* امروز برای ایران شخص احمدینژاد یک فرصت طلایی است. دکتر احمدینژاد اکنون در سطح بینالمللی یک شخصیت بیبدیل و بینظیر است به ویژه در جهانی که از نبود عدالت و آزادی رنج میبرند. امروز ایشان یک شخصیت آرمانی و شهیری است که جسارت او در برابر قدرتهای زورگو زبانزد مردم جهان است.
* وقتی شخصیت حقیقی احمدینژاد با مسئولیتش در ایران همراه میشود، این باعث افزایش کمی و کیفی از حیث وسعت و تعمیق تاثیرگذاری میشود و به نظرم در پایان دولت آقای احمدینژاد شخصیت ایشان در مقیاس ملی همچنان تاثیرگذار در لایههای مختلف اجتماعی با توجه به نوع نگاهی که ایشان در داخل منتشر کردند، خواهد بود؛ چرا که این نوع نگاه امروز فراگیر است و تبدیل به یک خودباوری در مقیاس ملی در بین مردم شده است. از طرف دیگر آقای احمدینژاد دارای اثرگذاری وسیع جهانی هستند و قطعا ایشان نباید موقعیت خود را نادیده بگیرند و از حساسیت خود نسبت به مسائل جهانی فاصله بگیرند.
* آقای احمدینژاد وقتی در یک کشور با رییسجمهور آن کشور قرار میگیرد، نفودش از رییسجمهور آن کشور بیشتر است و این به خاطر توانایی و ظرفیتی است که در ایشان وجود دارد، به خاطر مواضع بینالمللی و جهانی ایشان است.
* هیچ جایگاهی بعد از دولت دهم شایستگی ندارد که احمدینژاد را در خود جای دهد. شما هر جایگاهی که برای آن تعریف کنید، احمدینژاد در آن جا نمی شود و در واقع جایگاهی نداریم که او در آن جای بگیرد. احمدینژاد اکنون نیز در جایگاه ریاستجمهوری نیست، بالاتر از ریاستجمهوری است، البته من اثر جهانی آن را عرض میکنم. بیشتر از یک رییسجمهور است.
* وقتی(احمدی نژاد) در یک کشوری حضور پیدا میکند، از رییسجمهور آن کشور جایگاه بالاتری دارد، این جایگاه ربطی به ریاستجمهوری ندارد، البته ریاستجمهوری در ایران دارای جایگاه بسیار مهمی است؛ چرا که ایران خود کشور بسیار بزرگ و مهمی است، ولی من معتقدم آقای احمدینژاد فراتر از این مقولهها جایگاه دارد، لذا ایشان نباید به هیچ وجه موقعیت بینالمللی خود را نادیده بگیرد و مثلا به امری بپردازد که بدون آن جایگاه بینالمللی نیز آن کار شدنی است. به نظر من این ظلم است و اگر چنین کاری بکند یک ظالم بزرگ خواهد بود؛ چراکه یک ظرفیت بزرگ را معطل کرده است. آقای احمدینژاد باید همچنان به عنوان یک نقشگذار و تاثیرگذار عمده بینالمللی عمل کند.
*(در مورد چگونگی این تاثیرگذاری بعد از پایان دوران ریاستجمهوری احمدینژاد) مگر اکنون آقای احمدینژاد چکار می کند، اکنون از فرصت ریاستجمهوری برای حضور استفاده میکند، بعدا باید از فرصت شخصیت حقیقی که دارا میباشد برای حضور استفاده کند. اکنون آقای احمدینژاد در سازمان ملل میرود و در نطقی مسائل را مطرح میکند، نظام سلطه موجود را به چالش میکشند و از فرصت ریاستجمهوری که دارند از آن تریبون استفاده میکنند. آقای احمدینژاد شخصی است که تریبونهای فراوانی دارد و تریبون آقای احمدینژاد بدون ریاستجمهوری ایران خیلی خیلی بیشتر از تریبونهایی است که روسای خیلی از کشورها دارند.
* آقای احمدینژاد وقتی در سازمان ملل حضور پیدا میکنند رییسجمهور یک کشوری است از 200 کشوری که در آنجا حضور دارند، ولی رسانهها در آنجا میگویند رییسجمهور ایران و آمریکا و این دو را بیشتر مورد توجه قرار میدهند، نه اینکه دیگران مورد توجه قرار نگیرند، ولی سطح توجه متفاوت است.