به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، مجید جلالی مدتی پیش به فرانسه سفر کرد تا زمینهی کلاسهای مربیگری برای صد مربی ایرانی را در فرانسه فراهم سازد. با مجید جلالی دربارهی این سفر و نتایج آن به گفتوگو پرداختیم.
* آقای جلالی از چه زمانی به فکر ایجاد این کلاسها افتادید و چه شد که فرانسه گزینهی شما شد؟
مدت زیادی است که این مشغله را داشتم، ایجاد کلاسهایی که باعث پیشرفت فوتبال ما شود. به برزیل سفری کرده بودم و دیدم که در آن کشور چنین امکانی وجود ندارد، چرا که مدرس را در آن کشور باشگاه معرفی میکرد. در سفرم به مالزی برای سمینار مدرسان فوتبال، رایزنیهایی را برای کلاسهایی در فرانسه و اسپانیا انجام دادم. در مالزی به من گفتند که بهترین مکان برای این کلاسها «کلروفونتن» فرانسه است. بعد از مدتی با آقای افشین حیدری که صاحب شرکت در ایران، فرانکفورت و پاریس هستند آشنا شدم. ایشان فرد فوتبالیای نیست ولی فوتبال را دورادور دنبال میکند و فوتبال از علایق شخصی ایشان است. مسئله را با ایشان مطرح کردم و آقای حیدری هم از پیشنهاد من استقبال خوبی کردند. ایشان ویزای مرا گرفت و ده روز در فرانسه کنار ایشان بودم. در فرانسه دو جلسه با فدراسیون فوتبال این کشور داشتم و امکانات دو باشگاه پاریسنژرمن و بوردو را از نزدیک دیدم. با مسئولان دو تیم صحبتهایی را انجام دادم. در مرکز «کلروفونتن» اصرار داشتند که سرفصلها و مدرسها را خودشان تعیین کنند ولی من با مطالعهی قبلی نیازها را نوشته و خواستهها را طبق برنامهای به آنها ارائه دادم و گفتم لایسنسهای AوB را در ایران مدرسانی هستند که تدریس کنند و نیازهای ما چیزهای دیگری است. با دیدن برنامهی من که حتی در آن نام مدرسان مورد نظر را هم نوشته بودم بسیار تعجب کردند. مثلا من دربارهی یکی از فصلهای مورد نیاز نام آقای هولیه را نوشته بودم که آنها پرسیدند شما از کجا میدانستید آقای هولیه در این امر تخصص دارند که پاسخ دادم در مالزی اشاره گذرایی به این مسئله کردند و من همانجا متوجه شدم ایشان علم خوبی نسبت به آن مسئله دارند.
* کمبودهای فوتبال ایران که به آن اشاره کردید و سرفصلهای برنامه خودتان را بر اساس آن نوشتهاید، چیست؟
ما همواره باید به فکر آینده باشیم. ما امروز مسلماً عقب هستیم. در بعضی از این کلاسها بحثهایی دربارهی آینده مطرح میشود که به آنها نیازمندیم. مثلا تمرینات ده سال بعد باید چگونه باشد؟ شاخص انتخاب بازیکن 19 ساله در ده سال بعد چه چیزهایی باید باشد؟ یک مربی ده سال بعد چه خصوصیتهایی باید داشته باشد؟ ما برنامه ریزی کردهایم که مربیانمان را به تمرینات پاریسنژرمن ببریم و یک بازی از لیگ فرانسه را از نزدیک ببینیم. ما به کلاسهایی اینچنین نیازمندیم که مدرسانش ایدههای خوبی ارائه میدهند. اطلاعات در دسترس همه هست ولی ایده چیزی خاص و متفاوت است. ما درخواست کردیم اقای هولیه، دشان و امهژاکه در این کلاسها به عنوان مدرس حاضر شوند که دربارهی آقای امهژاکه گفتند ایشان خودش را بازنشسته کرده که با اینحال من درخواست کردم اگر امکان دارد صحبتی با او شود، شاید مدرسی را پذیرفت. کاردار سفارت ایران در فرانسه، آقای میری هم با ما همکاریهایی داشت و قرار شد مترجم در اختیار ما قرار دهد.
* هزینهی این کلاسها چقدر است؟
فدراسیون فوتبال فرانسه روندی را به ما اعلام کرد و ما هم گفتیم کمی از گزینهها را کم کنند تا هزینه کمتر شود. با این حال مقداری از این هزینه را مربیان باید تقبل کنند و در تلاش هستیم تا فدراسیون و باشگاهها هم به ما در این زمینه کمک کنند. با اینحال میزان هزینه هنوز نهایی نشده و قرار شده تا هجدهم فروردین ماه با یک ایمیل هزینهی قطعی را اعلام کنند.
* واقعا به باشگاهها امیدوارید؟ و تاریخ آغاز کلاسها چه زمانی است.
فکر میکنم بعضی از باشگاهها دلسوزیهایی داشته باشند. ما در فرانسه توافق کردیم که در دو نوبت، مجموعا 100 مربی به فرانسه اعزام کنیم و اصرار هم داشتیم که در همان مرکز «کلروفونتن» کلاسها برگزار شود. شروع کلاسها هم در اوایل مهر امسال خواهد بود.
* آقای جلالی! چه شد که این دغدغه را پیدا کردید؟
من اعتقاد دارم که در فوتبال امروزمان وارد یک تسلسل شدهایم. میرویم مربی خارجی میآوریم و نتیجه نمیگیریم. به سمت مربی داخلی میرویم و بازهم نتیجه نمیگیریم. ما در طول سالهای گذشته هزینهی زیادی برای مربیان خارجی صرف کردهایم و شاید با رقمی کمتر از آن میتوانستیم مربیان خوبی تربیت کنیم. یعنی ما هزینه برای تربیت مربی نداشتهایم و صرفا مربی خارجی با هزینه بالا را به فوتبالمان آوردهایم. من با اشرافم نسبت به مربیان داخلی میگویم که مربیان با استعداد وطنی در ایران کم نیستند و باید نگرش این مربیان تغییر پیدا کند. ما اگر صد مربی داخلی با علم روز داشته باشیم، قطعا فوتبالمان تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. یک بار آقای ونگر در جایی میگفت برای تغییر فوتبال و بازیکن باید نگرش مربی تغییر پیدا کند. ما صد مربی را به فرانسه میبریم تا نگرششان به مسائل پوچ نرود.
* به نگرش پوچ اشاره کردید، دقیقا منظورتان چیست؟
ببینید ما به مربیان ایرانی هیچگاه نگرشی نسبت به آینده ندادهایم. اکثر آنها دلخوش به نتایج زود گذر هستند.
* ولی قبول ندارید که شاید این برخواسته از تفکر یک جامعه باشد و مربی هم جزئی از این جامعه است؟
با نظر شما موافقم. ولی در حوزهی فوتبال باید از مربیان شروع کنیم. من اگر مسئول بودم مدیران و روزنامهنگاران را هم به این کلاسها میبردم. باید نگرشها در فوتبال ایران تغییر کند و با نگرش فعلی اتفاق خوبی رخ نخواهد داد.
* تفاوت سطح باشگاهی مثل فولاد یا سپاهان که در سطح بالایی از لحاظ تیمهای پایه و کار سیستمی در ایران هستند با بوردو و پاریسنژرمن چقدر است؟
از لحاظ سخت افزاری فاصلهی زیادی وجود ندارد. ولی از لحاظ فلسفه و ماهیت کار تفاوت زیادی وجود دارد. ما در ایران قوانینی داریم که چرخهی سازندگی را معیوب میکنند. بسیاری از باشگاهها در ایران آکادمی و تیمهای پایه را لوکس و تبلیغاتی میدانند. اما در فرانسه همه چیز تعریف شده بود و من حتی چارت ورودی و خروجیهای باشگاهها را هم گرفتم. اینکه چگونه یک بازیکن استعدادیابی شود تا زمانی که رشد کند و به فروش برسد. میبینید که بازیکنان فرانسوی زیادی هستند که در جهان کار میکنند اما در ایران چرخهی تولید معیوب است.
* حتی چرخهی فولاد هم معیوب است؟
نسبت به استقلال و پرسپولیس که قطعا وضعیت بهتری دارد ولی نسبت به بوردو و پاریسنژرمن پرسیدید و من در قیاس با آن دو نظرم را گفتم.
* فدراسیون در جریان سفر شما بود؟
بله، من با آقای دکتر احسانی پیش از سفر جلسه داشتم و ایشان از این ایده بسیار استقبال کرد و هماهنگیهایی دربارهی برنامههایم انجام داد. آقای کفاشیان هم حمایت خودشان را به من اعلام کردند و حتی نامهای به من دادند که در آن مرا به فدراسیون فوتبال فرانسه معرفی کرده بودند. این را هم بگویم که این نامه در فرانسه موثر بود و از ما استقبال خوبی شد. بعد از تعطیلات عید هم جلسهای با آقای احسانی و آقای کفاشیان خواهم داشت و نتایج سفر را در آنجا تشریح خواهم کرد.
* برنامهتان برای حضور در لیگ برتر چیست؟ اخیراً در سایت شخصیتان نظرسنجیای برای حضور در لیگ برتر قرار دادهاید. دربارهی این موضوع هم توضیح دهید.
دلم میخواهد افکار عمومی را بدانم و بین چند فکری که در حال حاضر برای آیندهام دارم بهتر تصمیم بگیرم. واقعیت این است که تنها 4 باشگاه وجود دارند که برای مربیگری در آنها تمایل دارم و اگر از آن چهار تیم پیشنهادی نداشته باشم ترجیح میدهم مربیگری نکنم و به گونهای دیگر به فوتبال کمک کنم.
* نظرتان دربارهی کم شدن لژیونرهای ایرانی در اروپا چیست؟ اواخر دهه نود تا حدود سال 2004 بازیکنان زیادی از ایران در اروپا توپ میزدند.
ما پیش از اینکه لیگ برتر را برگزار کنیم، فوتبال زندهتری در شهرستانها داشتیم. در تهران هم فوتبال پویاتر بود. یک پروسهی سازندگی ایجاد شده بود که به طور خودجوش بازیکن تولید میکرد. با ایجاد لیگ برتر، فوتبال تهران نابود شد و تیمهایی مثل وحدت و دارائی و بانک ملی که مولد بودند دیگر ایجاد نشدند و فوتبال به سه، چهار تیم خلاصه شد. این تیمهای مولد، فعال و زنده بودند و با از بین رفتنشان در تهران و شهرستانها همان سازندگی ناقص هم از بین رفت. متاسفانه روابط آلوده در فوتبال ایران هم کمک کرد تا راه برای استعدادیابی بطور کل بسته شود.
* در حال حاضر تعداد قابل توجهی از بازیکنان اصلی ملیپوش ایران را دورگه ها تشکیل میدهند. آیا این ارتباطی با سازندگی فوتبال ایران دارد؟ از سویی دیگر آیا معنای آن بی اعتمادی کیروش به لیگ برتر ایران است؟
اینکه برویم دور دنیا را بگردیم و ببینیم جایی برای ما بازیکن ساخته یا خیر، در ظاهر بد نیست چرا که آنها هم ایرانی هستند. اما پشت این ماجرا یک واقعیت اسفناک است، آن هم اینکه چرا نتوانستهایم بازیکن در داخل بسازیم؟ من به آقای کیروش حق نمیدهم ولی به نظرشان احترام میگذارم، با اینحال اعتقاد دارم اگر ایشان نظرش را در این باره تغییر دهد، هم ایشان و هم تیم ملی از این مسئله سود خواهند برد.
* ارزیابی شما از وضعیت فوتبال ایران در سال 91 چیست؟
- عقیده دارم در سال گذشته، فوتبال ایران در ساختارسازی و تنظیم زیر ساختها فعالیتهای نسبتا خوبی داشته و نیز توانستیم فوتبال بانوان را به شکلی خوب جا بیندازیم و مساله حجاب فوتبالیستهای دختر را در مجامع بینالمللی حل کنیم. اینها موفقیتهای خوبی بود که به همین دلیل AFC جایزه فدراسیون برتر آسیا را به ایران داد.
* و نکات منفی سال قبل؟
- از نظر فنی هیچ پیشرفتی نداشتیم. پروسه سازندگی که قرار است آینده فوتبال را بسازد، پارسال وجود نداشت هر چند جلسات و اقدامات آخر سال 91 کمی امیدوار کنندهتر بود. فعالیتهایی که از سوی آکادمی ملی فوتبال برای تشکیل آکادمی باشگاهها صورت گرفت و فشارهای AFC برای استانداردسازی باشگاهها، نوید خوبی است. در مجموع اما از نظر فنی، سال 91 برای فوتبال ایران سال خوبی نبود.
* در سال 91 بیشتر مربیان و کارشناسان فوتبال از برنامهریزی لیگ و جام حذفی انتقاد داشتند. به نظر شما آیا برنامهریزی فوتبال ما اشکال داشت؟
- اتفاقا نظر من بر عکس است! در سال گذشته از نظر برنامهریزی سال نسبتا خوبی داشتیم. با این که انعطاف زیادی به خرج دادیم تا با تیم ملی هماهنگتر باشیم، در نهایت دیدیم که برنامهریزی مسابقات لیگ تاثیر زیادی در نتایج نداشت. برنامهریزیهای ما خوب است، اما این که ناگهان تصمیم بگیریم تعداد تیمها را کم کنیم خوب نیست. تیمها باید یاد بگیرند که مانند همه جای دنیا هر چهار روز بازی کنند. تعطیلیهای لیگ هم برای کمک به تیم ملی بود و از این نظر منطقی مینمود.
* در سال جدید فکر میکنید چه کاری باید در اولویت قرار بگیرد؟
- اعتقادم بر این است که امسال باید در درجه اول به مسایل فرهنگی بپردازیم و نیز آموزش بازیکن و مربی را در دستور کار قرار دهیم. فوتبال ما اکنون در زمینههای مختلف با آلودگیهایی مواجه است و در تربیت بدنی و بازیکن هم اشکال دارد. باید در سال جدید به یک نگاه جدید برسیم. عناصر تعیین کننده پیشرفت را بشناسیم و در میان این همه هزینه ای که میکنیم، درصدی را به تربیت مربیان اختصاص دهیم. همچنین باید بخش خصوصی را وارد فوتبال کنیم.
* ولی تا این جای کار تیمهای به اصطلاح خصوصی در فوتبال ایران توفیق چندانی نداشتهاند.
- بخش خصوصی به دنبال کسب سود و درآمد است. این بخش میخواهد به ازای یک تومان پولی که میگذارد، یک تومان و دو ریال برداشت کند. متاسفانه منابع درآمدی در فوتبال ما بسته است و بخش خصوصی نمیتواند با تیمهای دولتی رقابت کند. وقتی بخش خصوصی میبیند که هر پولی خرج میکند، سودی برایش ندارد، پا پس میکشد.
* در سال 92 چه کار کنیم که تیمها، بازیکنان و مربیان حرفهای تر باشند؟
- نوع تربیت خیلی مهم است. برای تربیت مربی و بازیکن باید سرمایهگذاری کنیم. دولت به جای این که بیحساب خرج کند، پولش را در مسیر مشخص وارد کند تا به تولید منجر شود؛ تولید فرهنگ، علم، مربی و بازیکن. در فوتبال ما به اندازه کافی پول جریان دارد، اما این پولها کانالیزه نشدهاند.
* گفتید باید علم را وارد فوتبال کنیم. چطور میشود به این هدف رسید؟
- نخست باید نگرشها دگرگون شوند. در درجه اول باید نمونههای خوب را در نظر بگیریم و با مجامع بینالمللی هماهنگتر باشیم تا دیدگاههایمان عوض شوند.
* بنابراین تربیت مربی را مهمترین کار فوتبال ایران در سال 92 میدانید؟
- امیدوارم به جایی برسیم که همه بفهمند نقش مربی خیلی مهم است. اکنون تقریبا همه اعضای مجمع فدراسیون فوتبال، اداری هستند و با وجود این که در جامعه فوتبال بودهاند، با این حال نمیتوان آنها را افرادی متخصص نامید. این که تمام روسای هیاتهای استانی و مدیران باشگاهها به علاوه نمایندگان وزارت علوم و ورزش و نیروهای مسلح و کارگران در مجمع باشند خوب است، ولی هیچ کدام متخصص نیستند. باید در مجمع از کسانی استفاده شود که دغدغههای فرهنگی و فنی دارند. امیدوارم فوتبال ما در سال جدید صاحب نگرش تازهای شود.
کد خبر 204632
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۹:۳۱
- ۰ نظر
- چاپ
مجید جلالی با انتقاد از سازنده نبودن فوتبال ایران میگوید تا نگرش مربیان ایرانی به فوتبال تغییر پیدا نکند، وضعیت تسلسلی فوتبال ایران حل نخواهد شد.