گروه بینالملل مشرق - محمدفرهاد کلینی، کارشناس مسائل استراتژیک با اشاره به سخنان روحانی در نخستین نشست خبری خود درباره سیاست خارجی و اظهارات صریح وی درباره "گذشتن دوران تعلیق غنیسازی" گفت: غرب طی سالیان اخیر تمام توان خود را برای تشديد تحریمها به کار
برده و میبرد.
محصول این فشارها بر اراده هستهای ایران ناکارآمد بوده است و این موضع را نه بنده که مقامات و گزارشهاي اطلاعاتی غرب و اندیشکدههای غربی نيز تأکيد کردهاند. مواضع متوالی رژیم صهیونیستی نیز گویای این مطلب است و از سوی دیگر این، وظیفه دولت است تا فشارهای این تحریمهای وحشیانه را کاهش دهد و تهدیدات را معکوس نماید و همه با هم باید امیدوار باشیم.
گفتوگوی خبرنگار مشرق با کلینی را با هم مرور میکنیم.
جناب آقای کلینی! رئیسجمهور منتخب به صورت کاملاً شفاف در نخستین نشست خبری خود، بر عدم تعلیق غنیسازی تأکيد کرد. مسئلهای که خواسته اصلی غرب بوده و هست؛ این موضع قاطع آقای روحانی میبایست با واکنش تند غرب علیه ایران روبرو میشد ولی ما میبینیم که غرب برخلاف انتظار، بهنوعی به دنبال تعامل با رئیس جمهور منتخب، اعلام میکند که حسن روحانی باید در مذاکرات ژنو 2 حاضر شود و یا اینکه انگلیس تحریم بانک ملت ایران را لغو میکند. به نظر شما این سیاست غرب برای گشودهشدن باب جدیدی از تعامل است یا هدف دیگری از اعطای امتیازها را پیگیری میکند؟
واکنش تند در برابر شرایط جدید، صرفاً از جانب رژیم نتانیاهو مشاهده شد. آنها همچنان منافع خود را در بههمریختن هر گونه روزنه جدید در نحوه تعامل غرب با ایران میبینند. غرب بهراستی تحت تأثیر گامهای بلند مردم ایران در انتخابات قرار دارد و اینجاست که معلوم میشود بهرغم همه فشارهای متعدد سیاسی و اقتصادی رویکرد مردم ایران در مشارکت و تعامل با نوع انتخاب خود است.
البته آنها انتظار دارند تا در همه ابعاد، شاهد تغییر و پیشرفت کشورشان باشند و همچنانکه روانشناسی اجتماعی و مردمی ایران حکایت میکند آنها موافق با تفاهم آبرومند، متعادل و متوازن هستند و همواره در طول تاریخ نشان دادهاند که بهشدت مخالف هر گونه عقبگرد ناشیانه بر خلاف منافع ملی هستند. مردم ایران خصوصاً طی چند سال اخیر مقاومت هوشمندانه خود را در برابر تحریمهای ناعادلانه به اثبات رساندهاند و در صورت آمادگی غرب، اکنون فرصتی برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب و حقوق خود در عرصه توسعه را دنبال میکنند. غرب به خوبی میداند که واکنش غلط به تحولات جدید در ایران صرفا به ضرر آنان تمام میشود. لذا اصل احتیاط در مواضع را برخلاف توصیههای سردرگم رژِیم تلآویو مد نظر دارد.
در مورد دعوت از رئیسجمهور منتخب، جناب آقای روحانی براي حضور در ژنو 2، بايد ديد در صورت تشکیل اين نشست، آيا اين حضور میتواند تبدیل به فرایند سازنده برای آینده مردم سوریه و تشکیل دولت باثبات شود و یا اینکه غرب همچنان سیاست مذاکره و تشدید عملیاتی صحنه را مد نظر دارد. تأکید میکنم باید روشن شود که این اجلاس، نهایی خواهد شد و یا اینکه به تعوبق خواهد افتاد و سپس دستور کار اجلاس ژنو 2 مشخص شود؛ منتها اگر هدف، مشروعیت بخشیدن به برخی از گروههای تروریستی باشد که حتی کشورهای غربی به آن اذعان دارند نتیجه آن از هماکنون مشخص است.
به نظرم هدف، باید بهروزی سوریه باشد و در صورت حسن نیت در اجلاس حاشیهای دوحه، میتوان به ژنو 2 کمی امیدوار بود. البته گفته ميشود که قرار است نشست سهجانبهای براي آمادهسازي زمينه كنفرانس ژنو 2، روز سهشنبه در ژنو برگزار شود و "اخضر ابراهيمي" فرستاده ويژه دبيركل سازمان ملل در سوريه در آن شركت ميكند. ایران همواره خواهان راه حل سوری ـ سوری بوده است و این سیاست، ادامه خواهد یافت.
بر فرض تشکيل اجلاس ژنو2، نقش حضور رئيسجمهور منتخب کشورمان در اين اجلاس چه ميتواند باشد؟
آقای روحانی هم بهخوبي معنای "جنگ" را میداند و هم معنای "تفاهم" را و این در کارنامه ایشان در دوره دفاع مقدس و سیاست متوازن در عرصه تنظیم سیاست خارجی اثبات شده است. بدیهی است ايشان اکنون به عنوان رئیس جمهور، در یک تراز جدید قرار دارند و بهخوبی از نقش و جایگاه خود در فرایندهای اصولی و متعادل در عرصه داخلی و خارجی مطلع هستند.
آيا ميتوان گفت که برآوردهاي تحليلي غرب در قبال شرايط جديد با پيشنهادهاي جديد، تغيير خواهد کرد يا خير؟
به نظرم کیفیت پیشنهادها در عرصه مواجهه، دچار تغییر میشود. برخی در غرب تلاش میکنند تا سیاستمداران غرب دچار اختلال در تحلیل و محاسبات آنها در شرایط جدید متأثر و به قولی مدیریت شود. به نظرم مقامات غرب باید با کمی مراجعه به گذشته نزدیک، به تعاملات خود با این عناصر و نيز رژیم تلاویو تجدید نظر کنند. پوچی اطلاعات و تحلیلهای آنان از تحولات ایران بهويژه طی انتخابات اخير رياست جمهوري، درس بزرگی برای گامهای بعدی است. فرصت بسیار مهمی وجود دارد و باید دید که غرب و بهويژه اروپا چقدر توانایی ایجاد سیاست برد - برد دارد.
برخي معتقدند یکی از سناریوهای غرب برای دولت جدید، لزوم ایجاد فضای مثبت برای دولت (لغو تحریم بانک ملت توسط دولت انگلیس و یا دعوت از ایران در مذاکرات ژنو2) در راستاي سوء استفاده از شرايط جديد برای ایجاد نوعی اختلاف و ابهام در میان سران و مسؤولان نظام باشد؛ آيا اين تحليل ميتواند درست باشد؟
محصول این فشارها بر اراده هستهای ایران ناکارآمد بوده است و این موضع را نه بنده که مقامات و گزارشهاي اطلاعاتی غرب و اندیشکدههای غربی نيز تأکيد کردهاند. مواضع متوالی رژیم صهیونیستی نیز گویای این مطلب است و از سوی دیگر این، وظیفه دولت است تا فشارهای این تحریمهای وحشیانه را کاهش دهد و تهدیدات را معکوس نماید و همه با هم باید امیدوار باشیم.
گفتوگوی خبرنگار مشرق با کلینی را با هم مرور میکنیم.
*****
جناب آقای کلینی! رئیسجمهور منتخب به صورت کاملاً شفاف در نخستین نشست خبری خود، بر عدم تعلیق غنیسازی تأکيد کرد. مسئلهای که خواسته اصلی غرب بوده و هست؛ این موضع قاطع آقای روحانی میبایست با واکنش تند غرب علیه ایران روبرو میشد ولی ما میبینیم که غرب برخلاف انتظار، بهنوعی به دنبال تعامل با رئیس جمهور منتخب، اعلام میکند که حسن روحانی باید در مذاکرات ژنو 2 حاضر شود و یا اینکه انگلیس تحریم بانک ملت ایران را لغو میکند. به نظر شما این سیاست غرب برای گشودهشدن باب جدیدی از تعامل است یا هدف دیگری از اعطای امتیازها را پیگیری میکند؟
واکنش تند در برابر شرایط جدید، صرفاً از جانب رژیم نتانیاهو مشاهده شد. آنها همچنان منافع خود را در بههمریختن هر گونه روزنه جدید در نحوه تعامل غرب با ایران میبینند. غرب بهراستی تحت تأثیر گامهای بلند مردم ایران در انتخابات قرار دارد و اینجاست که معلوم میشود بهرغم همه فشارهای متعدد سیاسی و اقتصادی رویکرد مردم ایران در مشارکت و تعامل با نوع انتخاب خود است.
البته آنها انتظار دارند تا در همه ابعاد، شاهد تغییر و پیشرفت کشورشان باشند و همچنانکه روانشناسی اجتماعی و مردمی ایران حکایت میکند آنها موافق با تفاهم آبرومند، متعادل و متوازن هستند و همواره در طول تاریخ نشان دادهاند که بهشدت مخالف هر گونه عقبگرد ناشیانه بر خلاف منافع ملی هستند. مردم ایران خصوصاً طی چند سال اخیر مقاومت هوشمندانه خود را در برابر تحریمهای ناعادلانه به اثبات رساندهاند و در صورت آمادگی غرب، اکنون فرصتی برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب و حقوق خود در عرصه توسعه را دنبال میکنند. غرب به خوبی میداند که واکنش غلط به تحولات جدید در ایران صرفا به ضرر آنان تمام میشود. لذا اصل احتیاط در مواضع را برخلاف توصیههای سردرگم رژِیم تلآویو مد نظر دارد.
در مورد دعوت از رئیسجمهور منتخب، جناب آقای روحانی براي حضور در ژنو 2، بايد ديد در صورت تشکیل اين نشست، آيا اين حضور میتواند تبدیل به فرایند سازنده برای آینده مردم سوریه و تشکیل دولت باثبات شود و یا اینکه غرب همچنان سیاست مذاکره و تشدید عملیاتی صحنه را مد نظر دارد. تأکید میکنم باید روشن شود که این اجلاس، نهایی خواهد شد و یا اینکه به تعوبق خواهد افتاد و سپس دستور کار اجلاس ژنو 2 مشخص شود؛ منتها اگر هدف، مشروعیت بخشیدن به برخی از گروههای تروریستی باشد که حتی کشورهای غربی به آن اذعان دارند نتیجه آن از هماکنون مشخص است.
به نظرم هدف، باید بهروزی سوریه باشد و در صورت حسن نیت در اجلاس حاشیهای دوحه، میتوان به ژنو 2 کمی امیدوار بود. البته گفته ميشود که قرار است نشست سهجانبهای براي آمادهسازي زمينه كنفرانس ژنو 2، روز سهشنبه در ژنو برگزار شود و "اخضر ابراهيمي" فرستاده ويژه دبيركل سازمان ملل در سوريه در آن شركت ميكند. ایران همواره خواهان راه حل سوری ـ سوری بوده است و این سیاست، ادامه خواهد یافت.
بر فرض تشکيل اجلاس ژنو2، نقش حضور رئيسجمهور منتخب کشورمان در اين اجلاس چه ميتواند باشد؟
آقای روحانی هم بهخوبي معنای "جنگ" را میداند و هم معنای "تفاهم" را و این در کارنامه ایشان در دوره دفاع مقدس و سیاست متوازن در عرصه تنظیم سیاست خارجی اثبات شده است. بدیهی است ايشان اکنون به عنوان رئیس جمهور، در یک تراز جدید قرار دارند و بهخوبی از نقش و جایگاه خود در فرایندهای اصولی و متعادل در عرصه داخلی و خارجی مطلع هستند.
آيا ميتوان گفت که برآوردهاي تحليلي غرب در قبال شرايط جديد با پيشنهادهاي جديد، تغيير خواهد کرد يا خير؟
به نظرم کیفیت پیشنهادها در عرصه مواجهه، دچار تغییر میشود. برخی در غرب تلاش میکنند تا سیاستمداران غرب دچار اختلال در تحلیل و محاسبات آنها در شرایط جدید متأثر و به قولی مدیریت شود. به نظرم مقامات غرب باید با کمی مراجعه به گذشته نزدیک، به تعاملات خود با این عناصر و نيز رژیم تلاویو تجدید نظر کنند. پوچی اطلاعات و تحلیلهای آنان از تحولات ایران بهويژه طی انتخابات اخير رياست جمهوري، درس بزرگی برای گامهای بعدی است. فرصت بسیار مهمی وجود دارد و باید دید که غرب و بهويژه اروپا چقدر توانایی ایجاد سیاست برد - برد دارد.
برخي معتقدند یکی از سناریوهای غرب برای دولت جدید، لزوم ایجاد فضای مثبت برای دولت (لغو تحریم بانک ملت توسط دولت انگلیس و یا دعوت از ایران در مذاکرات ژنو2) در راستاي سوء استفاده از شرايط جديد برای ایجاد نوعی اختلاف و ابهام در میان سران و مسؤولان نظام باشد؛ آيا اين تحليل ميتواند درست باشد؟
فعلاً نباید با نگاه بدبینانه به این مواضع نگاه کرد؛ حتی دولت آمریکا نیز به کنگره اعلام کرد که باید به نتایج و پیامدهای انتخابات ایران توجه کرد. اگر واقعاً آنها از تحولات و خواستههای ایران نتیجهگیری جدید و در جهت اهداف و منافع کشورمان دارند، بهصورت عینی و ملموس پیشنهادهاي خود را مطرح کنند. واقعاً اگر آنها قصد تغییر رویکرد تقابلی به تعاملی را دارند باید آن را اثباتپذیر کنند و البته این درست است که صرفاً با کلمات نمیتوان همه اهداف را درک کرد و لازمه آن، تغییر در پیشنهادها و تغيير در رفتارهاست.
به نظرم همه ما وظیفه داریم همچنانکه رهبر انقلاب اشاره کردند دولت فراجناحی جدید را که بهزودی بر اساس اعلام آقای روحانی معرفی خواهد شد، همراهی و حمایت کنیم. انتخابات ایران نشان داد که در کشور ما معنای تندرو و کندرو تغییر کرده است و جریان آلترناتیو و نه صرفاً اپوزسیون در حال شکلگیری است. این پدیده در تاریخ معاصر ایران شاید بینظیر باشد. آقای روحانی نه دشمن اصولگرایی است و نه مايل به ساختارشکنان و مواضع خود را نشان داده است.
ایشان رویکردی قانونمند دارند و فکر کنم قصد دارند تا از ظرفیتهای همه جناحهای کشور از اصولگرایان تا اصلاحطلبان و نیروهای مستقل در چارچوب قانون اساسی برای ایران انقلاب اسلامی فایده بسازند. غرب نیر میداند که در صورت اقدام به بازیهای مصنوعی، برای همیشه باید اهمیت همکاری با ایران را فراموش کند. کشورمان اجازه هیچگونه دخالت را به هیچ قدرتی در مناسبات داخلی نخواهد داد.
به نظرم همه ما وظیفه داریم همچنانکه رهبر انقلاب اشاره کردند دولت فراجناحی جدید را که بهزودی بر اساس اعلام آقای روحانی معرفی خواهد شد، همراهی و حمایت کنیم. انتخابات ایران نشان داد که در کشور ما معنای تندرو و کندرو تغییر کرده است و جریان آلترناتیو و نه صرفاً اپوزسیون در حال شکلگیری است. این پدیده در تاریخ معاصر ایران شاید بینظیر باشد. آقای روحانی نه دشمن اصولگرایی است و نه مايل به ساختارشکنان و مواضع خود را نشان داده است.
ایشان رویکردی قانونمند دارند و فکر کنم قصد دارند تا از ظرفیتهای همه جناحهای کشور از اصولگرایان تا اصلاحطلبان و نیروهای مستقل در چارچوب قانون اساسی برای ایران انقلاب اسلامی فایده بسازند. غرب نیر میداند که در صورت اقدام به بازیهای مصنوعی، برای همیشه باید اهمیت همکاری با ایران را فراموش کند. کشورمان اجازه هیچگونه دخالت را به هیچ قدرتی در مناسبات داخلی نخواهد داد.
آقای روحانی در نخستین نشست خبری خود، خواسته غرب مبنی بر تعلیق غنیسازی را رد کرده و اعلام کردهاند راههای دیگری برای اعتماد سازی وجود دارد، به نظر جنابعالی با توجه به سیاست کلی نظام مبنی بر ایستادگی و مقاومت علیه غرب و استکبار، آقای روحانی چه مسیری را برای اعتمادسازی درباره برنامههستهای ایران پی خواهد گرفت؟
اعتمادسازی، یک جاده یکطرفه نیست و نیازمند اراده مشترک است. این دولت جدید ایران نیست که باید صرفاً اعتمادسازی کند. مقامات سیاسی و حقوقی کشورمان در گذشته بر این اصل تأکید داشتهاند و مواضع جناب آقای سيد کمال خرازی، وریر امور خارجه وقت بههنگام حضور در دولت اصلاحات و همچنین دولتهای نهم و دهم، همواره مبتني بر اصل اعتمادسازی برابر بوده است و حتی در هنگام حضور آقای روحانی در دبیرخانه شورای عالي امنیت ملی کشورمان، ايشان همواره درباره اصل تضمین و پایبندی طرفهای غربی، مذاکرات متعدد داشتهاند و زمانی که طرف غربی به پیشنهادهاي خود عمل نکرد و اعلام نمود که با دولت بعدی ایران سخن خواهد گفت جناب آقای خاتمی، رئیسجمهور وقت دستور لارم برای رفع تعلیق داوطلبانه را صادر کردند.
کراکر، دیپلمات برجسته آمریکایی بهتازگي اعلام کرده است که آمریکا علاوه بر فشار و تحریم به دنبال نوعی تعامل جدید با ایران است، به نظر جنابعالی مقصود کاخ سفید از تعامل جدید با ایران چیست؟ و دولت جدید چگونه باید با تحریم یکطرفه آمریکا علیه ملت ایران مقابله کند؟
با توجه به تجربیات آقای کراکر و سخنان وی که اکنون در دوران بازنشستگی به سر میبرند فکر میکنم اولویت مطروحه در افغانستان است ولی با توجه به به جمیع جهات باید قضاوت کرد. بدیهی است اگر قرار باشد در این خصوص تصمیمی اتخاذ شود همانند فرايند مذاکرات دو طرف در عراق، مراتب در چارچوب مشورت مقامات عالی کشور با رهبر انقلاب معنا خواهد شد.
البته قرار نیست هرجا آمریکا ابراز علاقه کرد پاسخ شفاف دریافت کند. آمریکا باید ارزش تعامل با ایران را درک کند. درباره چگونگی مقابله دولت جدید با تحریمها این یک اولویت برای آقای روحانی است و باید کار عمیق کارشناسی جدیدی صورت پذیرد و این موضوع بسته به تدبیر دولت ایشان است و بسته ضد تحریمی باید عینیت یابد و البته قرار نیست که همه سیاستها را هم یکباره اعلام کنند.
زمزمههایی مبنی بر فدا کردن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برای مسائل اقتصادی آن هم از سوی بعضی از نزدیکان آقای روحانی به گوش میرسد. به نظر شما با توجه به سیاست کلی "عزت و حكمت و مصلحت" در سیاست خارجی، خطر این سنخ از سیاستورزي در حوزه روابط خارجی را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا این نگاه، سبب هجوم اقتصادی بیشتر غرب به خصوص آمریکا علیه ایران نمیشود؟
فکر کنم منظور شما، مناظره انجامشده در برنامه "دیروز، امروز، فردا" باشد. جناب آقای واعظی، خود در دوران جنگ تحمیلی در اواسط دهه شصت مدیرکل اقتصادی وزارت امور خارجه بوده و تجربه شایانی در بهکارگیری دیپلماسی اقتصاد خارجی برای رفع تحریمهای آن زمان دارند. سیاست خارجی و توسعه اقتصادی برای کشور هردو سرمایه محسوب میشوند و نباید الزاماً قربانی یکدیگر شوند. این هنر مدیریت است که توسعه فرصتهای موازی و دفع تهدیدات مرکب را بهدرستی برنامهریزی کند. باید برخوردی واقعبین داشت تا بر اساس شرایط، با قدرت تدبیر و حکمت، عملاً قوت و عزت و امید را پدید آورد و اگر مواردی خاص وجود داشته باشد و مصلحت ایجاب کند حتماً در سطح عالی تصمیمگیری خواهد شد.
غرب طی سالیان اخیر همه توان خود را برای شدتبخشیدن به تحریم، بهکار برده و میبرد. محصول این فشارها بر اراده هستهای ایران ناکارآمد بوده است و این موضع را نه بنده که مقامات و گزارشهاي اطلاعاتی غرب و اندیشکدههای غربی نيز تأکيد کردهاند. مواضع متوالی رژیم صهیونیستی نیز گویای این مطلب است و از سوی دیگر این، وظیفه دولت است تا فشارهای این تحریمهای وحشیانه را کاهش دهد و تهدیدات را معکوس نماید و همه با هم باید امیدوار باشیم.
کراکر، دیپلمات برجسته آمریکایی بهتازگي اعلام کرده است که آمریکا علاوه بر فشار و تحریم به دنبال نوعی تعامل جدید با ایران است، به نظر جنابعالی مقصود کاخ سفید از تعامل جدید با ایران چیست؟ و دولت جدید چگونه باید با تحریم یکطرفه آمریکا علیه ملت ایران مقابله کند؟
با توجه به تجربیات آقای کراکر و سخنان وی که اکنون در دوران بازنشستگی به سر میبرند فکر میکنم اولویت مطروحه در افغانستان است ولی با توجه به به جمیع جهات باید قضاوت کرد. بدیهی است اگر قرار باشد در این خصوص تصمیمی اتخاذ شود همانند فرايند مذاکرات دو طرف در عراق، مراتب در چارچوب مشورت مقامات عالی کشور با رهبر انقلاب معنا خواهد شد.
البته قرار نیست هرجا آمریکا ابراز علاقه کرد پاسخ شفاف دریافت کند. آمریکا باید ارزش تعامل با ایران را درک کند. درباره چگونگی مقابله دولت جدید با تحریمها این یک اولویت برای آقای روحانی است و باید کار عمیق کارشناسی جدیدی صورت پذیرد و این موضوع بسته به تدبیر دولت ایشان است و بسته ضد تحریمی باید عینیت یابد و البته قرار نیست که همه سیاستها را هم یکباره اعلام کنند.
زمزمههایی مبنی بر فدا کردن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برای مسائل اقتصادی آن هم از سوی بعضی از نزدیکان آقای روحانی به گوش میرسد. به نظر شما با توجه به سیاست کلی "عزت و حكمت و مصلحت" در سیاست خارجی، خطر این سنخ از سیاستورزي در حوزه روابط خارجی را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا این نگاه، سبب هجوم اقتصادی بیشتر غرب به خصوص آمریکا علیه ایران نمیشود؟
فکر کنم منظور شما، مناظره انجامشده در برنامه "دیروز، امروز، فردا" باشد. جناب آقای واعظی، خود در دوران جنگ تحمیلی در اواسط دهه شصت مدیرکل اقتصادی وزارت امور خارجه بوده و تجربه شایانی در بهکارگیری دیپلماسی اقتصاد خارجی برای رفع تحریمهای آن زمان دارند. سیاست خارجی و توسعه اقتصادی برای کشور هردو سرمایه محسوب میشوند و نباید الزاماً قربانی یکدیگر شوند. این هنر مدیریت است که توسعه فرصتهای موازی و دفع تهدیدات مرکب را بهدرستی برنامهریزی کند. باید برخوردی واقعبین داشت تا بر اساس شرایط، با قدرت تدبیر و حکمت، عملاً قوت و عزت و امید را پدید آورد و اگر مواردی خاص وجود داشته باشد و مصلحت ایجاب کند حتماً در سطح عالی تصمیمگیری خواهد شد.
غرب طی سالیان اخیر همه توان خود را برای شدتبخشیدن به تحریم، بهکار برده و میبرد. محصول این فشارها بر اراده هستهای ایران ناکارآمد بوده است و این موضع را نه بنده که مقامات و گزارشهاي اطلاعاتی غرب و اندیشکدههای غربی نيز تأکيد کردهاند. مواضع متوالی رژیم صهیونیستی نیز گویای این مطلب است و از سوی دیگر این، وظیفه دولت است تا فشارهای این تحریمهای وحشیانه را کاهش دهد و تهدیدات را معکوس نماید و همه با هم باید امیدوار باشیم.