در این برنامه غرضی به سؤالات جوانان پاسخ داد.
مهمترین محورهای سخنان غرضی در این برنامه بهشرح ذیل است:
* در نظام اسلامی هرکس بتواند اجماع ایجاد کند خیلی خوب و قوی است. اگر اجماع شود، بر اساس فقه اسلامی و سنت مردم موفق میشود ولی اگر بخواهد بگوید رئیسم و باید از من اطاعت شود، توفیق چندانی نصیب او و دیگران نمیشود.
* یکی از مزایای مردمسالاری نسبت به دموکراسی این است که مردمسالاری اجماع را می پسندد ولی دموکراسی اختلاف را.
* در نظام اسلامی رقابت نداریم، همکاری داریم.
* در عمرم هیچ مسئولیتی نداشتم که در آن بهغیر از اینکه با اجماع باشد کاری انجام دهم. اگر اختلافی پیش میآمد بین افراد، آنقدر صبر میکردم که با اجماع کارها را انجام دهم.
* اختلاف بر سر تعاریف، نباید باعث شود که منافع ملی دگرگون شود. من احساسم این است که در این کشور اجماع خیلی زودتر از اختلاف انجام میشود.
* هیچچیزی زودبازده نیست. تخصص است که بازده دارد. باید سرمایه برود بهسمت تخصص. در بنگاههای زودبازده سرمایه را بین افرادی که تخصص نداشتند، توزیع کردند. 900 میلیارد تومان دادند به عدهای که بروند کار کنند ولی همهشان رفتند پیکان خریدند. یا پولها تبدیل به زمین شد یا رفت بهسمت ربای بانکی و ... لذا بنگاههای زودبازده تبدیل به تورم شدند. بهمحض اینکه این بنگاهها اعلام شد، سکه 92 هزار تومان بود، وقتی 45 هزار میلیارد تومان به جامعه تزریق شد، سکه 160 و بعدش 190 هزار تومان شد. زودبازدهها به هیچ وجهی موفق نشدند. من دلم برای آن سرمایه نمیسوزد دلم برای آن جوانانی میسوزد که پول در اختیارشان بود اما توان تولید نداشتند.
* اصل 44 بسیار مترقی است ولی نوع برخورد با آن متفاوت است. روند خصوصی سازی آلمان شرقی را مطالعه کردم. اگر مجموعهای توان تولید داشت واگذار میکردند به کسانی که مدیریت کنند و بعدش به آنها واگذار میکردند. تورم آلمان با ما این بود که تورمش 1 و زیر یک بود. تعداد زیادی از آلمان غربی ریختند به آلمان شرقی و مجوز گرفتند و کارخانجات را راه انداختند. این نوع خصوصی سازی که ما کردیم، گفتیم میگذاریم به مزایده و هرکه بیشتر خرید، خرید. شرط هم نکردیم که هرکسی باید با پول خودش بخرد بلکه با پول بانکی خریدند و چون مدیریت نداشتند، بسیاری از اصل چهل و چهاریها متوقف و بلکه بدتر شدند و الآن بهصورت بورس درآمده و فقط در سفته بازی است.
اگر اصل 44 بخواهد درست اجرا شود باید تورم پایین بیاید و به مدیریت برتر داده شوند.
در بسیاری موارد در زمینه اصل 44 تخلفاتی هم انجام شده است که من از مطرح کردن آن میگذرم.
* دولت در این 50 سال هرچه آمده برای خودش برنامه درست کرده، 40-50 درصد و برخی موارد به 26 درصد اجرای آن موفق شده است.
* اختلافی که با همه همکاران داریم این است که دولت را اصل و حکومت را مطلق میدانند ولی من با آن مخالفم. من میگویم دولتی موفق است که کارشناسی اجتماعی داشته باشد. کارشناسی فردی به درد نمیخورد.
* الآن سازمانهای بسیار پیشرفته کشور متکی به کارهای فردی است متأسفانه. آنچه در غرب اتفاق افتاده این است که سازمانهای مردمنهاد درست کردند و تا وقتی اینها نظرشان مساعد نباشد مصوبه صورت نمیگیرد.
* سند چشمانداز متکی به کارشناسی افراد یا گروههایی است که دولتها انتخاب میکنند. کارشناسان منفک از جامعه هستند. کشور نیازمند کارشناسی است که در جامعه مولد است و او بگوید که کشور به کجا میرسد. من با سند چشمانداز کار میکنم اما جریان اجتماعی را در آن دخیل میدانم.
* شعار من شعار ضدتورم است. ظرف صدسال گذشته کشور دچار تورم بوده و فقرا تحت فشارند و تولید و جوانان از بین رفتهاند. مصممام دولتی به وجود بیاورم که با تورم مبارزه کند. تا وقتی به تورم مسلط نشوید، هر برنامهای بریزید نقش بر آب است.
* در صد سال اخیر قیمت ین ژاپن را بررسی کردهام همیشه یک دلار بالا یک دلار پایین میشود. لذا دولتشان حافظ پول ملی شده است ولی در ایران از مشروطه تا الآن، هر 27 دولت، هرکدامشان بهنفع تضعیف پول ملی کار کردهاند.
* از 1304 که آموزش و پرورش درست شد و در 1313 دانشگاه در کشور درست شد، بهجای اینکه جوان را برای اشتغال تربیت کنیم، برای مدرک و محفوظات تربیت کردیم که این نوع آموزش مطابق نیاز کشور نیست. وقتی جوان دیپلم میگیرد با یک محفوظاتی وارد کشور میشود. آنجا که یک قدری از من و شما قویترند، جوان در سن 17سالگی شغلی را یادگرفته وارد میدان کار میشود.
کشور بایستی جوانش را طوری تربیت کند که در هر استان، اشتغال مورد نیاز استان فعال شود.
دانشگاههای خیلی خوب ما هم بهجای نیاز داخل، نیاز خارج از کشور را تربیت کردهاند.
سیستان و بلوچستان تا الآن 30 هزار معدن کشف کرده که برای صدها سال کشور مکفی است، در آن استان ولی تاریخ و شیمی و ... بهروش ابتدایی آموزش داده میشود. نه معدن میشناسد نه میداند استانش دارای چه منابعی است و چه .../ برای آبادی این استان باید در همان استان میزان قابل توجهی از استعدادش را زنده کرده نیاز مردم را از طریق کارآمد کردن آنها سامان بدهیم.
ایران 15 درصد منابع دنیا و در عین حال 1 درصد مردم و زمین دنیا را دارد. باید بر اساس منابع هر استان، جوانان آن کشور را تربیت کنیم.
* بایستی آموزش مطابق نیازها و منابع هر استانی باشد.
* قانون باید یکپارچه و منظم باشد و نباید در قانون تبعیض باشد. در دهه 60 به عدهای زمین میدادند و به عدهای نمیدادند. درباره اداره کشور در اکثر موارد این اتفاق افتاده است. درباره ارز و وام و فلان مسکن و ... این اتفاق ها افتاده است. این روش را بخشینگری میگویند. وقتی بخشی نگری باشد قانون می شکند.
* جزو کسانی هستم که ضمن عمل ناظر را میپذیرم. من خیلی در این کشور کار کردم. 100 ها میلیارد تومان کار کردم حواسم جمع بود که دستگاههای ناظر بعد از عمل وارد شوند، باختیم.
* مناقصه میگذاریم برای اینکه یک چیز را بفروشیم یا کاری را به کسی واگذار کنیم. این طبق مقررات است. به هیچ وجه در طول کارم در دولت این مشکل برای من پیش نیامد.
* مردم به من رأی دهند، مشکلات را به سادگی حل میکنم. نهادهای بازرسی کشور را به راحتی هماهنگ میکنم تا اتفاقی مثل فساد 3 هزار میلیاردی رخ ندهد.
* کار دیگری که انشاءالله انجام میدهم این است که استانداران را با رأی مردم تعیین میکنم و وظایف و اختیارات قابل انتقال را به استانداران واگذار میکنم و اگر کسی هم تخلف کرد، خود استان باید عمل کند.
* الان هر کس شکایتی از استانها داشته باشد، باید به تهران بیاید اما باید کشور را طوری اداره کنیم که شکایات به حداقل برسد لذا باید وظایف را تقسیم کنیم
* استانها آب و برق و گاز دارند اما آباد نشدهاند و متخصصان شهرها را ترک میکنند و به تهران میآیند.
* تهران خیلی بد شده است و به هیچ وجه نمیتواند بزرگتر از این شود. رئیس جمهور شوم کاری میکنم که 30 تهران در کشور داشته باشیم.
* اگر کسی تخلف کرده باید جوابگو باشد. هرگز در عمرم از متخلف دفاع نکردهام. اینکه کسی خواهر و برادرش را سر کار بیاورد، خلاف شأن جمهوری اسلامی است و بیشتر به شاهنشاهی میخورد.
* در مقام قدرت اگر مردم اطلاع داشته باشند که غیر حق دفاع میکنید، آن وقت دشمنانتان اطراف شما جمع میشوند.
*دفاع از متخلف سبب میشود افراد متخلف دور آدم را بگیرند.
* من برای همه عرض میکنم که تورم بالاست و 20 درصد به بالاست لذا سود پول
باید از تورم بالاتر باشد. اگر سود پولی که بانک به سرمایه شما میدهد،
کمتر از تورم باشد، سرمایهتان را از بانک بیرون بکشید.
در دنیا اگر یک تولید کننده خاص پول از بانک میگیرد، 2 الی 3 درصد سود
وام میدهد، اما در ایران حدود 100 سال است که سود پول بالاتر از تورم است و
علت اصلی که تولید سامان پیدا نمیکند این است که سود پول و تورم بالاست.
* وقتی میتوانیم مولد باشیم که بتوانیم با خارجیها رقابت کنیم.
* من مخالف دادن پول به ورزش نیستم ولی الان جز در دعواها این پولها هزینه نمیشود.
* از دوره رضاخان تا الان کلاهک سیاسی از سر ورزش برداشته نشده است.
* یکی از دوستانم در یکی از استانها مدیر ورزش بود، چمن کاشت، هر کاری کرد این چمن سبز نشد.
* من نه اصولگرا هستم و نه اصلاح طلبم. من از متن انقلابم. یعنی از جایی که استعداد هست.
* وقتی وزیر شدم از مجلس رایهای بسیار بسیار بالایی گرفتم.
* هر دولتی که در این کشور رفته، یک اتوبوس آوردند و مدیران قبلی را بردند و مدیران جدید آوردند. البته دولت هاشمی قدری بهتر بود و 50 درصد دولت هاشمی را نگهداشت اما در سیستم زیرمجموعه بازهم همان اتفاق بد افتاد.