به گزارش مشرق به نقل از ایرنا، تقریبا همه نظام های حکومتی در جهان سعی دارند تا از دخالت نظامیان در قدرت و حاکمیت بکاهند و تا حد امکان از آنها تنها به عنوان مجری دستورات و تامین کننده امنیت کشور استفاده کنند. به همین دلیل است که بطور کلی حکومت های نظامی و ژنرال های حاکم از نظر داخلی و بین المللی از مشروعیت لازم برخوردار نیستند. آنها نمی توانند روابط خوب و پایداری را در عرصه بین المللی با همه کشورها داشته باشند. در عرصه داخلی نیز فقدان مشروعیت کاملا محسوس است، از این رو دیکتاتوری های نظامی سعی دارند تا با حربه توان نظامی و سختگیری های اجتماعی و پلیسی کردن جامعه و حتی نمایش آشکار این سخت گیری ها و سرکوبگری ها در جامعه، خود را مشروع و یکه تاز حکومت بر جامعه القا کنند. از این رو دیکتاتورهای نظامی تلاش می کنند برای پوشاندن عدم مشروعیت مردمی خود به قدرت های خارجی نزدیک شوند و در این مسیر ناچار به تبعیت از اوامر آنها و توافقاتی ننگین برای حفظ قدرت خود می شوند.
در این بخش از سلسله مطالب بررسی پیامدهای روی کار آمدن نظامیان به زندگی و حکومت ˈمحمد انور محمد ساداتˈ نظامی مصری می پردازیم؛ کسی که با اقدام خود در پیشگامی سازش با رژیم اشغالگر صهیونیستی و تخریب آرمان فلسطین، جهان اسلام و عرب را متحیر کرد.
سادات در سال 1938 از دانشکده جنگ فارغ التحصیل شد. آموزش های اولیه را در مکتب خانه روستای محل تولد خود زیر نظر شیخ ˈعبدالحمید عیسیˈ فراگرفت. سپس به مدسه ابتدایی قبطی ها منتقل شد و دوران ابتدایی را در آنجا فرا گرفت. در سال 1935 برای ادامه تحصیلات به دانشکده جنگ ملحق شد. در سال 1938 با درجه ستوان دوم فارغ التحصیل شد.
پدر سادات در گروه پزشکی انگلیسی مشغول به کار بود و مادرش نیز یک انگلیسی بود. در مصر بسیاری از مردم بر این باورند که او، جاسوس انگلیسی ها بود.
انور با ˈاقبال عفیفیˈ که ترک تبار بود ازدواج کرد و ثمره این ازدواج سه دختر به نام های رقیه ، راویه و کامیلیا بود.
در سال 1951 با زنی دیگر به نام ˈجهان صفوت رئوفˈ ازدواج کرد که حاصل این ازدواج نیز سه دختر و یک پسر بود.
زندگی سیاسی وی با اشغال مصر توسط انگلیس همراه شد.
در تاریخ 19 نوامبر سال 1977 انور سادات تصمیم به سفر به قدس را گرفت که باعث هیاهو در جهان شد. در سال 1978 او برای مذاکره برای باز گرداندن صحرای سینا و محقق شدن قرار داد کمپ دیوید راهی ایالات متحده آمریکا شد. در این سفر بود که وی با ˈکارترˈ رییس جمهوری آمریکا و ˈمناخیم بیگنˈ نخست وزیر رژیم صهیونیستی، قرارداد ننگین کمپ دیوید را امضا کردند.
وی اولین حاکم یک کشور عرب بود که پیمان سازش را با رژیم اسراییل امضا کرد و این رژیم را بی چون و چرا به رسمیت شناخت. به دلیل همین تلاش وی برای برقراری سازش، موفق به دریافت جایزه صلح نوبل در سال 1978 شد. هر چند این پیمان در افکار عمومی غرب و اسراییل یک موفقیت جدی برای اسراییل محسوب و انورسادات به عنوان فردی صلح طلب معرفی می شد، اما افکار عمومی مسلمانان و اعراب مخالف این قرارداد بود.
در سپتامبر سال 1981، سادات اقدام به سرکوب و دستگیری گروه های مختلف سیاسی در جهت آرام کردن و کنترل کامل اوضاع مصر نمود که موج دستگیری ها در خارج از مصر با محکومیت های بین المللی مواجه شد. آمار کاملی از تعداد دستگیر شدگان سپتامبر 1981 وجود ندارد، اما آگاهان، تعداد آنان را حدود یک هزار و 600 نفر تخمین می زنند.
در همان سال به اسراییل سفر کرد. در آن زمان، عکس العمل کشورهای عربی به این سفر مثبت نبود. آنها عضویت مصر را در اتحادیه عرب به حال تعلیق در آوردند و قرار شد مقر دایمی اتحادیه عرب از قاهره به تونس منتقل شود. در اجلاس سران اتحادیه عرب که در 2 نوامبر سال 1978 در عراق برگزار شد، کشورهای مشارکت کننده از انور سادات خواستند تا از تصمیم صلح با اسراییل عقب نشینی کند. این کشورها بر این عقیده بودند که تصمیم صلح وی به انسجام کشورهای عربی، زیان وارد می کند، باعث قدرت ، هیمنه و نفوذ اسراییل در امور کشورهای عربی می شود و مردم فلسطین تنها خواهند ماند.
سادات در 6 اکتبر سال 1981 توسط ˈخالد اسلامبولیˈ وابسته به سازمان جهاد اسلامی که به شدت مخالف معاهده کمپ دیوید بود، ترور شد. خالد اسلامبولی موفق به قرار گرفتن در مقابل جایگاه ویژه سان دیدن سادات از نظامیان شد و با فریاد «مرگ بر فرعون» اقدام به بستن رگبار به سوی انور سادات کرد. خالد اسلامبولی در دادگاه رسیدگی به ترور انور سادات، به جرم شرکت مستقیم در ترور رئیس جمهوری مصر به اعدام محکوم شد. حکم وی در آوریل 1982 به اجرا گذاشته شد.
بسیاری از مصری ها بر این باورند که سادات همچنین باعث شکست طرح های ناسیونالیسم عربی شد و نقش منطقه ای مصر را کمرنگ کرد. وی طرح نهضت صنعتی- اقتصادی مصر را از بین برد و ارزش های جامعه مصر را به ویرانی سوق داد.