گروه سیاسی مشرق _ یحیی آل اسحاق عضو حزب موتلفه اسلامی است که با پیشنهاد این حزب به عنوان یکی از گزینه های جبهه پیروان خط امام برای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری معرفی شده است.
این کاندیدای ریاست جمهوری درسال ۱۳۶۰ با تصدی مدیریت مرکز تهیه و توزیع منسوجات به دولت پیوست و به عنوان معاون حبیب الله عسگراولادی در وزارت بازرگانی مشغول به فعالیت شد. وی پس ازآن در وزارت دفاع و وزارت صنایع و معادن نیز به عنوان معاون وزیر به کار مشغول شد.
همچنین آل اسحاق در دولت ششم نیز به عنوان وزیر بازرگانی نقش آفرینی کرد و در سال های ۱۳۸۵ و ۱۳۸۹ در انتخابات اتاق های بازرگانی شرکت کرد و موفق شد به عنوان نماینده بخش خصوصی وارد اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران شود.
آل اسحاق که سابقهای ۳۰ ساله در مدیریت اقتصاد ایران دارد خود را مدافع اقتصاد "دولت - ملت" می داند و اعتقاد دارد: با فكر اقتصاد سرمایه داری و دولتی مخالف هستم. من معتقد به اقتصاد دولت، ملت هستم؛چراکه دولت و ملت یك سرنوشت مشترك دارند.
وی در این زمینه گفته است: بعضی از امور همچون نظارت و كنترل سیاست گذاری در حیطه دولت است. بقیه امور باید در دست مردم باشد. اگر در سیاست گذاری کسی بگوید دولت نباید دخالت كند حتماً اشتباه می كند.
رئیس اتاق بازرگانی تهران شعر انتخاباتی خود را "اخلاق، اقتصاد و مردم" معرفی کرد و گفت: اخلاق در اولویت دولتم قرار دارد؛ چراکه امروز جامعه از بی اخلاقی رنج می برد که ریشه آن ناشی از جدل ها است ، خیلی از جدل ها ظرفیت های كشور را كنار زده است و اکنون كشور با یك ظرفیت حداقلی در مدیریت اداره می شود.
آلاسحاق همچنین در خصوص احتمال کناره گیری خود اینگونه می گوید: من نه فقط در بین ائتلاف اکثریت اصولگرایان بلکه در بین سایر ائتلافها نیز به شرطی که فرد اصلح تر نسبت به من وجود داشته باشد، کنارهگیری خواهم کرد.
کانديداي حزب موتلفه اسلامي در انتخابات ریاست جمهوری در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی براینکه در صورت نهایی شدن خروجی ائتلافها نقش سایر کاندیداها در کابینه دولت آینده چیست؟ اظهار داشت: این مسئله را میتوان از منظر بحث حقوقی و اجرایی مورد بررسی قرار داد. براساس مباحث حقوقی فقط یک نفر میتواند رئیس جمهور شود.
وی ادامه داد: انجام تقسیم کار به راحتی امکان پذیر و یکی از ضروریت دولت آتی کار در یک محیط خرد جمعی است.
وی همچنین در ارزیابی اش از وضعیت اقتصادی کشور با مقایسه سیاست های اقتصادی دولت های مختلف، اعتقاد دارد: دولت هاشمی سیاست درآمدی و دولت احمدی نژاد سیاست توزیعی را پیش گرفت. هاشمی در این سیاست تنها به سرمایه گذاری و درآمد توجه کرد و از معیشت و عدالت غافل شد که حاصل آن ایجاد فاصله طبقاتی در جامعه بود؛ اما احمدی نژاد سیاست توزیع پول به مردم پیش گرفت و بخش تولید مغفول ماند؛ لذا این دو سیاست را باید توامان اجرا کرد.
آل اسحاق همچنین درمورد شعار حماسه سیاسی و اقتصادی اعتقاد دارد: داشتن سعه صدر،ایجاد فضای امید و نشاط در جامعه،استفاده از تمام سرمایه های اجتماعی، حاکم شدن فضای تعاملی به جای تعارضی، اجرای اصل 44 و متحول کردن فضای کسب و کار زمینه و بسترهای لازم را برای خلق حماسه فراهم می سازد که بدون این شرایط خلق حماسه ممکن نیست.
در ادامه اهم سخنان و مواضع انتخاباتی آل اسحاق در گفت و گو با مهر و همچنین نشست خبری خود در باشگاه خبرنگاران را به انتخاب مشرق ملاحظه می کنید؛
* بله، در آن زمان دو نوع طرز تفکر اقتصادی بود؛ یکی اقتصاد صددرصد دولتی و دیگری صددرصد آزاد بود که این تفکرات تحت تاثیر اقتصاد سرمایه داری بود؛ اما یک گروه هم که ما بودیم هیچیک از این تفکرات را قبول نداشتیم و معتقد بودیم یک "اقتصاد دولت ملت" باید تشکل دهیم که بر سر این موضوع درگیری های فکری و تئوریک داشتیم که منجر به ترک ما از هر دو طرف اقتصاد دولتی و هم اقتصاد سرمایه داری شد. خوشبختانه الان دنیا هم به این رسیده است یعنی "اقتصاد دولت ملت" که اسلامی مانند بود.
* بله در آن مدت معاونت وزارت صنایع بودم. آن هم در شرایط سخت بعد از جنگ که کل منابع ما حدود یک میلیارد دلار برای کل کشور بود و بعد وزارت بازرگانی 3 میلیارد دلار برای تامین یک هزار قلم کالا از سیم خاردار گرفته تا تامین کالای اساسی نیاز داشت؛ شرایط ویژه ای بود. بعد از آن دوره، قائم مقامی "بنیاد مستضعفان" و مسئولیت اقتصادی بخش بنیاد و مسئولیت حدود چهارصد شرکت را عهدهدار شدم. همزمان با این ها در همه مراحل تصمیم گیری های استراتژیک کشور یعنی در همه مجامع شورای اقتصادی، شورای عالی بانک ها، شورای عالی ترابری، همه شوراهای تصمیم گیری های کلان اقتصادی حضور داشتم.
* اگر بتوانیم یک فضای تعاملی را در منطقه ایجاد کنیم، رسیدن به منافع خودمان را در حوزه اقتصاد، سیاست و... در منطقه امکان پذیر است.اینها مجموعه "یحیی آل اسحاق" است و مجموعه شناخت من در مورد جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان میگوید که اولویت اول حوزه اقتصاد است.
* در حوزه داخلی، عمده ترین دغدغه ها، علی رغم نکات مثبت زیادی که داشتیم و نباید آنها را نادیده گرفت، در حوزه معیشت، رفاه مردم، مسائل مردم حتی حوزه های سیاسی و اجتماعی و ناهنجاری های آن به مسائل اقتصادی بر می گردد.مسائل بهداشت، آموزش و مسائل اجتماعی همه در حوزه اقتصاد است. در رابطه رشد و توسعه تولید و اهداف اقتصادی، چشم انداز با مسائل اقتصادی است در رابطه با اهداف آینده نیز اولویت با اقتصاد است. یعنی به طور کلی اولویت ما اقتصاد است. خوشبختانه در زمینه بالقوه های این کشور چه آنهایی که باید به عنوان منابع انسانی باشد و چه منابع جغرافیایی، ما کمتر از رقبای خودمان در منطقه نیستیم.
* كسی كه جامعه را طبقه بندی كند و یك طبقه از جامعه را كنار بزند یعنی این گروه نه، این گروه آری یا به جامعه رنگ بزند سبز، قرمز، من این را قبول ندارم. سرمایه اجتماعی را مخصوصاً با این جهت گیری كه مقام معظم رهبری در این روزها داشته اند مبنی بر اینكه "همه سلایق می توانند وارد انتخابات شوند" ، این موضوع را باید در عمل نشان دهیم، نمی شود بگویم این آقا نه، این حسن یا حسین نه ولی مدعی باشیم همه سلایق حضور داشته باشند.
* ما در مباحث یك بحث داریم و یک جدل. بحث یعنی طرفینی كه یك جا نشسته اند دنبال حقیقت بدون درگیری باشند ؛ جدل یعنی همدیگر را بكوبیم. جدل حرام است. مسلمان حق ندارد جدل كند مخصوصاً كه طرف جدل كل كشور و نظام باشد. این بداخلاقی ها ناشی از جدل هایی است كه اتفاق می افتد، خیلی از جدل ها ظرفیت های كشور را كنار زده است و اکنون كشور با یك ظرفیت حداقلی در مدیریت اداره می شود. هیچ جای نگرانی برای مناظره ها نیست. با همه مناظره می كنم، بر اساس این نگاه كه مناظره برای پیدا كردن یك راه حل است نه جدل برای حذف فرد دیگر.
* این كه دولت آقای هاشمی یك سیاستی داشت وزرا همه آن سیاست ها را اعمال می كردند در این شكی نیست .اما این كه بگوییم در تمام سیاستهای پولی، مالی، ارزی جهت گیری اقتصادی را همه به طور یكسان معتقد بودند؛ خیر. درگیری هایی در داخل دولت هم بود. كما اینكه همان زمان این اختلاف ها و تفاوت دیدگاه ها منجر به سه بار استعفای من شد.
* چالش اصلی سیاست های اقتصادی هاشمی كه منجر به ایجاد شكاف در جامعه شد این بود كه ما در اقتصاد دو شاخه داریم، یك شاخه هزینه، یك شاخه درآمد و دولت آن موقع به دنبال اضافه کردن شاخه درآمد بود.هرآنچه باعث شاخه درآمد می شد در اولویت قرارداشت؛ بنابراین به شاخه هزینه ،عدالت عمومی و شغل كمتر توجه شد و بیشتر توجه بر افزایش تولید بود .
* این نوع اقتصاد نتیجه اش اختلاف طبقاتی بود. یعنی پولی كه ریخته شد برای شاخه درآمد رفت دست یك گروه . در این فضا به طبقات مردمی كمتر توجه شد.
* بحث هدفمند کردن یارانه ها یکی از خواست های اصلی همه دولت ها بود .در دوره من هم یکی از اهدافمان هدفمند کردن یارانه ها بود؛ چراکه یارانه ها می رفت تا تمام بودجه را بخورد . به رغم عزم دولت که من خودم مجریش بودم و مجلس هم علاقه مند بود ولی مجموع اقتضائات و آن جسارت لازم که این کارانجام شود وجود نداشت. جسارت دولت در هدفمند کردن یارانه ها واقعا قابل قدردانی است که این تابو را شکست .
* موضوع فتنه جدا است. من وارد مسائل قضایی نمی شوم. کسی که حقوق مردم را خورده را نمی توان آزاد کرد. منتها این موضوع با سعه صدر قابل حل است. فتنه موضوعش جدا است. با توجه به بیانات رهبری می توان نسبت به فتنه شناخت پیدا کرد و موضع گرفت. فتنه گران ضربات جبران ناپذیری زدند اما باید در چارچوب نظام و با سعه صدر در به صحنه آوردن ظرفیت های نظام کمک کنیم. تمام کسانی که این 4 اصل "اسلام، انقلاب، حق امام و رهبری" را قبول دارند باید وارد میدان شوند. شعبه شعبه کردن مردم کار خوبی نیست. بی اعتمادی مردم به دولت سم مهلک است.
* آلاسحاق در پاسخ به اینکه آیا فرد انتخابی از بین ائتلاف اکثریت اصولگرایان از سوی سایر افراد مورد تمکین قرار خواهد گرفت؛ تضمین این اصل دین و اخلاق است و اصولگرایان روحانیت را فصلالخطاب قرار دادهاند که اگر به نتیجه نرسیدیم هر مکانیزمی که آنها مشخص کنند از آن تبعیت خواهیم کرد.
* آل اسحاق در پاسخ به سوالی مبنی براینکه با توجه به تکثر و تعدد کاندیداها از حزبهای مختلف، مکانیزم انتخاب کاندیدای واحد چگونه خواهد بود؟ گفت: در عرصه انتخاباتی چند بلوک شامل ائتلاف سهگانه، ائتلاف اکثریت اصولگرایان، مستقلین و جبهه پایداری داریم و پیشنهاد ما این است که ابتدا هر بلوک از بین خود یک فرد را انتخاب و سپس از بین افراد انتخاب شده یک نفر به عنوان کاندیدای واحد معرفی شود. در رابطه با این مسئله مکانیزمهایی در حد دیدگاه مطرح است اما مکانیزم نهایی هنوز مشخص نشده و حرکتی در حال شکل گیری است.
* میتوان یک شورای مشورتی و هماهنگی را برای ریاست جمهوری درست کرد و اگر من رئیس جمهور شوم حتما یک اتاق فکر و هماهنگی را مرکب از همه کسانی که در صحنه حاضر هستند، تشکیل میدهم که وزرا نیز از همان گروه قابل تعیین شدن هستند.
* آل اسحاق در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا تیمی برای مقابله با مسئله تحریم و یا جدا کردن اقتصاد دولتی از نفت در ائتلاف اکثریت اصولگرایان تشکیل شده یا خیر؟ گفت: مسئله تحریمها چیز تازهای نیست ما از اول انقلاب در تمامی حوزهها تحریم بودهایم اما خوشبختانه تجربیات خوبی را برای مقابله با تحریمها بدست آوردیم.
* کانديداي حزب موتلفه اسلامي در انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: ما در شرایط تحریم حدود 70 میلیارد دلار واردات داشتیم و اگر آنان میتوانستند این سیستم را نیز قفل میکردند اما ما در این شرایط توانستیم با جهان مبادله اقتصادی داشته باشیم.
* آل اسحاق در پاسخ به سوالی درباره نقاط قوت دولتهای نهم و دهم گفت: دولتهای نهم و دهم نقاط قوت بسیاری بالایی از جمله اهل تلاش بودن، فعال بودن، جرأت داشتن و ریسک پذیربودن را داشت. به عنوان مثال مسئله هدفمندی یارانهها یکی از آرزوهای بعد از جنگ دولتها بوده است و این دولت توانست هدفمندی یارانهها را اجرا کند البته مشکلاتی نیز در بحث مدیریت آن وجود دارد.
* این دولت جرأت ساختار شکنی را داشت، این گفته من حرفی دوپهلو است و اما برخی ساختارها به گونهای بود که خود آن ساختار مانع خیز بود اما آن دولت این ساختار را شکست. متأسفانه دولت با دخالت در سیاستهای پولی و برنامههای بانکها مشکلات بسیاری در کشور بوجود آورد. ورود سیاستهای پولی و مالی با تغییرات گسترده شورای پول و اعتبار را برهم زد و مشکلات فراوانی را در زمینه اقتصادی کشور بعمل آورد.
این کاندیدای ریاست جمهوری درسال ۱۳۶۰ با تصدی مدیریت مرکز تهیه و توزیع منسوجات به دولت پیوست و به عنوان معاون حبیب الله عسگراولادی در وزارت بازرگانی مشغول به فعالیت شد. وی پس ازآن در وزارت دفاع و وزارت صنایع و معادن نیز به عنوان معاون وزیر به کار مشغول شد.
همچنین آل اسحاق در دولت ششم نیز به عنوان وزیر بازرگانی نقش آفرینی کرد و در سال های ۱۳۸۵ و ۱۳۸۹ در انتخابات اتاق های بازرگانی شرکت کرد و موفق شد به عنوان نماینده بخش خصوصی وارد اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران شود.
آل اسحاق که سابقهای ۳۰ ساله در مدیریت اقتصاد ایران دارد خود را مدافع اقتصاد "دولت - ملت" می داند و اعتقاد دارد: با فكر اقتصاد سرمایه داری و دولتی مخالف هستم. من معتقد به اقتصاد دولت، ملت هستم؛چراکه دولت و ملت یك سرنوشت مشترك دارند.
وی در این زمینه گفته است: بعضی از امور همچون نظارت و كنترل سیاست گذاری در حیطه دولت است. بقیه امور باید در دست مردم باشد. اگر در سیاست گذاری کسی بگوید دولت نباید دخالت كند حتماً اشتباه می كند.
رئیس اتاق بازرگانی تهران شعر انتخاباتی خود را "اخلاق، اقتصاد و مردم" معرفی کرد و گفت: اخلاق در اولویت دولتم قرار دارد؛ چراکه امروز جامعه از بی اخلاقی رنج می برد که ریشه آن ناشی از جدل ها است ، خیلی از جدل ها ظرفیت های كشور را كنار زده است و اکنون كشور با یك ظرفیت حداقلی در مدیریت اداره می شود.
آلاسحاق همچنین در خصوص احتمال کناره گیری خود اینگونه می گوید: من نه فقط در بین ائتلاف اکثریت اصولگرایان بلکه در بین سایر ائتلافها نیز به شرطی که فرد اصلح تر نسبت به من وجود داشته باشد، کنارهگیری خواهم کرد.
کانديداي حزب موتلفه اسلامي در انتخابات ریاست جمهوری در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی براینکه در صورت نهایی شدن خروجی ائتلافها نقش سایر کاندیداها در کابینه دولت آینده چیست؟ اظهار داشت: این مسئله را میتوان از منظر بحث حقوقی و اجرایی مورد بررسی قرار داد. براساس مباحث حقوقی فقط یک نفر میتواند رئیس جمهور شود.
وی ادامه داد: انجام تقسیم کار به راحتی امکان پذیر و یکی از ضروریت دولت آتی کار در یک محیط خرد جمعی است.
وی همچنین در ارزیابی اش از وضعیت اقتصادی کشور با مقایسه سیاست های اقتصادی دولت های مختلف، اعتقاد دارد: دولت هاشمی سیاست درآمدی و دولت احمدی نژاد سیاست توزیعی را پیش گرفت. هاشمی در این سیاست تنها به سرمایه گذاری و درآمد توجه کرد و از معیشت و عدالت غافل شد که حاصل آن ایجاد فاصله طبقاتی در جامعه بود؛ اما احمدی نژاد سیاست توزیع پول به مردم پیش گرفت و بخش تولید مغفول ماند؛ لذا این دو سیاست را باید توامان اجرا کرد.
آل اسحاق همچنین درمورد شعار حماسه سیاسی و اقتصادی اعتقاد دارد: داشتن سعه صدر،ایجاد فضای امید و نشاط در جامعه،استفاده از تمام سرمایه های اجتماعی، حاکم شدن فضای تعاملی به جای تعارضی، اجرای اصل 44 و متحول کردن فضای کسب و کار زمینه و بسترهای لازم را برای خلق حماسه فراهم می سازد که بدون این شرایط خلق حماسه ممکن نیست.
در ادامه اهم سخنان و مواضع انتخاباتی آل اسحاق در گفت و گو با مهر و همچنین نشست خبری خود در باشگاه خبرنگاران را به انتخاب مشرق ملاحظه می کنید؛
* بله، در آن زمان دو نوع طرز تفکر اقتصادی بود؛ یکی اقتصاد صددرصد دولتی و دیگری صددرصد آزاد بود که این تفکرات تحت تاثیر اقتصاد سرمایه داری بود؛ اما یک گروه هم که ما بودیم هیچیک از این تفکرات را قبول نداشتیم و معتقد بودیم یک "اقتصاد دولت ملت" باید تشکل دهیم که بر سر این موضوع درگیری های فکری و تئوریک داشتیم که منجر به ترک ما از هر دو طرف اقتصاد دولتی و هم اقتصاد سرمایه داری شد. خوشبختانه الان دنیا هم به این رسیده است یعنی "اقتصاد دولت ملت" که اسلامی مانند بود.
* بله در آن مدت معاونت وزارت صنایع بودم. آن هم در شرایط سخت بعد از جنگ که کل منابع ما حدود یک میلیارد دلار برای کل کشور بود و بعد وزارت بازرگانی 3 میلیارد دلار برای تامین یک هزار قلم کالا از سیم خاردار گرفته تا تامین کالای اساسی نیاز داشت؛ شرایط ویژه ای بود. بعد از آن دوره، قائم مقامی "بنیاد مستضعفان" و مسئولیت اقتصادی بخش بنیاد و مسئولیت حدود چهارصد شرکت را عهدهدار شدم. همزمان با این ها در همه مراحل تصمیم گیری های استراتژیک کشور یعنی در همه مجامع شورای اقتصادی، شورای عالی بانک ها، شورای عالی ترابری، همه شوراهای تصمیم گیری های کلان اقتصادی حضور داشتم.
* اگر بتوانیم یک فضای تعاملی را در منطقه ایجاد کنیم، رسیدن به منافع خودمان را در حوزه اقتصاد، سیاست و... در منطقه امکان پذیر است.اینها مجموعه "یحیی آل اسحاق" است و مجموعه شناخت من در مورد جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان میگوید که اولویت اول حوزه اقتصاد است.
* در حوزه داخلی، عمده ترین دغدغه ها، علی رغم نکات مثبت زیادی که داشتیم و نباید آنها را نادیده گرفت، در حوزه معیشت، رفاه مردم، مسائل مردم حتی حوزه های سیاسی و اجتماعی و ناهنجاری های آن به مسائل اقتصادی بر می گردد.مسائل بهداشت، آموزش و مسائل اجتماعی همه در حوزه اقتصاد است. در رابطه رشد و توسعه تولید و اهداف اقتصادی، چشم انداز با مسائل اقتصادی است در رابطه با اهداف آینده نیز اولویت با اقتصاد است. یعنی به طور کلی اولویت ما اقتصاد است. خوشبختانه در زمینه بالقوه های این کشور چه آنهایی که باید به عنوان منابع انسانی باشد و چه منابع جغرافیایی، ما کمتر از رقبای خودمان در منطقه نیستیم.
* كسی كه جامعه را طبقه بندی كند و یك طبقه از جامعه را كنار بزند یعنی این گروه نه، این گروه آری یا به جامعه رنگ بزند سبز، قرمز، من این را قبول ندارم. سرمایه اجتماعی را مخصوصاً با این جهت گیری كه مقام معظم رهبری در این روزها داشته اند مبنی بر اینكه "همه سلایق می توانند وارد انتخابات شوند" ، این موضوع را باید در عمل نشان دهیم، نمی شود بگویم این آقا نه، این حسن یا حسین نه ولی مدعی باشیم همه سلایق حضور داشته باشند.
* ما در مباحث یك بحث داریم و یک جدل. بحث یعنی طرفینی كه یك جا نشسته اند دنبال حقیقت بدون درگیری باشند ؛ جدل یعنی همدیگر را بكوبیم. جدل حرام است. مسلمان حق ندارد جدل كند مخصوصاً كه طرف جدل كل كشور و نظام باشد. این بداخلاقی ها ناشی از جدل هایی است كه اتفاق می افتد، خیلی از جدل ها ظرفیت های كشور را كنار زده است و اکنون كشور با یك ظرفیت حداقلی در مدیریت اداره می شود. هیچ جای نگرانی برای مناظره ها نیست. با همه مناظره می كنم، بر اساس این نگاه كه مناظره برای پیدا كردن یك راه حل است نه جدل برای حذف فرد دیگر.
* این كه دولت آقای هاشمی یك سیاستی داشت وزرا همه آن سیاست ها را اعمال می كردند در این شكی نیست .اما این كه بگوییم در تمام سیاستهای پولی، مالی، ارزی جهت گیری اقتصادی را همه به طور یكسان معتقد بودند؛ خیر. درگیری هایی در داخل دولت هم بود. كما اینكه همان زمان این اختلاف ها و تفاوت دیدگاه ها منجر به سه بار استعفای من شد.
* چالش اصلی سیاست های اقتصادی هاشمی كه منجر به ایجاد شكاف در جامعه شد این بود كه ما در اقتصاد دو شاخه داریم، یك شاخه هزینه، یك شاخه درآمد و دولت آن موقع به دنبال اضافه کردن شاخه درآمد بود.هرآنچه باعث شاخه درآمد می شد در اولویت قرارداشت؛ بنابراین به شاخه هزینه ،عدالت عمومی و شغل كمتر توجه شد و بیشتر توجه بر افزایش تولید بود .
* این نوع اقتصاد نتیجه اش اختلاف طبقاتی بود. یعنی پولی كه ریخته شد برای شاخه درآمد رفت دست یك گروه . در این فضا به طبقات مردمی كمتر توجه شد.
* بحث هدفمند کردن یارانه ها یکی از خواست های اصلی همه دولت ها بود .در دوره من هم یکی از اهدافمان هدفمند کردن یارانه ها بود؛ چراکه یارانه ها می رفت تا تمام بودجه را بخورد . به رغم عزم دولت که من خودم مجریش بودم و مجلس هم علاقه مند بود ولی مجموع اقتضائات و آن جسارت لازم که این کارانجام شود وجود نداشت. جسارت دولت در هدفمند کردن یارانه ها واقعا قابل قدردانی است که این تابو را شکست .
* موضوع فتنه جدا است. من وارد مسائل قضایی نمی شوم. کسی که حقوق مردم را خورده را نمی توان آزاد کرد. منتها این موضوع با سعه صدر قابل حل است. فتنه موضوعش جدا است. با توجه به بیانات رهبری می توان نسبت به فتنه شناخت پیدا کرد و موضع گرفت. فتنه گران ضربات جبران ناپذیری زدند اما باید در چارچوب نظام و با سعه صدر در به صحنه آوردن ظرفیت های نظام کمک کنیم. تمام کسانی که این 4 اصل "اسلام، انقلاب، حق امام و رهبری" را قبول دارند باید وارد میدان شوند. شعبه شعبه کردن مردم کار خوبی نیست. بی اعتمادی مردم به دولت سم مهلک است.
* آلاسحاق در پاسخ به اینکه آیا فرد انتخابی از بین ائتلاف اکثریت اصولگرایان از سوی سایر افراد مورد تمکین قرار خواهد گرفت؛ تضمین این اصل دین و اخلاق است و اصولگرایان روحانیت را فصلالخطاب قرار دادهاند که اگر به نتیجه نرسیدیم هر مکانیزمی که آنها مشخص کنند از آن تبعیت خواهیم کرد.
* آل اسحاق در پاسخ به سوالی مبنی براینکه با توجه به تکثر و تعدد کاندیداها از حزبهای مختلف، مکانیزم انتخاب کاندیدای واحد چگونه خواهد بود؟ گفت: در عرصه انتخاباتی چند بلوک شامل ائتلاف سهگانه، ائتلاف اکثریت اصولگرایان، مستقلین و جبهه پایداری داریم و پیشنهاد ما این است که ابتدا هر بلوک از بین خود یک فرد را انتخاب و سپس از بین افراد انتخاب شده یک نفر به عنوان کاندیدای واحد معرفی شود. در رابطه با این مسئله مکانیزمهایی در حد دیدگاه مطرح است اما مکانیزم نهایی هنوز مشخص نشده و حرکتی در حال شکل گیری است.
* میتوان یک شورای مشورتی و هماهنگی را برای ریاست جمهوری درست کرد و اگر من رئیس جمهور شوم حتما یک اتاق فکر و هماهنگی را مرکب از همه کسانی که در صحنه حاضر هستند، تشکیل میدهم که وزرا نیز از همان گروه قابل تعیین شدن هستند.
* آل اسحاق در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا تیمی برای مقابله با مسئله تحریم و یا جدا کردن اقتصاد دولتی از نفت در ائتلاف اکثریت اصولگرایان تشکیل شده یا خیر؟ گفت: مسئله تحریمها چیز تازهای نیست ما از اول انقلاب در تمامی حوزهها تحریم بودهایم اما خوشبختانه تجربیات خوبی را برای مقابله با تحریمها بدست آوردیم.
* کانديداي حزب موتلفه اسلامي در انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: ما در شرایط تحریم حدود 70 میلیارد دلار واردات داشتیم و اگر آنان میتوانستند این سیستم را نیز قفل میکردند اما ما در این شرایط توانستیم با جهان مبادله اقتصادی داشته باشیم.
* آل اسحاق در پاسخ به سوالی درباره نقاط قوت دولتهای نهم و دهم گفت: دولتهای نهم و دهم نقاط قوت بسیاری بالایی از جمله اهل تلاش بودن، فعال بودن، جرأت داشتن و ریسک پذیربودن را داشت. به عنوان مثال مسئله هدفمندی یارانهها یکی از آرزوهای بعد از جنگ دولتها بوده است و این دولت توانست هدفمندی یارانهها را اجرا کند البته مشکلاتی نیز در بحث مدیریت آن وجود دارد.
* این دولت جرأت ساختار شکنی را داشت، این گفته من حرفی دوپهلو است و اما برخی ساختارها به گونهای بود که خود آن ساختار مانع خیز بود اما آن دولت این ساختار را شکست. متأسفانه دولت با دخالت در سیاستهای پولی و برنامههای بانکها مشکلات بسیاری در کشور بوجود آورد. ورود سیاستهای پولی و مالی با تغییرات گسترده شورای پول و اعتبار را برهم زد و مشکلات فراوانی را در زمینه اقتصادی کشور بعمل آورد.