به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:
ما كه در رفتيم اما شما براي شرارت نامزد شويد
ارگان رسانه اي شماري از فتنه گران فراري خواستار ورود اصلاح طلبان به انتخابات از حوزه «شرارت» و «فتنه گري» شد.پايگاه اينترنتي نداي سبز كه توسط شماري از اعضاي متواري حزب مشاركت راه اندازي شده در تحليلي نوشت: جمهوري اسلامي 4 سال هزينه داده و راه رفته را باز نخواهد گشت و يك اشتباه را دوبار تكرار نمي كند.
از اين منظر، جراحي انجام گرفته اجتناب ناپذير بوده و يك دستاورد است. بر اين اساس بديهي است كه اجازه بازگشت امثال خاتمي به حاكميت را نخواهند داد. بنابراين نبايد منتظر چراغ سبز حاكميت بود.
نويسنده آنگاه با دعوت خاتمي به انتحار نوشت: خاتمي اگر قبلا هر 9 روز يكبار بحران داشت اكنون هر ساعت حضورش مملو از بحران خواهد بود. او اگر مي خواهد بيايد بايد خود را در قامت موسوي و كروبي باز تعريف كرده و به قصد شر يا فتنه وارد اين كارزار شود.
همزمان ارگان گروهك ملي-مذهبي نيز از قول تقي رحماني از اعضاي فراري و پاريس نشين اين گروه نوشت: خاتمي كانديدا شود و نبايد از ترس رد صلاحيت كانديدا نشود. كانديدا شدن مي تواند همان نقطه ايستادن باشد.
با اين حال حسين باقرزاده از اعضاي جدا شده منافقين كه در لندن اقامت دارد، در سايت ايران امروز نوشت: مسئله، آمدن يا نيامدن خاتمي نيست بلكه انتخابات آزاد هيچ گاه در جمهوري اسلامي وجود نداشته است و رقابت ها تنها در محدوده نيروهاي خودي بوده است.
حتي به فرض اينكه حاكميت اجازه دهد خاتمي از صافي شوراي نگهبان بگذرد و انتخابات هم به ضرر او مهندسي نشود، تازه چه نتيجه اي مي توان گرفت. چه تضميني هست كه مردم مجددا به خاتمي رأي بدهند؟ و حتي اگر به فرض او پيروز شود چه كاري از دست او در برابر حاكميت برمي آيد. سناريوي گذر خاتمي از هفت خوان رستم حتي براي بسياري از خوش خيال ترين اصلاح طلبان يك فانتزي است. مهم، تاكيد بر انتخابات آزاد است كه هاشمي و احمدي نژاد و خاتمي آن را پيش كشيده اند. مسئله آمدن يا نيامدن خاتمي نيست.
از سوي ديگر سايت ضدانقلابي گويانيوز با اشاره به ادعاهاي دست اندركاران فتنه سبز، شركت در انتخابات را قرباني كردن جنبش سبز توصيف كرد و نوشت اين كار شركت در حماسه سازي حاكميت است.
خاتمي مي گويد نمي خواهم از نهاد رسمي نظام مهر عدم صلاحيت بگيرم
حتي برخي اصلاح طلبان هم نامزدي خاتمي را به منزله مقابله با نظام مي دانند. او همچنين يقين دارد كه رد صلاحيت خواهد شد و به همين دليل هم نمي آيد.
اين تحليل را وبسايت راديو زمانه منتشر كرد. اكبر گنجي با طرح اين سؤال كه چرا خاتمي نمي آيد نوشت حسن روحاني و علي يونسي گفته اند كه خاتمي قطعاً كانديدا نخواهد شد. چرا؟ خاتمي بارها اين مدعا را تكرار كرده كه دنبال مقابله و براندازي جمهوري اسلامي نيست. به گفته عباس عبدي و احمد پورنجاتي، كانديداتوري خاتمي به منزله مقابله با نظام به شمار خواهد رفت. از اين رو، اين دو مخالف نامزدي خاتمي هستند.
وي با اشاره به يقيني بودن رد صلاحيت خاتمي توسط شوراي نگهبان نوشت: خاتمي به دنبال طرد شدن از سوي جمهوري اسلامي نيست. حتمي بودن تأييد صلاحيت وي توسط شوراي نگهبان شرط لازم كانديداتوري اوست. پورنجاتي در اين باره گفته است «اگر آقاي خاتمي را شوراي نگهبان رد صلاحيت كند هزينه زيادي داده ايم.
شخص خود آقاي خاتمي بارها در جمع مشاورانش گفته هرگز حاضر به نامزدي در انتخابات 92 نيست تا تضميني در مورد تأييد صلاحيتش نداشته باشد... خاتمي مي گويد حسين شريعتمداري عليه من مي نويسد ولي من نمي خواهم از يك نهاد رسمي نظام مهر عدم صلاحيت بگيرم... پيش بيني ام اين است كه خاتمي نامزد انتخابات رياست جمهوري سال 92 نمي شود. در واقع آقاي خاتمي با تحليل در انتخابات سال 92 نامزد نمي شود.»
راديو زمانه مي افزايد: بسياري از اصول گرايان بارها گفته اند كه خاتمي قطعاً رد صلاحيت خواهد شد. خاتمي اگر بخواهد حملات بي امان شريعتمداري را ناديده بگيرد، تكرار همان مدعيات توسط وزير اطلاعات ابقا شده با حكم حكومتي آيت الله خامنه اي را نمي تواند نشنيده بگيرد.
حيدر مصلحي در 17/12/91 درباره خاتمي گفت «اين حضور در صحنه چگونه امكان پذير است وقتي كه به طور مثال يكي از اين افراد كه همه شبكه هاي ضد انقلاب در داخل و خارج به دنبال كانديداتوري وي هستند، بدهي هاي زيادي به ملت ايران دارد و صرف سوابق مسئوليت وي در گذشته نمي تواند پرونده گذشته وي را به دست فراموشي بسپارد.
اردوگاه و تيم اين فرد چگونه سخن از فقدان انتخابات آزاد به ميان مي آورند در حالي كه 8 سال صدارت دوم خردادي ها بر مبناي همين انتخابات صورت پذيرفته است، اي كاش امكان انتشار اسنادي مربوط به همين افراد از جلسه خصوصي شان وجود داشت كه در اين جلسه جسارت هايشان به ساحت امام راحل و سخره گرفتن اصل ولايت فقيه توسط همين فرد برملا مي شد كه در جلسه مي گويد امام هم تحت فشار مقوله ولايت فقيه را قبول كرد. اين افراد چگونه مي توانند به خود اجازه دهند ضربه هايي كه در فتنه 88 به مردم و انقلاب زدند و باعث خسران بسيار شده اند را فراموش كرده و به دنبال كانديداتوري هم باشند. بي بي سي با چه توجيهي براي اين فرد رپرتاژ مي رود؟».
راديو زمانه همچنين با طرح اين پرسش كه با وجود ادعاي تقلب و مهندسي انتخابات چگونه مي توان از انتخابات سخن گفت، به احتمال قوي ناكامي اصلاح طلبان اشاره مي كند و از قول پورنجاتي مي نويسد: حالا فرض كنيد آقاي خاتمي تأييد شد و 12-10 ميليون رأي براي آقاي خاتمي اعلام و در نهايت يك نفر ديگر به عنوان رئيس جمهوري معرفي شد. آن وقت لابد ما اصلاح طلبان بايد كماكان بزنيم بر سر خودمان و بگوييم آراي ما را دزديدند و جابجا كردند و شعار بدهيم رأي ما را پس بده.»
مي خواهيد خودكشي كنيم تا شما بترسيد!؟
مشاور سابق باراك اوباما مي گويد آمريكا بايد براي گرفتن زهر چشم از ايران به سوريه حمله كند.
به گزارش لس آنجلس تايمز دنيس راس كه داراي گرايش هاي صهيونيستي است، مي گويد: آمريكا براي گرفتن زهرچشم از ايران درباره برنامه هسته اي و اثبات اين مساله كه آمريكا حاضر به كار بردن همه گزينه ها از جمله گزينه نظامي براي برخورد با مساله هسته اي ايران است، بايد در موردسوريه جدي تر عمل كند و اگر لازم باشد به اين كشور حمله نظامي كند.
وي همچنين گفته است: «آنچه در سوريه مي گذرد با ايران ارتباط عميقي دارد. تعلل آمريكا در سوريه پيام اشتباهي براي حاكمان ايران كه از بشار اسد پشتيباني مي كنند، مي فرستد.»مشاور سابق اوباما اظهار داشت: انتظار ما از حاكمان ايران آن است كه رفتار خود را نه تنها در موضوع سوريه بلكه در مساله هسته اي تغيير دهند و يكي از مشكلاتي كه ما در اين زمينه داريم اين است كه حاكمان ايران باور ندارند كه آمريكا ممكن است از نيروي نظامي استفاده كند.
وي همچنين گفته است اگر مي خواهيم ديپلماسي موفقي داشته باشيم، آنها بايد به عزم ما براي استفاده از نيروي نظامي در صورت لزوم باور داشته باشند. از نظر من تعلل آمريكا در بحران سوريه اين ارزيابي را ايجاد كرده كه آمريكا قادر يا مايل به استفاده از نيروي نظامي نيست. اگر ما در مورد سوريه جدي تر وارد عمل شويم به نظر من محاسبات ايران در مورد موضوع هسته اي را تحت تاثير قرار خواهيم داد.
اين مشاور نابغه توضيح نداده كه حاصل قشون كشي 12-10 سال پيش به افغانستان و عراق، جز هزينه هاي گزاف انساني و مالي و بي اعتباري و گسترش نفوذ ايران، چه عايدي ديگري براي آمريكا داشته و چرا آمريكا از عهده هيچ يك از اين دو جنگ و عواقب آن برنيامد؟
اكنون در حالي دو سال از جنگ سوريه مي گذرد كه مقامات آمريكايي و صهيونيستي پيش بيني كرده بودند اين كشور ظرف چند هفته سقوط مي كند. مقامات آمريكايي بهتر از هر كس ديگري مي دانند كه مداخله نظامي در سوريه به باتلاقي عميق تر و مهيب تر از افغانستان و عراق براي زمامداران كاخ سفيد تبديل خواهد شد.
تحليلگران آمريكايي و سعودي بارها تصريح كرده اند كه آمريكا با اشتباه حمله به عراق، اين كشور را در سيني طلايي گذاشت و تقديم ايران كرد. توماس فريدمن تحليلگر آمريكايي در اين باره تصريح مي كند كه «ما در عراق ضامن نارنجك را كشيديم و خود را روي آن انداختيم و تمام تركش ها بر ما اصابت كرد.»
غيرت ديني يكطرفه آقاي اصلاح طلب جديد!
مواضع متناقض علي مطهري در قضاوت هاي سياسي تمامي ندارد.وي در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي شرق از يك سو خواستار رد صلاحيت اسفنديار رحيم مشايي شد و از طرف ديگر بر لزوم نامزدي خاتمي تاكيد كرده است او رد صلاحيت خاتمي را نشانه عدم سعه صدر نظام و تائيد صلاحيت مشايي را باعث زير سؤال رفتن شوراي نگهبان توصيف كرده است.
مطهري كه چند ماه پيش به خاطر حمله و اهانت به شوراي نگهبان و حمايت از برخي دست اندركاران فتنه از سوي شبكه دولتي انگليس، عنوان اصلاح طلب جديد را دريافت كرد، خواستار حضور خاتمي در انتخابات با وجود احتمال رد صلاحيت وي شده و مي گويد: تهديدها نبايد تاثيري بر نامزدي خاتمي بگذارد. [اگر رد صلاحيت شود] خود همين هم بركاتي دارد؛ از اين نظر كه ميزان سعه صدر نظام در برابر منتقدان مشخص شده و برخي رويكردها شفاف تر مي شود. هر چه مسائل براي مردم روشن تر شود بهتر از اين است كه در هاله اي از ابهام باقي بماند.
وي افزوده است: اگر آقاي خاتمي بنا دارند بيايند بايد همه هزينه ها را -حتي رد صلاحيت- بپذيرند و آماده باشند. نبايد با روحيه منفعل وارد كارزار انتخاباتي شد.مطهري همچنين گفته كه «اگر آقاي هاشمي نمي آيد اصلاح طلبان بايد حضور جدي داشته باشند تا از افراط ها كاسته شود».
وي در عين حال درباره احتمال نامزدي مشايي مي گويد به احتمال قوي از دو جهت رد صلاحيت مي شود، يكي از جهت رجل سياسي نبودن و دوم از جهت گرايش هاي فكري غيراسلامي. اگر شوراي نگهبان صلاحيت او را تاييد كند مشروعيت خود را زير سؤال مي برد.
آنچه محل تامل در سخنان علي مطهري است اينكه 1- سعه صدر نظام در قبال چه كساني بايد باشد؟
فتنه گراني كه به خاطر حذف اسلام از جمهوري اسلامي و اهانت به امام و ولايت فقيه و سردادن شعارهايي به نفع آمريكا و رژيم صهيونيستي، بارها مورد تحسين سران جبهه استكبار واقع شدند؟ موضع نظام در قبال بانيان و زمينه چينان آن خيانت بزرگ ابهامي ندارد كه بخواهد بعد از اين روشن شود.مسائل براي مردم هم كاملا روشن است كه حماسه نهم دي را رقم زده و چشم فتنه را كور كردند.
2- اگر مشايي به خاطر عملكردش و گرايش هاي فكري غيراسلامي فاقد صلاحيت است كه هست، خاتمي به طريق اولي و به اعتبار پيش قراولي در حمايت از جريان هاي منحرف روي دست امثال مشايي بلند شده و چند برابر مشايي مرتكب خيانت شده است. تحت مسئوليت آقاي خاتمي بود كه در نشريات و ميتينگ هاي عناصر ساختارشكن مدعي اصلاح طلبي، از ختم انقلاب و به موزه رفتن امام خميني(ره) و انكار نبوت و امامت و قداست قرآن و احكام قطعي اسلام سخن گفته شد و براي براندازي جمهوري اسلامي آشوب هاي زنجيره اي ترتيب يافت.
البته آن روزگار هنوز آقاي علي مطهري مانند امروز دگرگون نشده بود و در نوشته ها و مصاحبه هاي به غايت تند و تيز، مدعيان اصلاح طلبي را افراطي تلقي مي كرد و امروز در حالي كه آنها به نسبت 12-10 سال پيش به مراتب ساختارشكن تر شده اند، از آنها به عنوان مقابله كنندگان با افراط ياد مي كند!
با اين اوصاف منطقي است كه شوراي نگهبان برخورد يكساني با عناصر منحرف داشته باشد نه اينكه مانند برخي سياست بازان تازه از راه رسيده منش يك بام و دو هوا پيشه كند.
چرا غرب ناچار است با ايران هسته اي كنار بيايد؟
مردم ايران درباره برنامه هسته اي اتفاق نظر دارند و ايران از اين فناوري دست نخواهد كشيد.
خبرگزاري آلمان با انتشار اين مطلب از قول يك استاد روابط بين الملل دانشگاه برلين نوشت: دانش هسته اي ايران نابودكردني نيست.
داستين دهيز كه تحليلگر ارشد مؤسسه دولت مداري جهاني در بلژيك نيز هست، درباره سرانجام مذاكرات 1+5 با ايران گفت به نظر من ايران از برنامه هسته اي خود دست نخواهد كشيد. اين كشور سالهاست كه اين برنامه را دنبال مي كند و هيچ توجيه قانع كننده اي براي اين كشور متصور نيست كه در مرحله نهايي، برنامه هسته اي را متوقف كند.
اين تحليلگر آلماني تأكيد مي كند: مهم اين است كه در مورد برنامه هسته اي ايران همه مردم اين كشور اتفاق نظر دارند و حكومت دليل بسيار كمي دارد در مورد مسئله مهمي همچون هسته اي كه همه در مورد آن اتفاق نظر دارند، بخواهد امتيازاتي بدهد كه مغاير با خواست ملت باشد.
دهيز، افزود: جرج بوش رئيس جمهوري سابق آمريكا يك بار گفت كه دانش را نمي توان بمباران كرد و منظور وي اين بود كه حمله به ايران كار هدفمندي نيست زيرا آنها با آن دانشي كه دارند مي توانند برنامه هسته اي خود را خيلي سريع دوباره احياء كنند و احتمالاً زودتر از قبل به هدف خود برسند، پس يعني ما يك اجماعي داريم كه كسي در مورد آن صحبت نمي كند و آن اين است كه جنگ به هيچ عنوان گزينه مطرح نيست.
وي درباره اين سؤال كه آيا ما بايد با ايران به عنوان يك قدرت اتمي زندگي كنيم، گفت: اسرائيلي ها در حال حاضر تنها كساني هستند كه نمي خواهند با ايران اتمي زندگي كنند، ديگران بيشتر بر اين نكته تأكيد دارند كه ترجيح مي دهند جلوي نفوذ ايران به عنوان يك قدرت اتمي را بگيرند.
وي افزود: اين راهبرد مشابه با زمان جنگ سرد است كه از سوي غرب در قبال اتحاد جماهير شوروي وقت اتخاذ شده بود اگر اين سياست در رابطه با ايران نيز اعمال شود، بايد آمادگي اين را داشته باشيم كه با جنگ هاي حاشيه اي مثلاً در بحرين، كويت و يا عراق مواجه شويم و احساس من اين است كه غرب آمادگي مواجهه با چنين وضعيتي را ندارد و از اينكه فكر كند براي مانع شدن از نفوذ ايران چه كارهايي بايد انجام دهد، خودداري مي كند.
وي در مورد اثرات تحريم هاي اقتصادي عليه ايران گفت: تحريم هاي اقتصادي عليه ايران هيچگاه به هدف خود نرسيد و نتوانست ايران را به عقب نشيني در مذاكرات و كنارگذاردن برنامه هاي بلند پروازانه هسته اي ترغيب كند. تحريم ها امروز به بن بستي رسيده كه غرب نمي داند بعد از آن بايد چه كار بكند.
ما كه در رفتيم اما شما براي شرارت نامزد شويد
ارگان رسانه اي شماري از فتنه گران فراري خواستار ورود اصلاح طلبان به انتخابات از حوزه «شرارت» و «فتنه گري» شد.پايگاه اينترنتي نداي سبز كه توسط شماري از اعضاي متواري حزب مشاركت راه اندازي شده در تحليلي نوشت: جمهوري اسلامي 4 سال هزينه داده و راه رفته را باز نخواهد گشت و يك اشتباه را دوبار تكرار نمي كند.
از اين منظر، جراحي انجام گرفته اجتناب ناپذير بوده و يك دستاورد است. بر اين اساس بديهي است كه اجازه بازگشت امثال خاتمي به حاكميت را نخواهند داد. بنابراين نبايد منتظر چراغ سبز حاكميت بود.
نويسنده آنگاه با دعوت خاتمي به انتحار نوشت: خاتمي اگر قبلا هر 9 روز يكبار بحران داشت اكنون هر ساعت حضورش مملو از بحران خواهد بود. او اگر مي خواهد بيايد بايد خود را در قامت موسوي و كروبي باز تعريف كرده و به قصد شر يا فتنه وارد اين كارزار شود.
همزمان ارگان گروهك ملي-مذهبي نيز از قول تقي رحماني از اعضاي فراري و پاريس نشين اين گروه نوشت: خاتمي كانديدا شود و نبايد از ترس رد صلاحيت كانديدا نشود. كانديدا شدن مي تواند همان نقطه ايستادن باشد.
با اين حال حسين باقرزاده از اعضاي جدا شده منافقين كه در لندن اقامت دارد، در سايت ايران امروز نوشت: مسئله، آمدن يا نيامدن خاتمي نيست بلكه انتخابات آزاد هيچ گاه در جمهوري اسلامي وجود نداشته است و رقابت ها تنها در محدوده نيروهاي خودي بوده است.
حتي به فرض اينكه حاكميت اجازه دهد خاتمي از صافي شوراي نگهبان بگذرد و انتخابات هم به ضرر او مهندسي نشود، تازه چه نتيجه اي مي توان گرفت. چه تضميني هست كه مردم مجددا به خاتمي رأي بدهند؟ و حتي اگر به فرض او پيروز شود چه كاري از دست او در برابر حاكميت برمي آيد. سناريوي گذر خاتمي از هفت خوان رستم حتي براي بسياري از خوش خيال ترين اصلاح طلبان يك فانتزي است. مهم، تاكيد بر انتخابات آزاد است كه هاشمي و احمدي نژاد و خاتمي آن را پيش كشيده اند. مسئله آمدن يا نيامدن خاتمي نيست.
از سوي ديگر سايت ضدانقلابي گويانيوز با اشاره به ادعاهاي دست اندركاران فتنه سبز، شركت در انتخابات را قرباني كردن جنبش سبز توصيف كرد و نوشت اين كار شركت در حماسه سازي حاكميت است.
خاتمي مي گويد نمي خواهم از نهاد رسمي نظام مهر عدم صلاحيت بگيرم
حتي برخي اصلاح طلبان هم نامزدي خاتمي را به منزله مقابله با نظام مي دانند. او همچنين يقين دارد كه رد صلاحيت خواهد شد و به همين دليل هم نمي آيد.
اين تحليل را وبسايت راديو زمانه منتشر كرد. اكبر گنجي با طرح اين سؤال كه چرا خاتمي نمي آيد نوشت حسن روحاني و علي يونسي گفته اند كه خاتمي قطعاً كانديدا نخواهد شد. چرا؟ خاتمي بارها اين مدعا را تكرار كرده كه دنبال مقابله و براندازي جمهوري اسلامي نيست. به گفته عباس عبدي و احمد پورنجاتي، كانديداتوري خاتمي به منزله مقابله با نظام به شمار خواهد رفت. از اين رو، اين دو مخالف نامزدي خاتمي هستند.
وي با اشاره به يقيني بودن رد صلاحيت خاتمي توسط شوراي نگهبان نوشت: خاتمي به دنبال طرد شدن از سوي جمهوري اسلامي نيست. حتمي بودن تأييد صلاحيت وي توسط شوراي نگهبان شرط لازم كانديداتوري اوست. پورنجاتي در اين باره گفته است «اگر آقاي خاتمي را شوراي نگهبان رد صلاحيت كند هزينه زيادي داده ايم.
شخص خود آقاي خاتمي بارها در جمع مشاورانش گفته هرگز حاضر به نامزدي در انتخابات 92 نيست تا تضميني در مورد تأييد صلاحيتش نداشته باشد... خاتمي مي گويد حسين شريعتمداري عليه من مي نويسد ولي من نمي خواهم از يك نهاد رسمي نظام مهر عدم صلاحيت بگيرم... پيش بيني ام اين است كه خاتمي نامزد انتخابات رياست جمهوري سال 92 نمي شود. در واقع آقاي خاتمي با تحليل در انتخابات سال 92 نامزد نمي شود.»
راديو زمانه مي افزايد: بسياري از اصول گرايان بارها گفته اند كه خاتمي قطعاً رد صلاحيت خواهد شد. خاتمي اگر بخواهد حملات بي امان شريعتمداري را ناديده بگيرد، تكرار همان مدعيات توسط وزير اطلاعات ابقا شده با حكم حكومتي آيت الله خامنه اي را نمي تواند نشنيده بگيرد.
حيدر مصلحي در 17/12/91 درباره خاتمي گفت «اين حضور در صحنه چگونه امكان پذير است وقتي كه به طور مثال يكي از اين افراد كه همه شبكه هاي ضد انقلاب در داخل و خارج به دنبال كانديداتوري وي هستند، بدهي هاي زيادي به ملت ايران دارد و صرف سوابق مسئوليت وي در گذشته نمي تواند پرونده گذشته وي را به دست فراموشي بسپارد.
اردوگاه و تيم اين فرد چگونه سخن از فقدان انتخابات آزاد به ميان مي آورند در حالي كه 8 سال صدارت دوم خردادي ها بر مبناي همين انتخابات صورت پذيرفته است، اي كاش امكان انتشار اسنادي مربوط به همين افراد از جلسه خصوصي شان وجود داشت كه در اين جلسه جسارت هايشان به ساحت امام راحل و سخره گرفتن اصل ولايت فقيه توسط همين فرد برملا مي شد كه در جلسه مي گويد امام هم تحت فشار مقوله ولايت فقيه را قبول كرد. اين افراد چگونه مي توانند به خود اجازه دهند ضربه هايي كه در فتنه 88 به مردم و انقلاب زدند و باعث خسران بسيار شده اند را فراموش كرده و به دنبال كانديداتوري هم باشند. بي بي سي با چه توجيهي براي اين فرد رپرتاژ مي رود؟».
راديو زمانه همچنين با طرح اين پرسش كه با وجود ادعاي تقلب و مهندسي انتخابات چگونه مي توان از انتخابات سخن گفت، به احتمال قوي ناكامي اصلاح طلبان اشاره مي كند و از قول پورنجاتي مي نويسد: حالا فرض كنيد آقاي خاتمي تأييد شد و 12-10 ميليون رأي براي آقاي خاتمي اعلام و در نهايت يك نفر ديگر به عنوان رئيس جمهوري معرفي شد. آن وقت لابد ما اصلاح طلبان بايد كماكان بزنيم بر سر خودمان و بگوييم آراي ما را دزديدند و جابجا كردند و شعار بدهيم رأي ما را پس بده.»
مي خواهيد خودكشي كنيم تا شما بترسيد!؟
مشاور سابق باراك اوباما مي گويد آمريكا بايد براي گرفتن زهر چشم از ايران به سوريه حمله كند.
به گزارش لس آنجلس تايمز دنيس راس كه داراي گرايش هاي صهيونيستي است، مي گويد: آمريكا براي گرفتن زهرچشم از ايران درباره برنامه هسته اي و اثبات اين مساله كه آمريكا حاضر به كار بردن همه گزينه ها از جمله گزينه نظامي براي برخورد با مساله هسته اي ايران است، بايد در موردسوريه جدي تر عمل كند و اگر لازم باشد به اين كشور حمله نظامي كند.
وي همچنين گفته است: «آنچه در سوريه مي گذرد با ايران ارتباط عميقي دارد. تعلل آمريكا در سوريه پيام اشتباهي براي حاكمان ايران كه از بشار اسد پشتيباني مي كنند، مي فرستد.»مشاور سابق اوباما اظهار داشت: انتظار ما از حاكمان ايران آن است كه رفتار خود را نه تنها در موضوع سوريه بلكه در مساله هسته اي تغيير دهند و يكي از مشكلاتي كه ما در اين زمينه داريم اين است كه حاكمان ايران باور ندارند كه آمريكا ممكن است از نيروي نظامي استفاده كند.
وي همچنين گفته است اگر مي خواهيم ديپلماسي موفقي داشته باشيم، آنها بايد به عزم ما براي استفاده از نيروي نظامي در صورت لزوم باور داشته باشند. از نظر من تعلل آمريكا در بحران سوريه اين ارزيابي را ايجاد كرده كه آمريكا قادر يا مايل به استفاده از نيروي نظامي نيست. اگر ما در مورد سوريه جدي تر وارد عمل شويم به نظر من محاسبات ايران در مورد موضوع هسته اي را تحت تاثير قرار خواهيم داد.
اين مشاور نابغه توضيح نداده كه حاصل قشون كشي 12-10 سال پيش به افغانستان و عراق، جز هزينه هاي گزاف انساني و مالي و بي اعتباري و گسترش نفوذ ايران، چه عايدي ديگري براي آمريكا داشته و چرا آمريكا از عهده هيچ يك از اين دو جنگ و عواقب آن برنيامد؟
اكنون در حالي دو سال از جنگ سوريه مي گذرد كه مقامات آمريكايي و صهيونيستي پيش بيني كرده بودند اين كشور ظرف چند هفته سقوط مي كند. مقامات آمريكايي بهتر از هر كس ديگري مي دانند كه مداخله نظامي در سوريه به باتلاقي عميق تر و مهيب تر از افغانستان و عراق براي زمامداران كاخ سفيد تبديل خواهد شد.
تحليلگران آمريكايي و سعودي بارها تصريح كرده اند كه آمريكا با اشتباه حمله به عراق، اين كشور را در سيني طلايي گذاشت و تقديم ايران كرد. توماس فريدمن تحليلگر آمريكايي در اين باره تصريح مي كند كه «ما در عراق ضامن نارنجك را كشيديم و خود را روي آن انداختيم و تمام تركش ها بر ما اصابت كرد.»
غيرت ديني يكطرفه آقاي اصلاح طلب جديد!
مواضع متناقض علي مطهري در قضاوت هاي سياسي تمامي ندارد.وي در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي شرق از يك سو خواستار رد صلاحيت اسفنديار رحيم مشايي شد و از طرف ديگر بر لزوم نامزدي خاتمي تاكيد كرده است او رد صلاحيت خاتمي را نشانه عدم سعه صدر نظام و تائيد صلاحيت مشايي را باعث زير سؤال رفتن شوراي نگهبان توصيف كرده است.
مطهري كه چند ماه پيش به خاطر حمله و اهانت به شوراي نگهبان و حمايت از برخي دست اندركاران فتنه از سوي شبكه دولتي انگليس، عنوان اصلاح طلب جديد را دريافت كرد، خواستار حضور خاتمي در انتخابات با وجود احتمال رد صلاحيت وي شده و مي گويد: تهديدها نبايد تاثيري بر نامزدي خاتمي بگذارد. [اگر رد صلاحيت شود] خود همين هم بركاتي دارد؛ از اين نظر كه ميزان سعه صدر نظام در برابر منتقدان مشخص شده و برخي رويكردها شفاف تر مي شود. هر چه مسائل براي مردم روشن تر شود بهتر از اين است كه در هاله اي از ابهام باقي بماند.
وي افزوده است: اگر آقاي خاتمي بنا دارند بيايند بايد همه هزينه ها را -حتي رد صلاحيت- بپذيرند و آماده باشند. نبايد با روحيه منفعل وارد كارزار انتخاباتي شد.مطهري همچنين گفته كه «اگر آقاي هاشمي نمي آيد اصلاح طلبان بايد حضور جدي داشته باشند تا از افراط ها كاسته شود».
وي در عين حال درباره احتمال نامزدي مشايي مي گويد به احتمال قوي از دو جهت رد صلاحيت مي شود، يكي از جهت رجل سياسي نبودن و دوم از جهت گرايش هاي فكري غيراسلامي. اگر شوراي نگهبان صلاحيت او را تاييد كند مشروعيت خود را زير سؤال مي برد.
آنچه محل تامل در سخنان علي مطهري است اينكه 1- سعه صدر نظام در قبال چه كساني بايد باشد؟
فتنه گراني كه به خاطر حذف اسلام از جمهوري اسلامي و اهانت به امام و ولايت فقيه و سردادن شعارهايي به نفع آمريكا و رژيم صهيونيستي، بارها مورد تحسين سران جبهه استكبار واقع شدند؟ موضع نظام در قبال بانيان و زمينه چينان آن خيانت بزرگ ابهامي ندارد كه بخواهد بعد از اين روشن شود.مسائل براي مردم هم كاملا روشن است كه حماسه نهم دي را رقم زده و چشم فتنه را كور كردند.
2- اگر مشايي به خاطر عملكردش و گرايش هاي فكري غيراسلامي فاقد صلاحيت است كه هست، خاتمي به طريق اولي و به اعتبار پيش قراولي در حمايت از جريان هاي منحرف روي دست امثال مشايي بلند شده و چند برابر مشايي مرتكب خيانت شده است. تحت مسئوليت آقاي خاتمي بود كه در نشريات و ميتينگ هاي عناصر ساختارشكن مدعي اصلاح طلبي، از ختم انقلاب و به موزه رفتن امام خميني(ره) و انكار نبوت و امامت و قداست قرآن و احكام قطعي اسلام سخن گفته شد و براي براندازي جمهوري اسلامي آشوب هاي زنجيره اي ترتيب يافت.
البته آن روزگار هنوز آقاي علي مطهري مانند امروز دگرگون نشده بود و در نوشته ها و مصاحبه هاي به غايت تند و تيز، مدعيان اصلاح طلبي را افراطي تلقي مي كرد و امروز در حالي كه آنها به نسبت 12-10 سال پيش به مراتب ساختارشكن تر شده اند، از آنها به عنوان مقابله كنندگان با افراط ياد مي كند!
با اين اوصاف منطقي است كه شوراي نگهبان برخورد يكساني با عناصر منحرف داشته باشد نه اينكه مانند برخي سياست بازان تازه از راه رسيده منش يك بام و دو هوا پيشه كند.
چرا غرب ناچار است با ايران هسته اي كنار بيايد؟
مردم ايران درباره برنامه هسته اي اتفاق نظر دارند و ايران از اين فناوري دست نخواهد كشيد.
خبرگزاري آلمان با انتشار اين مطلب از قول يك استاد روابط بين الملل دانشگاه برلين نوشت: دانش هسته اي ايران نابودكردني نيست.
داستين دهيز كه تحليلگر ارشد مؤسسه دولت مداري جهاني در بلژيك نيز هست، درباره سرانجام مذاكرات 1+5 با ايران گفت به نظر من ايران از برنامه هسته اي خود دست نخواهد كشيد. اين كشور سالهاست كه اين برنامه را دنبال مي كند و هيچ توجيه قانع كننده اي براي اين كشور متصور نيست كه در مرحله نهايي، برنامه هسته اي را متوقف كند.
اين تحليلگر آلماني تأكيد مي كند: مهم اين است كه در مورد برنامه هسته اي ايران همه مردم اين كشور اتفاق نظر دارند و حكومت دليل بسيار كمي دارد در مورد مسئله مهمي همچون هسته اي كه همه در مورد آن اتفاق نظر دارند، بخواهد امتيازاتي بدهد كه مغاير با خواست ملت باشد.
دهيز، افزود: جرج بوش رئيس جمهوري سابق آمريكا يك بار گفت كه دانش را نمي توان بمباران كرد و منظور وي اين بود كه حمله به ايران كار هدفمندي نيست زيرا آنها با آن دانشي كه دارند مي توانند برنامه هسته اي خود را خيلي سريع دوباره احياء كنند و احتمالاً زودتر از قبل به هدف خود برسند، پس يعني ما يك اجماعي داريم كه كسي در مورد آن صحبت نمي كند و آن اين است كه جنگ به هيچ عنوان گزينه مطرح نيست.
وي درباره اين سؤال كه آيا ما بايد با ايران به عنوان يك قدرت اتمي زندگي كنيم، گفت: اسرائيلي ها در حال حاضر تنها كساني هستند كه نمي خواهند با ايران اتمي زندگي كنند، ديگران بيشتر بر اين نكته تأكيد دارند كه ترجيح مي دهند جلوي نفوذ ايران به عنوان يك قدرت اتمي را بگيرند.
وي افزود: اين راهبرد مشابه با زمان جنگ سرد است كه از سوي غرب در قبال اتحاد جماهير شوروي وقت اتخاذ شده بود اگر اين سياست در رابطه با ايران نيز اعمال شود، بايد آمادگي اين را داشته باشيم كه با جنگ هاي حاشيه اي مثلاً در بحرين، كويت و يا عراق مواجه شويم و احساس من اين است كه غرب آمادگي مواجهه با چنين وضعيتي را ندارد و از اينكه فكر كند براي مانع شدن از نفوذ ايران چه كارهايي بايد انجام دهد، خودداري مي كند.
وي در مورد اثرات تحريم هاي اقتصادي عليه ايران گفت: تحريم هاي اقتصادي عليه ايران هيچگاه به هدف خود نرسيد و نتوانست ايران را به عقب نشيني در مذاكرات و كنارگذاردن برنامه هاي بلند پروازانه هسته اي ترغيب كند. تحريم ها امروز به بن بستي رسيده كه غرب نمي داند بعد از آن بايد چه كار بكند.