به گزارش خبرنگار اقتصادی مشرق ،مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری نهم وعده داده بود در صورت رئیس جمهور شدن به هر ایرانی بالای 18 سال 50 هزار تومان می دهد.
زمانی که کروبی آن وعده را مطرح کرد، اکثر نخبگان کشور با حالت تمسخر به وعده کروبی نگاه میکردند، اما با اعلام نتایج انتخابات، مشخص شد چنین وعدههایی، در جلب توجه مردم چندان بیتاثیر هم نیست.
در تبلیغات کنونی انتخابات ریاست جمهوری نیز شاهد بروز همان رویکرد در میان برخی نامزدها هستیم. در حالی که حل مشکلات اقتصادی مهمترین خواسته مردم از دولت آینده است، تقریبا تمامی محورهای برجسته شعارهای 8 نامزد هم مسائل اقتصادی است.
با این حال، مروری موشکافانه بر برنامههای تبلیغاتی برخی نامزدها خصوصا برنامههای تلویزیونی آنها نشان میدهد شعارها و وعدههای عوامپسندانه بر برنامههای کارشناسی و راهکارهای مشخص، چربش دارد.
حتی برخی نامزدها به رغم اینکه از چند سال قبل تاکنون برنامههای مفصلی برای حل مشکلات اقتصادی کشور تدوین کردهاند، در برنامههای تلویزیونی خود ترجیح دادهاند به جای تمرکز بر این برنامهها، وعدههای عوامپسندانه را برجسته کنند تا شاید از این طریق بتوانند بر سبد آراء خود بیفزایند.
در ادامه به برخی از این شعارها نگاهی میاندازیم:
***
شعارهای محسن رضایی
1. به مردم قول میدهم که نه تنها تحریمهای اقتصادی را برمیداریم بلکه اقتصاد ایران را شکوفا میکنیم
2. تورم و گرانی در 6 ماه اول دولتم حل خواهد شد
3. یارانه نقدی را 65 هزار تومان افزایش میدهم
4. ایجاد 5 میلیون شغل برای بانوان و سالمندان
5. به هر زوج جوان 23 میلیون تومان میدهم
6. به کشاورزان یارانه سبز میدهم
7.سهم مردم از سهام عدالت را می بخشم
این نوع شعارها و وعدههای محسن رضایی، در حالی از زبان وی مطرح شده که او شاید کاملترین برنامه اقتصادی را در میان سایر نامزدها تدوین کرده و در اختیار دارد.
احتمالا این برداشت که عامه مردم به کلیت برنامهها اعتنایی ندارند و شعارهای دهانپرکن را راحتتر درک میکنند، محسن رضایی را بر آن داشته که در برنامههای تبلیغاتیاش مکررا وعدههایی چون پرداخت یارانه سبز به کشاورزان، افزایش 65 هزار تومانی یارانه نقدی به مردم، پرداخت جهیزیه 23 میلیون تومانی به زوجهای جوان و ... را مطرح کند.
ابهام اصلی درباره این وعدهها آن است که منبع تامین اعتبار لازم برای اجرای چنین طرحهایی کجاست؟ مگر نه این است که دولت هماینک با کسری بودجه روبرو است، پس چطور میتوان مثلا یارانه نقدی را افزایش داد، آنگاه شعار کاهش تورم را هم داد؟
و اینکه آیا بخشش مابقی سهم مردم از سهام عدالت مگر از اختیارات رئیس جمهور است که وی این شعار را بارها در رسانه های مختلف تکرار کرده است .
* شعارهای حسن روحانی
1. رشد اقتصادی را به 8 درصد میرسانم
2. کاهش نرخ بیکاری
3. توزیع یارانه کالایی در کنار یارانه نقدی
4. آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنیم که اصلاً به یارانه ۴۵ هزار تومانی نیازی نداشته باشند
5. کلید حل مشکلات در اختیار من است
وعدههای حسن روحانی خصوصا «کلید»ی که وی آن را نماد دولتش معرفی کرد، چیزی جز اهداف دولتهای قبلی نیست. تکرار این شعار که «آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنیم که اصلاً به یارانه ۴۵ هزار تومانی نیازی نداشته باشند» بدون آن که راهکار تحقق چنین وعدهای ارائه شود، نمیتوان به اقناع افکار عمومی منجر شود.
حسن روحانی راهکار تحقق رشد اقتصادی 8 درصدی را بهبود فضای کسب و کار معرفی کرده، اما در همین نقطه متوقف شده و دیگر توضیح نداده که اصلا بهبود فضای کسب و کار یعنی چه؟
* شعارهای علی اکبر ولایتی
1. حل مشکلات حاد اقتصاد کشور در 100 روز
2. آزاد کردن پولهای محصورشده ایران در دیگر کشورها
در میان وعدههایی که ولایتی داده، بیتردید «حل مشکلات حاد اقتصاد کشور در 100 روز»، عجیبترین آنها است. این وعده آنچنان دور از انتظار است که حتی رقبای وی نیز با طعنه از آن یاد کردهاند.
آقای ولایتی تاکنون توضیح نداده که مشکلات حاد اقتصاد کشور کدامند و با چه راهکاری میخواهد 100 روزه آنها را حل کند؟ اصلا رقم 100 روز از کجا آمده است؟آقای ولایتی به عنوان یک دیپلمات با تجربه باید بداند برخی اطلاعات اقتصادی که در اختیار دارند را نباید براحتی در رسانه های عمومی مطرح کرد!
* شعارهای محمدرضا عارف
1. سالی یک میلیون شغل ایجاد میکنم
2. تورم را تکرقمی می کنم
3. اجرای طرح مسکن ماندگار
4. افزایش رشد اقتصادی کشور به 8 درصد
محمدرضا عارف، ابتدا وعده ایجاد یک میلیون شغل را مطرح کرد، اما اخیرا 200 هزار تای دیگر روی وعدهاش گذاشته و آن را به یک میلیون و 200 هزار رسانده است.
اینطور ادامه پیدا کند احتمالا تا روزهای آخر انتخابات، عارف نیز همچون احمدینژاد وعده ایجاد 2 میلیون شغل در سال را خواهد داد.
عارف تاکنون درباره راهکارهای عملیاتی تحقق توامان تورم تک رقمی، رشد اقتصادی 8 درصدی و اجرای مسکن ماندگار، توضیحات دقیقی نداده است. یک سوال هم این است که چطور عارف در دولت خاتمی که معاون اول بود این طرحها را اجرایی نکرد؟
* وعدههای سعید جلیلی
1. آزادسازی ظرفیتهای اقتصادی کشور
2. اصلاح ساختار اداری-اجرایی کشور
در مدتی که از تبلیغات انتخابات گذشته، سعید جلیلی کمترین وعده اقتصادی را داده است، اما او بیشتر از کلیات و گفتمان سخن رانده است. با این حال، جلیلی تاکنون توضیح نداده که مقصودش از کلیاتی که مطرح کرده مثل اصلاح ساختاری اداری-اجرایی کشور چیست؟ آیا برای اصلاح طرحی دارد؟ آزادسازی ظرفیتهای اقتصادی کشور نیز تاکنون یکی دو مثال محدود داشته است، مثل استفاده از فرصت ترانزیت کشور.
* وعدههای محمد غرضی
1. منفی کردن تورم
2. نظام آموزشی را به سمت اشتغال سوق داد
چربش عوامپسندی بر واقعیت کارشناسی، در شعارهای غرضی بسیار پررنگ است. همین شعار منفی کردن تورم، نشان از نبود نگاه کارشناسی در بیان وعدههای وی دارد، چرا که اساسا تورم منفی، مزیت نیست بلکه خطری برای هر اقتصادی است. اما بدیهی است غرضی با هدف جلب توجه مردمی که این روزها از گرانیها گلایه دارند، شعار منفی کردن تورم را سر میدهد، چرا که تورم منفی در اقتصاد ایران تقریبا ناممکن است و البته غرضی حتی برای کاهش تورم نیز راهکاری ارائه نداده است.
بررسی دیگر شعارهای غرضی نیز ضروری به نظر نمیرسد.
* شعارهای محمدباقر قالیباف
1. طی دو سال ثبات را به اقتصاد کشور میآورم
2. تثبیت قیمت ارز و دلار
3. هزینه های تولید را کاهش دهیم. که این منجر به کاهش قیمت میشود.
4. بعد از تثبیت قیمتها بلافاصله به سمت کاهش قیمتها میرویم.
5. مردم ما مطمئن باشند که در ۶ ماه اول باید آثار کارم مشخص باشد
6. شهرداری اکنون بدون نفت اداره میشود
وعدههایی که قالیباف داده، بسیار کلان و پراهمیت است و البته هر ایرانی آرزو دارد که چنین وعدههایی محقق شود، اما آیا در عمل نیز اینگونه است؟ ایرادی که وعدههای قالیباف دارد این است که گویی برای یک شرایط اقتصادی بهینه طراحی شدهاند و در آنها واقعیات کنونی اقتصاد ایران از جمله اثرات تحریمها نادیده انگاشته شده است. ادعای مدیریت شهرداری بدون نفت هم از آن چشم بسته غیب گفتنها است.
وعدههای غلامعلی حدادعادل
1. مهمترین وظیفه دولت آینده تثبیت نرخ ارز است
حدادعادل در طول تبلیغات، شعارها و وعدههای اقتصادی کمی داده است، اما تکوعدههایی که داده نیز تبیین نکرده است. مثلا او در پاسخ به اینکه برای تثبیت قیمت ارز چه کارهایی باید کرد، گفته است: « اینکه برای تثبیت قیمت ارز چه کارهایی باید کرد توضیح مفصل تری دارد که آن را به جلسات دیگر واگذار می کنم.» ما هم منتظریم آن جلسات دیگر فرا برسد.
* جمع بندی
مروری بر سخنرانی های نامزدها نشان می دهد، فصل مشترک مواضع تمامی نامزدها به صورت ضمنی عبارت "ما می توانیم مشکلات را حل کنیم" است، اما در مورد چگونگی حل این مشکلات، راهبرد مشخص و شفافی به جز برخی صحبت های موردی یا شعاری ارائه نمی شود و به وعده های اقتصادی نامزدها در روزهای آینده بیشتر خواهیم پرداخت.
زمانی که کروبی آن وعده را مطرح کرد، اکثر نخبگان کشور با حالت تمسخر به وعده کروبی نگاه میکردند، اما با اعلام نتایج انتخابات، مشخص شد چنین وعدههایی، در جلب توجه مردم چندان بیتاثیر هم نیست.
در تبلیغات کنونی انتخابات ریاست جمهوری نیز شاهد بروز همان رویکرد در میان برخی نامزدها هستیم. در حالی که حل مشکلات اقتصادی مهمترین خواسته مردم از دولت آینده است، تقریبا تمامی محورهای برجسته شعارهای 8 نامزد هم مسائل اقتصادی است.
با این حال، مروری موشکافانه بر برنامههای تبلیغاتی برخی نامزدها خصوصا برنامههای تلویزیونی آنها نشان میدهد شعارها و وعدههای عوامپسندانه بر برنامههای کارشناسی و راهکارهای مشخص، چربش دارد.
حتی برخی نامزدها به رغم اینکه از چند سال قبل تاکنون برنامههای مفصلی برای حل مشکلات اقتصادی کشور تدوین کردهاند، در برنامههای تلویزیونی خود ترجیح دادهاند به جای تمرکز بر این برنامهها، وعدههای عوامپسندانه را برجسته کنند تا شاید از این طریق بتوانند بر سبد آراء خود بیفزایند.
در ادامه به برخی از این شعارها نگاهی میاندازیم:
***
شعارهای محسن رضایی
1. به مردم قول میدهم که نه تنها تحریمهای اقتصادی را برمیداریم بلکه اقتصاد ایران را شکوفا میکنیم
2. تورم و گرانی در 6 ماه اول دولتم حل خواهد شد
3. یارانه نقدی را 65 هزار تومان افزایش میدهم
4. ایجاد 5 میلیون شغل برای بانوان و سالمندان
5. به هر زوج جوان 23 میلیون تومان میدهم
6. به کشاورزان یارانه سبز میدهم
7.سهم مردم از سهام عدالت را می بخشم
این نوع شعارها و وعدههای محسن رضایی، در حالی از زبان وی مطرح شده که او شاید کاملترین برنامه اقتصادی را در میان سایر نامزدها تدوین کرده و در اختیار دارد.
احتمالا این برداشت که عامه مردم به کلیت برنامهها اعتنایی ندارند و شعارهای دهانپرکن را راحتتر درک میکنند، محسن رضایی را بر آن داشته که در برنامههای تبلیغاتیاش مکررا وعدههایی چون پرداخت یارانه سبز به کشاورزان، افزایش 65 هزار تومانی یارانه نقدی به مردم، پرداخت جهیزیه 23 میلیون تومانی به زوجهای جوان و ... را مطرح کند.
ابهام اصلی درباره این وعدهها آن است که منبع تامین اعتبار لازم برای اجرای چنین طرحهایی کجاست؟ مگر نه این است که دولت هماینک با کسری بودجه روبرو است، پس چطور میتوان مثلا یارانه نقدی را افزایش داد، آنگاه شعار کاهش تورم را هم داد؟
و اینکه آیا بخشش مابقی سهم مردم از سهام عدالت مگر از اختیارات رئیس جمهور است که وی این شعار را بارها در رسانه های مختلف تکرار کرده است .
* شعارهای حسن روحانی
1. رشد اقتصادی را به 8 درصد میرسانم
2. کاهش نرخ بیکاری
3. توزیع یارانه کالایی در کنار یارانه نقدی
4. آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنیم که اصلاً به یارانه ۴۵ هزار تومانی نیازی نداشته باشند
5. کلید حل مشکلات در اختیار من است
وعدههای حسن روحانی خصوصا «کلید»ی که وی آن را نماد دولتش معرفی کرد، چیزی جز اهداف دولتهای قبلی نیست. تکرار این شعار که «آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنیم که اصلاً به یارانه ۴۵ هزار تومانی نیازی نداشته باشند» بدون آن که راهکار تحقق چنین وعدهای ارائه شود، نمیتوان به اقناع افکار عمومی منجر شود.
حسن روحانی راهکار تحقق رشد اقتصادی 8 درصدی را بهبود فضای کسب و کار معرفی کرده، اما در همین نقطه متوقف شده و دیگر توضیح نداده که اصلا بهبود فضای کسب و کار یعنی چه؟
* شعارهای علی اکبر ولایتی
1. حل مشکلات حاد اقتصاد کشور در 100 روز
2. آزاد کردن پولهای محصورشده ایران در دیگر کشورها
در میان وعدههایی که ولایتی داده، بیتردید «حل مشکلات حاد اقتصاد کشور در 100 روز»، عجیبترین آنها است. این وعده آنچنان دور از انتظار است که حتی رقبای وی نیز با طعنه از آن یاد کردهاند.
آقای ولایتی تاکنون توضیح نداده که مشکلات حاد اقتصاد کشور کدامند و با چه راهکاری میخواهد 100 روزه آنها را حل کند؟ اصلا رقم 100 روز از کجا آمده است؟آقای ولایتی به عنوان یک دیپلمات با تجربه باید بداند برخی اطلاعات اقتصادی که در اختیار دارند را نباید براحتی در رسانه های عمومی مطرح کرد!
* شعارهای محمدرضا عارف
1. سالی یک میلیون شغل ایجاد میکنم
2. تورم را تکرقمی می کنم
3. اجرای طرح مسکن ماندگار
4. افزایش رشد اقتصادی کشور به 8 درصد
محمدرضا عارف، ابتدا وعده ایجاد یک میلیون شغل را مطرح کرد، اما اخیرا 200 هزار تای دیگر روی وعدهاش گذاشته و آن را به یک میلیون و 200 هزار رسانده است.
اینطور ادامه پیدا کند احتمالا تا روزهای آخر انتخابات، عارف نیز همچون احمدینژاد وعده ایجاد 2 میلیون شغل در سال را خواهد داد.
عارف تاکنون درباره راهکارهای عملیاتی تحقق توامان تورم تک رقمی، رشد اقتصادی 8 درصدی و اجرای مسکن ماندگار، توضیحات دقیقی نداده است. یک سوال هم این است که چطور عارف در دولت خاتمی که معاون اول بود این طرحها را اجرایی نکرد؟
* وعدههای سعید جلیلی
1. آزادسازی ظرفیتهای اقتصادی کشور
2. اصلاح ساختار اداری-اجرایی کشور
در مدتی که از تبلیغات انتخابات گذشته، سعید جلیلی کمترین وعده اقتصادی را داده است، اما او بیشتر از کلیات و گفتمان سخن رانده است. با این حال، جلیلی تاکنون توضیح نداده که مقصودش از کلیاتی که مطرح کرده مثل اصلاح ساختاری اداری-اجرایی کشور چیست؟ آیا برای اصلاح طرحی دارد؟ آزادسازی ظرفیتهای اقتصادی کشور نیز تاکنون یکی دو مثال محدود داشته است، مثل استفاده از فرصت ترانزیت کشور.
* وعدههای محمد غرضی
1. منفی کردن تورم
2. نظام آموزشی را به سمت اشتغال سوق داد
چربش عوامپسندی بر واقعیت کارشناسی، در شعارهای غرضی بسیار پررنگ است. همین شعار منفی کردن تورم، نشان از نبود نگاه کارشناسی در بیان وعدههای وی دارد، چرا که اساسا تورم منفی، مزیت نیست بلکه خطری برای هر اقتصادی است. اما بدیهی است غرضی با هدف جلب توجه مردمی که این روزها از گرانیها گلایه دارند، شعار منفی کردن تورم را سر میدهد، چرا که تورم منفی در اقتصاد ایران تقریبا ناممکن است و البته غرضی حتی برای کاهش تورم نیز راهکاری ارائه نداده است.
بررسی دیگر شعارهای غرضی نیز ضروری به نظر نمیرسد.
* شعارهای محمدباقر قالیباف
1. طی دو سال ثبات را به اقتصاد کشور میآورم
2. تثبیت قیمت ارز و دلار
3. هزینه های تولید را کاهش دهیم. که این منجر به کاهش قیمت میشود.
4. بعد از تثبیت قیمتها بلافاصله به سمت کاهش قیمتها میرویم.
5. مردم ما مطمئن باشند که در ۶ ماه اول باید آثار کارم مشخص باشد
6. شهرداری اکنون بدون نفت اداره میشود
وعدههایی که قالیباف داده، بسیار کلان و پراهمیت است و البته هر ایرانی آرزو دارد که چنین وعدههایی محقق شود، اما آیا در عمل نیز اینگونه است؟ ایرادی که وعدههای قالیباف دارد این است که گویی برای یک شرایط اقتصادی بهینه طراحی شدهاند و در آنها واقعیات کنونی اقتصاد ایران از جمله اثرات تحریمها نادیده انگاشته شده است. ادعای مدیریت شهرداری بدون نفت هم از آن چشم بسته غیب گفتنها است.
وعدههای غلامعلی حدادعادل
1. مهمترین وظیفه دولت آینده تثبیت نرخ ارز است
حدادعادل در طول تبلیغات، شعارها و وعدههای اقتصادی کمی داده است، اما تکوعدههایی که داده نیز تبیین نکرده است. مثلا او در پاسخ به اینکه برای تثبیت قیمت ارز چه کارهایی باید کرد، گفته است: « اینکه برای تثبیت قیمت ارز چه کارهایی باید کرد توضیح مفصل تری دارد که آن را به جلسات دیگر واگذار می کنم.» ما هم منتظریم آن جلسات دیگر فرا برسد.
* جمع بندی
مروری بر سخنرانی های نامزدها نشان می دهد، فصل مشترک مواضع تمامی نامزدها به صورت ضمنی عبارت "ما می توانیم مشکلات را حل کنیم" است، اما در مورد چگونگی حل این مشکلات، راهبرد مشخص و شفافی به جز برخی صحبت های موردی یا شعاری ارائه نمی شود و به وعده های اقتصادی نامزدها در روزهای آینده بیشتر خواهیم پرداخت.