به گزارش مشرق، طبق گزارش منتشره در اسپورتس ایلوستریتد، آبل رودریگس، یک هوادار پروپا قرص رئال مادرید که اصلیتی مکزیکی دارد، یک ماجراجویی فراموش نشدنی با کاروان رئال مادرید داشته است.
از تماشای بازی ها و جلسات تمرینی رئال در سرما گرفته تا کمک کردن به رئال مادرید و ژوزه مورینیو در ورزشگاه اولدترافورد... این داستان یک مرد 41 ساله مکزیکی است که به لطف مورینیو اتفاقی فراموش نشدنی در زندگی اش رقم خورد . شاید این داستان، به نوعی قصه سیندرلا در دنیای ورزش به حساب بیاید ولی این واقعیت بود و نه یک افسانه.
دربازتاب این گزارش در روزنامه آ.اس می خوانیم: رودریگس 41 ساله مسئول نظافت متروی لس آنجلس ، یک شیفته به تمام معنای فوتبال است. شش سالی است که با بهره گیری از تعطیلات تابستانی اش، مجانی در اردوهای پیش فصل رئال مادرید در دانشگاه یو.سی.ال.ای آمریکا کار می کند. او در اردوهای پیش فصل و تابستانی رئال مادرید در آمریکا در جابه جایی وسایل و توپها به مادریدی ها کمک می کند وحتی یک سنت هم نمی گیرد.
او همیشه رویای تماشای زنده یکی از بازیهای ال کلاسیکو را در سر داشت و در روز 28 فوریه برای تهیه بلیط بازی ال کلاسیکوی روز 2ماه مارس به اسپانیا سفر کرد.او در حالی این کار را انجام داد که حتی پول لازم برای تهیه یه سرپناه در اسپانیا را هم نداشت. او با ناامیدی تمام به شهرک ورزشی والدبباس رفت تابلکه بتواند مورینیو را ببیند. مورینیو او را شناخت و به روی فاریا، دستیارش گفت که ماشین را متوقف کند.
مورینیو به رودریگس گفت:« اینجا چی کار می کنی دوست من؟ » این هوادار مکزیکی واقعیت را به آقای خاص گفت:« با آرزوی دیدن شما به اینجا آمدم. تلاش می کنم که یک بلیط برای ورود به استادیوم بخرم.» مورینیو به او گفت:« بلیطی نمانده. کجا می مانی؟ »
رودریگس جواب داد:« هنوز کاری در این باره نکرده ام. اول می خواستم شما را ببینم و بعد ترتیبش را بدهم. اگر شما را نمی دیدم، به ورزشگاه می رفتم تا بلیت تهیه کنم. اگر آنجا هم موفق نمی شدم، بر می گشتم خانه.» و البته این داستان به اینجا ختم نشد. او همکار و دستیار مکزیکی اش را با خود به یکی از اتاقهای سوئیت میراسیه ررا برد و درکنار تیمش مستقر کرد و یک بلیط برای بازی ال کلاسیکو برایش تهیه کرد تا درکنار مارادونا بازی ال کلاسیکو را تماشا کند. رودریگس بعد از اتمام بازی هم به رختکن رئال رفت.
ولی سورپرایز واقعی بعد از آن اتفاق افتاد. مورینیو رودریگس را به بازی دور برگشت مرحله یک هشتم پایانی لیگ قهرمانان اروپا در اولدترافورد دعوت کرد. آقای خاص به دوست مکزیکی اش گفت:« دوست داری بیایی و توپ جمع کن تیم ما باشی؟ »
مورینیو این حرف را زد و به قولش هم عمل کرد. رودریگس با رئالی ها به منچسترسفر کرد و به عنوان یکی از اعضای تیم همراه کهکشانی ها بود. او رویایش را محقق کرد و درنهایت هم با یک پیراهن که به امضای تک تک ستاره های مورد علاقه اش رسیده بود و در این میان امضای چیچاریتو، ستاره مکزیکی یونایتد هم دیده می شد به آمریکا بازگشت. او پیراهن های اوزیل، کاکا و اسین را هم با خود به آمریکا برد.
خود آبل رودریگس در این باره می گوید:« در مادرید با من طوری رفتار شد که انگار یکی دیگر از اعضای تیم هستم. این اتفاقی است که آن را برای نوه هایم هم تعریف خواهم کرد.»
منبع: گل
از تماشای بازی ها و جلسات تمرینی رئال در سرما گرفته تا کمک کردن به رئال مادرید و ژوزه مورینیو در ورزشگاه اولدترافورد... این داستان یک مرد 41 ساله مکزیکی است که به لطف مورینیو اتفاقی فراموش نشدنی در زندگی اش رقم خورد . شاید این داستان، به نوعی قصه سیندرلا در دنیای ورزش به حساب بیاید ولی این واقعیت بود و نه یک افسانه.
دربازتاب این گزارش در روزنامه آ.اس می خوانیم: رودریگس 41 ساله مسئول نظافت متروی لس آنجلس ، یک شیفته به تمام معنای فوتبال است. شش سالی است که با بهره گیری از تعطیلات تابستانی اش، مجانی در اردوهای پیش فصل رئال مادرید در دانشگاه یو.سی.ال.ای آمریکا کار می کند. او در اردوهای پیش فصل و تابستانی رئال مادرید در آمریکا در جابه جایی وسایل و توپها به مادریدی ها کمک می کند وحتی یک سنت هم نمی گیرد.
او همیشه رویای تماشای زنده یکی از بازیهای ال کلاسیکو را در سر داشت و در روز 28 فوریه برای تهیه بلیط بازی ال کلاسیکوی روز 2ماه مارس به اسپانیا سفر کرد.او در حالی این کار را انجام داد که حتی پول لازم برای تهیه یه سرپناه در اسپانیا را هم نداشت. او با ناامیدی تمام به شهرک ورزشی والدبباس رفت تابلکه بتواند مورینیو را ببیند. مورینیو او را شناخت و به روی فاریا، دستیارش گفت که ماشین را متوقف کند.
رودریگس جواب داد:« هنوز کاری در این باره نکرده ام. اول می خواستم شما را ببینم و بعد ترتیبش را بدهم. اگر شما را نمی دیدم، به ورزشگاه می رفتم تا بلیت تهیه کنم. اگر آنجا هم موفق نمی شدم، بر می گشتم خانه.» و البته این داستان به اینجا ختم نشد. او همکار و دستیار مکزیکی اش را با خود به یکی از اتاقهای سوئیت میراسیه ررا برد و درکنار تیمش مستقر کرد و یک بلیط برای بازی ال کلاسیکو برایش تهیه کرد تا درکنار مارادونا بازی ال کلاسیکو را تماشا کند. رودریگس بعد از اتمام بازی هم به رختکن رئال رفت.
ولی سورپرایز واقعی بعد از آن اتفاق افتاد. مورینیو رودریگس را به بازی دور برگشت مرحله یک هشتم پایانی لیگ قهرمانان اروپا در اولدترافورد دعوت کرد. آقای خاص به دوست مکزیکی اش گفت:« دوست داری بیایی و توپ جمع کن تیم ما باشی؟ »
مورینیو این حرف را زد و به قولش هم عمل کرد. رودریگس با رئالی ها به منچسترسفر کرد و به عنوان یکی از اعضای تیم همراه کهکشانی ها بود. او رویایش را محقق کرد و درنهایت هم با یک پیراهن که به امضای تک تک ستاره های مورد علاقه اش رسیده بود و در این میان امضای چیچاریتو، ستاره مکزیکی یونایتد هم دیده می شد به آمریکا بازگشت. او پیراهن های اوزیل، کاکا و اسین را هم با خود به آمریکا برد.
خود آبل رودریگس در این باره می گوید:« در مادرید با من طوری رفتار شد که انگار یکی دیگر از اعضای تیم هستم. این اتفاقی است که آن را برای نوه هایم هم تعریف خواهم کرد.»
منبع: گل