کد خبر 22039
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۸۹ - ۱۶:۰۱

مجري مشهور شبکه اول سيما، ادعا مي کند که مصاحبه کنندگان با رئيس جمهور توسط خود وي انتخاب مي شوند.

به گزارش مشرق، در ادامه به برخي قسمت هاي مهم از مسائل مطرح در ميزگرد ماهنامه دنياي ارتباطات اشاره مي شود.

در بخشي از اين ميزگرد، شهيدي فر با اشاره به اينکه محدوديت ها معمولا چيزهايي هستند که مجريان پشت آن پنهان مي شوند، تاکيد مي کند که سهم چنداني براي آنها در نابه ساماني هاي گفتگوهاي تلويزيوني قائل نيست.

وي در ادامه نکته جالب توجهي را مطرح مي کند: «در کشور ما سليقه اي بودن مميزي ها بهتر از مشخص بودن و مدون بودن آنهاست. وي معتقد است به جهت اينکه فضاي شفاهي و تلقي هاي شخصي در جريان مديريت رسانه اي ما حاکم است، بنابر اين همين وضعيت موجود بهتر است از اينکه ما در يک سيستم تعريف ناپذير بخواهيم به سمت تعريف برويم.»

به گزارش دادنا، شهيدي فر در اثبات نظريه اش مدعي مي شود که در ايران حتي بين دو مدير و حتي بين دو استاد ارتباطات هم نمي توان يک تلقي واحد از رسانه پيدا کرد. وي ادامه مي دهد: «در کشوري که هنوز تلقي واحدي از رسانه وجود ندارد، درخواست نظامنامه و سيستم کمي زود است.»

وي در اين زمينه نظريات خود را اينگونه ادامه مي دهد: «در حال حاضر مديران رسانه نگاه مشخصي به رسانه ندارند. اگر مجموعه کار به نظر آنها مثبت بيايد کفايت مي کند. آنها اجزا را نمي شناسند، به همين دليل بهتر است به آنها اجازه ورود به اجزا را ندهيد. اگر خروجي شما به هر نحوي به آنچه آنها مي خواهند نزديک باشد کفايت مي کند. آنها ديگر کاري به اجزاي کار ندارند چون اصلا با اين اجزا آشنا نيستند. حالا ما در اين شرايط مدام «سيخونک» مي زنيم که «آقا بنويسيد ما چه کنيم و چه نکنيم، کجا برويم و کجا نرويم». آقا! از آدمي چيزي مي خواهيد که نمي داند، تمام شد و رفت.»

وردي نژاد نيز در ادامه نسبت به اين نظريه واکنش نشان مي دهد و تاکيد مي کند که عدم شفافيت و مشخص نبودن معيارها اگر هم حتي موقتا قدرت مانوري به مجريان بدهد، آنها نبايد آنرا بپذيرند. وي در ادامه تاکيد مي کند که عدم شفافيت شلختگي به بار مي آورد. بپذيريم که مسئوليت، شفافيت، پاسخگويي و قانونپذيري نعمات الهي هستند.

استاد ارتباطات دانشگاه تهران در ادامه يادآور مي شود که در صورت وجود قانون، حتي اگر به آن عمل هم نشود، حداقل معلوم مي شود که متخلف کيست. وي مي افزايد: قانون ضعيف و ناقص داشتن بهتر از بي قانوني است. بي قانوني معناي شهر صد کلانتر دارد. در بي قانوني هيچ کس سود نمي کند.

در ادامه علي درستکار نيز وارد بحث مي شود و انتقاداتي را به صداوسيما وارد مي کند: «من خودم بارها به آقايان گفته ام که من وقتي قرار است برنامه اي اجرا کنم و بالاي سن بروم، کلي لقب و احترام برايم مي تراشيد، مي شوم مجري الگو و قس عليهذا، اما وقتي شب مي خواهم وارد سازمان شوم مرا از درب راه نمي دهيد. باور کنيد مثلا طرف وقتي مرا مي بيند به شکل زننده اي مي پرسد اسمتان چيست، اسم کوچکتان چيست.»

در ادامه ميزگرد بحث به ايرادهاي وارد بر گفتگوگران مي رسد و درستکار در جواب اين سوال که چرا گفتگوگران در گفتگو با مقامات از جمله رئيس جمهور مرعوب مي شوند و انتظارات را پاسخ نمي دهند، مي گويد:«اگر قرار بود آن نترسد، رئيس جمهور موافقت نمي کرد که با او گفتگو کند. چون مي دانيد که مصاحبه کنندگان را خود دفتر رياست جمهوري انتخاب مي کند. براي همين هم هست که مي بينيد افراد متنوع هستند، حتي خبرنگار فيکس رويدادهاي رياست جمهوري هم متنوع هستند.»

در ادامه شهيدي فر نيز وارد اين بحث مي شود و نکته اي را يادآوري مي کند: «يادتان هست که يکبار مشاور آقاي رئيس جمهور مسئوليت گفتگو با ايشان را در تلويزيون بر عهده داشت؟ شما به من بگوييد کجاي دنيا تاکنون ديده شده است که مشاور رئيس جمهور در تلويزيون آن کشور به عنوان مصاحبه گر با رئيس جمهور گفتگو کند؟»

شهيدي فر در رابطه با ناتواني هاي مجريان اينگونه اظهار نظر مي کند که اگر مجري بلد باشد گفتگو را به مثابه يک «درام» طراحي کند، مطمئنا بيننده عام هم جذب خواهد شد. وي در ادامه تاکيد مي کند که متاسفانه اکثر مجريان توانايي اين کار را ندارند. آنها ايجاد چالش در سطوح مختلف را بلد نيستند. فکر مي کنند بايد به زور دعوا درست کنند و دعواهاي قلابي و بي مزه درست مي کنند که طبيعتا بيننده جذب آن نمي شود.

اين چهره مشهور تلويزيوني مي افزايد: مجريان به دليل اينکه تضاد را به شکل واقعي نمي شناسند، در طراحي گفتگو درمي مانند. همه ما فکر مي کنند تضاد يعني اينکه ما در حال گفتگو با يک وزير باشيم و مدام بر وي بتازيم که چرا مثلا فلان بودجه را اينگونه خرج کردي، چرا آنگونه عمل کردي، چرا مثلا آدم نالايقي هستي و ...، اگر از اين سطح خارج شود، متاسفانه ديگر بلد نيستند تضاد ايجاد کنند.

در ادامه درستکار طي يک اظهارنظر عجيب مدعي مي شود که مخاطب نبايد انتظار داشته باشد مجري مطابق خواسته هاي او رفتار کند، او تاکيد مي کند که مجري بايد مصلحت مخاطب را در نظر بگيرد، اظهار نظري که با واکنش وردي نژاد مواجه مي شود و او مي گويد مصلحت چيزي است که خود مخاطب تشخيص مي دهد. اين بحث و جدل در انتها منجر به شکل گيري يک مدل صحيح براي فعاليت رسانه منجر مي شود؛

«اگر رسانه را يک بردار در محور مختصات در نظر بگيريم، يکي از محورها مربوط به خواست مخاطب و افکار عمومي است و محور عمود بر آن مربوط به دستکاري و مديريت افکار عمومي، به نظر من منطقي و صحيح اين است که اولا کارکرد رسانه بايد سيال و منعطف باشد و ثانيا بايد در وسط اين دو محور حرکت کند و به هيچ کدام از آنها بيش از اندازه نزديک نشود. يعني رسانه بايد از يک سمت با افکار عمومي مطابقت داشته باشد، از سمت ديگر هم مصالح عمومي را فراموش نکند. »

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس