به گزارش مشرق به نقل از ايربا، پس از موافقتنامه ديتون، بسياري از مجاهدين به دهکدهاي دوردست در شمال شرقي بوسني ( به فاصله 31 مايل از غرب توزلا) به بوچينجا رفتند که اين محل بهعنوان کانون اصلي وهابيگري در بوسني شناخته ميشود.
از ميان بازديدکنندگان اين دهکده ميتوان از ايمن الظواهري( يعني نفر دوم القاعده) نام برد. مقامات محلي و نيروهاي سازمان ملل حضور مجاهدين در اين محل را گزارش دادهاند ولي نه تنها براي اخراج آنان هيچ تلاشي نشد بلکه بعضي از آنان عنوان شهروندي بوسني را نيز يافتند.
زماني که دولت بوسني در جولاي 2000 به اخراج آنان اقدام نمود مجاهدين ايستهاي بازرسي برپا نمودند و کشمکشهاي متعاقب آن به بازداشت 19 تن منجر گرديد. ولي در پي حملات يازده سپتامبر اوضاع کاملا تغيير يافت. تهديد افراط گرايان به حدي افزايش يافت که سفارتخانههاي ايالات متحده، انگلستان و هلند موقتا تعطيل شدند. از سوي ديگر با افزايش فشارهاي جامعه بينالملل تعدادي از مبارزين خارجي داوطلبانه بوسني را ترک کردند.
دولت بوسني که در فضاي پس از يازده سپتامبر علاقهمند بود گرايشات غربي خود را بروز دهد در سال 2002 ميلادي، شش الجزايري الاصل را که توسط پليس بوسني بازداشت شده بودند به اتهام دست داشتن در فعاليتهاي تروريستي تسليم مقامات ايالات متحده نمود.
در همان سال پس از چند حادثه از جمله تيراندازي و درگيريهاي فيزيکي، مردم محليمجاهدين را وادار به ترک بوچينجا نمودند ولي با اين وجود گفته ميشود که هنوز تعدادي از آنان در مناطق دور افتاده باقي ماندهاند. با اين حال فقط افراطگرايان اسلامي نبودند که تلاش داشتند ماهيت اسلام بوسني را عوض کنند بلکه نقش بعضي از کشورهاي اسلامي را نيز نبايد ناديده گرفت.
کمکهاي کشورهاي مسلمان ( بويژه عربستان سعودي) بر روي برنامههاي اجتماعي همچون ساختمان مدارس اسلامي و تأمين بودجههايي براي يتيمان جنگ و طرحهاي بازسازي زيرساختي( تجديدبناي مساجد در بخشهايي از بوسني و هرزگوين) متمرکز شده بود. ولي اين کمکها نيز تحت شرايط خاصي انجام ميگرفت. با آنکه کمکهاي سعودي براي برنامههاي اجتماعي و بازسازي مدارس پرداخت ميشد ولي ماهيت اين عبادتگاهها را نيز بهطور چشمگيري تغيير داد.
در دوره 10 ساله پس از پايان جنگ بوسني حدود 550 مسجد - و اکثرا به سبک وهابي - ساخته شد. در گزارشي از روزنامه وال استريت ژورنال چنين آمده است: بودجه بازسازي از سوي عربستان سعودي سرازيرميشد. بخش اعظم اين بودجه براي تبليغ وهابيت، تهديد، تغيير مذهب و تطميع مسلمانان فقير صرف ميشد. وهابيت بهعنوان يک فرقه متعصب نميتوانست آن چيزي را که بتپرستي و تجملات ميپنداشت تحمل کند. سعوديها تمامي يادگارهاي تاريخي، تزئينات داخلي، کاشيکاري فيروزهاي و همانند اينها در مساجد بوسني را از بين بردند.
بارزترين نمونه از مساجد تازه تأسيس که خارج از معيارهاي هنري بوسني ساخته شدند مسجد شاه فهد در سارايوو بود که مطابق با سبک يک مسجد وهابي بنا شده است. تزئينات داخلي اصلي مسجد و طراحيهاي آن کاملا تخريب شد و ديوارهاي گچکاري شده همانند يک مسجد سعودي جايگزين آن گرديد. همچنين ديگر مساجد موجود نيز به سبکي کاملاً بيگانه با ماهيت سنتي آنان تجديد بنا شدند ولي کمکهاي اهدا شده توسط سعوديها فقط منحصر به بازسازي مساجد نبود.
طبق گزارش گروه بازرسي بالکان جنبش وهابي در بوسني شديدا مورد حمايت سعوديها بود و آنها نيز از سازماني به نام کميته عالي امداد سعودي (تحت حمايت يکي از وزارتخانههاي دولت عربستان) استفاده ميکردند تا طي جنگ بوسني و پس از آن اين کمکها را به سوي مقاصد خاصي هدايت کنند. اين وضعيت تا زماني که نيروي حافظ صلح ناتو بازرسي در مورد اقدامات اين سازمان را آغاز نمود همچنان ادامه داشت. ولي اين کمکها از طريق منابع ديگر ادامه يافت. طبق گزارشي منتشر شده در سال 2007 ميلادي، چند نهاد امداد اسلامي که در وين فعاليت مينمايند اين بودجهها را به افراد مرتبط با جنبش وهابيت ميرسانند. در پي اين گزارش دولت بوسني براي اخراج و استرداد مبارزين خارجي تحت فشارهاي شديد بينالمللي قرار گرفت و کميسيوني را براي بررسي پرونده هزار و 500 مبارز خارجي تاسيس نمود در حالي که اکثريت آنان طي جنگ بوسني و پس از آن تابعيت بوسني را به دست آوردهاند. استرداد مبارزين (وتظاهرات عليه آنان) شروع شد و در اين فضا وهابيون به رهبري يوسف باراسيچ تلاش کردند تا به زور وارد مسجد کاروا در مرکز شهر سارايوو شوند و اين امر به درگيري مابين وهابيون و مسلمانان منطقه انجاميد.