کد خبر 23139
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۸۹ - ۲۰:۱۶

مديران دولتي مستندهاي انقلابي را قلع و قمع کردند! / کاش مسؤولان به ظاهر انقلابي ما به اندازه آنها که بر باطلشان استوارند، بر حقشان پايمرد بودند.

مشرق - آنروزي که شهيد سيد مرتضي آويني هشدار مي داد که جشنواره هاي هنري ما دربند تارهاي روشنفکري و اِهن و تُلپ از ما بهتران اسير هستند، شايد فکر اين روزها را مي کرد که به مدد همين جشنواره هاي دست ساز دولتي پرور و مديران بيلان کاري جمهوري اسلامي، نسل متحجري از روشنفکران بوجود مي آيند که روشنفکرترين شان زياد که جديد فکر کنند، ما قبل قاجاريه است و توقع دارند فرزند و داماد و دختر خاله و ايل و تبار هرکجا باشي، بايد همانجا انتخاب شوي – بيچاره احمدي نژاد که داماد تهران بود و ملکه اي نداشت که از حقش دفاع کند – سالها بود که نسل هنرمندان انقلاب در همه فضاهاي هنري بايکوت بود. يا بايد روشنفکر بودي و يا خنثي که تو را به ساحت روشنفکران راه دهند.

از ياد نمي رود سالي را که درجشنواره سينما حقيقت که بودجه اش را از وزارت ارشاد دولت احمدي نژاد مي گرفت، هر ده فيلم سفرهاي استاني رئيس جمهور را ازحضور درجشنواره محروم کردند؛ با اينکه لااقل نيمي از آنها لااقل لياقت رقابت با ديگر آثار درب و داغان جشنواره را داشتند و همين امسال که همه جشنواره هاي مستند جمهوري اسلامي، فيلمهايي که با تفکر انقلاب اسلامي درباره اتفاقات مربوط به انتخابات ساخته شده بود را قلع و قمع کردند.

بنده خود با يکي از اعضاي هيئت انتخاب يکي از جشنواره ها صحبت کردم. ايشان گفت ما بعنوان هيئت انتخاب چند اثر از اين ميان را انتخاب کرده بوديم، اما مسؤول جشنواره به بهانه اينکه اين فيلمها باعث اغتشاش در سالن هاي جشنواره مي شوند، آنها را حذف کرده است. آن لحظه ياد فيلم 444 روز افتادم که به دليل خود باختگي و توهين به امام خميني(ره) باعث درگيري هايي درسينما فلسطين شده بود. کاش مسؤولان به ظاهر انقلابي ما به اندازه آنها که بر باطلشان استوارند، بر حقشان پايمرد بودند.

***

اما اين هفته اتفاق مبارکي افتاد که مي تواند رخنه اي براي فروريختن ديوارهاي نازک روشنفکري جشنواره هاي ما باشد. جشنواره مردمي فيلمهاي ضد فتنه "عمار" که قرار است جز در شهرهاي بزرگ در روستاها و شهرهاي کوچک کشور برگزار شود. البته فضاي هنر انقلاب اسلامي علاوه بر اينکه بايد بر اصول استوار خود يعني دين، انقلاب و مردم استوار باشد؛ بايد به فکر تکثير و تکثر نيز باشد. اين اتفاقي است که از سالها پيش اروپايي ها تجربه اش را دارند. هزاران جشنواره کوچک و بزرگ تخصصي و عمومي که تفکر ليبراليستي غرب را حتي به روستاها و شهرهاي کوچک اروپا برده است و جوايز بيشتر فيلمسازان روشنفکر ايراني از جشنواره هاي اروپايي هم از دل همين جشنواره هاي به ظاهر کم اهميت بيرون مي آيد.

روز پنج شنبه من در جشنواره عمار مشهد چند فيلم ديدم. "بيراهه" مستندي تحليلي درباره حرکت خودجوش دانشجويان حزب اللهي در16 آذر و اتفاقات و برخوردهاي با جنبش سبز که بر اين بستر چند ميزگرد دانشجويي درباره مسائل مبتلابه جنبشهاي دانشجويي سوار است. نکته مثبت اين فيلم استفاده از روشهاي جنبشهاي دانشجويي اپوزيسيون در خدمت حرکتهاي دانشجويي انقلابي و بدست گرفتن فضاهايي است که پيش از اين پيراهن عثمان جريان روشنفکري در دانشگاه ها بود.

"ايران تهران نيست" مستندي کم شناخته، بکر و خودجوش است که باتمي نزديک به مستند ايران سبز بدنبال اثبات وجود و اهميت ديگر نقاط ايران جز تهران است. نکته جالب توجه اين مستند، استفاده از راشهايي مربوط به تبليغات انتخاباتي، رأي گيري و پيگيري همان راشها در روزهاي پس ازانتخابات است. اما اين مستند نيز مثل بيشتر آثار بچه حزب اللهي ها از مشکل اطناب و عدم توجه به زمان و ضرب آهنگي کند رنج مي برد. البته اين مشکل با تدويني مجدد و کوتاه شدن قابل رفع است.

آخرين مستندي که شب گذشته ديدم؛ "دختر لر" است. نامي پرمفهوم و طرحي بکر در رد جملات مشعشعانه روشنفکرترين زن ايران در مصاحبه تلفني با راست گوترين رسانه جهان!! اين مستند ترکيبي ديدني از مصاحبه مذکور، ميزگرد مشهور انتخاباتي – فمينيستي سبزها و راشهاي فيلمهاي ناصرالدين شاه آکتور سينما - اثر تاته هرچيز بروترين کارگردان قرن – و دختر لر و مصاحبه هايي با زنان و دختران خطه لرستان است. به نظر من ديدني ترين ويکي از به يادماندني ترين سکانسهاي سينماي مستند ايران، آنجاست که دختران لر برنمايي ازکوهها و پهنه آسمان، روبه دوربين مي گويند من .... دختر لرهستم و ...

* زمبور

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس