گروه ورزشي مشرق - بوي بدي توي فضا پيچيده است. خيلي بد؛ بدتر از هر تعفني که بتواني تصور کني.در اين فضا تعدادي از آدمها ماسک زدهاند، بعضيها هم با دست صورتشان را گرفتهاند تا بو کمتر اذيتشان کند. يکسري آدمها هم که هميشه خوابند. البته تعدادي هم يا حس بويايي خود را از دست دادهاند يا با اين بو حال ميکنند.
با تجربهها ميگويند اين بوي همان جوش کوچک زيرپوستي دوران طفوليت است که امروز به يک دملچرکين بدبو و غيرقابل تحمل تبديل شد است. دملي که هر روز بيشتر از روز گذشته سرباز ميکند؛ بويش به يک شکل آزاردهنده است و شکلش جور ديگري دل آدم را ريش ريش ميکند.
استخوان خردکردههايي هم هستند که معتقدند اين دمل چرکين ديگر درمان نميشود و حتي معتقدند چرک آن وارد خون هم شده و سرتاسر بدن اين بيمار رنجور را فراگرفته است. ميگويند اين چرکها به خاطر يک عامل بيماري نيست. تجميع چندين نوع ويروس و ميکروب باعث شکل گيري اين بيماري است. بيماري که امروز به اين شکل سوهان روح و جسم خود بيمار و اطرافيانش شده؛ اطرافياني که شامل اکثريت قريب به اتفاق افراد جامعهاند. عجب دملچرکي زشت و عجيبي.
متخصصان اين حوزه معتقدند اين بيماري در صورت عدم پيشگيري مناسب واگيردار نيز است. البته تعدادي اندکي از مدعيان هميشه مدعي اين دمل را فقط يک جوش معمولي ميدانند که روي پيشاني درآمده و اين همه جار و جنجال ندارد. معتقدند در بدن همه از اين دمل چرکيها هست و هيچ کس توجهي به آن نميکند.
ابتذال، تباني، دلالي، دوپينگ وفحاشي، ويروس و ميکروبهايي هستند که تشکيل دهنده اين غده چرکيناند و هر روزعميقترروح و جسم اين بيمار را ميخورند.
البته هرچند وقت يکبار، حضور در پارتيهاي شبانه که نام يک ويروس بسيار خطرناک است فعال ميشود.ويروسي که متاسفانه به کوچک و بزرگ هم رحم نميکند. اين ويروس بدترين و خطرناک ترين عامل بيماري در اين دمل چرکي است و وقتي جهش ژني انجام ميدهد بيمار را چند متري از زمين بلند و به هوا و سپس به زمين ميکوبد.
ميکروب دلالي هم که هميشه و همه جا حضور دارد. يکي از اهالي فن اين ميکروب را در بدن يک کفتر باز برزيلي که به ايران آورده شده بود مثال ميزند و ميگويد از اين ميکروب هشت دست و پا که عين کنه به بدن ميچسبد فقط کفتربازهاي خارجي ندارند بلکه بعضي از کت و شلوار و کروات زدههاي آنها هم به اين ميکروب آلودهاند و البته با پارتي (اين پارتي با پارتي فوق الذکر فرق دارد) که در داخل دارند بدون قرنطينه وارد کشور ميشوند.از اين ميکروب در داخل هم زياد داريم که فعالند. عامل اين بيماري همه جا رشد و تکثير پيدا ميکند. روي نيمکت. توي کاغذ روزنامه. توي يه بوتيک يا کافي شاپ هرجا که فکرش را بکنيد.
يکي ديگر از اين ويروسها که نفس بيمار رنجور ما را گرفته اسم مستعارش الفاظ رکيک است. محل اصلي زندگياش روي صندلي فضاهاي بزرگ است. اما محل تولدش ميتوند يک دفتر کار يا يک خانه ويلايي باشد.
اما از ويروس دوپينگ هم نبايد غافل شد . اين ويروس به بدبو و زشت بودن اين دمل چرکين کمک شايان ذکري کرده و مانند ساير ويروسها قابليت تکثير در همه جا و هر زمان را دارد.
البته ويروس و ميکروبهاي ديگري هم در اين دمل چرکين جمع شدهاند که با چشم طبيعي قابل رويت نيستند لذا متخصصان نامي از آنها نبردهاند. حال براي درمان اين بيماري چه کار بايد کرد که تا حالا نکردهايم؟
آيا همچنان بايد دنبال کپسول فرهنگ سازي برويم؟ راستي چرا اين دارو تا کنون درمان ساز نبوده؟ کپسول تقلبي است يا بيمار آن را مرتب و سر وقت نميخورد؟ و يا شايد دز دارو سنخيتي با ميزان فراگيري ويروس ندارد؟
بهترنيست يک بار ديگر کارشناسان اين حوزه بيايند ترکيب کپسول فرهنگ سازي را آناليز کنند ببينند کدام درصد آن کم يا زياد است که اثر نميکند. به هر حال تجربه نشان داده اين کپسول فقط مسکن رواني است و از نظر جسمي تاکنون تاثير مثبتي روي بيمار نداشته است.
لذا همچون نظر بعضي از استخوان خردکردهها بايد همزمان با خوراندن کپسول بهينه شده فرهنگ سازي اين دمل چرکين را نيز با عمل جراحي به طور کامل تخليه کرد. تخليه بايد از ريشه و بدون ترس از بوي و درد آن باشد. البته استفاده از روانشناس،جامعه شناس ،حقوقدانان و اهل فن دلسوز و کارآمد نيز براي آماده کردن شرايط روحي و رواني بيمار لازم است.
الان جسم رنجور بيمار ما فعلا سرپا است و به صورت موقت قسمتي از اندامهايش در حال استراحتند اما بعضي از اجزايش فعالند. اجزايي فعالند که فعاليتشان اگر همراه با موفقيت باشد تا حدودي بوي بد و چهره چندش آور دمل چرکين آن را فراموش ميکنند و يک مسکني براي اين بيمار نحيف است.
راستي اسم بيمارمون فوتبال است.