و اما در بخش سوم و پایانی بیشتر محمدرضا شریفینیا درباره "تهران 1500" صحبت کرد که ضمن وارد کردن برخی نقدها به این فیلم ولی به شدت هم از آن دفاع کرده و آن را یک اثر ملی دانست که باید همه ما از آن حمایت کنیم.
شریفینیا در اکرانهای نوروزی امسال دو فیلم "تهران 1500" و"رسوایی" را روی پرده دارد؛ دو فیلمی که هر یک به نوعی منحصر به فرد هستند. اولی به دلیل فیلم سینمایی انیمیشن بودن و دیگری به دلیل موضوع و محتوای خاص آن و نشان دادن چهره متفاوت از آنچه مخاطب از شخصیت روحانی در سینمای ایران دیده و میشناسد. به نظر میرسید که شریفینیا ترجیح داده است که درباره هیچ یک از این فیلمها صحبت نکند اما وی دعوت خبرگزاری را پذیرفت و از هر دو فیلم به انحای مختلف دفاع کرد.
در نشست "تهران 1500" میزبان بهرام عظیمی کارگردان، محمدرضا ابوالحسنی تهیهکننده، مسعود علمداری فیلمنامهنویس، حسام نواب صفوی و محمدرضا شرفینیا از بازیگران فیلم بودیم که در بخش پایانی نشست بیشتر درباره مسائل مختلفی چون شوخی با شخصیتهای فرهنگی و چرایی ترس از شوخی با چهرههای سیاسی و ورزشی در این فیلم، ضعف مشاوره در حوزه فیلمنامه و ساخت این فیلم، طرح نقدهای غیر کارشناسی درباره فیلم "تهران 1500" و ... نیز مطرح شد.
* آقای شریفینیا کارتونهای متفاوتی از بازیگران سینمای ایران در این فیلم دیدیم، آیا به اعتقاد شما این چهرهها قابل قبول و کمنقص بودند؟
شریفینیا: ترکیب خوبی از بازیگران کنار هم جمع شده بودند و انتخاب بازیگران به جا بود، اما اگر برای کاراکترهای فرعی هم از چهرههای معروف سینمایی استفاده میشد هم جذابیت کار بالاتر میرفت و هم برای مخاطب قابل لمستر بود. مثلا وقتی بازیگرانی چون حسام نواب صفوی، بهرام رادان، گوهر خیراندیش، مهران مدیری و هدیه تهرانی در این فیلم دیده میشوند بهتر بود در کنار آنها و در دیگر نقشها نیز از بازیگران معروف سینما استفاده میشد تا جذابیت کار بالاتر میرفت و در نتیجه مردم ارتباط بهتری با فیلم برقرار میکردند.
* ولی همین اندازه حضور بازیگران جذابیت فیلم را حفظ کرده است.
شریفینیا: من هم معتقدم که فیلم در حال حاضر جذابیت دارد اما میتوانست این عنصر با اضافه شدن چند بازیگر از وضعیت فعلیاش بهتر شود. تجربه ثابت کرده است هر زمان سینما حافظه تاریخی مخاطب را پیش چشمانش روی پرده نقرهای آورده آن فیلم از استقبال بیشتری برخوردار شده است. مثلا در فیلم "تهران 1500" صحنههایی هست که بیننده پیکان پرنده و یا وانت سبزیفروشی در آسمان میبیند و می خندند و لذت میبرد. استفاده از این فاکتورها یعنی رجوع به حافظه تاریخی مخاطب. حال اینکه اگر بازیگرانی که مردم با آنها خاطره دارند در این فیلم بیشتر حضور داشتند قطعا جذابیتها بیشتر میشد. مثلا بخشی از فیلم که از اخراجیهای 37، اسکار اصغر فرهادی و فیلمهای کیارستمی حرف می زند لحظاتی شیرین و خندهداری را برای مخاطب میسازد و این صحنهها دقیقا همان مرور حافظه تاریخی مخاطب است.
* اما در حال حاضر هم به حافظه تاریخی مخاطب ارجاع داده میشود. از این بیشتر کار به ورطه اغراق کشیده میشد.
شریفینیا: بله ارجاع داده میشود اما در برخی از صحنهها فقط عدهای از افراد متوجه این مرور خاطرهها می شوند مثلا بعضی از نکات هست که فقط اهالی رسانه متوجه میشوند و یا برخی دیگر از صحنهها را هم تنها افرادی که فیلمهای تجاری میبینند متوجه میشوند، حال اینکه اگر همه این موارد در هم تجمیع میشد قطعا لحظههای بهتری در فیلم برای مردم رقم میخورد.
* آقای عظیمی مسایلی که آقای شریفینیا مطرح کردند نکات قابل توجهی بود. چرا به این نکات در طول کار فکر نکردید؟
عظیمی: قطعا فکر شد اما...
شریفینیا: اجازه دهید من پاسخ دهم. بهرام عظیمی درست میگوید فکر شد اما مشاور فیلمنامه خوبی نداشته است تا او را در مسیر درست هدایت کند. به اعتقاد من بزرگترین مشکل فیلم "تهران 1500" مشاوره فیلمنامه بوده است و باید به نکات ریزی توجه میشد که نشده است. ایدههایی که به عنوان مشاوره به عظیمی داده شده بسیار ناپخته بوده است.
* چرا مشاوره فیلمنامه این اثر را ناپخته میدانید؟
شریفینیا: برای انجام کارهایی از این دست افرادی وجود دارند که گرمای خاصی به کل کار میبخشند و میتوان از این فضای گرم و امن بهترین استفاده را در طول ساخت فیلم کرد. این در حالی است که این گرما هنگام ساخت فیلم ما وجود نداشت و اجازه رشد داده نمی شد و مدام خلاقیت سرکوب میشد. این فیلم قابلیت داشت که برای کوچکترین نقشهایش هم شخصیتپردازی شود و دیالوگهای ماندگار برای آن نوشته شود اما متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاد و همانطور که گفتم اگر مشاوره خوبی وجود داشت برای همه کاراکترهای فرعی هم از بازیگر حرفهای استفاده میشد.
* بحث مسایل مالی را هم باید در نظر گرفت. مگر یک تهیهکننده چقدر توان پرداخت دستمزد ستارهها در یک فیلم را دارد. ضمن اینکه یک انیمیشن خودش هم به اندازه کافی هزینهبر است.
شریفینیا: حتی اگر مشکلات مالی هم سر راه بود با یک ارتباط خوب با سینماگران این مسئله حل میشد. خود من بسیاری از بازیگران بزرگ سینما را به دلیل ارتباط و اعتمادی که به من دارند برای بازی در نقشهای فرعی دعوت میکنم و می پذیرند و خیلی وقتها هم لطف می کنند با توجه به بودجه فیلم یا دستمزد اندکی می گیرند و یا اصلا دستمزد نمی گیرند و رفاقتی کار می کنند.
* شما حاضر میشدید برای بازی در نقشی کوتاه در "تهران 1500" رفاقتی کار کنید؟
شریفینیا: روز اول که وارد دفتر تولید فیلم شدم تیم تولید را بسیار حرفهای دیدم و وقتی حرف از رقم قرارداد شد گفتم من کاری نمیکنم که بخواهم بابت آن پول دریافت کنم. من یک روز رفتم عکس انداختم یک روز دیگر هم برای دوبله رفتم و اصلا کاری نبود که بخواهم بابت آن پولی دریافت کنم. گرچه همه چیز از قرارداد تا پرداختها در این فیلم حرفهای بود.
* البته آقای عظیمی درابتدای بحث گفتند که از ابتدا قرار نبوده کسی بدون قرارداد و دستمزد کار را بپذیرد و تاکید داشتند که همه مراحل باید طبق استانداردهای سینما پیش میرفت.
شریفینیا: من هم به این نکته واقف هستم اما بحث اصلی من بالا بردن جذابیتهای فیلم است. ایجاد این جذابیت میتوانست با افزودن چهرههای کارتونی از بازیگران دیگر غیر از این هشت نفر که الان هم حضور دارند، ایجاد شود اما متاسفانه این اتفاق به دلیل نبود مشاور خوب اتفاق نیافتاد. در کنار این تعداد از بازیگران میشد چهره کارتنی تعداد زیادتری از بازیگران حرفهای سینما را در فیلم قرار داد و هر لحظه از فیلم مخاطب با چهرههای جدید و متفاوت بازیگران مواجه شود و اگر اینگونه میشد مطمئن هستم که به فروش بهتری دست پیدا میکردیم. همین استقبال، مسئولان را ترغیب می کرد که ساخت فیلمهایی از این دست را در دستور کار خود قرار دهند.
به نظر من این گروه تولید بسیار حرفهای است و میشد استفاده بهتری از این گروه کرد. حالا بهرام عظیمی بخواهد فیلم بعدیاش را بسازد من از کنار او تکان نخواهم خورد. به نظرم عظیمی یک پتانسیل است که باید به بهترین شکل از این پتانسیل استفاده کرد و آثارش به بهترین شکل در عرصه سینما ظاهر شود.
علمداری: یکی از مشکلاتی که در این فیلم با آن مواجه بودیم این بود که می ترسیدیم از بازیگری دعوت کنیم و به او بگوییم که نقش فرعی برای او در نظر گرفته شده است.
عظیمی: من هم یک مثال در تکمیل سخنان آقای علمداری میزنم. ما از بازیگری دعوت کردیم که نقش ربات را بازی کند و با کمال میل پذیرفت و حتی برای بستن قرارداد، قرار گذاشتیم اما دو هفته بعد پیغام داد که از بازی در این فیلم منصرف شده و دوست ندارد نقش ربات را بازی کند. در واقع در خلوت خود استنباط کرده بود که چرا باید از نقشهای اصلی نباشد و کاراکتر یک ربات را بازی کند. در نتیجه نکتهای که آقای شریفینیا می گوید درست است.
ضمن اینکه من آدم سینمایی نیستم و نخواستم خودم را آلوده این قضایا و مناسبات سینمایی کنم. برای اولین بار بود که می خواستم کاری سنگین به این شکل در حوزه انیمیشین انجام دهم و کار از جهت تکنیکی بسیار سخت و پیچیده بود بنابراین خودخواسته وارد حاشیه کار نشدم و ترجیح دادم از همین تعداد بازیگر استفاده کنم. خودم هم که در حال حاضر کل فیلم را بازنگری میکنم به حرف شریفینیا میرسم و میگویم ای کاش دیالوگ کاراکتری را تغییر میدادم و یا ای کاش تعداد بازیگران را بالا میبردم.
* انجام هر یک از این ای کاشها از جهت تکنیکی وقت و هزینه زیادی میبرد. درست است؟
عظیمی: دقیقا. یک صحنه بود که شریفینیا خطاب به خانم خیراندیش می گفت "می خوای یک حورییاب به کفناش نصب کنم" و من برای اینکه نمک کار اضافه شود بد ندیدم صحنه را اینگونه طراحی کنم که در حین اینکه شریفینیا با تردید به شکلی که کسی متوجه نشود با نگاه به اطراف، آرام آرام جلو میآید این جمله را در گوش خیراندیش بگوید که اتفاقا خیلی هم جواب داد، اما همین حرکت و جابجایی کوتاه برای شخصیت کارتونی شریفینیا دو ماه زمان برد این در حالی است که در فیلم سینمایی کل برداشت این صحنه 30 ثانیه بیشتر وقت نمی گیرد.
حالا که اینجای کار هستم با خودم می گویم که ای کاش از روز اول نکتههایی را که شریفینیا میگوید، لحاظ میکردم. البته هنوز اول راه هستیم و برای ساخت فیلم بعدی حتما از این مشاورهها استفاده خواهم کرد. نکته دیگر اینکه انرژیای که خود بازیگران در طول کار میگذارند به کارگردان نیرو میدهد و احساس میکند که تنها نیست.
* چطور؟
عظیمی: یادم هست یک شب شریفینیا و نواب صفوی با لباسهای خاکی و خسته سر کار آمدند از آنها پرسیدم کجا بودند گفتند که یک راست از سر صحنه اخراجیها آمدند و این اهمیت دادن به کار برای من ارزش دارد. در مقابل می بینیم که دو بازیگر اصلی "تهران 1500" هنوز این فیلم را ندیدهاند.
ابوالحسنی: درباره این مسئله که بهتر بود برای نقشهای فرعی هم از بازیگر حرفهای استفاده کنیم، لازم می دانم نکتهای را مطرح کنم. بازیگران زیادی بودند که وقتی فیلم را دیدند ابراز تاسف کردند که چرا در آن بازی نکردند و به من می گفتند که ای کاش از آنها نیز دعوت به همکاری می شد. اما من به عنوان یک تهیه کننده درباره دعوت نکردن از تعداد بیشتری از بازیگران حرفهای عمد داشتم و میخواستم از همکاران خودم که در پشت صحنه بودند، استفاده کنیم. ما با گروه تولید چهار سال کنار هم بودیم و علاوه بر قراردادهایی که داشتند من باید آنها را برای ادامه این همکاری به مدت 4 سال نگه می داشتم. یکی از دلخوشیهای این افراد میتوانست بازی در این فیلم باشد و این کار حسِ همکاری را تقویت میکرد. بنابراین من از بُعد انسانی به این قضیه نگاه کردم.
شریفینیا: من تنها به فروش فیلم فکر میکنم. تصور کنید به جای کاراکتر ربات از کارتن جواد رضویان استفاده میکردیم انصافا چه جذابیت و بار شوخی و خندهای را به فیلم اضافه می کرد.
یکی دیگر از اشکالهای فیلم دورخوانی بود که متاسفانه این دورخوانی و ارتباط با سایر بازیگران به هیچ عنوان شکل نگرفت و هر یک از بازیگران تنها با عظیمی ارتباط داشتند و درباره فیلم حرف میزدند.
* جناب نوابصفوی شما که این روزها بیشتر از تخصص وکالتتان استفاده میکنید، فکر میکنید دلیل اینکه در این فیلم با بعضی از شخصیتهای حقیقی شوخی شد اما حرفی از شوخی با چهرههای سیاسی و یا ورزشکاران حرفی به میان نیامد به خاطر بار حقوقی بود؟
نوابصفوی: شوخی تعریف خاص خودش را دارد. اول اینکه شوخی باید در چارچوب مشخصی انجام شود و به مرز توهین نرسد چون بین توهین و شوخی فاصله اندکی وجود دارد و اتفاقا همین بحث در حوزه نقد هم مطرح است. به این معنا که برخی افراد به عنوان منتقد هستند که هیچ گونه تحصیلات سینمایی هم ندارند و به خود اجازه میدهند با سواد اندکی که دارند حاصل چند تخصص سینمایی شامل فیلمبرداری، تدوین، فیلمنامه، کارگردانی، صدابرداری و ... را زیر سئوال ببرند.
به اعتقاد من در چند سال اخیر مرز میان شوخی، توهین و لودگی گم شده است. چندسال پیش در فیلمی شوخیای با من شد که متاسفانه شوخی نبود بلکه طبق قانون مصداق جرم نشر اکاذیب شناخته شد و به همین دلیل من مساله را به صورت قانونی پیگیری کردم.
*آقای شریفی نیا در اکران نوروزی با دو فیلم "تهران 1500" و " رسوایی" حضور دارید به عنوان بازیگر این دو فیلم خود شما دیدن چه فیلمی را توصیه میکنید؟
شریفینیا:از روزی که وارد پروژه سینمایی "تهران 1500" شدم تا همین لحظه از این فیلم دفاع کردم چون اصولا معتقدم که فیلم ارزشمندی است و فکر نمیکنم هیچ بازیگری به اندازه من به این فیلم کمک کرده باشد و حالا در این مقطع از زمان بحثم این نیست که در فیلم ده نمکی هستم و یا در فیلم بهرام عظیمی بلکه حس خودم نسبت به "تهران 1500" این است که یک پروژه ملی است و این فیلم را اول به خاطر قدم بزرگی که در عرصه سینمای انیمیشن برداشته شده است دوست دارم و بعد به دلیل صفا و صمیمیت خود کارگردان حضور در این فیلم را پذیرفتم. همه با باید به این فیلم به عنوان یک کار ملی نگاه کرده و از آن حمایت کنیم.
*نگفتید کدامیک از فیلم ها را برای دیدن پیشنهاد میکنید؟
شریفینیا: به عنوان بازیگر فیلم "رسوایی" با وجود علاقهای که به مسعود ده نمکی و فیلم اش دارم به مخاطب سینمای ایران توصیه میکنم که "تهران 1500" را ببیند چون فضای مفرح و شاد دارد و مطمئن هستم که تماشاگران فیلم خوشساختی را خواهند دید.
* از جهت مخاطب پسند بودن کدامیک از این دو فیلم را در موقعیت برتری میبینید؟
شریفینیا: معتقدم "رسوایی" به خاطر تبلیغاتی که دارد از مخاطب بیشتری برخوردار خواهد بود. نکته این است که گروه دهنمکی تا آخر راه پای کار میایستند و در هر برنامه تبلیغاتی کنار این فیلمساز قرار میگیرند.