1- رابطه تیره و تار با برخی بازیکنان
اگرچه برخی از بازیکنان رئال مادرید هنوز هم طرفدار مورینیو هستند اما آن
دسته از بازیکنانی که در میان روسای باشگاه نفوذ و در میان هواداران هم
بیشترین محبوبیت را دارند، ایکر کاسیاس و سرخیو راموس روبروی آقای خاص
ایستاده‌اند. اخیرا هم که 2 هموطن مورینیو یعنی کریستیانو رونالدو و په‌په
عملا از جبهه حامیان سرمربی پرتغالی خارج شده‌اند، رونالدو با بی‌اعتنایی
نسبت به ماندن یا نماندن مورینیو در سانتیاگو برنابئو و په‌په با زیرسوال
بردن اظهارات اخیر آقای خاص در انتقاد از ایکرکاسیاس.
2- فکر می‌کند باشگاه با خواسته‌هایش موافقت نکرده است
اگرچه قدرت و نفوذی که مورینیو در رئال مادرید دارد بیش از تمام مربیان
تاریخ این باشگاه بوده اما او هنوز هم از وضعیتش راضی نیست و مدعی است که
شرایط کار برایش فراهم نشده است. مورینیو همان کسی بود که فلورنتینو پرس،
رئیس باشگاه را متقاعد کرد خورخه والدانو، مدیرورزشی باشگاه را اخراج کرده و
مسئولیت خرید و فروش بازیکنان را هم به او محول کند.
3- ساز مخالف و جنگ علنی با رسانه‌ها
کمتر مربی در تاریخ لالیگا بوده که به هنگام ضعیف نتیجه گرفتن تیمش، از
سیل انتقادات رسانههای اسپانیایی در امان باشد و مورینیو هم از این قاعده
مستثنی نیست اما آقای خاص این وضعیت را نمی‌تواند تحمل کند، چون اصولا آدم
انتقادپذیری نیست. به اعتقاد مورینیو اسپانیایی‌ها آن احترامی که او لایقش
است را برای او قائل نمی‌شوند و این موضوع حتی پیش از ورودش به سانتیاگو
برنابئو هم وجود داشته است.
4- نمی‌تواند فراموش کند که 2 بار در برنابئو توسط هواداران خودی هو شد
تا به حال در هیچ یک از لیگ‌هایی که مورینیو فعالیت کرده (پرتغال، انگلیس و
ایتالیا) سابقه نداشته که هواداران تیمهایش او را هو کرده باشند اما این
اتفاق بی‌سابقه برای او در لالیگا 2 بار رخ داده و آخرینش هم در جریان
همین بازی شنبه شب برابر وایادولید بود که تقریبا کل ورزشگاه علیه‌اش شعار
می‌دادند. برای مورینیویی که معمولا به بت شدن برای هواداران تیمهایش عادت
دارد، هو شدن از سوی هواداران رئال مادرید غیرقابل تحمل است.
5- احساس می‌کند در اسپانیا قربانی بی‌احترامی و بدرفتاری شده است
در یکی از مصاحبه‌هایی که در وطنش انجام داد، مورینیو علنا اعتراف کرد
پرتغالی بودن در پرتغال برای پرتغالی ها سخت است. به نظر او مردم مادرید
آن احترامی که او شایسته‌اش است را برای وی قائل نیستند.
6- خانواده‌اش در مادرید احساس راحتی نمی‌کنند
چندی پیش گفته شد که همسر مورینیو از وضعیت زندگی‌اش در پایتخت اسپانیا
راضی نیست و در خصوص مشکلات و خطراتی که ممکن است دشمنان آقای خاص برای
خانواده او ایجاد کنند، ابراز نگرانی کرده است. این موضوع از یک سو و تجربه
نه چندان خوشایند پسر مورینیو از بازی در تیم کانیاس اسپانیا ممکن است
سرمربی پرتغالی رئال را به بازگشت به لندن ترغیب کند.
7- تجربه بد از ماندگاری بی‌مورد
مورینیو یک بار ماندن در تیمی که در آن اوضاع بروفق مراد او پیش نمی‌رفته
را تجربه کرده و چوب آن را خورده است. این اتفاق برای او در سال چهارم
حضورش در چلسی رخ داد. مورینیو در روزهای پایانی سومین فصل مربیگری‌اش در
استمفوردبریج پی برده بود که دارد در خلاف جهت رودخانه شنا می‌کند اما باز
هم به تلاشش ادامه داد تا اینکه برید و تنها 3 ماه پس از شروع فصل زیر همه
چیز زد و قراردادش با آبی‌های لندن را فسخ کرد.
8- دیوارهای رئال گوش دارند
مورینیو این فصل ضربات جبران‌ناپذیری از لو رفتن اظهارات خصوصی‌اش با
بازیکنان در رختکن و نیمکت رئال مادرید خورده و اکنون می‌داند کوچک‌ترین
اظهارنظر جنجالی از او حتی در خصوصی‌ترین جلسات مربیگری‌اش هم از طریق
جاسوسی که هنوز یا نتوانسته پیدایش کند یا نخواسته که اسمش را فاش کند، به
بیرون درز پیدا می‌کند. از آنجایی که او خیلی روی آرام ماندن جو رختکن تیمش
وسواس دارد، رئال مادرید نمی‌تواند جای خوبی برای ادامه حرفه او باشد.
9- به درد پپ گواردیولا دچار شده است
پپ گواردیولا فصل گذشته با وجود سال‌های درخشانی که روی نیمکت بارسلونا
سپری کرد، کاتالان‌ها را ترک کرد چون احساس کرد دیگر تحمل فشار و استرسی که
برای برآورده کردن انتظارات روی او به عنوان سرمربی بهترین تیم تاریخ دنیا
وجود دارد، کم‌کم وی را دارد از پای درمی‌آورد. فشار و استرسی که مورینیو
در 3 سال مربیگری‌اش در رئال تجربه کرده دستکمی از همتای اسپانیایی‌اش
نداشته است، مضاف بر اینکه او بخشی از انرژی‌اش را هم صرف جنگیدن با
رسانههای اسپانیایی کرده است.
10- دلتنگی برای انگلیس و لیگ برتر
تنها یک روز پس از اخراجش از چلسی، مورینیو شروع به بی قراری برای بازگشت
به لیگ برتر انگلیس کرد اما با این حال 6 سال دوری از فوتبال جزیره را تحمل
و سر خود را با مربیگری در اینتر و رئال مادرید گرم کرد. اکنون اما به نظر
می‌رسد که طاقت او برای دوری از لیگ برتر تمام شده و می‌خواهد به فوتبال
آیینی انگلیس که در آن هواداران تیمش از او بت می‌سازند و برای ایده‌‌هایش
احترام قائل هستند، کار کند.
