گروه فرهنگی مشرق - بحثها و گفتگوهایی که در حوزة «فرهنگ» از سوی نامزدهای ریاست جمهوری در هفته های اخیر صورت پذیرفته، از چند جهت به هیچ رو، قابل دفاع و مطلوب نیست؛ چراکه این قبیل بحثها و گفتگوها به اشکالات و معایب مهمی مبتلا هستند، و از آن جمله این است که:
الف) متأسفانه تمام دغدغه و اهتمام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به قلمرو «اقتصاد» محدود شده و به این ترتیب، برنامه های آنها نیز اغلب، ماهیت اقتصادی و معیشتی دارد.
اگرچه این واقعیت را نمی توان انکار نمود که به دلیل توطئة دشمنان انقلاب در تحریم ایران، مردم نیز از معضلات و دشواری های اقتصادی رنج می برند و به این قلمرو بیشتر اعتنا دارند، و همچنین مقام معظم رهبری نیز امسال را سال «حماسة سیاسی و اقتصادی» نامیده اند، اما هیچ یک از این واقعیت ها نباید سبب گردد قلمرو فرهنگ، به «حاشیه» کشیده شود و «اهمیّت» آن به صورت کلّی، مغفول گرد.
مطالعة محتوای گفتارهای نامزدها و نخبگان نشان می دهد که فضای فکری جامعه از مطالبات و دغدغه های اقتصادی، آکنده شده و جایی برای تأملات و مباحثات عمیق فرهنگی باقی نمانده است. و البته حاکمیّت چنین فضا و چارچوبی، امر نوپدید و بی سابقه ای نیست؛ زیرا همواره به فرهنگ و مقولات فرهنگی، به مثابه موضوعاتی «تزیینی» و «فرعی» نگریسته شده است.
به همین سبب بوده که رهبر معظم انقلاب در سال های گذشته تصریح کردند که در جامعة ما، فرهنگ همیشه «مظلوم» واقع شده است؛ به این معنی که در تلقی و اندیشة مدیران و تصمیم سازان، فرهنگ از منزلت «کانونی» و «اساسی» نداشته است.
ب) آسیب دیگر آن است که تقریباً هیچ یک از نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری، ظاهراً قصد ندارد که از «کلّی گویی» و «شعارگرایی» در حوزة فرهنگ خارج شده و به صورت شفاف و روشن، دیدگاه خود را دربارة فرهنگ در سه سطح «نظری»، «سیاستی» و «عملیاتی» بیان کنند تا امکان شناخت و داوری در این باره فراهم آید.
توضیح این که دیدگاه و رویکرد فرهنگی مشتمل بر سه لایه و سطح است که نسبت به یکدیگر، تقدّم و تأخّر منطقی دارند: لایة «نظریة فرهنگی» که معرّف ایدة ساخته و پرداخته شده ای در حوزة فرهنگ است که ماهیّت انتزاعی و زیرساختی دارد؛ لایة «سیاست فرهنگی» که در بر دارندة راهبرد اساسی برای تدبیر شؤون فرهنگی جامعه است؛ و لایة «برنامة فرهنگی» که مشتمل بر مجموعه اقدامات عملیاتی و میدانی ای است که از متن سیاست فرهنگی برمی خیزد و در جامعه به اجرا نهاده می شود.
همچنان که اشاره شده، گفته ها و نوشته های نامزدها از حدّ کلیّاتی «مبهم» و «چند پهلو» فراتر نمی رود و هیچ یک از این سه سطح را واجد نیست. چنین وضعیتی سبب گشته که اولاً، تا حدودی این احساس شکل بگیرد که گویا در زمینة فرهنگی، تمایز و تفاوتی میان این افراد در میان نیست و همه با یکدیگر هم نظر هستند؛ و ثانیاً، گفته های نامزدها در این باب، ناقص و غیرجامع باشد.
بر این اساس، نگارنده تلاش می کند در این مختصر، پاره ای از مهم ترین و برجسته ترین مسأله ها و پرسش های مطرح در زمینة فرهنگ را گردآوری و عرضه نماید تا نامزهای انتخابات ریاست جمهوری، نسبت به مشخص ساختن موضع و دیدگاه خود در باب آنها، اهتمام داشته باشند. تنها در این صورت است که فضایی صریح و روشن شکل می گیرد و مردم قادر خواهند بود به شناخت دقیق از تفکر فرهنگی این شخصیت ها دست یابند. مسأله ها و پرسش های یاد شده به شرح زیر هستند:
یکم) آیا «فرهنگ» را امری اصیل می انگارید یا «اقتصاد» و یا «سیاست» را؟ چنانچه قائل به «اصالت فرهنگ» هستید، دلیل شما چیست؟
دوم) آیا فرهنگ را امری «مهندسی پذیر» و «قابل تصرّف» از سوی نظام سیاسی می دانید؟
سوم) آیا حاکمیّت سیاسی نسبت به اصلاح فرهنگ عمومی، تکلیفی بر عهده دارد؟ آیا می توان گفت مهم ترین و اساسی ترین رسالت و وظیفة «دولت اسلامی»، در حوزة فرهنگ تعریف شده است؟ حقّ مداخلة دولت اسلامی در فرهنگ، چه اندازه است؟ آیا مداخلة دولت اسلامی در فرهنگ به معنی آمرانه و دستوری شدن فرهنگ است؟
چهارم) اصلاح فرهنگ عمومی باید از چه نقطه ای آغاز شود؟
پنجم) «منبع» اصلاح فرهنگی را دین می دانید یا علوم انسانی سکولار؟
ششم) در مقام اصلاح فرهنگ عمومی، به کارگیری «روش های سخت و حقوقی» را مناسب می پندارید یا صرفاً با «روش های نرم» بسنده می کنید؟
هفتم) در روند بازسازی و ایجاد دگرگونی در فرهنگی عمومی، چه نقشی برای «مردم» قائل هستید؟ آیا «امر به معروف و نهی از منکر»، سازوکار مناسبی برای نقش آفرینی مردم است؟
هشتم) میان «دین» و «فرهنگ»، چه نسبتی برقرار است؟ آیا واقعیتی به نام «فرهنگ اسلامی» وجود دارد؟
نهم) هستة کانونی فرهنگ جامعة ایران چیست؟ آیا «اسلام» در عرض «ملیّت» و «ایرانیّت» قرار دارد؟ «ایران پیش از اسلام» را قابل دفاع و مطلوب می دانید یا «ایران پس از اسلام» را؟ آیا مفهوم «اسلام ایرانی» و «مکتب ایرانی» را موجه می انگارید؟
دهم) آیا معتقد به پروژة «اسلامی سازی» فرهنگ و جامعه هستید یا از «تکثرگرایی فرهنگی» دفاع می کنید؟ آیا از ایده های همچون «سینمای اسلامی»، «دانشگاه اسلامی» و ... دفاع می کنید؟ آیا «فرهنگ اسلامی»، عالی ترین و متکامل ترین فرهنگ است؟
یازدهم) حقوق فرهنگی فرد بر حقوق فرهنگی جمع تقدّم دارد، یا حقوق فرهنگی جمع بر حقوق فرهنگی فرد؟
دوازدهم) آیا قائل به امکان و معناداری «علوم انسانی اسلامی» هستید؟ برای تولید «علوم انسانی اسلامی» چه خواهید کرد؟
سیزدهم) «پیشرفت فرهنگی» چه معنا و شاخص هایی دارد؟ این مفهوم چه تفاوت هایی با مفهوم «توسعة فرهنگی» دارد؟
چهاردهم) دولت های موسوم به سازندگی، اصلاحات و عدالت گرا در زمینة فرهنگ، به ترتیب سه ایدة «اعتدال»، «تساهل» و «مهرورزی» را مطرح کردند. شما از این ایده ها دفاع می کنید یا آنها را برنمی تابید؟
پانزدهم) «آزادی» در قلمرو فرهنگ، چه حدود و دامنه ای دارد؟ آیا «آزادی فرد» را «آزادی دیگران» محدود می کند یا «مصالح عالیة فرد و جمع»؟ ملاک اعطای مجوز انتشار به محصولات و تولیدات فرهنگی، «مصلحت معنوی جامعه» است یا «وجود تقاضا و مطالبة اجتماعی»؟
شانزدهم) «استقلال فرهنگی» چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟
هفدهم) آسیب ها و آفت های فرهنگی جامعة کنونی ما چه هستند؟
هجدهم) «تهاجم فرهنگی» یک واقعیت است و یا یک توهم؟
نوزدهم) در عرصة تعامل فرهنگی با غرب، «نفیِ مطلق» دستاوردهای فرهنگی غرب را توصیه می کنید یا «گزینش هوشمندانه» را؟ سازوکار آن چیست؟
بیستم) عالی ترین و عظیم ترین «سرمایة فرهنگی» ما چیست؟
بیست و یکم) در مقام فهم دین و دین پژوهی، بر «روحانیّت» باید تکیه کرد یا «روشنفکران»؟ چنانچه میان این دو تزاحم و تعارض ایجاد شد، اصالت با کدام یک است؟
بیست و دوم) برای تعامل فرهنگی با جهان و دعوت به سوی گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی، با چه ادبیات و کلید واژه هایی با مردمان جوامع دیگر سخن خواهید گفت؟ آیا مفاهیم «عام» و «فرادینی» را به کار خواهید گرفت یا مفاهیم «اسلامی» را؟
بیست و سوم) «اولویت ها» در برنامة فرهنگی شما چه موضوعات و مقولاتی را دربرمی گیرد؟
بیست و چهارم) فعالیّت فرهنگی «عمیق» و «بنیانی» با فعالیّت فرهنگی «قشری» و «عوامانه» چه تفاوت هایی دارند؟
بیست و پنجم) رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده اند که فعالیّت و اقدام فرهنگی باید «جهت گیری اسلامی و انقلابی» داشته باشد. این امر به چه معناست و چگونه محقق می شود؟
بیست و ششم) وضعیت کنونی «حجاب» و «پوشش» را مطلوب می دانید یا خیر؟ برای اصلاح آن چه خواهید کرد؟
بیست و هفتم) استفادة مردم از ماهواره را صحیح می دانید؟
بیست و هشتم) آیا اکنون حوزة فرهنگ، «امنیتی» شده است؟ آیا به صورت کلّی نباید از زاویة امنیتی به حوزة فرهنگ نگریست؟
بیست و نهم) با توجه به فقر ما در زمینة نظریة فرهنگی، برای «تولید نظریة فرهنگی» چه خواهید کرد؟
سی ام) عملکرد «نهادهای فرهنگی» را در طول دو دهة گذشته، چگونه ارزیابی می کنید؟ به صورت خاص، چه تصوّر و برداشتی از کارنامة شورای عالی انقلاب فرهنگی دارید؟
الف) متأسفانه تمام دغدغه و اهتمام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به قلمرو «اقتصاد» محدود شده و به این ترتیب، برنامه های آنها نیز اغلب، ماهیت اقتصادی و معیشتی دارد.
اگرچه این واقعیت را نمی توان انکار نمود که به دلیل توطئة دشمنان انقلاب در تحریم ایران، مردم نیز از معضلات و دشواری های اقتصادی رنج می برند و به این قلمرو بیشتر اعتنا دارند، و همچنین مقام معظم رهبری نیز امسال را سال «حماسة سیاسی و اقتصادی» نامیده اند، اما هیچ یک از این واقعیت ها نباید سبب گردد قلمرو فرهنگ، به «حاشیه» کشیده شود و «اهمیّت» آن به صورت کلّی، مغفول گرد.
مطالعة محتوای گفتارهای نامزدها و نخبگان نشان می دهد که فضای فکری جامعه از مطالبات و دغدغه های اقتصادی، آکنده شده و جایی برای تأملات و مباحثات عمیق فرهنگی باقی نمانده است. و البته حاکمیّت چنین فضا و چارچوبی، امر نوپدید و بی سابقه ای نیست؛ زیرا همواره به فرهنگ و مقولات فرهنگی، به مثابه موضوعاتی «تزیینی» و «فرعی» نگریسته شده است.
به همین سبب بوده که رهبر معظم انقلاب در سال های گذشته تصریح کردند که در جامعة ما، فرهنگ همیشه «مظلوم» واقع شده است؛ به این معنی که در تلقی و اندیشة مدیران و تصمیم سازان، فرهنگ از منزلت «کانونی» و «اساسی» نداشته است.
ب) آسیب دیگر آن است که تقریباً هیچ یک از نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری، ظاهراً قصد ندارد که از «کلّی گویی» و «شعارگرایی» در حوزة فرهنگ خارج شده و به صورت شفاف و روشن، دیدگاه خود را دربارة فرهنگ در سه سطح «نظری»، «سیاستی» و «عملیاتی» بیان کنند تا امکان شناخت و داوری در این باره فراهم آید.
توضیح این که دیدگاه و رویکرد فرهنگی مشتمل بر سه لایه و سطح است که نسبت به یکدیگر، تقدّم و تأخّر منطقی دارند: لایة «نظریة فرهنگی» که معرّف ایدة ساخته و پرداخته شده ای در حوزة فرهنگ است که ماهیّت انتزاعی و زیرساختی دارد؛ لایة «سیاست فرهنگی» که در بر دارندة راهبرد اساسی برای تدبیر شؤون فرهنگی جامعه است؛ و لایة «برنامة فرهنگی» که مشتمل بر مجموعه اقدامات عملیاتی و میدانی ای است که از متن سیاست فرهنگی برمی خیزد و در جامعه به اجرا نهاده می شود.
همچنان که اشاره شده، گفته ها و نوشته های نامزدها از حدّ کلیّاتی «مبهم» و «چند پهلو» فراتر نمی رود و هیچ یک از این سه سطح را واجد نیست. چنین وضعیتی سبب گشته که اولاً، تا حدودی این احساس شکل بگیرد که گویا در زمینة فرهنگی، تمایز و تفاوتی میان این افراد در میان نیست و همه با یکدیگر هم نظر هستند؛ و ثانیاً، گفته های نامزدها در این باب، ناقص و غیرجامع باشد.
بر این اساس، نگارنده تلاش می کند در این مختصر، پاره ای از مهم ترین و برجسته ترین مسأله ها و پرسش های مطرح در زمینة فرهنگ را گردآوری و عرضه نماید تا نامزهای انتخابات ریاست جمهوری، نسبت به مشخص ساختن موضع و دیدگاه خود در باب آنها، اهتمام داشته باشند. تنها در این صورت است که فضایی صریح و روشن شکل می گیرد و مردم قادر خواهند بود به شناخت دقیق از تفکر فرهنگی این شخصیت ها دست یابند. مسأله ها و پرسش های یاد شده به شرح زیر هستند:
یکم) آیا «فرهنگ» را امری اصیل می انگارید یا «اقتصاد» و یا «سیاست» را؟ چنانچه قائل به «اصالت فرهنگ» هستید، دلیل شما چیست؟
دوم) آیا فرهنگ را امری «مهندسی پذیر» و «قابل تصرّف» از سوی نظام سیاسی می دانید؟
سوم) آیا حاکمیّت سیاسی نسبت به اصلاح فرهنگ عمومی، تکلیفی بر عهده دارد؟ آیا می توان گفت مهم ترین و اساسی ترین رسالت و وظیفة «دولت اسلامی»، در حوزة فرهنگ تعریف شده است؟ حقّ مداخلة دولت اسلامی در فرهنگ، چه اندازه است؟ آیا مداخلة دولت اسلامی در فرهنگ به معنی آمرانه و دستوری شدن فرهنگ است؟
چهارم) اصلاح فرهنگ عمومی باید از چه نقطه ای آغاز شود؟
پنجم) «منبع» اصلاح فرهنگی را دین می دانید یا علوم انسانی سکولار؟
ششم) در مقام اصلاح فرهنگ عمومی، به کارگیری «روش های سخت و حقوقی» را مناسب می پندارید یا صرفاً با «روش های نرم» بسنده می کنید؟
هفتم) در روند بازسازی و ایجاد دگرگونی در فرهنگی عمومی، چه نقشی برای «مردم» قائل هستید؟ آیا «امر به معروف و نهی از منکر»، سازوکار مناسبی برای نقش آفرینی مردم است؟
هشتم) میان «دین» و «فرهنگ»، چه نسبتی برقرار است؟ آیا واقعیتی به نام «فرهنگ اسلامی» وجود دارد؟
نهم) هستة کانونی فرهنگ جامعة ایران چیست؟ آیا «اسلام» در عرض «ملیّت» و «ایرانیّت» قرار دارد؟ «ایران پیش از اسلام» را قابل دفاع و مطلوب می دانید یا «ایران پس از اسلام» را؟ آیا مفهوم «اسلام ایرانی» و «مکتب ایرانی» را موجه می انگارید؟
دهم) آیا معتقد به پروژة «اسلامی سازی» فرهنگ و جامعه هستید یا از «تکثرگرایی فرهنگی» دفاع می کنید؟ آیا از ایده های همچون «سینمای اسلامی»، «دانشگاه اسلامی» و ... دفاع می کنید؟ آیا «فرهنگ اسلامی»، عالی ترین و متکامل ترین فرهنگ است؟
یازدهم) حقوق فرهنگی فرد بر حقوق فرهنگی جمع تقدّم دارد، یا حقوق فرهنگی جمع بر حقوق فرهنگی فرد؟
دوازدهم) آیا قائل به امکان و معناداری «علوم انسانی اسلامی» هستید؟ برای تولید «علوم انسانی اسلامی» چه خواهید کرد؟
سیزدهم) «پیشرفت فرهنگی» چه معنا و شاخص هایی دارد؟ این مفهوم چه تفاوت هایی با مفهوم «توسعة فرهنگی» دارد؟
چهاردهم) دولت های موسوم به سازندگی، اصلاحات و عدالت گرا در زمینة فرهنگ، به ترتیب سه ایدة «اعتدال»، «تساهل» و «مهرورزی» را مطرح کردند. شما از این ایده ها دفاع می کنید یا آنها را برنمی تابید؟
پانزدهم) «آزادی» در قلمرو فرهنگ، چه حدود و دامنه ای دارد؟ آیا «آزادی فرد» را «آزادی دیگران» محدود می کند یا «مصالح عالیة فرد و جمع»؟ ملاک اعطای مجوز انتشار به محصولات و تولیدات فرهنگی، «مصلحت معنوی جامعه» است یا «وجود تقاضا و مطالبة اجتماعی»؟
شانزدهم) «استقلال فرهنگی» چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟
هفدهم) آسیب ها و آفت های فرهنگی جامعة کنونی ما چه هستند؟
هجدهم) «تهاجم فرهنگی» یک واقعیت است و یا یک توهم؟
نوزدهم) در عرصة تعامل فرهنگی با غرب، «نفیِ مطلق» دستاوردهای فرهنگی غرب را توصیه می کنید یا «گزینش هوشمندانه» را؟ سازوکار آن چیست؟
بیستم) عالی ترین و عظیم ترین «سرمایة فرهنگی» ما چیست؟
بیست و یکم) در مقام فهم دین و دین پژوهی، بر «روحانیّت» باید تکیه کرد یا «روشنفکران»؟ چنانچه میان این دو تزاحم و تعارض ایجاد شد، اصالت با کدام یک است؟
بیست و دوم) برای تعامل فرهنگی با جهان و دعوت به سوی گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی، با چه ادبیات و کلید واژه هایی با مردمان جوامع دیگر سخن خواهید گفت؟ آیا مفاهیم «عام» و «فرادینی» را به کار خواهید گرفت یا مفاهیم «اسلامی» را؟
بیست و سوم) «اولویت ها» در برنامة فرهنگی شما چه موضوعات و مقولاتی را دربرمی گیرد؟
بیست و چهارم) فعالیّت فرهنگی «عمیق» و «بنیانی» با فعالیّت فرهنگی «قشری» و «عوامانه» چه تفاوت هایی دارند؟
بیست و پنجم) رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده اند که فعالیّت و اقدام فرهنگی باید «جهت گیری اسلامی و انقلابی» داشته باشد. این امر به چه معناست و چگونه محقق می شود؟
بیست و ششم) وضعیت کنونی «حجاب» و «پوشش» را مطلوب می دانید یا خیر؟ برای اصلاح آن چه خواهید کرد؟
بیست و هفتم) استفادة مردم از ماهواره را صحیح می دانید؟
بیست و هشتم) آیا اکنون حوزة فرهنگ، «امنیتی» شده است؟ آیا به صورت کلّی نباید از زاویة امنیتی به حوزة فرهنگ نگریست؟
بیست و نهم) با توجه به فقر ما در زمینة نظریة فرهنگی، برای «تولید نظریة فرهنگی» چه خواهید کرد؟
سی ام) عملکرد «نهادهای فرهنگی» را در طول دو دهة گذشته، چگونه ارزیابی می کنید؟ به صورت خاص، چه تصوّر و برداشتی از کارنامة شورای عالی انقلاب فرهنگی دارید؟