"به امام عرض کردم: معروف است که مي خواهند شما را وادار به قبول قطعنامه کنند. امام هيچ جوابي به من ندادند و تنها کاري که کردند دستشان را به آرامي بالا آوردند و دو چشم خود را پوشاندند. من جواب خود را گرفتم و شدت ناراحتي امام را درک کردم و آن قدر منقلب شدم ک

به گزارش مشرق، شبکه ايران آورد: از برهه هاي حساس (و همچنان مبهم مانده) تاريخ انقلاب، مقطع پذيرش قطعنامه از سوي امام خميني(ره) است که ايشان آن را براي خود از زهر، کشنده تر خواندند. برخي محققين، با کنار هم قرار دادن شواهد، معتقدند اين مطلب، خلاف نظر اصلي امام و در اصل يک تحميل به امام خميني بوده است. خاطره ي زير را که سرکار خانم زهرا مصطفوي (فرزند حضرت امام) نقل کرده اند را مي توان از همان شواهد قلمداد کرد:
«يک روز وارد ايوان [منزل امام] شدم، براي اولين بار ديدم امام روي نيمکت باريک کنار ايوان دراز کشيده اند و ناراحتي عميق از چهره امام کاملاً مشهود بود. من سلام کردم و چهارپايه اي را کشيدم تا نزديک صورت امام و در مقابل چهره ايشان نشستم.
به امام عرض کردم: "معروف است [يعني اين طور گفته مي شود و شايع شده] که مي خواهند شما را وادار به قبول قطعنامه کنند."
امام هيچ جوابي به من ندادند و تنها کاري که کردند دستشان را به آرامي بالا آوردند و دو چشم خود را پوشاندند. من جواب خود را گرفتم و شدت ناراحتي امام را درک کردم و آن قدر منقلب شدم که آهسته برخاستم و منزل ايشان را ترک کردم و يک هفته نتوانستم از منزل بيرون بروم.»*
 

نامه امام 14 روز پيش از قطعنامه
امام راحل درست 14 روز پيش از پذيرفتن قطعنامه 598 و آنچه "جام زهر" دانستند، در پيامي به آقاي حسينعلي منتظرى(در زماني که هنوز امام(ره) آقاي منتظري را "نور چشم" خود مي دانست) درباره سقوط هواپيماى مسافربرى توسط امريکا تصريح مي کنند که "مسئولين نظام بايد تمامى همّ خود را در خدمت جنگ صرف کنند. اين روزها بايد تلاش کنيم تا تحولى عظيم در تمامى مسائلى که مربوط به جنگ است به وجود آوريم. بايد همه براى جنگى تمام عيار عليه امريکا و اذنابش به سوى جبهه رو کنيم. امروز ترديد به هر شکلى خيانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ، خيانت به رسول اللَّه- صلى اللَّه عليه و آله و سلم- است. اين جانب جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنه‏هاى نبرد، تقديم مى‏نمايم."
شايد به همين دليل پذيرش پايان جنگ از سوي رهبري انقلاب اسلامي همانگونه که از سوي ايشان به نوشيدن جام زهر تعبير شد، نقطه عطف تاريخ انقلاب اسلامي نيز هست. امام خميني(ره) شخصاً مسئوليت پذيرش قطعنامه 598 را بر عهده گرفت. پذيرشي که به واسطه گزارش?هاي اکبر هاشمي رفسنجاني، ميرحسين موسوي، ... و نهادهاي مختلف درگير اداره جنگ و کشور از جانب امام صورت گرفت.
 

پيام امام پس از قطعنامه
امام در پيامي که به مناسبت سالگرد کشتار مکه صادر فرمودند، به پذيرش قطعنامه اشاره کردند و نکاتي را مورد توجه قرار دادند.
ايشان فرمودند: «اما در مورد قبول قطعنامه که حقيقتاً مسئله بسيار تلخ و ناگواري براي همه و خصوصاً براي من بود، اين است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراي آن مي‌ديدم، ولي به واسطه حوادث و عواملي که از ذکر آن فعلاً خودداري مي‌کنم و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد ... قبول اين مسئله براي من، از زهر کشنده ‏تر است؛ ولي راضي به رضاي خدايم و براي رضايت او، اين جرعه را نوشيدم. در شرايط کنوني، آن چه موجب اين امر شد، تکليف الهي‏ام بود."
ايشان در ادامه تصريح مي کنند: "شما مي‏دانيد که من با شما پيمان بسته بودم که تا آخرين قطره خون و آخرين نفس بجنگم؛ اما تصميم امروز، فقط براي تشخيص مصلحت بود و تنها به اميد رحمت و رضاي او، از هر آن چه گفتم، گذشته و اگر آبرويي داشتم، با خدا معامله کرده‌‏ام".
امام همه را به صبر دعوت مي‌کردند و از اينکه خود نيز تشنه و شيفته شهادت هستند، سخن به ميان مي‌آوردند: "فرزندان انقلابى‏ام، اى کسانى که لحظه‏اى حاضر نيستيد که از غرور مقدستان دست برداريد، شما بدانيد که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما مى‏گذرد. مى‏دانم که به شما سخت مى‏گذرد؛ ولى مگر به پدر پير شما سخت نمى‏گذرد؟ مى‏دانم که‏ شهادت شيرين‌تر از عسل در پيش شماست؛ مگر براى اين خادمتان اينگونه نيست؟ ولى تحمل کنيد که خدا با صابران است. بغض و کينه انقلابى‏تان را در سينه‏ها نگه داريد؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگريد؛ و بدانيد که پيروزى از آن شماست."

*برداشتهايي از سيره امام خميني، به کوشش غلامعلي رجايي، نشر عروج، جلد 4، صفحه 202

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس