال مردم و انتخاب معقولی که صورت گرفت، همه و همه نشان‌دهنده خواست مردم برای حاکم شدن فضای اعتدال در جامعه بود.

*تکثر در جریان اصولگرایی، کناره‌گیری آقای عارف به نفع دکتر روحانی و حمایت آقایان هاشمی و خاتمی از رئیس جمهور منتخب جزو موضوعاتی است که به نظر می رسد باید علاوه بر خواست مردم باید آن را به دلایل رأی‌آوری آقای روحانی اضافه کرد. این موضوعات را می پذیرید؟

آراء معین و لاریجانی در سال 84 رای محض اصلاح طلبی و اصولگرایی بود

به نظر می رسد برای آنالیز مقوله رأی‌آوری روحانی باید به انتخابات چند قطبی سال 84 برگردیم. فکر می کنم که در آن انتخابات آرائی که آقای معین و آقای لاریجانی بدست آوردند، رأی محض اصلاح طلبی و اصولگرایی بود. آراء آقایان خاتمی در 2 خرداد 76، احمدی نژاد در سال 88 و رأی آقای روحانی در 24 خرداد 92 یک رأی ملی است که باید آن را فراتر از رأی به یک جناح خاص تحلیل کرد. برای پی بردن به این موضوع هم باید برگردیم به رأی فردی این شخصیت ها که در گزینه های دیگر کمتر دیده می شود، همچنان که آنها علاوه بر شخصیت فردی متفاوت با دیگر گزینه ها، از تاکتیک هایی بهره گرفتند که توانستند به نوعی توده گرایی و رأی مردمی را با خود همراه کنند.

برای مثال سه شخصیتی که نام بردیم عمدتا در مناظره ها خوب درخشیدند. رأی آقای روحانی در مناظره مستقیم دو نفره در شبکه دو و مناظره سوم به صورت قابل توجهی بالا آمد، البته نباید از نقش‌آفرینی آقایان هاشمی و خاتمی و انصراف به موقع دکتر عارف به نفع آقای روحانی غافل شد که با خود موج بزرگ دیگری را علاوه بر موج‌آفرینی روحانی در مناظره ها به دنبال داشت. این موضوعات باعث شد که نسل جوان استقبال ویژه ای از آقای دکتر روحانی داشته باشد که این موضوع یادآور خاطره سال 76 و اقبال جوانان به آقای خاتمی بود.

* از فضای قبل از انتخابات عبور کنیم و به فضایی که پس از انتخابات در جامعه حاکم شد، بپردازیم. فکر می کنید دلیل حاکم شدن چنین فضایی در جامعه که استقبال گسترده مردمی از رئیس جمهور منتخب را به همراه داشت و رقبا و عمده شخصیت های سیاسی و اجرایی کشور ضمن دیدار با آقای روحانی، پیروزی وی را تبریک گفتند، چه بود؟

یکی از ویژگی های قابل توجه انتخابات اخیر که امیدواریم از این پس همیشه تکرار شود، این بود که رقبای آقای روحانی که تا دیروز در مناظره ها رقیب وی بودند، بلافاصله پس از پیروزی به ایشان تبریک گفته و حتی با وی دیدار کردند. این موضوع نشان می دهد که عرصه قدرت در ایران نباید قدرت‌پرستی و جناح‌گرایی را تداعی کند.

رای روحانی پاک و بدون شبهه بود

رأی آقای روحانی یک رأی پاک بود که شک و شبهه ای در آن وجود نداشت، چون نهادهای نظارتی و مجریان گرایش دیگری داشتند، اما فردی از یک سلیقه دیگر انتخاب شد و مجریان هم اذهان داشتند که هیچ مشکلی در فرآیند اجرایی انتخاب روی نداده است، لذا همین رأی پاک و عاری از هرگونه شائبه سبب شد رقبای رئیس جمهور منتخب در انتخابات به وی تبریک بگویند و پیامدهای دیگری در جو عمومی جامعه داشته باشد که اعتماد عمومی را پس از فضای ابهام‌آلود سال 88 به جامعه بازگرداند.

مهمترین سرمایه اجتماعی و سیاسی کشور این است که آحاد ملت به حاکمان جامعه اعتماد داشته باشند که این موضوع سبب می شود به آینده انقلاب و نظام، امید بیشتری داشته باشیم. از طرفی موضع‌گیری دکتر روحانی در سیاست خارجی که خواستار تعامل سازنده در فضای بین الملل است، شرایط خوبی را در این عرصه ایجاد کرده است و امید می رود که برخی مشکلات ایجاد شده برای کشور از این ناحیه با تدبیر رئیس جمهور منتخب در عرصه سیاست خارجی به مرور برطرف شود، بدون اینکه اصل عزت در سیاست خارجی مورد خدشه قرار گیرد.

اصل عزت، حکمت و مصلحت در دولت یازدهم محقق می شود

با توجه به جمیع جهات از حیث داخلی و خارجی به نظر می رسد که با انتخابی که مردم صورت داده اند برای اولین بار راهبرد استراتژیک رهبر معظم انقلاب مبنی بر رعایت اصل عزت، حکمت و مصلحت در پیشبرد امور کشور در حوزه های داخلی و خارجی در دولت آقای روحانی تحقق عینی پیدا کند. امیدواریم که همه شرایط دست به دست هم داده تا این راهبرد عملا محقق گردد.

* پس از همراهی مردم و مسئولان با رئیس جمهور منتخب ملاحظه کردیم که حتی سخنگوی جبهه پایداری که در ایام انتخابات حضور دکتر روحانی در این عرصه را حضور جریان تهدید می خواندند تاکید کرد که اگر می دانستیم مواضع آقای روحانی این گونه است، به وی رای می دادیم. فکر می کنید که در پیش گرفتن این سیاست از سوی جبهه پایداری به چه دلیل است؟

- بخشی از نقطه نظرات جبهه پایداری قبل از انتخابات تحت تاثیر جو رقابتی در آن زمان بوده است. فراموش نکنیم که در دو هفته منتهی به هر انتخابات جو کشور به شدت رقابتی شده و این رقابت عرصه مرگ و زندگی و بود و نبود تلقی می شود حال آن که بعد از فرونشست طوفان مشخص می گردد بخش قابل توجهی از هجمه ها علیه افراد واقعی نبوده و در رقابت ها بزرگنمایی صورت گرفته است.

تعلیق غنی سازی قضیه یک فرد و جناح نبود

نکته مهم این است که جبهه پایداری قبل از انتخابات به تعلیق غنی سازی در سال 82 تکیه می کرد و به همین دلیل حضور آقای روحانی در عرصه انتخابات را تهدید می خواندند هرچند در همان زمان هم بارها به این دوستان گفته شد که تعلیق یک تصمیم کلان کشوری بوده و ارکان رکین نظام در آن نقش داشته اند و لذا نباید قضیه هسته ای را قضیه یک فرد و جناح معرفی کرد.

آن چه اخیراً سخنگوی جبهه پایداری گفته است را نباید مورد شماتت قرار داد بلکه آن را از این رو مورد توجه قرار داد که شاید آنها با توضیحات رئیس جمهور منتخب به ویژه در نشست خبری که تاکید کرد "دوران تعلیق گذشته است" ذهنیت شان تغییر یافته است. شاید اعضای جبهه پایداری این نکته در ذهن شان جای گرفته است که ممکن است با انتخاب آقای روحانی بار دیگر بحث تعلیق مطرح شود حال آن که علاوه بر موضع گیری صریح رئیس جمهور منتخب خود غربی ها هم در مذاکرات شان دیگر موضوع تعلیق را مطرح نمی کنند و بخشی از غنی سازی را می پذیرند که این موضوع موفقیتی بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران است.

* اخیراً آقای روحانی اعلام کرده است که به هیچ حزب و جناحی تعهدی ندارد، آیا معنای این حرف رئیس جمهور منتخب مثل همان سخن احمدی نژاد درباره این که به هیچ حزب و جناحی تعلق ندارد و این گونه تفکرات جناحی را بر نمی تابد است یا تفاوتی وجود دارد؟

تفاوت سخن روحانی و احمدی نژاد درباره عدم تعهد به احزاب

- تفاوت عمده ای بین آن چه آقای احمدی نژاد می گفت و آقای روحانی مطرح می کند وجود دارد چرا که احمدی نژاد می گفت من به هیچ حزبی وابسته نیستم اما در چینش کابینه از همان ابتدا یک کابینه تک جناحی به وجود آورد که نام آن را می توان کابینه اصولگرایان نام نهاد. قابل توجه این که هنوز یک سال از عمر دولت نگذشته بود دو وزیر کلیدی خود را که از چهره های اصولگرا هستند کنار گذاشت و کار به جایی رسید که در دورم ریاست جمهوری او با کابینه ای روبرو شدیم که دیگر کابینه اصولگرایان هم نبود بلکه  کابینه اصولگرایان نزدیک به رئیس جمهور تعریف می شد. در حقیقت او کسانی که تجربه و سابقه مدیریتی بالا و آنچنانی نداشتند را به کار گرفت، برای مثال در خبرگزاری جمهوری اسلامی و روزنامه ایران که باید رسانه هایی فراجناحی بوده و برای ملت کار کنند از دوستان سابق خود استفاده کرد و با تغییرات پی در پی این دو مرکز رسانه ای مهم را به بولتن خصوصی دولت تبدیل کرد.

از طرفی دیگر آقای روحانی قرار نیست که کابینه ای از یک جناح تشکیل دهد، خود او هم تاکید کرده است که کابینه اش اعتدالی خواهد بود یعنی هم اصولگرایان منطقی و معتدل و هم اصلاح طلبان معتدل در آن حضور خواهند داشت. در حقیقت کابینه آقای روحانی تلاقی سه جریان فکری سیاسی درون نظام یعنی اعتدال گرایان میانه، اصولگرایان منطقی و اصلاح طلبان معتدل خواهد بود که فصل مشترک آنها در پیش گرفتن رویکرد اعتدالی است. علاوه بر این که این افراد حتماً از تجربه بالای سیاسی و مدیریتی و سابقه نیک برخوردار خواهند بود لذا  این موضوع تفاوت اصلی  آقایان روحانی و احمدی نژاد در بیان مساله عدم تعهد احزاب  و به کارگیری نیروهای توانمند در کابینه است.

*پس برخی تعبیرها درباره سخنان آقای روحانی مبنی بر عدم تعهد به احزاب و گروه های سیاسی که تلقی نفی احزاب و کارکرد حزبی می شود درست نیست.

احزاب منتقد درون نظام و رسانه های مستقل جایگاه وِیژه ای در نگاه روحانی دارند

- واقعیت این است که نمی توان در دوران مدرن امروز بدون احزاب پروژه سیاست ورزی را پیش برد. درست است که حزب در ایران به دلایل تاریخی نتوانسته است جایگاه واقعی خود را پیدا کند اما این دلیل بر بی توجهی به کارکرد احزاب نیست. قطعاً سخنان آقای روحانی که می گوید تعهدی به احزاب و گروه ها ندارد به معنای عدم نقش آفرینی احزاب در کشور نیست و تعبیرهایی هم که از این سخنان شده است درست نیست بلکه دیدگاه ها و اندیشه رئیس جمهور منتخب نشان می دهد توسعه سیاسی به معنای حضور پررنگ احزاب فعال، احزاب منتقد درون نظام و رسانه های مستقل را یک ضرورت می داند. همان طور که ایشان در آخرین سخنان خود در جمع اصحاب رسانه عنوان کردند که رسانه ها باید منتقل کننده مطالبات مردم به دولت باشند که این موضع مهمترین کارکرد رسانه و احزاب سیاسی است چون آنها باید بتوانند مطالبات مردم را تجمیع کرده و در یک فرآیند قانونی آنها را به دولت منتقل کرده و یا در انتخابات این موضوعات را پیگیری کنند.

* به نظر می رسد  انتخاب آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور منتخب، پروژه دولت وحدت ملی که پیشتر از سوی آقایان هاشمی، ناطق و خاتمی عنوان می شد را محقق کرد. آیا این رویکرد در کابینه هم با توجه به اینکه آقای روحانی اشاره کرده است کابینه حزبی نخواهد داشت محقق خواهد شد یا خیر؟

- سخن آقای روحانی درباره عدم تشکیل کابینه حزبی این است که ایشان واقعاً معتقد به تشکیل دولت فراجناحی است همان طور که چند ماه پیش آقای روحانی در گفتگویی تاکید کرد که به کار بردن واژه فراجناحی را در مورد خود دوست دارد. اکنون این موضوع هم نیاز جامعه تلقی می شود چرا که بعد از حوادث سال 88 نوعی تضاد و اصطکاک شدید بین نیروهای انقلاب و سیاسیون وفادار به انقلاب دیده می شد که به صلاح مملکت نبود ادامه پیدا کند.

بخش قابل توجهی از اصلاح طلبان خود را درون نظام تعریف می کنند، بهتر آن بود که شخصیتی بیاید که بتواند این ظرفیت هم در پیش برد اهداف نظام استفاده کند که خوشبختانه مردم بهترین تشخیص را دارند و بر ای محقق شدن این امر آقای روحانی را برگزیدند. بنده معتقدم نیروهای  با تجربه نباید به آتش دیگران سوخته و از گردونه  نظام خارج شوند. حتی برخی از اصولگرایان هم این اواخر خواستار در پیش گرفتن چنین رویکدری بودند که نمونه آن را می توان اظهارات  آقای عسگراولادی دانست که خواهان حضور همه نیروهای سیاسی در عرصه سیاسی و اجرایی کشور شده بود.

تشکیل دولت فراجناحی تاکتیک نیست ضرورت است

دولت فراجناحی پیش از آن که یک تاکتیک انتخاباتی باشد یک ضرورت واقعی برای کشور است تا بار دیگر بتوانیم از همه نیروهای توانمند استفاده کنیم. خوشبختانه با انتخاب آقای روحانی یک آرامش فراگیر بیش از همیشه در جامعه و افکار عمومی ایجاد شده است و توده مردم از این رویکرد نظام خشنود هستند. دیدید که این پیروزی مقدمه پیروزی های دیگر شد و در عرصه ورزش موفقیت هایی به دست آمد، همچنین این رویکرد باعث پایین آمدن قیمت طلا، ارز، سکه و مسکن هم شد. همه اینها نشان می دهد وقتی دولت وحدت ملی شکل گیرد بهتر می توان خواسته های ملت را محقق کرد.

* گفته می شود که آقای روحانی در چیدمان کابینه از نظرات آقایان هاشمی، خاتمی و ناطق بهره مند می شود. آیا این موضوع صحت دارد یا خیر؟

- قطعاً موضوع مشورت از موضوعات سفارش شده دینی، عقلی و اخلاقی است و در آموزه های دینی ما هم این موضوع مورد اشاره قرار گرفته است. از جمله این که  در قرآن آمده است "و شاورهم فی الامر" که این موضوع خطاب به پیامبر گرامی اسلام است. بنابراین ضرورت مشورت به ویژه در چیدمان کابینه که بسیاری از افکار عمومی آن را به طور ویژه دنبال می کنند می تواند منجر به ایجاد یک کابینه قوی و تاثیرگذار باشد.

روحانی در تشکیل کابینه از مشورت بزرگان بهره می گیرد

بنده از آن چه شما اشاره کردید اطلاع دقیقی ندارم اما قرائن و شواهد هم نشان می دهد آقای روحانی از مشورت بزرگان برای پیشبرد امور دولت یازدهم بهره خواهند گرفت. این موضوع در دیدار رئیس جمهور منتخب با آیت الله هاشمی رفسنجانی هم از سوی دو طرف مورد اذعان قرار گرفت. بنده معتقدم آقای روحانی از بزرگان دیگر هم در تعیین کابینه مشورت خواهند گرفت.

* گمانه زنی های زیادی در مورد کابینه یازدهم در رسانه های مختلف منتشر شده است تا جایی که دفتر رئیس جمهور منتخب خواستار پرهیز از این گونه گمانه زنی  ها شد. فکر می کنید روند  انتخاب کابینه و افراد حاضر در آن به  چه شکل باشد و در نهایت چه کابینه ای شکل بگیرد، ممکن است از رقبا در کابینه بهره گرفته شود یا خیر؟

استفاده از رقبای انتخاباتی روحانی در کابینه دور از انتظار نیست

- از آن جا که قرار است در دولت یازدهم کابینه ای فراجناحی شکل بگیرد و از اعتدالیون جناح ها در آن استفاده شود می طلبد که آقای روحانی شخصیت های وزین و با سابقه مدیریتی بالا و قوی را در انتخاب های خود مورد توجه قرار دهد. استفاده از رقبای انتخاباتی آقای روحانی از سوی ایشان دور از انتظار نیست و آخرین سخن هم این است که چینش کابینه فرآیند خود را به خوبی طی می کند.

البته در مورد مصادیق نمی توان  سخن قطعی گفت و از فرد خاصی نام برد چرا که آن چه در رسانه ها مطرح می شود بر اساس اعلام دفتر رئیس جمهور منتخب گمانه زنی است و بعضاً در آن اهداف سیاسی هم پیگیری می شود، اما آن چه مسلم است این است که کابینه به موقع و در تعامل با مجلس شورای اسلامی معرفی خواهد شد.

* به عنوان آخرین سوال پیش بینی شما از تعامل مجلس با دولت یازدهم در دادن رای اعتماد به وزرای پیشنهادی چیست؟

مجلس با دولت روحانی برای تشکیل کابینه تعامل می کند

- قرائن و شواهد نشان می دهد مجلس تعامل سازنده و مثبتی با دولت آینده درباره وزرای پیشنهادی داشته باشد لذا به نظر نمی رسد که رئیس جمهور منتخب از این جهت چالش جدی با مجلس داشته باشد چرا که رئیس و نواب رئیس مجلس هم بر این نکته که مجلس حداکثر تعامل را با دولت یازدهم در انتخاب وزیران  خواهد داشت تاکید دارند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس