همچنین یکی از ایرانیانی که در این تجمع حضور داشته می گوید: سالِ اول که به فرانسه آمده بودم با یک ایرانی آشنا شدم که بعضی وقتها تلفنی با هم حرف میزدیم و احوالپرسی می کردیم، تا اینکه یک روز زنگ زد و گفت یک تجمع ایرانیان در حومهٔ پاریس برگزار میشود اگر تونستی بیا هم فال است و هم تماشا.
تا لحظه آخر نمیدونستم گردهمایی ایرانیان مربوط به مجاهدین است و خلاصه رودربایستی گرفت و رفتیم داخل، از هر ملیتی آنجا بود از کردهای عراق گرفته تا ترکهای ترکیه و از آفریقایی گرفته تا عرب، خلاصه چند دقیقه چرخی زدم و گفتم بپرسم چرا اینجا از همه ملیتها جمع شدن.
از کردهای عراق پرسیدم که از سوئد آمده بودند، یکیشون گفت که ما از سوئد آمده ایم و گفتند ۴ روز شما رو به پاریس میبریم و تنها یک بعدازظهر با ما در یک مراسم هستید و بعد آزاد هستید هرجا میخواهید بروید و رفت و برگشت و هتل و غذا و سایر امکانات از طرف ما.
با دوستِ تازه آشنا شدهٔ کردِ عراقی رفتیم با عربها حرف زدیم یکی از آنها گفت من از دانمارک اومدم و شرایط همان شرایط دوستِ کرد بود، فقط با تفاوت اینکه اونها خانوادگی اومده بودند.
از پاریس هم خیلیها آمده بودند که بیشتر آنها کردهای عراق و افغانی بودند که منتظر بودند مراسم تمام شود و اگر جای خالی بود با اتوبوسهای آنها به کشورِ دیگری بروند و اکثر آنها هلند و آلمان رو در نظر داشتند و کنار اتوبوسهای این ۲ کشور ایستاده بودند.
در آن مراسم هرگونه خوردنی و نوشیدنی مجانی و فراوان بود طوری که بعضی از خانوادهها دهها ساندویج و نوشیدنی توی پلاستیک و جعبه گذاشته بودند و برای روزهای آینده ذخیره کرده بودند.
همچنین يک تبعه قرقيزستان روايت جالبي از هزينههاي گروهک تروريستي منافقين براي راهاندازي ميتينگهاي نمايشي با حضور اتباع ديگر کشورها در پاريس منتشر کرد که راديو فردا گزارشي از قول این دختر دانشجوي قرقيزي به اين شرح منتشر کرده است: آلينا آليمکووا، تبعه قرقيز که مدتي را به عنوان خبرنگار آزاد با سرويس قرقيزي راديو اروپاي آزاد/راديو آزادي همکاري کرده به تازگي سفري به پاريس داشته است. اما اين سفر براي آلينا آنگونه که توصيف ميکند سفري معمولي نبوده است. او ميگويد که روزي اتفاقي با يک آگهي رو به رو شده که به گفته او کليدي بود براي سفرش به پاريس. شهر روياهاي آلينا. آن هم با قيمتي باور نکردني براي يک دختر دانشجو. بليت رفت و برگشت، يک هفته اقامت در هتل چهار ستاره همراه با صبحانه؛ «اساساً آنهايي که به اين سفر آمده بودند همه شيفته قيمت پايين اين سفر شده بودند. اين که ميشد حدود 35 يورو معادل 46 دلار بدهي و مدتي را در پاريس بماني. من آنجا جوانهايي را از روسيه، جمهوري چک، اوکراين و آسياي ميانه ديدم.»
آلينا مانند
بسياري از دانشجويان و جوانان ديگر ايميلي براي برگزارکننده تور فرستاد، اما خودش
ميگويد همان جا پي برده که بايد کاسهاي زير نيمکاسه باشد.
آلينا سپس ادامه
ميدهد که برگزارکننده تور برايش توضيح داده است که او بايد در يک تظاهرات سياسي در
پاريس هم شرکت کند. پرچم در دست بگيرد و شعارهايي به زبان فارسي بدهد. برگزارکننده
تور که خانم آليمکووا تلاش دارد نام او محفوظ بماند به او اطمينان ميدهد که اين
حرکت يک حرکت اعتراضي مسالمتآميز و خالي از خشونت است و او پس از آن صحيح و سالم
به خانهاش خواهد رسيد.
آلينا آليمکووا با اين که خودش اذعان ميکند که حتي يک
کلمه فارسي هم نميداند و چيز زيادي هم درباره مسائل مربوط به ايران نميداند، اما
تصميم ميگيرد با اين پيشنهاد «خوب» به پاريس سفر کند. 31 خرداد ماه 1392 ساعت 9 شب
در يک هواي سرد و باراني آلينا همراه با يکي از همدانشگاهيان قرقيزش قدم به
ترمينال اتوبوس پراگ ميگذارد. همه مسافراني که قرار است سوار هشت دستگاه اتوبوسي
شوند که از پراگ به پاريس ميروند جواناند و اغلب دانشجو و همه از طريق اينترنت به
گفته او به نوعي استخدام شدهاند. چنان که اين دختر دانشجوي اهل قرقيزستان ميگويد
هيچ کس به درستي از هدف اين سفر اطلاعي نداشته است.
در ادامه گزارش راديو فردا
آمده است: در بدو ورود به پاريس مسافران متوجه ميشوند که از هتل چهار ستاره وعده
داده شده همراه با صبحانه گرم خبري نيست و اين هتل 60 کيلومتر با پاريس فاصله دارد.
اول تير ماه مسافران را که به گفته اين دختر دانشجو حالا قرار بود نقش معترضان به
نظام حاکم در ايران را بازي کنند به جايي در نزديکي فرودگاه شارل دوگل ميبرند.
آنجا را که عدهاي نگهبان شخصي محافظت ميکردند با پرچمهاي زرد و بنفشي که به گفته
خانم آليمکووا اسم مريم رجوي بر آنها حک شده بود تزيين کرده بودند. آلينا
ميگويد به همه شرکتکنندگان کوپني داده بودند که با آن ميشد نوشيدني و ساندويچ
مجاني گرفت.