به گزارش مشرق، اندیشکده صهیونیستی «مطالعات امنیت ملی» در گزارشی به قلم «افرایم کام» مینویسد: انتخاب «حسن روحانی» به عنوان رئیس جمهور ایران غافلگیرکننده بود، و این غافلگیری نه تنها به خاطر انتخابش، بلکه به خاطر اکثریت بالایی که به دست آورد است. این اکثریت آرا باعث شد انتخابات دیگر به دور دوم کشیده نشود. پیش از انتخابات تصور میشد دو نامزد پیشگام این مسابقه باشند: «سعید جلیلی» که مشاور امنیت ملی ایران و سرپرست تیم مذاکرهکننده هستهای ایران است و ارتباط بسیار نزدیکی با ]آیتالله[ «خامنهای» ، رهبر ایران دارد. نامزد دیگر «محمد باقر قالیباف»، شهردار مردمی تهران بود. در انتخابات «روحانی» 7/50 درصد کل آرا را کسب کرد و نامزدهای دیگر هر کدام کمتر از 17 درصد آرا را از آن خود کردند.
رهبر معظم انقلاب در ديدار با اقشار مختلف مردم – ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲
انتخابات امسال اهميت مضاعف دارد. امروز انتخابات به يك موضوع مهم بينالمللى تبديل شده است؛ اين را بدانيد. دستگاههای فكرى دشمنان - به قول خودشان، اتاقهاى فكر - نشستهاند رصد ميكنند مقدمات اين انتخابات را، اين حادثهى بزرگ را؛ دارند نگاه میکنند؛ نقشه هم دارند، هدف هم دارند. هدف جبههى دشمنان شما، نقطهى مقابل هدف شما است.
سایت اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند.
■ «روحانی» ، امید اصلاحطلبان در ایران ■
«روحانی» که تنها فرد روحانی در میان نامزدهای انتخابات بود و مدرک دکترای حقوق دارد از رهبران جناح اصلاحطلبان محسوب نمیشود. با این وجود در میان دیگر نامزدها «روحانی» نسبت به بقیه به اصلاحطلبان نزدیکتر است و امید اصلی آنها به شمار میآید. بنابراین احتمالاً وی عمدتاً توسط سه گروه انتخاب شده است: اصلاحطلبان، اقلیتهای مختلفی که «روحانی» آنها را مخاطب قرار داده و آنهایی که او را فرصتی برای تخفیف تحریمهای اعمالی روی ایران و فرصتی برای بهبود اقتصاد ایران دیدند. در نتیجه به نظر میرسد انتخاب «روحانی» انعکاس دهنده تمایلی حقیقی به تغییر در میان مردم ایران و تأثیر تحریمها و تشدید وضعیت اقتصادی باشد. ]آیتالله[ «خامنهای» نیز ممکن است علاقمند باشد از چهره «روحانی» به عنوان فردی میانهرو در تلاش برای از میان برداشتن تحریمها و بهبود جایگاه بینالمللی ایران بدون پرداخت هزینه سنگین قیمت در مسئله هستهای بهرهبرداری کند.
■ قدرت رئیس جمهور در امور داخلی و خارجی ایران ■
بر کسی پوشیده نیست که تصمیمگیرنده اصلی در ایران رهبر است. اما رئیس جمهور نیز دومین شخصیت مهم کشور به خصوص در امور داخلی است. وی وزرا را منصوب میکند (در ایران نخست وزیر وجود ندارد) و او مسئول مدیریت و عملکرد دولت و شکلدهی و اجرای سیاست اقتصادی است. هرچند قدرت و اختیار رئیس جمهور در حوزه سیاست خارجی و به ویژه مسئله هستهای محدود است – مقامی که در این زمینه تصمیمگیری میکند رهبر است - وی در این زمینه نیز نفوذ دارد زیرا رئیس شورای عالی امنیت ملی است و سیاست ایران در جهان خارج را وی عرضه میکند. این واقعیت که «روحانی» در گذشته با امور خارجی و مسئله هستهای در سمت سرپرست تیم مذاکرهکننده هستهای در زمان ریاست جمهوری «خاتمی» برخورد داشته، درحالیکه ]آیتالله[ «خامنهای» از زمان انتصابش به عنوان رهبر ایران در سال 1989 ایران را ترک نکرده، میتواند نفوذ و تأثیر رئیس جمهور را تقویت کند.
■ اولویت «روحانی» برای مسئله هستهای ■
احتمال میرود «روحانی» اولویت بالایی به پیدا کردن راهحلی برای مسئله هستهای جهت تخفیف تحریمها در ایران بدهد. طی رقابتهای انتخاباتی وی روی تعهد به رویکردی میانهرو و راهحلی برای مشکل تحریمها و انزوای بینالمللی ایران تاکید داشت، هرچند وی نیز مانند نامزدهای دیگر قول داد برنامه هستهای را ادامه خواهد داد. از اینرو احتمال میرود وی طرحهای پیشنهادی جدیدی را به منظور رسیدن به توافق با دولتهای غربی ارائه کند. او همچنین ممکن است تماس مستقیم با دولت آمریکا در خصوص این مسئله را آغاز کند. مسئله این است که ]آیتالله[ «خامنهای» چه مقدار راه گریز به وی خواهد داد: احتمالاً این راه گریز کم خواهد بود. «خاتمی» که از سال 1997 تا 2005 رئیس جمهور ایران بود و به عنوان فردی میانهرو محسوب میشد، تلاش کرد آشکارا گفتگویی با مردم آمریکا آغاز کند اما ]آیتالله[ «خامنهای» وی را متوقف کرد؛ و طی دوره وی پیشرفت مهمی در غنیسازی اورانیوم با ساخت تأسیسات غنیسازی در نطنز رخ داد. این احتمال وجود دارد که طی دوره پیش رو، ایران شاید آماده باشد در زمینه مسئله هستهای امتیازات تاکتیکی بدهد. اما این احتمال نیز مطرح است که ]آیتالله[ «خامنهای» اجازه واگذاری امتیازاتی با اهمیت استراتژیک را نخواهد داد.
■ استقبال آمریکا و دولتهای غربی از انتخاب «روحانی» ■
انتخاب «روحانی» با استقبال دولت آمریکا و دیگر دولتهای غربی روبرو شده است که انتظار دارند با ریاست جمهوری وی پیشرفتی حقیقی در مسئله هستهای حاصل شده و شاید حتی باعث تقویت اصلاحطلبان شده و شاهد شروع تغییرات داخلی در ایران باشند. آنها همچنین انتخاب وی را به عنوان اولین نشانه تأثیرگذاری تحریمها روی ایران تلقی میکنند و بنابراین احتمالاً مترصد خواهند بود فرصتی دیگر به گزینه دیپلماتیک بدهند و در عین حال فضای داخلی «روحانی» برای مانور و توانایی وی برای حل مسئله را بسنجند. این امکان نیز وجود دارد که در این چارچوب، عناصری در غرب پیشنهاد سبکتر کردن تحریمها را بدهند تا دستاوردی برای «روحانی» فراهم شده و قدرت داخلی وی در پیشبرد مسئله و حل آن تقویت شود. در این حالت، در این مرحله دولت آمریکا احتمالاً گزینه نظامی را کنار خواهد گذاشت و تقاضا خواهد کرد که اسرائیل نیز این کار را بکند تا فرصتهایی برای دستیابی به راهحل با ایران روشن شود.
■ دیدگاه اسرائیل در خصوص انتخاب «روحانی» به عنوان رئیس جمهور ایران ■
از دیدگاه اسرائیل، انتخاب «روحانی» شامل فرصتها و ریسکهایی میشود. فرصتهای این انتخاب عبارتند از امکان ایجاد راهحلی که برای اسرائیل قابلقبول خواهد بود و احتمال شروع تغییرات داخلی در ایران. در حال حاضر این فرصتها چندان محتمل نیست. «روحانی» احتمالاً از ادبیات «احمدینژاد» مبنی بر محو نام اسرائیل از روی نقشه و انکار هولوکاست اجتناب خواهد. چنانچه این اتفاق بیفتد، اسرائیل یک سرمایه روابط عمومی را از دست خواهد داد زیرا بیانات خشن «احمدینژاد» به اسرائیل کمک کرده تهدید ایران هستهای را به دیگران نشان دهد. نکته مهمتر اینکه تصویر میانهروی رئیس جمهور جدید ایران میتواند فشار بینالمللی روی ایران را کاهش دهد و بعدها شاید حتی جامعه بینالملل تشویق شود بر سر مسئله هستهای معاملهای کند که برای اسرائیل قابلقبول نخواهد بود.
رهبر معظم انقلاب در ديدار با اقشار مختلف مردم – ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲
انتخابات امسال اهميت مضاعف دارد. امروز انتخابات به يك موضوع مهم بينالمللى تبديل شده است؛ اين را بدانيد. دستگاههای فكرى دشمنان - به قول خودشان، اتاقهاى فكر - نشستهاند رصد ميكنند مقدمات اين انتخابات را، اين حادثهى بزرگ را؛ دارند نگاه میکنند؛ نقشه هم دارند، هدف هم دارند. هدف جبههى دشمنان شما، نقطهى مقابل هدف شما است.
سایت اشراف بدون تایید محتوا و ادعاهای مطرح شده در این گزارش، ترجمه آن را صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر میکند.
■ «روحانی» ، امید اصلاحطلبان در ایران ■
«روحانی» که تنها فرد روحانی در میان نامزدهای انتخابات بود و مدرک دکترای حقوق دارد از رهبران جناح اصلاحطلبان محسوب نمیشود. با این وجود در میان دیگر نامزدها «روحانی» نسبت به بقیه به اصلاحطلبان نزدیکتر است و امید اصلی آنها به شمار میآید. بنابراین احتمالاً وی عمدتاً توسط سه گروه انتخاب شده است: اصلاحطلبان، اقلیتهای مختلفی که «روحانی» آنها را مخاطب قرار داده و آنهایی که او را فرصتی برای تخفیف تحریمهای اعمالی روی ایران و فرصتی برای بهبود اقتصاد ایران دیدند. در نتیجه به نظر میرسد انتخاب «روحانی» انعکاس دهنده تمایلی حقیقی به تغییر در میان مردم ایران و تأثیر تحریمها و تشدید وضعیت اقتصادی باشد. ]آیتالله[ «خامنهای» نیز ممکن است علاقمند باشد از چهره «روحانی» به عنوان فردی میانهرو در تلاش برای از میان برداشتن تحریمها و بهبود جایگاه بینالمللی ایران بدون پرداخت هزینه سنگین قیمت در مسئله هستهای بهرهبرداری کند.
■ قدرت رئیس جمهور در امور داخلی و خارجی ایران ■
بر کسی پوشیده نیست که تصمیمگیرنده اصلی در ایران رهبر است. اما رئیس جمهور نیز دومین شخصیت مهم کشور به خصوص در امور داخلی است. وی وزرا را منصوب میکند (در ایران نخست وزیر وجود ندارد) و او مسئول مدیریت و عملکرد دولت و شکلدهی و اجرای سیاست اقتصادی است. هرچند قدرت و اختیار رئیس جمهور در حوزه سیاست خارجی و به ویژه مسئله هستهای محدود است – مقامی که در این زمینه تصمیمگیری میکند رهبر است - وی در این زمینه نیز نفوذ دارد زیرا رئیس شورای عالی امنیت ملی است و سیاست ایران در جهان خارج را وی عرضه میکند. این واقعیت که «روحانی» در گذشته با امور خارجی و مسئله هستهای در سمت سرپرست تیم مذاکرهکننده هستهای در زمان ریاست جمهوری «خاتمی» برخورد داشته، درحالیکه ]آیتالله[ «خامنهای» از زمان انتصابش به عنوان رهبر ایران در سال 1989 ایران را ترک نکرده، میتواند نفوذ و تأثیر رئیس جمهور را تقویت کند.
■ اولویت «روحانی» برای مسئله هستهای ■
احتمال میرود «روحانی» اولویت بالایی به پیدا کردن راهحلی برای مسئله هستهای جهت تخفیف تحریمها در ایران بدهد. طی رقابتهای انتخاباتی وی روی تعهد به رویکردی میانهرو و راهحلی برای مشکل تحریمها و انزوای بینالمللی ایران تاکید داشت، هرچند وی نیز مانند نامزدهای دیگر قول داد برنامه هستهای را ادامه خواهد داد. از اینرو احتمال میرود وی طرحهای پیشنهادی جدیدی را به منظور رسیدن به توافق با دولتهای غربی ارائه کند. او همچنین ممکن است تماس مستقیم با دولت آمریکا در خصوص این مسئله را آغاز کند. مسئله این است که ]آیتالله[ «خامنهای» چه مقدار راه گریز به وی خواهد داد: احتمالاً این راه گریز کم خواهد بود. «خاتمی» که از سال 1997 تا 2005 رئیس جمهور ایران بود و به عنوان فردی میانهرو محسوب میشد، تلاش کرد آشکارا گفتگویی با مردم آمریکا آغاز کند اما ]آیتالله[ «خامنهای» وی را متوقف کرد؛ و طی دوره وی پیشرفت مهمی در غنیسازی اورانیوم با ساخت تأسیسات غنیسازی در نطنز رخ داد. این احتمال وجود دارد که طی دوره پیش رو، ایران شاید آماده باشد در زمینه مسئله هستهای امتیازات تاکتیکی بدهد. اما این احتمال نیز مطرح است که ]آیتالله[ «خامنهای» اجازه واگذاری امتیازاتی با اهمیت استراتژیک را نخواهد داد.
■ استقبال آمریکا و دولتهای غربی از انتخاب «روحانی» ■
انتخاب «روحانی» با استقبال دولت آمریکا و دیگر دولتهای غربی روبرو شده است که انتظار دارند با ریاست جمهوری وی پیشرفتی حقیقی در مسئله هستهای حاصل شده و شاید حتی باعث تقویت اصلاحطلبان شده و شاهد شروع تغییرات داخلی در ایران باشند. آنها همچنین انتخاب وی را به عنوان اولین نشانه تأثیرگذاری تحریمها روی ایران تلقی میکنند و بنابراین احتمالاً مترصد خواهند بود فرصتی دیگر به گزینه دیپلماتیک بدهند و در عین حال فضای داخلی «روحانی» برای مانور و توانایی وی برای حل مسئله را بسنجند. این امکان نیز وجود دارد که در این چارچوب، عناصری در غرب پیشنهاد سبکتر کردن تحریمها را بدهند تا دستاوردی برای «روحانی» فراهم شده و قدرت داخلی وی در پیشبرد مسئله و حل آن تقویت شود. در این حالت، در این مرحله دولت آمریکا احتمالاً گزینه نظامی را کنار خواهد گذاشت و تقاضا خواهد کرد که اسرائیل نیز این کار را بکند تا فرصتهایی برای دستیابی به راهحل با ایران روشن شود.
■ دیدگاه اسرائیل در خصوص انتخاب «روحانی» به عنوان رئیس جمهور ایران ■
از دیدگاه اسرائیل، انتخاب «روحانی» شامل فرصتها و ریسکهایی میشود. فرصتهای این انتخاب عبارتند از امکان ایجاد راهحلی که برای اسرائیل قابلقبول خواهد بود و احتمال شروع تغییرات داخلی در ایران. در حال حاضر این فرصتها چندان محتمل نیست. «روحانی» احتمالاً از ادبیات «احمدینژاد» مبنی بر محو نام اسرائیل از روی نقشه و انکار هولوکاست اجتناب خواهد. چنانچه این اتفاق بیفتد، اسرائیل یک سرمایه روابط عمومی را از دست خواهد داد زیرا بیانات خشن «احمدینژاد» به اسرائیل کمک کرده تهدید ایران هستهای را به دیگران نشان دهد. نکته مهمتر اینکه تصویر میانهروی رئیس جمهور جدید ایران میتواند فشار بینالمللی روی ایران را کاهش دهد و بعدها شاید حتی جامعه بینالملل تشویق شود بر سر مسئله هستهای معاملهای کند که برای اسرائیل قابلقبول نخواهد بود.