* آقای عزیزی! زمان زیادی تا برگزاری سه بازی نهایی تیم ملی در مقدماتی جام جهانی باقی نمانده و در خرداد مشخص میشود که فوتبالمان در مهمترین آزمون خود چه عملکردی خواهد داشت. از سویی بعد از مصدومیت اشکان دژاگه نگرانیها برای این سه بازی بیشتر شده است.
ما که هیچ وقت برای فوتبالمان برنامهریزی نداشتیم. طبیعتا مصدومیت دژاگه هم به تیم ملی ضربه میزند. فکر میکنم دژاگه تاثیرگذارترین و امتیازآورترین بازیکن تیم ملی بوده است. در این چند وقت اخیر هیچ بازیکنی از تیم ملی در حد ستاره ظاهر نشده و تنها ستاره ما دژاگه بود. البته قوچاننژاد هم تاحدودی عملکرد خوبی در تیم ملی داشته است اما برای من جای سوال است که بازیکنان معمولی از سوئد برای چه به تیم ملی دعوت میشوند. هرچند با بودن اشکان دژاگه هم کار ما سخت بود. ما باید هر سه بازی باقی مانده را مقابل قطر، لبنان و کره جنوبی ببریم و از سوی دیگر منتظر این باشیم که ازبکستان به کره جنوبی ببازد. کارمان خیلی سخت است و نیاز به معجزه داریم. هرچند در فوتبال ایران معجزه همیشه اتفاق میافتد اما این بار احتیاج به یک معجزه نداریم بلکه به چند معجزه نیاز داریم.
* قبلا گفته بودید با این وضعیت اگر به جام جهانی نرویم بهتر است.
بله، البته اگر واقعا همه این اتفاقها بیفتد و ما به جام جهانی صعود کنیم به کشورهایی مثل کره جنوبی و ژاپن که چند سال است در فوتبالشان برنامهریزی کردهاند، ظلم میشود! ما نه برنامهریزی داریم و نه در چند سال گذشته روی تیمهای پایه خودمان کار کردهایم. وقتی تیمهای پایهمان را به دست افرادی که اصلا نمیدانند فوتبال چیست و بلد نیستند که باید به بازیکنان جوان چه چیزی یاد بدهند نتیجه همین میشود. وقتی پایهها ضعیف شود آینده فوتبال ما هم ضعیف میشود. تا وقتی افرادی در فوتبال ما تصمیمگیرنده باشند که از فوتبال چیزی نمیفهمند و تخصصی ندارند، وضعیت همین است. از هر 10 نفری که در این فوتبال تصمیمگیرنده هستند یک نفر آن هم در سطح کاملا معمولی فوتبال را میفهمد بنابراین نباید توقعی داشته باشیم. مثل این میماند که برای ساختن یک برج 10 نفر را بیاوریم و فقط یکی از آنها کارش را بلد باشد. فقط خوبی فوتبال ما این است که مسئولانش آنقدر رابطههای قوی دارند که وقتی تیم ملی میبازد هیچ کس سوالی از آنها نمیکند و همه چیز را زیر سبیلی رد میکنند! یکی، دو هفته موبایلهای خود را خاموش میکنند و بعد دوباره به روال عادی برمیگردند. فکر میکنید اگر به جام جهانی نرویم چه میشود؟ هیچی! این مسئولان یکی، دو هفته از دسترس خارج میشوند و دوباره روز از نو و روزی از نو.
* یعنی هیچ امیدی برای رفتن به جام جهانی یا بهبود وضعیت فوتبالمان وجود ندارد؟
دیگر بحث راجع به بدبختیهای این فوتبال تکراری شده است. برای مردممان عادی شده است که از صعود نکردن به جام جهانی حرف بزنند. شما میتوانید در ردههای مختلف ملی، بگویید فوتبال ما در چند سال گذشته چه افتخاری به دست آورده است؟ در ردههای نونهالان، نوجوانان، امید، بزرگسالان، مربیان، باشگاهها و... چه کردهایم؟ باشگاهایمان در آسیا موفق شدهاند؟ بازیکنمان بازیکن سال آسیا شده؟ هیچ چیز نداریم. اما من نمیدانم به چه چیز این فوتبال دل خوش کردهایم؟
* اتفاق دیگری که در آغاز سال 92 باعث ناراحتی هواداران فوتبال شد شکستهای پیدرپی باشگاههای ایران در آسیا مقابل تیمهای عربی بود به طوری که از 6 بازی رودررو با تیمهای عربستانی 5 بازی را باختیم.
متاسفانه ما در فوتبالمان کار نمیکنیم و فقط ادعا داریم. چند سال پیش همه میگفتند که چرا بازیکنانمان باید به لیگ امارات بروند؟ امارات هم شد لیگ؟ حالا باید پرسید اگر امارات لیگ خوبی ندارد چرا تیمهایشان در ردههای جوانان موفق کار میکنند؟ چرا همه نمایندگان عربستان در آسیا به مرحله بعد صعود میکنند اما از سه تیم ایرانی فقط یکی از آنها بالا میآید؟ همه ما فقط ادعا داریم. یک موضوع دیگر که خیلی جالب است این است که تلویزیون ما کارشناسی را برای بازیهای بزرگی مثل رئال مادرید و منچستر و بازیهای بارسلونا میآورد که تا الان لگد به توپ نزده یا بر اساس همان اصطلاح معروف عکس با شورت ورزشی هم ندارد. بعد چنین کسی میآید درباره رونالدو صحبت میکند و میگوید رونالدو باید این طور و آن طور باشد! آن وقت شما چه توقعی از این فوتبال دارید؟ این کارشناس میخواهد اشتباه مربیانی مثل گواردیولا و مورینیو را به بینندهها بگوید! فوتبال ما روز به روز ضعیفتر میشود و بهترین راهکار همان حرفی است که خدابیامرز یحییزاده گفته بود که در این فوتبال را دو سال تخته کنیم. به نظر من طرح خوبی است و اگر میخواهیم نجات پیدا کنیم، باید چند تا از این گالنهای بنزین را برداریم و روی فوتبال بریزیم!
* از خودتان چه خبر؟ برای فصل بعد پیشنهاد مربیگری دارید یا خیر؟
خدا را شکر فعلا هیچ پیشنهادی ندارم و راحت زندگیام را میکنم.