به گزارش مشرق حسين شريعتمداري مدير مسئول روزنامه ي کيهان در سر مقاله امروز اين روزنامه نوشت:
از چندماه قبل که زمزمه برپايي اين همايش آغاز شد به آساني قابل پيش بيني بود که تحت پوشش و نام جذاب «همايش بزرگ ايرانيان خارج از کشور» چه آشي قرار است پخته شود و چه کساني اين ديگ را دور از چشم رئيس جمهور محترم و تنها با سوءاستفاده از نام و جايگاه -و متاسفانه اعتماد غيرقابل توجيه- ايشان، روي اجاق گذاشته اند! دو سال پيش نيز همايشي با همين نام و همين عنوان برپا شده بود و گردش کار و نتايج آن مي توانست نشانه هاي هشداردهنده اي درباره دومين نمونه آن باشد، يعني همايشي که از امروز صبح در تهران برپا مي شود و نزديک به 1200تن از ايرانيان مقيم خارج کشور براي شرکت در آن دعوت شده اند. برخي از گزارش ها و اخباري که درباره همايش 11مرداد89 به کيهان مي رسيد، نه فقط تأسف آور، بلکه سوال برانگيز و نگران کننده بود و از احتمال بروز رخدادي ناخوشايند حکايت مي کرد. اخباري از مقدمه چيني ها، زمينه سازي ها، هزينه هاي چندده ميلياردتوماني و بي حساب و کتاب، رايزني هاي داخلي و خارجي، تهديدها و تشويق ها، هويت برخي از ايرانيان دعوت شده، سوابق سوء و شناخته شده چند تن از دست اندرکاران اصلي همايش، صدور دستور العمل ها و امريه ها خطاب به اين دستگاه دولتي و آن مرکز امنيتي که مبادا... و خبرهاي مشابه ديگر ، اين ترديد را پديد مي آورد که ماجرا فراتر از «ناپختگي» و «ندانم کاري» باشد و خداي نخواسته کاسه اي زير نيم کاسه باشد! اين دفعه اما، زبان به کام گرفتيم و قلم به نيام کشيديم تا مانند هميشه، اولين صدا را به اعتراض بلند نکرده باشيم و منتظر مانديم که فلان مسئول حقوقي، فلان حافظ منافع ملي، فلان مرکز اطلاعاتي و امنيتي، فلان مسئول سياست خارجي و... صدايي به اعتراض بلند کند و به عنوان ابتدايي ترين وظيفه قانوني خود از برخي پلشتي هاي آشکار در برپايي اين همايش جلوگيري کند و يا اگر احياناً با صدور دستور العمل و امريه اي از اعتراض منع شده است! دست کم در مقابل برخي پرسش هاي جدي و نگران کننده اي که درباره اين همايش و مسائل پيراموني آن پديد آمده است، پاسخي ارائه کند، ولي متأسفانه- و همانگونه که حدس مي زديم- از آناني که انتظار مي رفت صدايي شنيده نشد و از آنجا که به قول امام راحلمان(ره)، صاحبان قلم- از جمله مطبوعات- هم درباره آنچه مي نويسند مسئولند و هم درباره آنچه بايد بنويسند و نمي نويسند، چاره اي جز پرداختن به ماجرا باقي نماند.
گفتني است اخبار رسيده حکايت از آن دارد که برخي از دست اندرکاران برپايي همايش، تعدادي را مأمور پاسخگويي به اعتراض و انتقاد احتمالي کيهان کرده اند. گويي پيشا پيش مي دانسته اند آنچه در پي انجام آن هستند به يقين با اعتراض کيهان روبرو مي شود! و از سوي ديگر طي دو هفته اخير، برخي از مسئولان در تماس با کيهان به گونه اي غيرمنتظره، شرح مفصلي از آثار مثبت و مشعشع «همايش ايرانيان خارج از کشور» ارائه کرده بودند! که ظاهراً با هدف پيشگيري از اعتراض بود.
و اما، بعد از اين مقدمه که ضروري به نظر مي رسيد، درباره همايش موسوم به «همايش بزرگ ايرانيان خارج از کشور» اگرچه گفتني هاي فراواني هست ولي در اين نوشته محدود، تنها به مواردي از آنها که اندکي از بسيارهاست اشاره و-فعلاً- بسنده مي کنيم.
1-دعوت از ايرانيان مقيم خارج کشور و برپايي همايشي براي آشنايي آنان با پيشرفت ها و تحولات حيرت انگيز جمهوري اسلامي ايران نه فقط اقدامي شايسته بلکه ضرورتي انکارناپذير است. مخصوصاً آن که از چند ميليون ايراني مقيم کشورهاي خارجي فقط 3 تا 5 درصد آنها در شمار مخالفان نظام - اپوزيسيون- قرار دارند و اکثريت قريب به اتفاق آنان به وطن خويش و ارزش هاي آن وابسته و دلبسته اند، از سوي ديگر بسياري از ايرانيان مقيم خارج کشور نخبگان برجسته اي در رشته هاي مختلف علمي و تکنولوژيک هستند که مي توانند و تمايل دارند علم و تخصص خود را در اختيار هموطنان خود قرار دهند. اين درحالي است که دشمنان بيروني با بهره گيري از غول هاي رسانه اي و شيپورهاي پرسروصداي تبليغاتي از ايران و جمهوري اسلامي ايران چهره اي مخدوش و ناپسند ارائه داده اند، بنابراين حضور اين طيف از ايرانيان مقيم خارج کشور، اولا؛ تصوير معکوسي که دشمنان از ايران اسلامي ساخته اند را اصلاح مي کند و ثانياً؛ تبليغات سوء قدرت هاي استکباري درباره «فرار مغزها» را به ورود آنان تبديل خواهد کرد و طرفه آن که حساب يک مشت اپوزيسيون بي سواد و کاسه ليس را از انبوه ايرانيان دلبسته به اسلام و ايران جدا مي کند و...
بنابراين، برپايي همايش با حضور ايرانيان مقيم خارج کشور مورد سوال نيست، بلکه پرسش آن است که آيا اين همايش، همان است که بايد باشد و يا در پوشش آن -خواسته يا ناخواسته- پاي مسائل ديگري در ميان است؟!
خدا بر درجات شهيد مطهري بيفزايد که مي فرمود، «اشاعره» در تاريکي کلاه «معتزله» را برداشتند و در حالي که موضوع مورد اختلاف آنها مسائلي نظير «عدل الهي» و «حسن و قبح ذاتي اعمال» بود، به ناگاه نام خود را «اهل حديث» گذاشتند تا اين توهم پديد آيد که «معتزله» به احاديث اعتقادي ندارند! و حال آن که به قول استاد شهيد، معتزله به مراتب بيشتر از «اشاعره» اهل حديث بودند. چيزي شبيه سرقت واژه «اصلاح طلب» از سوي عواملي که امروزه معلوم شده ستون پنجم مثلث آمريکا و اسرائيل و انگليس بوده اند البته به هيچ وجه در پي اهانت به اشاعره نيستيم و از تشبيه آنان با گروه هاي موسوم به اصلاح طلب که فقط يک تمثيل است پوزش مي خواهيم.
2- در اين جملات دقت کنيد «... مسئولين حکومت عقب افتاده و خونخوار جمهوري اسلامي ايران عليه هر آنچه ايراني و انساني است قيام کرده و قصد دارند نام ميهن را به قهقرا ببرند و در اين راه از هيچ خرابکاري و قتل و جنايتي ابا نخواهند داشت»! و يا به اين اظهارنظر توجه کنيد «... اسلامي بودن براي ما محدوديت ايجاد کرده است و ميدان عمل ما را براي اين که جايگاهي در جهان حاضر پيدا کنيم مشکل کرده است. مثلا سياست ضداسرائيلي ما...»! در اين جمله نيز دقت فرمائيد «اگر بخواهيم حرکت اصلاحي خود را از قانون اساسي شروع کنيم و جلو برويم بايد بتوانيم در آينده نزديک ولي فقيه را تحمل کنيم و در عين حال در جهت تغيير قانون مربوط به آن بکوشيم»!
خب! درباره اين اظهارنظرها و صاحب اين ديدگاه چه تصوري داريد؟ راه دوري نرويد و به ذهنتان فشار نياوريد. ايشان يکي از اصلي ترين دعوت شدگان به همايش ايرانيان مقيم خارج از کشور است و هم اکنون در اتاق شماره... هتل استقلال تهران در حال رايزني و تبادل نظر با برخي از دست اندرکاران اصلي همايش است. او يک ضدانقلاب تابلودار است و همکار شناخته شده سازمان «سيا». اين آقا، سرشاخه ايرانيان دعوت شده از آمريکا براي شرکت در همايش است. او هوشنگ اميراحمدي است، معروف به دلال رابطه با آمريکا و عنصر ضدانقلابي که تغيير اسلاميت نظام را با جديت دنبال مي کند!
اگرچه نام و هويت بسياري از دعوت شدگان به اين همايش اعلام نشده است ولي کيهان از طريق افراد مومن و متعهدي که در جمع برگزارکنندگان همايش حضور دارند به نام و مشخصات برخي از آنها که هويتي کم و بيش مشابه هوشنگ اميراحمدي دارند، پي برده است.
اکنون سوال اين است که افرادي از اين قماش با چه انگيزه اي به همايش دعوت شده اند؟ آنها نظام جمهوري اسلامي ايران را «عقب افتاده»! و «خونخوار»! مي دانند، اسلامي بودن نظام را «مشکل آفرين»! مي نامند، حذف ولايت فقيه از قانون اساسي را دنبال مي کنند و... اين افراد که به گواهي اسناد موجود تغيير هويت نداده اند، بنابراين بايد پرسيد که آيا برخي از دست اندرکاران دعوت از اين افراد در خفا هويتي مشابه آنها دارند؟! و يا کساني از همين قماش در ميان دست اندرکاران برپايي همايش نفوذ کرده اند؟! هر سه احتمال، نتيجه اي يکسان دارند. ندارند؟!
3- مگر قرار نبود از ايرانيان دلبسته به اين آب و خاک و ارزش هاي اسلامي آن که اکثريت هموطنان مقيم خارج کشور را تشکيل مي دهند براي شرکت در همايش دعوت شود تا زمينه براي مشارکت آنان در عمران و آباداني، سرمايه گذاري، خدمت به هموطنان خويش و... فراهم گردد؟ و در همان حال تودهني محکمي باشد به قدرت هاي خارجي و چند درصد اپوزيسيون کاسه ليس آنها؟! اگر قرار اين بود- که بود- و چنانچه بر اين نکته تصريح شده بود- که شده بود- چرا به جاي آنان، افرادي از همان چند درصد محدود اپوزيسيون و اراذل و اوباش کاسه ليس آمريکا و اسرائيل و انگليس را به همايش دعوت کرده ايد؟!
4- مسئولان همايش اعلام کرده اند برخي از دعوت شدگان نگران بوده اند که مبادا در ايران مورد بازخواست قرار گيرند! که بايد پرسيد، مگر طي 31 سال گذشته انبوهي از هموطنان ايراني مقيم آمريکا و اروپا آزادانه و بدون کمترين مانعي به ايران سفر نکرده و هم اکنون نيز اين سفرها ادامه ندارد؟! بنابراين آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟ و پرسش آن است که اين عده از دعوت شدگان چه کساني بوده اند که به خاطر سوابق سوءخود از حضور در ايران بيم داشته اند؟! آيا اين نکته نيز حکايت از آن ندارد که شماري از دعوت شدگان از همان قماش اپوزيسيون هستند؟! و گرنه طي 31 سال گذشته، هيچگاه راه ورود براي ايرانيان مقيم خارج از کشور و فاقد سوابق سوء بسته نبوده و نيست.
5- به اين بيان حکيمانه امام راحلمان(ره) که در بيانات رهبرمعظم انقلاب نيز بارها آمده است توجه کنيد. به يقين، اين روزها را مي ديده اند و براي همين روزها فرموده اند؛
«آغوش کشور و انقلاب هميشه براي پذيرفتن همه کساني که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است، ولي نه به قيمت طلبکاري آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمريکا گفتيد! چرا جنگ کرديد! چرا نسبت به منافقين و ضدانقلابيون حکم خدا را جاري مي کنيد؟ چرا شعار نه شرقي و نه غربي داده ايد؟ چرا لانه جاسوسي را اشغال کرده ايم و صدها چراي ديگر»
اکنون جاي اين سوال از برخي دست اندرکاران همايش ياد شده است که آيا شما آقايان از همين افراد دعوت نکرده ايد؟ اسناد موجود که نشان مي دهد چنين کرده ايد. بنابراين، به ادامه همان بيانات حضرت امام(ره) توجه کنيد؛
«تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست ليبرال ها بيفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقين اسلام اين مردم بي پناه را از بين ببرند، تا من هستم از اصول نه شرقي نه غربي عدول نخواهم کرد» صحيفه امام جلد 21 ص 286
و همه مي دانند که امام راحل ما «ره» هنوز هم در ميان ماست و خامنه اي، خميني ديگر است.
6- اشاره به اين نکته نيز ضروري است که نوشته پيش روي به هيچوجه در پي تعريض و متهم کردن اکثريت دعوت شدگان به همايش مورد اشاره نيست بلکه شماري از آنان حضور برخي از افراد بدنام و بدسابقه اي را که به همايش دعوت شده اند، اهانت به خود مي دانند و از شرکت اين عده در همايش با توجه به سوابق شناخته شده آنها ابراز تعجب مي کنند.
7- و بالاخره، اگرچه گفتني هاي ديگري نيز دراين باره هست که شنيدني است ولي به همين اندازه بسنده مي کنيم و اميدواريم برادر ارجمندمان جناب آقاي دکتراحمدي نژاد رئيس جمهور مردمي و متعهد کشورمان از سوءاستفاده کساني که با بينش و منش ايشان هيچ نسبتي ندارند، و براي بهره گيري از همايش ياد شده کيسه دوخته اند، جلوگيري کنند.
کد خبر 2178
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۱:۲۱
- ۰ نظر
- چاپ
همايش ايرانيان خارج کشور اين روزهااخبار پرحاشيه اي را داشته است. مشرق روز گذشته به برخي از آنها اشاره کرد. شريعتمداري امروز در مقاله کيهان نيز نسبت به برخي تحرکات ومدعوين در اين همايش انتقادات تندي مطرح مي کند.